موافقان الحاق به کنوانسیون حرفی از اصول 28 و 29 نمی زنند!

وی افزود: در طول تاریخ بشر موضوع زنان دچار فراز و نشیب های فراوانی بود، گاهی زن تا حد الهه شدن پیش می رفت و زمانی حق حیات نداشت و اگر همسرش فوت می کرد باید همراه با او به گور سپرده می شد اما اصلی که همواره در دیدگاه آن ها وجود دارد این است که زن عامل گناه بشر است و به عنوان جنس دوم فرض می شود.

این استاد دانشگاه ضمن تاکید بر مطالعه 4 جلد اول کتاب تاریخ تمدن برای آشنایی با نگاه تاریخ به زن گفت: نوع نگاه به زن به عنوان موجودی که فرع بر مرد است را می توان با مطالعه کتاب های تاریخی مشاهده کرد، به اعتقاد آن زمان 3 نوع موجود داریم مرد که انسان است، حیوان و زن که بین انسان و حیوان خلق شده است!

وی افزود: این نوع نگاه تا طول دوره رنسانس باعث شد که این تفکر رشد کند  که هر کسی می خواهد پاک باشد، ازدواج نکند و زن عامل گناه است و مقصر همه گناه های انسان در مقابل خدا، زن است.

قوی با بیان اینکه تحولات فکری و فرهنگی در طول دوره رنسانس و پس از آن در عصر روشنگری اتفاق افتاد، افزود: در این دوره نیز در مورد زنان هیچ تغییری صورت نگرفت و نزدیک به 20 قرن در تمام مقاطع جهان حق فردی، حق حیات، مالکیت، تملک و ازدواج نداشتند  تا سال 1800 به بعد زن ها قیام کردند و جنبش ایجاد کردند تا حق خود را بگیرند.

وی اظهار کرد: نتیجه جنبش موج اول دست یابی به برخی آزادی ها بود اما می خواهند به مجلس و قانونگذاری راه پیدا کنند بنابراین موج دوم راه افتاد و نکته جالب اینکه تا این زمان اسم این حرکت ها جنبش زنان نام داشت اما بعد از آن در راستای احقاق حقوق زن کار می کند و می گویند ما فمنیست هستیم.

این کارشناس موضوعات سیاسی با بیان اینکه فمنیست های موج دوم با تفکرات رادیکال، لیبرال، کمونیست و ... با خواسته های متفاوت و متنوع ایجاد شدند، گفت: طلاق بدون تاثیر، مالکیت بر تن، نفی ازدواج. حق تن، آزادی سقط جنین از خواسته های مشترک تمام این گرایش ها بود با شعار اینکه همه به سمت و سویی حرکت کنند که زن ها مانند مردها آزاد باشند.

وی ریشه تمام این تفکرات را امانیسم، لیبرال و سکولار دانسته و گفت: شعار آن ها این است که زن آزاد به دنیا آمده است و باید آزاد زندگی کند بنابراین در حوزه های عمومی مانند سیاست، اقتصاد و فرهنگ، دین نباید نقش ایفا کند و باید در حد عبادات فردی باقی بماند، درحالیکه در احکام اسلامی که ریشه اعتقادی ماست، این اعتقادات وجود ندارد و آزادی به این شکل معنی نمی شود.

این استاد حوزه بیان کرد: دو بحث جنس و جنسیت در چارچوب فکری فمنیست قرار دارد که جنس به معنی ویزگی های فیزیولوژیکی  است که اسلام در این مورد تنها 20 تا 30 درصد تفاوت بین زن و مرد قائل است اما در عرصه جنسیت یعنی ویژگی های اجتماعی فرهنگی و آموزشی تفاوت های زیادی بین زن و مرد وجود دارد و قوانین مختلفی برای آنان ایجاد شده است در حالیکه فمنیست ها این موضوع را قبول ندارند.

وی در ادامه با مقایسه اعلامیه حقوق بشر که تنها بر اساس 30 ماده استوار شده است با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در 177 اصل استوار است، گفت: قانون اساسی در چند اصل مانند اصل 2 که اصول دین را بیان می کند قابل تغییر نیست اما اکثر کنوانسیون های حقوق بشری مغایر با فرهنگ های اجتماعی و اقتصادی اسلام است و بر مبنای نظام اسلامی ما اسلام و مردم به عنوان حفظ و پیاده کننده قوانین اسلامی را قبول داریم در حالیکه در نظام سکولار مبنا بر آزادی فرد است.

این استاد دانشگاه در بیان برخی از فعالیت های فمنیست های موج دوم گفت: آن ها اعلامیه حقوق بشر را قبول نداشتند و معتقد بودند که مردانه نوشته شده است بنابراین خود یک اعلامیه جداگانه نوشتند و به نام کنوانسیون رفع همه اشکال خشونت علیه زنان در جهان ارائه کردند و کتاب سیمون دوبوار به نام «جنس دوم» را به عنوان کتاب مقدس خود معرفی کردند.

وی تصریح کرد: در این دیدگاه زن ذاتی همانند مرد دارد پس اگر ازدواج کند به زنان خیانت کرده است و برای رفع نیازهای خود هم جنس گرایی را ترویج کردند و با فشارهایی که وارد کردند در حال حاضر بیش از 70 کشور ازدواج هم جنس بازها را آزاد و قانونی اعلام کردند.

قوی با اشاره به فعالیت هایی که در داخل کشور برای تصویب کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان ارائه می شود، گفت: این کنوانسیون بر اساس دیدگاهی که گفته شد نوشته شده و اصول آن با ده ها آیه قرآن و قانون مدنی ما در تضاد است و  مهمترین اینکه کشورها با پذیرش آن باید قوانین خود را بازتعریف کنند در حالیکه خود کشور آمریکا هنوز به این کنوانسیون نپیوسته است زیرا ادعا می کند که قانون اساسی کشورش بالاتر از کنوانسیون است.

وی تصریح کرد: موافقان الحاق به این کنوانسیون ادعا میکنند که می توان با رعایت حق تحفظ یا به عبارت بهتر پذیرش مشروط کنوانسیون می توانیم به آن ملحق شویم در حالیکه در اصل 28 و 29 این کنوانسیون اعضا حق ندارند شرطی بگذارند که با روح کنوانسیون مغایر است و اصل حاکم بر آن آزادی زن است که صریحا در اصل 5 بیان شده اما با ارزش های ما در تضاد است.

این استاد دانشگاه با بیان این که موج سوم فمنیست ها با این اقدامات مخالف هستند، گفت: تمام تلاش آن ها بر این است که بر خلاف کنوانسیون رفع خشونت علیه زنان، زن را با حفظ حقوق انسانی خود به سمت خانواده باز گردانند و  کتاب هایی از جمله جنگ علیه خانواده، 10 دروغی که فمنیست به زن ها گفت از جمله این کتاب هاست.

قوی همچنین در پاسخ به این سوال که چه کسانی متولی الحاق ایران به کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان است، گفت: در زمان پهلوی اقداماتی در جهت پیوستن به این کنوانسیون صورت گرفت اما پس از انقلاب در دوره دوم ریاست جمهوری آقای خاتمی از سوی دفتر امورمشارکت های زنان  با ریاست خانم شجاعی که خانم مولاوردی مسئول امور خارجه آن مجموعه بودند این اقدامات صورت گرفت و در دوره ریاست جمهوری آقای روحانی مولاوردی به عنوان معاونت امور زن و خانواده ریاست جمهوری این موضوع پیگیری می کند و در تلاش است که دوباره این موضوع در دستور کار مجلس قرار گیرد.

این استاد حوزه و دانشگاه در پایان وظیفه تمام بسیجیان شرکت کننده در این دوره را آگاه شدن نسبت به این موضوع و روشنگری در این خصوص در بین بسیجیان و آحاد زنان ایران اعلام کرد.