تحلیلهایی که صحت خود را از فریب بازار کسب میکنند
به گزارش بسیج، محاسبه ارزش ذاتی سهام و پیشبینی روند آتی قیمت بازار آن را میتوان مهمترین توانایی مورد نیاز برای موفقیت در بازار سرمایه دانست. مجموعه ابزارهای مورد استفاده برای تخمین ارزش ذاتی سهام «تحلیل بنیادی» و متداولترین روش پیشبینی از آینده بازار «تحلیل تکنیکال نامیده» میشود.
تحلیل تکنیکال بر پایه سه اصل اساسی بنانهاده شده است. بر اساس این سه اصل همه اطلاعات یک سهم در قیمت آن منعکس میشود، این قیمت از روندی مخصوص به خود و مقاوم در برابر تغییر پیروی میکند و این روند در طول تاریخ تکرار خواهد شد.
پیروان مکتب بنیادی با استفاده از ایجاد خدشه در این اصول سهگانه، استفاده از تحلیل تکنیکال را زیر سؤال میبرند و چارتیستها نیز گروه مقابل را افرادی معرفی میکنند که با تمرکز بیش از حد بر روی صورتهای مالی و متغیرهای بنیادی، فرصتهای خرید و فروش را از دست میدهند.
تلاش برای اثبات قابلیتها و همچنین نقاط قوت و ضعف تحلیل بنیادی و تکنیکال، همواره محل مجادله طرفداران هر یک از این دو نوع ابزار بوده است؛ اما دیدگاه سومی وجود دارد که هردوی این ابزارها را، نه بهتنهایی، مورد تأیید قرار میدهد.
حسین خزلی خرازی مدیرعامل کارگزاری بانک کشاورزی، یکی از کسانی است که بهرهمندی از یکی از این دو روش و بیتوجهی به روش دیگر را مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید: تجربه ثابت کرده است که هیچکدام از این دو گروه بدون استفاده از مزیتهای ابزار مورداستفاده گروه مقابل، قادر به کسب بازده مطلوب نیستند.
خزلی خرازی این دو ابزار را مکمل یکدیگر میداند و درباره نحوه ارتباط آنها معتقد است: روش درست این است که با استفاده از تجزیهوتحلیل فضای اقتصاد، صورتهای مالی شرکتها و تحلیل بنیادی، صنعت و شرکت مطلوب برای سرمایهگذاری انتخابشده و با استفاده از تحلیل تکنیکال زمان ورود و خروج مشخص شود.
درحالیکه کارشناسان بر تلفیق استفاده از هر دو ابزار بنیادی و تکنیکالی تأکید میکنند؛ اما روزبهروز بر تعداد افرادی که نمودارها را مبنای تصمیمگیری خود قرار میدهند افزودهشده و از توجه به صورتهای مالی کاسته میشود. در این میان آنچه توجه هر ناظر بیرونی را به خود جلب میکند، حجم انبوه تحلیلهای تکنیکی است که بهصورت رایگان در دسترس فعالان بورس قرار میگیرد؛ حالآنکه معمولاً استفاده از تحلیلهای بنیادی مستلزم پرداخت هزینه است.
تفاوت رفتار این دو گروه در نحوه ارائه تحلیلهایشان این سؤال را به ذهن متبادر میکند که علت سخاوت چارتیستها چیست؟
محمود رضا خواجه نصیر، مدیر سابق نظارت بر بورسها و بازارهای سازمان بورس در یادداشتی که در پایگاه اطلاعرسانی بازار سرمایه، سنا منتشر شده است، «خودبسندگی» را بهعنوان یکی از ویژگیهای تحلیل تکنیکال، عامل بروز چنین رفتاری معرفی میکند.
وی «خودبسندگی» را نوعی پیشبینی معرفی میکند که انتشار آن باعث میشود تا در واقعیت به وقوع بپیوندد و در توضیح آن مینویسد: در این حالت، تنها به این دلیل که تعداد بسیار زیادی از افراد تصمیمات سرمایهگذاریشان را بر اساس معیارهای مشابهی اتخاذ میکنند این پیشبینیها صحیح به نظر میآیند.
بر این اساس، بسیاری از کارشناسان بازار سرمایه معتقدند برخلاف آنچه چارتیستها ادعا میکنند، این روندها نیستند که سیگنالهای خرید و فروش را میسازند؛ بلکه سیگنالها، روندها را شکل میدهند. بهعبارتدیگر حمایتها و مقاومتها در سطوحی شکل میگیرند که اکثر فعالان همزمان پیشبینی میکنند.
خزلی خرازی احتمال وقوع چنین رویدادی را در بازاری مثل بورس تهران که از عمق و حجم کم معامله برخوردار است بیشتر دانسته و تأکید میکند این حداقل منفعتی است که از انتشار رایگان و انبوه تحلیل نصیب تکنیکالیستها میشود.
مدیرعامل کارگزاری بانک کشاورزی انتشار برخی سیگنالهای تکنیکی را ابزار کلاهبرداری و فریب بازار دانسته و میگوید: موارد متعددی مشاهده میشود که افرادی سیگنال خرید سهامی را منتشر میکنند ولی همزمان اقدام به فروش همان سهام میکنند یا برعکس.
دامنه ارائه نمودارهای تکنیکی و تعیین نقاط دقیق برای بازگشت قیمت سهام به شاخص کل نیز رسیده است و کمتر سایت اینترنتی را میتوان یافت که اقدام به تحلیل تکنیکی شاخص و ارائه سطوح مقاومت و حمایت برای آن نکند؛ این در حالی است که معمولاً نتایج حاصل از این تحلیلها با آنچه برای شاخص اتفاق میافتد انحراف معناداری دارد.
حسین خزلی خرازی دراینباره میگوید: علت خطای تحلیلهای تکنیکی در پیشبینی تغییرات شاخص آن است که به طور طبیعی هرچه ابعاد پیشبینی بیشتر شود، انحراف نسبت به واقعیت نیز افزایش خواهد یافت.
گسترش استفاده از اینترنت زمینه بروز چنین ناهنجاریهایی را بیشازپیش فراهم کرده است. گروههای بورسی در فضای مجازی که روزگاری محملی مناسب برای به اشتراکگذاری اطلاعات و تحلیلهای سودمند بودند، در بسیاری از موارد به محلهایی برای بهاصطلاح «داغ کردن» سهام تبدیلشدهاند و این وظیفه سازمان بورس را در نظارت بر فعالیت این گروهها سنگین کرده است.
رئیس اداره نظارت بر بازار سازمان بورس و اوراق بهادار، مسلم پیمانی با تأکید بر این مساله، انتشار اخبار، شایعات، ارائه تحلیلهای تکنیکی با هدف روند سازی و فریب سرمایهگذاران و حتی متنهای ساختگی بهعنوان پیام ناظر را ازجمله تخلفات معمول در فضای مجازی برشمرده و تصریح کرد: سازمان بورس بهطور کاملاً دقیق بر فعالیتهای فضای مجازی نظارت دارد و تا آنجا که اطلاعات در دسترس اداره نظارت بر بازار کفایت کند، این اداره به اینگونه تخلفات رسیدگی جدی میشود.
مسلم پیمانی با اشاره به اینکه اداره نظارت بر بازار در برخی موارد توانسته است با مطابقت دادن سیگنالهای خرید و فروش ارائه شده با معاملات واقعی نمادها هویت متخلف را شناسایی کند، از مواردی یاد کرد که به دلیل عملکرد پیچیده متخلف، تشخیص هویت وی با استفاده از اطلاعات موجود ممکن نیست؛ وی دراینباره افزود: در چنین مواردی، استعلام از نهادهای ذیربط همچون پلیس فتا، سازمان را در کشف حقیقت یاری میدهد.
در نهایت میتوان گفت، هرچند رئیس اداره نظارت بر بازار از عزم جزم و پیگیری جدی این اداره برای برخورد قانونی با سو استفادههای ممکن خبر میدهد؛ اما به نظر میرسد با توجه به افزایش قابلتوجه ضریب نفوذ اینترنت در کشور و گسترش روز افزون حجم سیگنالهای تکنیکی خرید و فروش، تاثیرگذاری این تلاش با موانع جدی مواجه شده و چه بسا اگر با هوشیاری سرمایهگذاران همراه نشود، بینتیجه بماند.