نزدیک به سه دهه است که جهان با پدیدهای به نام تندروهای تکفیری روبهرو است. گرچه غربیها همواره به آن تندروهای اسلامی لقب دادهاند. گروههای تکفیری که خاصیت «بدون وطنی» دارند، در کشورهای مختلف جهان فعال بودهاند و گاه و بیگاه در کشورهای اروپایی به عملیات تروریستی دست زدهاند.
این گروهها به دنبال حکومت بر قطعهای از سرزمینهای منطقه هستند. حجاز، شام، عراق، لیبی، یمن، مصر و... از سرزمینهای مقدسی است که به ترتیب از نظر آنان برای برپایی این حکومت اولویت دارند. به زعم آنها باید در این مناطق خلافت اسلامی تشکیل شود. احادیثی هم برای اثبات ادعای خود استناد میکنند و البته گاه نیز از منطقه خراسان ایران نیز نام میبرند.
به نظر میرسد در دهه گذشته غربیها به همراه عربستان سعودی به این نتیجه رسیدهاند که برای در امان ماندن از شر این گروهها، باید تمهیداتی بیاندیشند تا اصحاب این تفکر، بتوانند آرزوی برپایی حکومت موردنظر خود را دنبال کنند. این بود که سرزمین شام یا سوریه را برای این هدف در نظر گرفته بودند چرا که از این طریق میتوانستند هم به خواسته اول خود یعنی خروج تکفیریها از کشورهای خود و همچنین صدمه زدن به یک کشور در خط مقاومت دست یابند.
انقلابهای کشورهای عربی باعث شد که این موضوع در سوریه زودتر کلید بخورد و پوشش این انقلابها برای طبیعی جلوه دادن حوادث سوریه به کار آنان بیاید. این بود که برخی کشورهای اروپایی و در راس آنها فرانسه، انگلیس و نیز آمریکا، عربستان، قطر و ترکیه عزم خود را جزم کردند تا هم حکومت سوریه را ساقط کنند و هم منطقهای را برای برپایی خلافت اسلامی، در اختیار تکفیریها قرار دهند.
اما همه امور مطابق میل این کشورها پیش نرفت. برای این کشورها دردآور بود که حکومتهایی وابسته مثل بنعلی، مبارک و قذافی سقوط کند؛ اما بشار اسد همچنان بر سر قدرت بماند. تکفیریها هم در این منطقه جنایاتی آفریدند که هزینه حمایت آنان بخصوص برای غرب بسیار زیاد شده بود.
تشکیل گروه داعش که معنی آن حکومت اسلامی در عراق و شام است هم مزید بر علت شده بود. این گروه توانسته بود دایره نفوذ خود را بر مناطقی از عراق و سوریه وسعت دهد و مدعی شود که رسما دولت خود را تشکیل داده است، اما نتوانست حمایت سیاسی لازم را از کشورهای حامی خود کسب کند که دلیل اصلی آن، جنایات ضدحقوق بشری این گروه میباشد.
با شروع موج جدید مبارزه با داعش که از سوی حکومتهای سوریه، عراق و کمک ایران ، حزبالله و سوریه تکمیل شد، داعش روبه ضعف نهاد و مجبور شد از بسیاری از مناطق خود عقبنشینی کند. داعش اکنون در غرب عراق و شرق سوریه محدود شده است. شمال آن نیز کُردها وجود دارند و تنها از مناطق محدودی با ترکیه ارتباط دارد.
در جنوب اما مرز وسیعی از عربستان را در اختیار دارد و کمی هم با اردن هم مرز شده است. با همه این اوصاف فشار نظامی بر روی داعش بسیار زیاد است.
انفجارهایی که قبلا در ترکیه بوقوع پیوست و عملیات تروریستی وسیعی که پاریس جمعه شب شاهد آن بود میتواند یک هشدار قوی از سوی داعش به حامیان خود باشد. آنها با این انفجارها و عملیات تروریستی و گروگانگیری و... میخواهند به حامیان قبلی خود بگویند که اگر در حمایت آن مسامحه کنند و یا نتوانند همکاری ایرانی، عراقی، سوری، روسی و حزبالله را منع شدند، آتش را به میان خانه آنها خواهند آورد.
البته آتشی که امروز در پاریس دیده میشود و یا انفجارهایی که قبلا در ترکیه رخ داد، نتیجه آتشبازیهای گذشته فرانسه و ترکیه است. حال فرانسه و ترکیه میتوانند به دو گونه عمل کنند یا برای در امان ماندن از شر داعش به فشارهای سیاسی خود علیه ایران ، روسیه و سوریه ادامه دهند و به مسیر سابق خود باز گردند یا اینکه واقعیتهای موجود را در نظر گرفته و بدانند که نتیجه حمایت از داعش و دیگر گروههای مسلح سوریه گرچه ممکن است زمان کوتاهی برای آنها امنیت به وجود آورد ولی این آتش به صورت گسترده تر از جمعه شب نه تنها آنکار و پاریس بلکه دیگر کشورهای اروپایی را فرا خواهد گرفت.
یادداشت: مجتبی امانی رئیس دفتر سابق حافظ منافع تهران در قاهره