خبرهای داغ:
عرفان‌پور:

ظهور جریان انحرافی شعر آیینی در فتنه 88

شاعر شعرهای میثم مطیعی معتقد است که در ایام فتنه 88، جریانی انحرافی در این روزها در حوزه شعر آیینی شکل گرفت. جریانی که قائل به پیوند شعر آیینی با مسائل روز جهان اسلام نبود.
کد خبر: ۸۵۸۷۱۳۸
|
۰۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۹
به گزارش خبرگزاری بسیج، هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) را باید جزء اولین هیئت‌هایی به شمار آورد که زمینه را برای پیوند میان عاشورا و قیام امام حسین(ع) با انقلاب اسلامی و مسائل روز ایجاد کرد. سروده‌هایی که در این هیئت خوانده می‌شود، تنها ناظر بر جریانات قیام امام حسین(ع) و مدح و مرثیه آل‌الله نیست، بلکه شاعر این هیئت در نگاهی کلی‌تر جریانی از قیام امام(ع) تا انقلاب اسلامی در نظر دارد و از این رهگذر، او صرفاً مداح اهل بیت(ع) نیست، بلکه رسالتی بزرگتر برای خود پیش چشم دارد و آن هم روشنگری در زبان شعر برای مخاطبی است که دل در گرو اهل بیت(ع) دارد و هیئت را نه تنها برای رسیدن به آرامش و معنویت که برای تلنگری درونی در نظر دارد.

میلاد عرفان‌پور، از جمله شاعران این هیئت است که سروده‌های او این روزها بر سر زبان‌هاست. تسنیم با او به مناسبت ایام عزای حسینی به گفت‌وگو پرداخت. ابتدای این گفت‌وگو به شعر آیینی و ملزومات آن و همچنین نظر رهبر معظم انقلاب درباره اصطلاح «شعر آیینی» اختصاص داشت. عرفان‌پور در ادامه به نظرات متعدد شاعران درباره تلفیق مسائل روز با شعر آیینی اشاره کرد. از نظر او جریانی منحرف شده در این زمینه در ایام فتنه 88 بروز کرد. شرح این گفت‌وگو به این قرار است:  

 اشعار آیینی در سال‌های اخیر بسیار مورد توجه رهبر معظم انقلاب قرار گرفته است. علاوه بر این، نشست‌های متعددی با محوریت شعر در محضر ایشان برگزار شد که بخش قابل توجهی از سروده‌های قرائت شده در این جلسات، سروده‌های آیینی بوده است. به نظر شما چرا چنین جلساتی آن هم در محضر رهبر انقلاب برگزار می‌شود؟

رهبر معظم انقلاب نگاهی استراتژیک و راهبردی به شعر دارند و علاوه بر علاقه ذاتی و دیرینه‌ای که نسبت به حوزه شعر دارند، یک نگاه والا و متعالی و جدی به شعر هم دارند که البته این نگاه راهبردی، سیاسی و اخلاقی‌ست.

از سوی دیگر ایشان از دوران جوانی با شعر مأنوس بودند و هنگامی که در خراسان سکونت داشتند در جلسات شب شعر شرکت می‌کردند و با بزرگانی همچون اخوان ثالث و شفیعی کدکنی مراوده داشتند و همدم و هم‌جلسه آنها بودند. از لحاظ شناخت ادبیات، شناخت شعر، مأنوس بودن با شعر و دستی بر آتش شعر داشتن، شکی نیست که ایشان یکی از شخصیت‌های برجسته این حوزه‌اند.

از بُعدی دیگر، ایشان بارها اشاره داشتند که شعر می‌تواند جایگاه مهم و محوری در تقویت فرهنگ کشور، یعنی در معرفی فرهنگ ما به دیگر کشورها، در معرفی فرهنگ ما از نسلی به نسل دیگر، در تأثیرگذاری مفاهیم مورد نظر انقلاب اسلامی و در تثبیت آرمان‌‌های انقلاب اسلامی داشته باشد.

در ضمن رهبر معظم انقلاب بارها اشاره داشتند که گاهی ارزش یک بیت شعر از ده‌ها سخنرانی بیشتر است؛ لذا اینکه ایشان هر سال با شعرا دیدار دارند و علاوه بر این دیدارها، نسبت به شاعران، به خصوص شاعران جوان، تأییدات و تشویقاتی دارند، به این دلیل است که نگاه‌شان به شعر، صرفاً از روی تفنن و هنر نیست، بلکه فراتر از این تعابیر است.

 آنطور که شما می‌فرمایید گویی رهبر معظم انقلاب دیدگاه‌شان نسبت به هنر شعر، مخصوصاً شعر آیینی، از سایر هنرها برتر است. همین طور است؟

بله، ایشان یک‌بار تأکید کردند که اگر ما صرفاً روی یک هنر در میان تمام هنرها سرمایه‌گذاری کنیم و انرژی و هزینه‌مان را صرفاً وقف یکی از هنرها کنیم، آن هنر، هنر شعر است؛ پس نشان می‌دهد که ایشان قصد دارند خط‌دهی و جهت‌دهی کنند و سایر مسئولان، این امر را دریابند و خود شعرا نیز قدر این نعمت خدادادی را بیشتر دریابند.

 یکی از مواردی که در همین جلسات مطرح شد، دقیق نبودن تعبیر «شعر آیینی»ست. نظر شما درباره این اصطلاح چیست و از منظر شما که شعر هیئت می‌گویید، شعر این حوزه چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟

عنوان مصطلحی که به نام شعر آیینی بکار می‌رود، از لحاظ لفظ خیلی دقیق نیست. رهبر معظم انقلاب هم یک‌بار اشاره داشتند که این عنوان، عنوان دقیقی نیست، اما چون مصطلح شده، ما مسامحتاً از عنوان «شعر آیینی» استفاده می‌کنیم؛ چرا دقیق نیست؟ چون آن شعری که مدنظر قرآن و اسلام است، صرفاً شعری نیست که در آیین‌ها خوانده می‌شود؛ به این معنی که لفظ آیین، به مراسمات آیینی اطلاق می‌شود؛ اولاً این آیین می‌تواند آیین تشیع نباشد، می‌تواند آیین مسیحیت یا بودا باشد؛ یعنی تعبیر شعر آیینی می‌تواند برای شعری که برای سایر ادیان باشد نیز به کار رود، پس این لفظ، لفظ دقیقی نیست تا ما این تعبیر را بخواهیم به شعری که درباره اهل‌بیت (ع) گفته می‌شود اطلاق کنیم.

نکته دوم، انحراف کاربردی‌ست که بعد از تعبیر شعر آیینی به وجود آمده؛ چارچوب و جغرافیای دقیقی در دین‌مان برای شعر و شاعر استفاده شده‌ است. در آیات پایانی سوره شعراء این چارچوب را تعریف کرده است. خداوند اول صفات شعرایی را که مورد تأیید نیستند، بر می‌شمارد که اینها در هر وادی سرگردان هستند، چیزی می‌گویند که خودشان بدان عمل نمی‌کنند، گمراهان از اینها پیروی می‌کند و بعد می‌فرماید شاعران مورد تأیید ما چهار صفت دارند: ایمان، عمل صالح، ذکر کثیر و انتصار یا دادخواهی بعد از ظلم. این منشوری که خداوند برای شعرا مدنظر قرار داده، متأسفانه مورد غفلت واقع شده است. ما اگر این جغرافیا و منشور را باور داشته باشیم، دیدمان نسبت به شعر، دید متعارفی است.

شما عنوانی پیشنهادی نسبت به جایگزینی تعبیر «شعر آیینی» دارید؟

مثلاً عنوان «شعر انقلاب اسلامی» تمام مفاهیم ارزشی را ذیل خودش دارد. یک گفتمان است، یک سبک زندگی‌ست، یک سبک سیاست‌ورزی‌ و یک سبک فرهنگی‌ست. تمام این موضوعات ذیل جریان شعر انقلاب اسلامی و گفتمان شعر انقلاب اسلامی و در نهایت ذیل جریان «شعر شیعی» جا می‌گیرد، لذا تعبیر شعر آیینی، تعبیر غلطی بود که وارد شعر ما شد و به نظرم باید صاحب‌نظران درباره این تعبیر صحبت کنند و اگر لازم است، آن را اصلاح کنند.

ویژگی شعر تراز انقلاب چیست و وظیفه شاعران و مداحان در این موقعیت زمانی را چه مواردی می‌دانید؟

جریان شعر انقلاب و این مفهومی که چند دهه است ایجاد شده بنام شعر انقلاب اسلامی، برخواسته از یک گفتمان فرهنگی است که با نهضت امام(ره) و پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت و تثبیت شد؛ یعنی ما وقتی اسم انقلاب اسلامی را بعد از شعر می‌آوریم، این ترکیب ناظر بر یک تلفیق فرهنگی، تاریخی و گفتمانی میان شعر و انقلاب اسلامی است، صرفاً یک موقعیت تاریخی نیست و به تبع آن وقتی که عنوان شعر انقلاب اسلامی را به کار می‌بریم، این عنوان ما را به فرهنگ اصیل اسلامی و انقلابی ارجاع می‌دهد، لذا شعر تراز انقلاب اسلامی، شعری‌ست که در حد اعلای خودش «شاخصه‌های بارز انقلاب اسلامی» و آرمان‌های آن را داشته باشد و به مخاطب انتقال دهد.

این شاخصه‌های آرمانی انقلاب از نظر شما چیست؟

یک محدوده وسیعی از مفاهیم است، اما اصلش همان ذات تشیع است که یک‌بخش آن، بخش عرفانی و توحیدی و بخش دیگر آن اجتماعی و سیاسی و ظلم‌ستیزی است و این پیوند عرفان و اجتماع، پیوند عرفان و سیاست، پیوند توحید و ظلم‌ستیزی‌ست. به نظرم این امر یکی از مفاهیم برجسته انقلاب اسلامی است که در شعر انقلاب اسلامی، همین پیوند، همین تلفیق باید در اوج خودش حضور داشته باشد، چون شعر، زبان والا و زبان متعالی‌ شده یک‌فرهنگ است. مثلاً اگر یک بودایی شعری می‌سراید، وجه متعالی فرهنگ بودا باید در شعرش نمود پیدا کند. به همین دلیل است که ما از شاعران انقلاب اسلامی توقع داریم در وهله اول معتقد باشند و توحید و تشیع را در ذات خودشان و در کلام‌شان نشان دهند، سپس ویژگی نهضت امام حسین(ع) و ائمه در آثارشان جلوه‌گر باشد.

به بیان دیگر اگر بخواهیم بگوییم شعر تراز انقلاب چه شعری است، باید بگوییم شعری است که موضع اهل‌بیت(ع) و موضع تشیع را در موضوعات مختلف بیان کند. یعنی شعری که صرفاً در مدح و مرثیه اهل‌بیت(ع) است، به قول رهبر معظم انقلاب، در جای خود خوب است، اما آن شعری که ما از آن انتظار داریم، چیزی فراتر از اینهاست. شعر‌ی‌ست که موضع اهل‌بیت (ع) را در موضوعات مختلف تقویت کند، حال این موضوع ممکن است موضوعی عاشقانه، خانوادگی، سیاسی باشد یا موضوعی اخلاقی و یا مناجات. در تمام این حوزه‌ها موضع اهل‌بیت(ع) و کلام زنده ایشان باید شعر انقلاب اسلامی باشد.

 اعتقاد بر این است که عاشورا چشمه ارزش‌هاست، چشمه محبت‌های الهی است که در هر زمان می‌جوشد؛ یک شاعر آیینی چطور می‌تواند این چشمه را در عصر حاضر جریان دهد؟

شاعر طبق آن منشوری که از قرآن مطرح کردیم، آیات پایانی سوره شعراء، باید به خودش بپردازد؛ یعنی اهل ایمان و عمل صالح باشد. قرآن ابتدا می‌فرماید ایمان و عمل صالح و ذکر کثیر، بعد از آن می‌فرماید انتصارِ بعد از ظلم داشته باشید. یعنی ای شاعر! اگر تو آنگونه که باید ایمان نداری و اگر عمل صالح بایسته را نداری، اگر ذکر کثیر در تو نیست، قطعاً انتصار بعد از ظلم هم آن گونه که بایسته است، نخواهد بود. یعنی ابتدا ما باید خودسازی کنیم که متأسفانه از این امر غافلیم. فکر می‌کنیم همین که فن شعر را تا حدودی بلد هستیم، دیگر ما شاعر شیعه و موحد هستیم.

متأسفانه تمام ما در حوزه خودسازی کم‌کاری می‌کنیم، چون شاعر باید آیینه‌ای باشد که معارف در او تجلی کند؛ آن وقت اگر این آیینه کدر باشد، اگر غبار روزمرگی، غبار نافرمانی در آن آمده باشد، دیگر این آیینه نمی‌تواند معارف را انعکاس دهد. اگر روح شاعر زلال بود، آن شعر هم تأثیرگذار خواهد بود و به مخاطب روشنایی می‌دهد و اگر روح آن شاعر کدر بود، هیچ اثری را مترتب نمی‌شود.

ما شعرهایی در تاریخ اسلام داشتیم که مدح و ذم در شعرشان لرزه به تن دشمن می‌انداخت؛ از جمله دعبل که دشمنان برای سر وی جایزه گذاشتند. این دسته از سروده‌ها از چه ویژگی‌هایی برخوردار بودند که مورد توجه اهل‌بیت(ع) و مورد مذمت دشمن قرار می‌گرفتند؟

همان طور که عرض کردیم، اگر شاعر رسالت خویش در جبهه حق را خوب بشناسد و عمل کند همین امر بر او مترتب خواهد بود. پس شاعر باید به خودسازی بپردازد، تزکیه کند تا به درجات متعالی برسد، بعد از آن به حوزه اجتماع وارد شود و برای سیاست و جهاد فی سبیل‌الله عمل کند، آن وقت قطعاً این شاعر خار چشم دشمنان خواهد بود.

الآن بسیاری از شاعران هستند که به رغم ظاهر مذهبی‌شان هیچ وقت موضع‌گیری نمی‌کنند. در جایی که اگر شعری بخوانند مورد انتقاد عده‌ای قرار می‌گیرند، از مسیرشان فاصله می‌گیرند تا مخاطبان خودشان را از دست ندهند، اما شاعرانی داریم که در مسیر حق‌شان قید محبوبیت‌شان در بخشی از مخاطبان را می‌زنند؛ اینها کسانی هستند بیشتر ناسزا می‌شوند، بیشتر مورد هجمه قرار می‌گیرند. مخاطبان امروز باید هوشیار باشند. شاعر خوب به معنای شاعر بی‌موضع، شاعری که با تمام جریان‌ها مهربان است، نیست. شاعر خوب باید جاذبه و دافعه داشته باشد. در کنار مهرش، خشم نسبت به جریان باطل داشته باشد. شاعری که با همه از روی مهر رفتار کند و هیچ موضعی در هیچ بزنگاهی نگیرد، به رغم شخصیت و چهره مذهبی هیچ نسبتی با شعر شیعی ندارد.

شما چند سالی‌ست که شعر هیئت می‌گویید. تعدادی از سروده‌هایی را که در هیئت میثاق با شهدای دانشگاه امام صادق(ع) گفته می‌شود، شما سروده‌اید که مخاطب هم داشته است. ارزیابی شما که با این فضا آشنا هستید، از روند شعر آیینی امروز و مداحی‌هایی که در این ایام انجام می‌شود، چیست؟

خیلی از شاعران راه درست را گم کردند، حتی شاعرانی که شاعر آیینی خوانده می‌شوند، می‌بینیم صرفاً شعر مدح و مرثیه می‌خوانند که قبلاً عرض کردیم ما نمی‌گوییم این حوزه را کلاً رها کنند، حوزه ارزشمندی‌ست، اما آیا رسالت شاعر تنها مدح و مرثیه‌خوانی است؟ قطعاً اگر شاعری موضع اهل‌بیت(ع) را تقویت کند، نظر آنها را برجسته کند و امتحانش را خوب پس دهد، قطعاً ارزشش از شاعری که صرفاً مرثیه‌سراست، بیشتر است، اما از این نوع شاعران به ندرت یافت می‌شود. مثلاً شاعران آیینی در فتنه 88 چقدر از آرمان انقلاب، از امام (ره) دفاع کردند؟ از نظام اسلامی و شیعه چقدر دفاع کردند؟ بنده می‌شنیدم برخی شاعران می‌گفتند ما فقط برای امام حسین(ع) شعر می‌گوییم. این باور غلط در یک بخش قابل توجهی از شاعران ما متأسفانه وجود دارد. این دست شاعران می‌گویند من شاعر اهل‌بیت(ع) هستم، من شاعر آیینی هستم، اگر قضیه‌ای مثل یمن اتفاق افتاد، من موظف به موضع‌گیری و شعر گفتن نیستم. من برای روضه امام حسین(ع) شعر می‌گویم، ان‌شاءالله امام حسین(ع) اصلاح می‌کند.

حال شاعری توجیه دارد و می‌گوید من در قبال حوادث منطقه وظیفه دارم شعر بخوانم، منتهی طبع شعر من یاری نکرد نسبت به برخی قضایا مثل یمن شعر بگویم. ولی برخی از شاعران به طور عامدانه از شعر گفتن در این فضا پرهیز می‌کنند. نه اینکه طبع شعرشان یاری نکرده باشد، بلکه می‌گویند وظیفه ما نیست، وظیفه ما چیز دیگری است و این انحرافی بود که به وجود آمد.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار