سعید حاجیپور*: «من قراردادی را امضا کردم که برای کشورم، هزاران شغل ایجاد کرد». اشتباه نکنید! این جمله، جمله معروف مارگارت تاچر، نخستوزیر اسبق بریتانیا پس از امضای قرارداد الیمامه با عربستان سعودی است. قراردادی تسلیحاتی که طبق آن درآمدی بالغ بر 43 میلیارد پوند برای بریتانیا به همراه داشت.
«یکی از اهداف ما در ایجاد رابطه با ایران اشتغال جوانان ایرانی است» و
اما این جمله معروف هم بنا بر روایت جناب دکتر روحانی، سخنان رئیسجمهور
محترم فرانسه، فرانسوا اولاند است؛ در سفری که درآمد شرکتهای فرانسوی از
محل قراردادهای منعقدشده توسط 2 کشور میلیاردها دلار برآورد میشود. حالا
چطور و با چه منطقی جناب رئیس دولت فخیمه فرانسه این عبارات را به کار
میبرد و با چه اعتماد به نفسی جناب دکتر روحانی آن را نقل میکنند را باید
در بررسی جزئیات سفر دولتمردان به پاریس جستوجو کرد.
اول، قرارداد خرید 118 هواپیما از شرکت ایرباس فرانسه که ارزشی بالغ بر 10
میلیارد دلار دارد. قراردادی که 12 فروند آن هواپیمای قارهپیمای مدل
ای380 است که فقط امکان فرود آن در فرودگاه امام خمینی وجود دارد و اگر تا 5
سال آینده که این مدل هواپیما به ایران تحویل میشود، فرودگاههای کشور
گسترش پیدا نکنند، درصورت وجود شرایط نامساعد فرود، هواپیما باید در یکی از
کشورهای منطقه فرود بیاید و مسافران محترم با پروازی مجدد به کشور سفر
کنند. البته این امر مورد توجه مسؤولان محترم قرار گرفته است و طی قراردادی
با شرکتهای ADP و ونسی، توسعه و گسترش چند فرودگاه کشور به آنها سپرده
شده است.
البته گمان نکنید این مبلغ هنگفت از پولهای آزاد شده پس از اجرای برجام
تأمین شده است.
طبق ادعای مسؤولان محترم، قرارداد خرید از نوع اجاره به شرط تملیک است و اقساط آن از محل درآمدهای هواپیما پرداخت میشود. البته نه به این سادگی و خوشمزگی! حساب و کتابها نشان میدهد ما طی 8 سال 3 برابر قیمت هواپیمایی را پرداخت میکنیم که هر سال 20 درصد از قیمتش افت میکند.
اما نکته زیبا و نتیجه اخلاقی داستان اینجاست که شرکت فخیمه ایرباس از
تجربیات شرکت محترم پژو نهایت استفاده را میبرد و در قرارداد بندی را لحاظ
میکند که طبق آن در صورت ایجاد محدودیت تجاری و وضع تحریمهای جدید علیه
ایران که منجر به عدم اجرای قرارداد شود، شرکت ایرباس هیچگونه خسارتی را
پرداخت نمیکند. البته این نکته برای جماعتی که دیوار تحریمها را ترک
دادند و بعد از آن فروپاشیدند اصلا نکته مهم و قابلتوجهی نیست، چراکه
اساسا دوران تحریمها به سر آمده است و فضای جامعه جهانی، فضای احترام
متقابل و دوستی است و ما هم در این فضا گسترشدهنده تفکر اسلام رحمانی
هستیم. اما حیف است پس از این همه فتحالفتوح در عقد قرارداد برای خرید
هواپیماهایی که فقط یکدرصد مردم ایران از آنها استفاده میکنند به این
نکته اشاره نکنیم که شرکت ایرباس مدعی شده به دلیل اینکه 10 درصد سهام این
شرکت متعلق به آمریکاست، جهت اجرای قرارداد باید از آمریکا کسب اجازه
بفرماید.
و اما پژو، نامی آشنا در صنعت خودروی ایران که همه ما خاطرات نوستالژیک با
مدلهای مختلف خودروهای آن داریم. البته بیشتر از آنکه ما متعجب از این
باشیم که چرا مسؤولان پس از خلف وعدهها و بدعهدیها، دوباره سراغ این شرکت
رفتهاند، مسؤولان شرکت پژو حیران از علاقه مفرط ما به عقد قرارداد با
آنها هستند. لکن دولتمردان از کنار این خلف وعدهها به سادگی نگذشتهاند و
خسارتی را طلب کردهاند که مبلغ آن همانند مبلغ پرداخت خسارت ما به ترکیه،
آمارهای اقتصادی و هزاران محرمانه دیگر، محرمانه است. اما میشود حدس زد که
مبلغ به گونهای است که نه سیخ بسوزد و نه کباب و شرکت محترم پژو هم از
محل درآمد فروش محصولاتش و از جیب جماعت ایرانی آن را پرداخت میکند.
جماعتی هم بودند که گمان میکردند پس از رفع تحریمها و حضور دوباره شرکت
پژو قیمت خودروها کمی ارزان میشود که گویا خیالی بیش نبود. در عوض طبق
فرمایش مدیران شرکت ایران خودرو مدلهای جدید پژو با قیمتهای بالای 60
میلیون تومان عرضه خواهد شد و جماعت ایرانی غیر مرفه فعلا باید به همان
پراید بسنده کنند.
به نظر میرسد خوشحالی جناب اولاند پس از امضای این قراردادها کم از
خوشحالی مارگارت تاچر پس از امضای قرارداد الیمامه نبوده است و اگر در زبان
نگران اشتغال جوان ایرانی است در دل مسرور از ایجاد شغل برای هزاران جوان
فرانسوی است.
*کارشناس ارشد اقتصاد