بعد از مطرح شدن این نکات، سیگنالهای کوتاه
اما موثر مقام معظم رهبری در ذهن و اندیشه برخی فعالان اقتصادی شکل گرفت.
مباحثی که در یک جمله خلاصه میشود: «باید با دنیا تعامل داشته باشیم، اما
این تعامل نباید چراغ سبزی برای نفوذ دشمنان در اقتصاد ایران باشد.»
یحیی آلاسحاق، رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران
به تشریح حوزههای نفوذ دشمن در اقتصاد ایران در دوران پس از تحریم و
شکلگیری جریانهای نفوذی پرداخته است. او البته به این نکته هم اشاره
میکند که «مراقبت در خصوص حوزه نفوذ به معنای قطع تعامل با دنیا نیست.»
وی در خصوص مصادیق نفوذ در اقتصاد ایران گفت: مساله نفوذ که مقام معظم رهبری چندی پیش به آن اشاره کردند، در تمامی حوزهها اعم از فرهنگی، اجتماعی، امنیتی، اقتصادی و سیاسی به چشم میخورد و اساسا اگر ایران دشمنی داشته باشد که حتما هم دارد و البته دشمنی وی با ایران موقتی نبوده و استمرار داشته باشد، یکی از راههای مقابله با ایران را نفوذ در حوزههای مذکور، طراحی خواهد کرد. این موضوع از قدیم نیز وجود داشته است، به این معنا که وقتی دو ارتش یا دو کشور با هم دشمنی داشته باشند، یکی از راههای مقابله با یکدیگر را نفوذ در اشکال مختلف و حوزههای متفاوت قرار خواهند داد.
وزیر اسبق بازرگانی و رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران افزود: این نفوذ در شکل خشن، در حوزههای جاسوسی نمود مییابد و البته میتواند شکل غیرجاسوسی نیز به عنوان نفوذ نامرئی داشته باشد، نفوذی که البته تاثیرگذار هم باشد. به عنوان مثال، حوزه اقتصاد در شیوههای مختلف، بستر مناسبی برای این نفوذ است. یعنی نفوذ به مفهوم دخالت نامرئی و مرئی دشمن صورت میگیرد. در وهله اول، این نفوذ در پایگاههای فکری کشور و در حوزههای تصمیمگیری، تصمیمسازی، بینشها، نگاهها، استراتژیها و مجموعه آن چیزی که به عنوان نرمافزار حوزه اقتصاد است، نمودار شده و الگوها، سیاستها و خط مشیهای تصمیمسازی و تصمیمگیری حوزه اقتصاد را درگیر میکند.
وی تصریح کرد: دشمن با عوامل فکری و نرمافزاری خود، جهتگیری و ساماندهی اقتصادی و در سطح کلان، استراتژی و مدیریت اقتصادی را براساس اهداف خود، به اقتصاد ایران دیکته میکند و تاثیرگذار میشود، پس حوزه اقتصادی از نفوذ دشمن، تاثیر میپذیرد؛ بنابراین یک حوزه نفوذ دشمن در ردههای مختلف سختافزاری و نرمافزاری مربوط به نظام تصمیمگیری و تدبیر اقتصادی است. در این حوزه نیز یک موضوع مهم این است که اگر مدلهای اقتصادی که میخواهد در کشور، سامان بگیرد در کنار تئوریها، الگوها و نقاط مثبت و منفی تعامل با دنیا، همجهت با اهداف دشمنان باشد، خطر بزرگی است و منجر به این میشود که دشمن، به صورت خیلی نامحسوس، کل منابع اقتصادی کشور و فرصتها را در آن جهتگیری به نفع خود سامان میدهد.
به گفته آلاسحاق، حوزه دوم نفوذ دشمن، در حوزه تعاملات اقتصادی نمود مییابد، به این معنا که در شرایط جدید بعد از برجام که تحریمها برداشته شده است، یک فضای جدید میان ایران و طرفهای تجاری آن در دنیا شکل گرفته و قسمتی از محدودیتهای ایران در حوزههای بانکی، فعالیتهای تولیدی و خدماتی، برداشته خواهد شد، بنابراین راه جدیدی پیدا میشود که این تعاملات طرفینی شکل گیرد اما در این میان فرض کنید یک شرکت آمریکایی میخواهد در ایران فعال باشد و نفوذ کند، بنابراین نمایندگیهایی که قرار است شرکتهای آمریکایی به شرکتهای ایرانی بدهند را از میان افرادی انتخاب کند که همجهت با سیاستهایش است، این خود حوزه نفوذ به شمار میرود.
وی اظهار داشت: در نوع دیگر، اگر شرکتهای ایرانی که میخواهند از شرکتهای اروپایی- آمریکایی مواد اولیه و ماشین آلات، فناوری و تکنولوژی دریافت کرده و صادرات و واردات را سامان دهند، به سمتی هدایت شوند که همجهت با منافع کشورهای غربی و آمریکا باشند، آنگاه نفوذ دشمن را میتوان به راحتی دید، چراکه آنها میخواهند نمایندگی را به شرکتی بدهند که اهداف غیراقتصادی آنها را نیز براساس میل و خواست خودشان ساماندهی کرده و تامین کند.
عضو هیات رئیسه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران ادامه داد: به این ترتیب میبینید که ارتباطی بین نهادهای اجرایی همگن بین دو کشور که در جهت منافع غربی و آمریکایی حرکت کند، به طور بسیار نامحسوس وارد اقتصاد ایران شده است، بنابراین نمایندگی که ایجاد خواهد شد، کاملا همخوان با ادبیات و فرهنگ و طرف غربی است و میتواند به راحتی، حوزه نفوذ خود را اداره کند.
وی معتقد است: در این صورت طرف غربی و آمریکایی، بر این باورند که اگر قرار باشد بهره اقتصادی آنها به فردی برسد، بهتر است به افرادی باشد که همجهت با آنها باشند که این هم یکی از مسائل نفوذ است. در نوع دیگر، اگر نوعی از ایجاد انحصار و وابسته کردن همانطور که تجربهش را در ۳۰ سال گذشته داشتهایم، رخ دهد، آنگاه کالاهای ایرانی وابسته به نظام غربی میشوند و اختیارش هم در دست غربیها است، بنابراین هر و قت که خواست آنها باشد، نمایندگی را تعطیل کرده و دیگر کالا به ما تحویل نمیدهند، همانطور که در سالهای تحریم شاهد این بودیم که حتی نیازهای دارویی، آزمایشگاهی، اسکنها و حتی مواردی که با جان مردم سروکار داشتند را برای ایران تامین نکردند؛ اگرچه در برخی موارد، به عناوین مختلف، سیستم بانکی را بهانه کردند.
آل اسحاق، حوزه دیگر نفوذ را انحصار در واردات کالاهای اساسی مورد نیاز ایران از کشورهای غربی و آمریکایی دانست و خاطرنشان کرد: اگر انحصار کالاهای اساسی ایران در دست این دشمنان قرار گیرد و شرکتهای تامین کننده گندم، روغن و ذرت به صورت انحصاری در دست دشمنان باشند، آنگاه آنها سر بزنگاه میتوانند جلوی واردات کالاها به ایران را بگیرند یا در مورد تامین قطعات یدکی واحدهای حساس بزرگ همچون نیروگاهها، پالایشگاهها و قطعات مربوط به چاههای نفت، همکاری اقتصادی با ایران به گونهای باشد که انحصاری در دست آنها باشد و سر هر بزنگاهی، جریانات سیاسی بین المللی روی همکاری آنها با ایران تصمیم بگیرند. در این صورت، نوعی از وابستگی انحصاری به کالاهای استراتژیک آن هم به دست غربیها رخ خواهد داد که این نوعی دیگر از نفوذ به شمار میآید، چراکه زندگی ایرانیها وصل به تصمیمگیری های غربی خواهد شد.
وزیر اسبق بازرگانی در ادامه خاطرنشان کرد: نوع دیگری از نفوذ غربیها در ایران، مسائل مربوط به منطقه است. هم اکنون ایران سرمایهای تحت عنوان ۴۰۰ میلیون نفر بازار اطراف را در اختیار دارد و موقعیت استراتژیک و سوقالجیشی و در نهایت، جغرافیای سیاسی ایران به نحوی است که میتواند برای نفوذ دشمن نه تنها در ایران بلکه در منطقه، جذاب باشد. در واقع ایران کشوری است که با ۱۵ کشور همسایه خود مرز مشترک داشته و به نوعی دروازه طلایی برای رسیدن به بازار ۴۰۰ ممیلیون نفری به شمار میرود، همین موضوع از یک سو و رسیدن به بازار ۴۰۰ میلیون نفری از سوی دیگر حوزه نفوذ را معنا میبخشد، چراکه بازار کشورهای اروپایی و غربی را به بازار منطقه متصل میکند، بنابراین از این طریق میتوانند نیاز این مردم را تامین کرده و در بخشهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آنها نفوذ کنند.
آلاسحاق ادامه داد: این آورده بسیار بزرگی است که مزیت بسیار بالایی برای ایران به شمار میرود و البته باید مراقبت کنیم که آن را تحت تاثیر عوامل نفوذی با دستهایی که انحصارا به برخی از کشورهایی که می خواهند بر ایران و منطقه تسلط داشته باشند، از دست ندهیم. در واقع ایران باید مراقب باشد که واسطهای برای این کشورها نشود بلکه اگر قرار باشد روابطی هم برقرار شود، بدون تنظیم منافع ملی نباید باشد که اجازه داده شود، آنها از این موقعیت، استفاده کامل کنند بلکه اگر بخواهیم اجازه دهیم که آنها در بازارهای اطراف ما ایران را به عنوان عاملی برای رشد و توسعه اقتصادی قرار دهند باید مثلث سه جانبهای از منافع برای ما، غربیها و کشور ثالث شکل گیرد.
وی ادامه داد: به عنوان مثال اگر بخواهیم در کشوری مثل عراق در همسایگی خود، سرمایهگذاری صورت دهیم و نیروگاه، راه یا مسکن بسازیم، که یک پای سرمایهگذاری هم غربی باشد، باید به مزیتهای رقابتی خود توجه کرده و منافع را به صورت برد- برد تعریف کنیم، چراکه به هرحال اروپاییها نیاز به بازار برای کالاها یا خود دارند و در این میان، ایران هم نیاز به سرمایه و تکنولوژی دارد، بنابراین میتواند رابطه سرمایهگذاری در این کشور به صورت «برد- برد» صورت گیرد، ضمن اینکه ایران با در اختیار داشتن ماشینآلات، نیروی انسانی مناسب و ظرفیتهای جغرافیایی، میتواند بخشی از نیاز پروژه مشترک تعریف شده را تامین کند.
آل اسحاق به وجود ماشینآلات ایران در شهرکهای صنعتی اشاره و خاطرنشان کرد: برخی از این ماشینآلات با ۳۰ درصد ظرفیت کار میکنند، بنابراین اگر با خارجیها جوینت شویم، فرصت بزرگی برای سه طرف است، یک ضلع مثلث سرمایهگذاری ایران، یک ضلع مثلث بازار ۳۰۰ میلیون نفری منطقه و یک ضلع دیگر سرمایه گذار غربی است که برای کشور غربی هم مناسب است که از طریق ایران در بازار کشور ثالث حضور یابد. بنابراین اگر این شرکت غربی با دیدگاه نفوذی وارد این مثلث سرمایه گذاری شود، یعنی این که فرصت ۴۰۰ میلیون نفری منطقه را بدون هوشمندی دو دستی به او تقدیم کردهایم.
رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران گفت: در حوزه های مختلف دیگر نیز میتوان مصادیق نفوذ را به خوبی مشاهده کرد، به این معنا که به تناسب کالاهای اقتصادی که وارد کشور میشود، فرهنگ نیز وارد کشور خواهد شد؛ به این معنا که هر واحد، هر شرکت و هر محصول، همراه با خود الزامات و فرهنگی به ایران میآورد که مجموعه اینها میتواند حوزه نفوذ باشد، یا در نظامات بانکی ارتباطات نقل و انتقالات بانکی اگر در دوره پساتحریم به گونهای اتفاق بیفتد که به هر مناسبت، مورد تحریم قرار گیرد، حوزه نفوذ به شمار میرود.
وی اظهار داشت: در مورد شرکتهای خدماتی، حمل و نقل، کشتیرانی و بیمه هم باید مراقبتهای لازم را به عمل آورد که سرمایهگذاری و شراکت با غربیها به افراد، سازمانها و شرکتهایی سپرده نشود که رفتار سوء داشته یا به نحوی اتصالاتی با رژیم صهیونیستی نداشته باشند و با ارتباطات دست چندم وارد بازار ایران شوند؛ به نحوی که اگر ما بررسی کنیم متوجه شویم که دست رژیم صهیونیستی در کار است و او به کمک ما، در بازارهای ایران و کشورهای اطراف وارد شده است؛ لذا هوشیاری بالایی برای جلوگیری از نفوذ میطلبد.
آلاسحاق بر این نکته تاکید کرد که البته مراقبت در خصوص حوزه نفوذ به معنای قطع تعامل با دنیا نیست بلکه ایران به دنبال تعامل است و دوازده سال زحمت کشیده شده تا تحریمهای ظالمانه برچیده شود ولی در عین حال نمیخواهیم به بهانه جلوگیری از نفوذ، جلوی تعاملات اقتصادی را بگیریم، این نقض غرض است، چراکه کلی زحمت کشیده شده تا تحریمها برداشته شود، حال که گروه ۱+۵ به نمایندگی از سایر کشورها، تحریمها را برداشتهاند، ما نباید به دست خود، این تحریمها را مجدد وضع کنیم، این معقول نیست.
وزیر اسبق بازرگانی خاطرنشان کرد: مقصود ما از مراقبت در مورد حوزه نفوذ، مراقبت بیبصیرتی و غفلت است، به این معنا که کشور را به دست افرادی ندهیم که آرزوی به صحنه آمدن را داشتند بلکه باید با حفظ منافع ملی، حیاتی و آرمانها با دنیا تعامل کنیم و آینده نگری داشته باشیم. بر این اساس، استفاد از این فضا برای رشد و توسعه کشور ضروری است، چراکه میخواهیم به اهداف سند چشمانداز برسیم و بنابراین باید دست به دست هم دهیم و بهترین را برای منافع ملی رقم زنیم.
وی افزود: حتما ایران به تعامل با دنیا نیاز دارد اما این تعامل باید همراه با انتخاب بهینه باشد، نباید با واسطههای دست دوم و سوم کار کنیم، ولی در عین حال باید حواسمان جمع باشد کشورهایی که از طریق وضع تحریمها به نتیجه نرسیدهاند، حال از طریق تعامل به اهداف خود برسند، چراکه میخواستند ما را تحریم کنند تا به یکسری اهداف خود برسند، در واقع آنها میخواستند ما را وادار کنند که آنطور که آنها میخواهند باشیم؛ به این معنا که تعاملات، رفتار و حوزههای سیاسی، فرهنگی، ادبیات و رژیم ما را طوری میخواستند که هماهنگ با آنها باشد و ایران هضم در آنها شود. آنها آقایی کنند و ما به امر آنها پیش رویم.
آلاسحاق خاطرنشان کرد: کشورهای غربی میخواستند با تحریم، سیاستهای خود را به ایران دیکته کنند اما ما کلی مقاومت کردهایم که اینطور نشود، حالا این موضوع را ممکن است بخواهند از راه تعامل حل کرده و همان طرح و نقشه تحریم را با تعامل اجرایی کنند. این خطرناک و به دور از انصاف است، سوال این است که آیا میشود با دنیا تعامل کرد و جلوی نفوذ سوء را گرفت، در این رابطه نباید پاسخ ما این باشد که چون میخواهیم تعامل کنیم، باید نفوذ را هم بپذیریم بلکه اگر ما با هوشیاری تعامل کنیم، میشود براساس منافع ملی با دنیا تعامل کرد، منافع را بالا برد و پیشرفت را فراهم کرد ولی جلوی نفوذ سوء را گرفت و این توجه و درایت ما را میخواهد.
رئیس سابق اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران به نقش اتاقهای بازرگانی در جلوگیری از نفوذ سوء اشاره و تصریح کرد: اتاقهای بازرگانی اگرچه نقش کلیدی در نحوه اتصال طرفین، هوشیاری و انتخاب شریک، انتخاب گزینه و نوع تعاملات دارند اما باید این را هم بدانند که طرف غربی به این نتیجه رسیده که باید از طریق اتاقهای بازرگانی وارد تعامل با ایران شود، چراکه از این طریق میتوانند زودتر به اهداف خود برسند، لذا یکی از نهادهایی که باید خیلی حواس خود را جمع کند تا این دو وظیفه مقابل را به سرانجام برساند، اتاقهای بازرگانی هستند که از یک سو باید زمینه تعامل را فراهم کنند و از سوی دیگر جلوی نفوذ سوء را هم بگیرند، این کار بسیار ظریفی است و مسئولیت بالایی را متوجه اتاقهای بازرگانی میکند.
وی به جریانهای نفوذی که مقام معظم رهبری از آن یاد کردهاند، اشاره کرد و اظهار داشت: نفوذ یک نقطه انتزاعی بوده و به یک مورد خلاصه نمیشود بلکه یک جریان سیال است که براساس برنامه پیش میرود و به نوعی، دنباله همان جنگ اقتصادی و برخورد با ایران است. زمانی بهانه دشمن، هستهای بود و زمانی دیگر بر مسائل امنیتی و یک زمان هم بر مسائل اقتصادی متمرکز بود، بر این اساس اگر هدف طراحان این باشد که مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران را در جهت خود هدایت کنند، یک جریان نفوذی را لازم دارند که در تمام حوزههای فکری، سیاستگذاری، مشارکت، فناوری، تکلنوژی و انتخاب شریک و حضور در بازارها به صورت جریانی وارد شده و با یک هدف مشخص، نفود و فعالیت اقتصادی است.
آلاسحاق گفت: یک وقت این است که ما با یک طرف تعامل براساس منافع اقتصادی تعریف میکنیم اما یک زمان این طور است که طرف دو بازو با ما حرکت میکند که یک طرف آن، منافع اقتصادی و استفاده از فرصتها و بهره های اقتصادی و طرف دیگر نفوذ و پیادهسازی اهداف سیاسی است که از این طریق میخواهد اهداف سیاسی را بر اهداف اقتصادی سوار کند، این زمان است که باید هوشمندانه پیش رویم.
وزیر اسبق بازرگانی معتقد است که اصل تعامل با جهان جزء ضرورتهای ایران است و باید حتما با دنیا تعامل کنیم ولی با شرایطی که هماکنون داریم، باید با دقت و هوشمندی پیش رویم و کار را جلو بریم.