یادگاران دوران جاهلیّت آمده بودند تا با شعار صریح «لا خبرٌ جاء و لا وحیٌ نَزَلَ»، قلم محو بر وحی الهی و شریعت محمّدی بکشند، اما هیهات که این سعی باطل چراغ خورشید را خاموش کند: «یُریدون لِیُطفِؤُا نورَ الله بأفواههم والله مُتِمُّ نوره ولو کَره الکافرون»(صفّ/8). آنان غافل بودند از قدرت خونی که قرنها در پهنهی تاریخ میجوشد و بنیاد ظلم و ستم را برمیکَند، و غافل بودند از سنّت حتمی الهی بر نصرت جبههی حق و پیروزی نهایی حق بر باطل. عاشورا، تابلوی مظلومیت و غربت در کنار عظمت و رمز ماندگاری دین در طوفان حوادث است و آینهی پایداریِ تمام عدالتخواهان و آزادگان جهان؛ و انقلاب اسلامی ایران، یکی از بزرگترین جلوههای آن است.
بنا به تعابیر رهبر فرزانهی انقلاب، «عاشورا امّالمعارف و پایهی اصلی انقلاب اسلامی» و «انقلاب اسلامی، تجلّیگاه طلوع حقیقت حسینی» است و در حقیقت، «روح استقامت حسینی در استقامت خمینی» دمیده شده است. از یکسو عاشورا بر انقلاب عظیم اسلامی ایران اثر گذاشته و این انقلاب، تداوم سلسلهی تاریخی عاشورا و الهامگرفته از منطق و شور و حماسهی حسینی بود و از سوی دیگر، وقوع انقلاب اسلامی فرصتی نو برای تعمیق معارف و تحلیل درست درسها و عبرتهای عاشورا و تبیین صحیح اهداف و انگیزههای قیام حضرت سیّدالشّهداء(علیهالسلام) فراهم کرد.
یکی از نمونههای دقیق و محقّقانهی تشریح جایگاه عاشورا و محرم در منطق شیعی، زمینههای تاریخی واقعهی عاشورا، درسها و عبرتهای آن، اهداف قیام حسینی و تأثیرات و دستاوردهای این قیام را میتوان در منظومهی اندیشههای رهبر معظّم انقلاب مشاهده کرد. معظّمٌله بارها، بسته به مسائل روز و رخدادهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و خارجی، به ابعاد مختلف قیام حسینی استناد کرده و مفاهیمی چون دشمنشناسی، فرهنگ دفاع و شهادتطلبی، بصیرت و... را در آینه این قیام تبیین کردهاند و در کنار آن، ضمن تأکید بر لزوم پیرایهزدایی از عاشورا، بایستههای محافل و مجالسِ حسینی، از وعظ و مرثیهخوانی تا هیئت و عزاداری را گوشزد کردهاند.
انتشارات انقلاب اسلامی، تاکنون چند اثر عاشورایی برگرفته از بیانات رهبر معظّم انقلاب اسلامی منتشر کرده است که «چهار گفتار در تبیین زمینهها، علل و آثار حادثه عاشورا» یکی از آنهاست. این اثر شامل چهار گفتار مهم از رهبر انقلاب در سالهای 71، 74، 75 و 77 است که به دلیل اهمیّت خاص موضوع و محتوای آنها، در مجموعهای مستقل منتشر شدهاند. این اثر در 131 صفحه منتشر شده و عنوانگذاری محتوایی مطالب در ابتدا و حاشیه کتاب، و نیز نمایههای موضوعی در انتهای کتاب، دسترسی آسان مخاطب به دیدگاههای معظّمٌله و منابع بیانات ایشان را در موضوعات مختلف میسّر میکند.
در گفتار نخست، برخی از درسها و عبرتهای عاشورا از لسان رهبر انقلاب تشریح شده است؛ درسهایی چون فدا کاری، لزوم بصیرت داشتن و آسیبپذیری جبهه دشمن، و عبرتهایی چون انحطاط جامعهی صدر اسلام طیِ 50 سال. به عقیده ایشان، امروز اوّلین و فوریترین پیام عاشورا برای ما این است که «بفهمیم چه بلایی بر سر آن جامعه آمد که حسینبنعلی(علیهالسّلام)، آقازادهی اوّل دنیای اسلام و پسر خلیفه مسلمین، پسر علیبنابیطالب(علیهالسّلام)، در همان شهری که پدر بزرگوارش بر مسند خلافت مینشست، سر بریدهاش گردانده شد و آب از آب تکان نخورد! ...»(ص 23).
در این گفتار همچنین برخی از مسائل مهم روز، مانند علل و عواقب ترجیح مادیّات بر معنویّات در دنیای امروز، تفاوت سازندگی و مادّیگری، شبیخون و قتلعام فرهنگی دشمن علیه جوانان ایرانی، برتری امربهمعروف و نهیازمنکر نسبت به جهاد، هدف دشمن از شایعهپراکنی و... ذیل درسها و عبرتهای عاشورا تبیین شده است.
در گفتار دوّم کتاب، علاوه بر تبیین برخی دیگر از درسها و عبرتهای عاشورا، به موضوع مهمّی پرداخته شده که طی قرنها، و بهویژه در چند دههی اخیر، در میان علما و صاحبنظران، محلّ بحث و مناقشه بوده است: فلسفه و هدف قیام حسینی. برخی با جفای در حقّ نهضت حسینی، و با ارائهی نظریههای انحرافی مانند فدا شدن برای کفّاره گناهان امّت و مانند آن، کوشیدهاند که این قیام عظیم را به برخی موهومات تقلیل دهند.
جدای از این نظریههای انحرافی، دو نظریهی «شهادت» و «حکومت» در میان محقّقان مشهورتر از دیگر نظریهها بوده است و هواداران هر یک از این دو نظریه، برای مدّعای خود دلایلی اقامه کردهاند. رهبر معظّم انقلاب در این گفتار، ضمن نقد دیدگاههای مختلف در تبیین فلسفه حرکت امام حسین(علیهالسلام) و از جمله این دو نظریه مشهور و بیان اشکالات آنها، با ارائهی شواهدی از بیانات آن حضرت، نظریه صحیح درباره هدف قیام حسینی را تحلیل و تبیین کردهاند(ص 40-35 و 52-46).
از دیگر مطالب خواندنی این گفتار میتوان به بررسی دو انحراف مهمّ محتمل در جامعهی اسلامی که عامل قیام امام حسین(علیهالسلام) شد، تفاوت موقعیّت امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیهالسلام)، تکرار ماجرای قیام حسینی در ابعاد کوچکتر در دوران معاصر توسّط امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، تجسم عینی امربهمعروف و نهیازمنکر در قیام حسینی و وجوه بینظیر بودن حادثهی عاشورا در تمام تاریخ بشر، اشاره کرد.
محوریترین موضوع دو گفتار آخر کتاب، بررسی و تحلیل نقش خواص در دو جبههی حق و باطل است و ضرورت درس و عبرت گرفتن از عملکرد آنها، تا فاجعهی عاشورا، دیگربار تکرار نشود. در این دو گفتار، مواضع و عملکردهای نمونههایی از خواص در واقعهی عاشورا و ماجراهای پیش از آن، با استناد به شواهد تاریخی و غالباً از منابع اهل سنّت، بررسی و تحلیل شده است؛ کارنامهی چهرههایی چون عبداللهبنزبیر، شریح قاضی، سعیدبنعاص، ابوموسی اشعری، سعدبنابیوقاص، گروه توّابین و... . اینکه در این پنجاه سال، چه اتّفاقی برای خواص افتاد که به تعبیر رهبر انقلاب، چهار عنصرِ «عبودیّت»، «معرفت»، «عدالت» و «محبّت» آنان تکان خورد و به فاجعهی عاشورا انجامید.
رهبر معظّم انقلاب در این گفتارها با ارائهی شواهد متعدّد تاریخی از صدر اسلام و تاریخ معاصر، تبیین کردهاند که چگونه بیبصیرتی، غفلت و بهویژه دلسپردگی خواص به دنیا و مطامع نفسانی، باعث لغزش آنان شد و عوام را نیز به انحراف کشاند؛ و همین دنیادوستی خواص بود که زمینهساز تبدیل خلافت به پادشاهی، به مقام عالم دینی رسیدن کعبالاحبارها و به مسلخ رفتن حسینبنعلیها در تاریخ شد. تحلیل درست این وقایع و بررسی علل و زمینههای انحطاط جامعه در این گفتارها، درسها و عبرتهای متعدّدی را در پیش چشم اهل بصیرت قرار میدهد.
در دو گفتار اخیر مباحث متعدّد دیگری چون اهمیّت فرهنگ جهاد و شهادت در اسلام، تحلیل سخنان حضرت زینب(سلام الله علیها) در بازار کوفه درباره ارتجاع و عقبگرد امت، درک عظمت حادثه عاشورا با تحلیل سه دوره زندگی امام حسین(علیهالسلام)، چهار محور اصلی نظام تأسیسی پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله)، تفاوت دنیاطلبی و سازندگی و... نیز مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است.