استراتژی های دشمنان برای مهار ایران و انقلاب اسلامی
حال که استکبار به این باور رسیده این انقلاب با این توطئه ها زدودنی نیست لذا روش مقابله خود را تغییر داده تا با تغییر رفتار و تغییر ساختار آن اثر بخشی و شاخصه ضد استبدادی و استکباری این نظام الهی را کاهش داده و آرام آرام انقلاب را بزداید.
بین دهه 70 و 80 که ارکان اصول گرایی مشخص شد و از سال 84 تفکر اصول گرایی مستقر در حاکمیت شد راهکارهای تغییر در رفتار و تغییر در ساختار دشمن به عقب رانده شد بطوری که پنج ماه پس ار فتنه 88 آمریکائی ها کمیته خط جاری را تشکیل دادند و استراتژیست های غربی برنامه 10 ، 15 ساله ای در جهت نفوذ و تغییر رفتار و ساختار انقلاب اسلامی را نوشته و بدست منافقین داخلی کلید زدند حال که با نفس های رحمانی امام خامنه ای(مدظله العالی) و بصیرت مردم عزیز این فتنه هم بمانند هزاران فتنه دشمنان اسلام نقش بر آب شد، آنها راهبرد مهار جمهوری اسلامی ایران را با سه رویکرد در پیش گرفته اند؛
1) راهبرد مهار داخلی که در این راهبرد چهار روش عملیاتی دارند که عبازتند از:
1/1 - با ایجاد احزاب، سمن ها و گروه های خرد و تلاش برای جنبش نام نویسی و کاندیداتوری در مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری از کنترل جدی و واقعی شورای نگهبان عبور کنند و در مراکز تصمیم گیری و تصمیم سازی کلان نظام نفوذ کنند.
2/1- استفاده از مهره های سفید( بدون پرونده کیفری)، تلاش در انتخاب دولتی آن ها و ورودشان به مجلس، تلاش در جهت ایجاد مجلسی بمانند مجلس ششم، در نهایت مصادره و انحراف انقلاب اسلامی از مسیر اصلی که همانا استکبارستیزی و تحقق انقلاب مهدوی می باشد.
3/1- ایجاد اختلاف در بین افراد شاخص سیاسی که به هر نحوی از انجام اقدامات و روش جاری ثبت نام به هر بهانه ای امتناع کنند و درصدد هستند با این کار به افکار عمومی القا کنند که شورای نگهبان گزینشی و حزبی عمل می کند در حالی که خودشان تمکین به قانون اساسی ندارند و هدفی جز تحمیل هزینه به نظام و همکاری با دشمنان انقلاب اسلامی در خارج از کشور هستند.
4/1- تلاش برای دو قطبی سازی اجتماعی، قطبی در جهت رابطه با کشورهای جهان فارغ از دولت و دشمن بودن و تنها بهانه آنها ایجاد رابطه دیپلماتیک و مراودات سیاسی در جهت رشد اقتصادی و عبور از رکود و القا اینکه تنها با همراهی با کدخدا شیطان بزرگ امکان پیشرفت وجود دارد.
و القای اینکه قطب دوم آنهایی هستند که دوستدار انزوای سیاسی در جهان هستند و چشم دیدن رفاه مردم را ندارند و طیف اول تلاش می کند تمام مشکلات کشور را که امروز آن ها بعنوان مسئولان اجرایی هستند به گردن این طیف تحمیل کنند.
2) راهبرد مهار منطقه ای:
با عنایت به شکست مفتضحانه استراتژی خاورمیانه بزرگ آمریکا در تقسیمات کشورهای ایران، عربستان و عراق در جهت تأمین امنیت رژیم اشغالگر صهیونیستی و نیز بیداری اسلامی در منطقه و حتی روی کار آمدن دولتهای ضد استبدادی در لبنان، عراق، سوریه و تشکیل هلال شیعی که موجب نزدیکتر شدن خاکریز دفاعی اسلام در نزدیکترین نقطه با رژیم اشغالگر قدس شده و تأمین امنیت آن را با مشکل جدی همراه کرده، غرب و آمریکا به دنبال شبکه سازی برای ایجاد مسلمانان لیبرال هستند تا با اینکار فرایند دموکراتیزه کردن کشورهای خاورمیانه را پیش برده و از ظهور قدرت های ضد آمریکایی و غربی جلوگیری کند که ایجاد گروه های تکفیری، داعشی صهیونیستی، تشیّع انگلیسی و ترویج نحله ها و فرق جدید از راهکارهای عملیاتی آن هاست.
3) راهبرد مهار بین المللی:
به دنبال شکست های دامنه دار راهبردهای غربی در منطقه خاورمیانه در زمینه مهار داخلی و مهار منطقه ای، در جهت افکارسازی و خوراک خبری داخلی خود اقدام به مهار بین المللی ایران می کند و بعد از انجام توافقات هسته ای روز به روز نقض پیمان کردن و به بهانه های واهی بنام توان بازدارندگی موشکی، حقوق بشر، حقوق زنان و ... تلاش در ایجاد فشار سیاسی و انزوای سیاسی ایران اسلامی می کنند.
آنچه مسلم است تا حق و باطل هست، مبارزه هست و هیچگاه حق و باطل در یک جا جمع نمی شوند، مرز مشترکی بین حق و باطل نیست اگر شخصی مرزی و دامنه ای بین حق و باطل قرار دهد آن دامنه، دامنه نفاق است.
جعفر غیابی