همسرش میگوید: "دوست نداشت کسی از کارهایی که انجام میداد، مطلع باشد. بعد از شهادت میثم بود که خانوادهام متوجه شدند که او تکاور بوده، آموزشهای زیادی دیده و خیلی فعالیت داشته است. داوطلبانه هم به سوریه رفت. همیشه از بیعدالتیها ناراحت بود و در این باره خیلی با من درد و دل میکرد. به او میگفتم: «میثم! آنقدر خودت را اذیت نکن، از همان اول که اسلام بوده تا به امروز همیشه این بیعدالتیها وجود داشته و اگر بخواهی خودت را اذیت کنی چیزی از اعصابت باقی نمیماند»
قبل از رفتن به سوریه خیلی دوست داشت هر جا درگیری باشد، برای دفاع از اسلام برود. این موضوع را نیز همان اول ازدواجمان به من گفته بود. حتی چندین مرتبه جلوی من با برخی از دوستانش تماس گرفت و اعلام کرد که علاقمند است که برای دفاع برود. سال قبل یک هفته داوطلبانه به عراق رفت. همان سال، یک شب، ساعت 2 نیمه شب بود که دوستانش تماس گرفتند و گفتند اگر میخواهی سوریه بروی، همین الان بیا که همان موقع با موتور رفت ولی رفتنش به سرعت کنسل شد. وقتی برگشت، گفت:«به قدری با سرعت رفتم که نزدیک بود، بین راه تصادف کنم»."
در ادامه تصاویری از حماسههای این تکاور ایرانی که شجاعانه در سوریه از حریم انقلاب اسلامی دفاع کرد، قابل مشاهده است: