مقاله/ بشر امروز دچار کوری باطن شده است

کد خبر: ۸۷۹۱۲۵۸
|
۲۲ آذر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۹

امروز تکنولوژی در جهت انواع ظلم به بشریت قرار گرفته است و این قدر که چنین پیشرفت هایی در خدمت نسل کشی و فساد اخلاقی، از هم پاشیده شدن خانواده ها، از بین رفتن مهر و محبت در بین اقوام و بالا رفتن جرم و جنایت و... بوده، نتوانسته در جهت منافع معنوی و حتی مادی انسان ها قرار بگیرد، بنابراین استرس، اضطراب، نگرانی، ترس، قرص های آرام بخش، مواد مخدر، خود کشی، قتل، قرص های روان گردان و ... از پدیده های وحشتناک عصر ماست که روز به روز هم در حال شیوع است.

در شرایطی که بشر امروز همچون انسانی مست، به در و دیوار می خورد و مشکل را در در و دیوار می پندارد و با آن گلاویز می شود و هرگز مستی خود را نمی یابد و در نتیجه ریشه مشکلات و آشفتگی ها را نمی شناسد و متوجه نیست که مشکل، ریشه در خود او دارد، بیش از هرکاری لازم است با نگاهی حکیمانه، مشکلات و بحران ها را ارزیابی و به او نمایانده شود.

با اندک تأمل و تحقیق، روشن می شود که ریشه بسیاری از مشکلات نو ظهور بشر امروز در همین گسیختن از عالم معنی به وقوع پیوسته است.

بشر متجدد، هم از خدا غافل است چراکه برای خدا اولویت قائل نیست، هم از معنای انسان غافل است چراکه انسان را جایگزین خدا کرده و هم زندگی را نمی شناسد چراکه زندگی را تنها به بازی با اشیایی که به تدریج رو به فنا می روند، خلاصه کرده است و ریشه همه این غفلت ها، اصالت دادن به انسان به جای اصالت دادن به خداست.

قرآن کریم می فرماید: (فاِنَّها لا تَعمَی الاَبصار و لکِن تَعمَی القُلوبُ الَّتی فِی الصُّدور ) حج/ 46

چراکه چشم های ظاهر نابینا نمی شود، بلکه دل هایی که در سینه هاست کور می شود.

بشر امروز دچار کوری باطن شده است، کسانی که روبروی انبیاء می ایستادند، چشم دلشان کور و قلب صنوبریشان کار می کند و گوششان نیز صداها را می شنود و چشمشان هم می بیند، ولی کور و کر و بی عقل هستند چراکه از حد ظاهر به باطن نمی روند و تمدن حسی نابود شدنی است، هرچند خداوند فرصت بدهد.

قرآن کریم تاریخ گذشتگانی را خبر می دهد که از علم بهره مند بودند ولی چون دین دار نبودند، مغرور به علمشان شده و نابود شدند چراکه وقتی که علم بدون تقوی و معنویت شد، موجب نابودی انسانیت انسان ها می شود.

(فلما جاء تهم رسلهم با البینات فرحوا بما عندهم من العلم و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون ) غافر/ 83

هنگامی که رسولانشان دلایل روشنی برای آنان آوردند، به دانشی که خود داشتند خوشحال بودند( و غیر آن را هیچ می شمردند) ولی آنچه را از (عذاب) به تمسخر می گرفتند آنان را فرا گرفت.

بشر امروز همه تلاشش را می کند تا چیزی به دست بیاورد که با آن مشکلاتش را حل کند حال همین چیزهایی که به دست می آورد، خودش یک مشکل می شود که برای رفع آن، یک نیاز دیگر را وارد می کند!. چگونه وقتی انسان اسیر بی نهایتنیازهاست، می تواند آزاد زندگی کند؟

حقیقت این است تا زمانی که بشر، تنها به دنبال پیشرفت های ظاهری است و گم شده خود را در همین تکنولوژی می داند و از لذت های معنوی و گمشده اصلی که خداوند متعال و ارتباط با اوست، فاصله می گیرد، راه به جایی نخواهد برد و این بحران ها تشدید خواهد شد.

در قدیم که هیچ گونه پیشرفت ظاهری وجود نداشت، زندگی ها آرام تر و مریضی های روحی و روانی و همچنین فساد اخلاقی کمتر و فاصله بین اقوام نیز کمتر و صفا و صمیمیت بین اعضا خانواده و اجتماع بیشتر بود، بنابراین پیشرفت های ظاهری، انسان ها را به آرامش نمی رساند.

اگر قدری به زمان های گذشته برگردیم، قرآن کریم پیرامون آن زمان می فرماید:

( کانَ النّاسُ اُمَّهً واحِدهً ....) ابتدا انسان ها امت واحدی بودند. بقره / 213

مرحوم علامه طباطبایی(ره) در تفسیر این آیه شریفه می فرماید: ظاهر آیه دلالت دارد بر این که دورانی بر بشر گذشته که افراد با یکدیگر متحد و متفق بودند و ساده و بی سرو صدا زندگی می کردند. نه در امور زندگی با یکدیگر نزاع و جنگی داشتند و نه در امور دینی و عقاید مذهبی اختلاف و تفرقه ای در بین ایشان وجود داشت.

اسلام پیشرفت های علمی و تکنولوژی را نه تنها تأیید می کند، بلکه مسلمانان را تا آخر عمر، تشویق به یادگیری می کند.

آن گاه که امام زمان(ع) ظهور فرمودند، این پیشرفت ها را بیست و پنج برابر خواهند کرد ولی مهم این است که این پیشرفت ها را در خدمت شهوت و نسل کشی و نابودی روح ملکوتی بشر قرار نمی دهند، بلکه همین پیشرفت ها را در مسیر رشد و تعالی روح و عقل انسان ها و خدمت به مردم و آرامش آن ها قرار می دهند. پیامبر بزرگوار اسلام(ص) طلب علم را حتی اگر در دورترین نقاط عالم باشد، بر هر مسلمانی لازم می دانند و تأکید می کنند: زگهواره تا گور دانش بجوی.

دین نمی گوید ابزار ها را بشکنید و یا فیزیک و شیمی را تعطیل کنید، بلکه دین می گوید: همه وجودتان را صرف این ها نکنید، یعنی آن ها را نپرستید و گرنه خودتان را در محدودیت های آن علم ذبح می کنید. مصیبت بزرگ ما این است که پیچ و مهره سفت کردن را کار می دانیم، ولی ذکر لا إله إلا ، الله گفتن را کار نمی دانیم . چرا نباید مدتی از زندگی ما به سجده بگذرد؟

علامه مصباح یزدی می فرماید: امروز اگر غرب با تکنولوژی پیشرفته اش شناخته می شود، شرق نیز با معنویت و انسانیت، اخلاق و عاطفه و با فلسفه و حکمت و ایدئولوژی متا فیزیکی اش هویت می یابد.

دکتر آلکسیس کارل دانشمند مشهور فرانسوی درباره انحطاط اخلاقی بشر در دنیای امروز می نویسد: تمدن جدید با قربانی کردن معنویت در برابر مادیت، خطای بزرگی را مرتکب شده و این خطا از آن جهت است که حس طغیان مردم را بیدار می کند... . بهتر است به جای آنکه تلسکوپ های بزرگ برای مطالعه کهکشان ها و کشتی های سریع اقیانوس پیما و اتومبیل های راحت و رادیو های ارزان بسازیم، بیشتر به خود بپردازیم.

علاوه بر این ها باید متوجه این مطلب بود که اهل مغرب زمین، علم و صنعت را نیز با هم مشتبه و مخلوط کرده اند در حالی که علم و صنعت، دو مفهوم متفاوت هستند. علم، دانایی برین است همچون خودشناسی و خداشناسی و علم به اسماء الهی، این ها بیداری قلب و علم حقیقی است و کاشفیت می آورد ولی صنعت تغییر دادن طبیعت است. بین عقل و سواد هم تفاوت وجود دارد و نه سواد داشتن علت عقل است و نه عقل داشتن علت بر سواد داشتن است، چه بسیار عاقلانی که بی سوادند و چه بسیار با سوادانی که بی عقلند.

منابع و مآخذ؛

1. قرآن کریم

2. اصغر طاهرزاده ، علل تزلزل تمدن غرب

3. محمد تقی مصباح یزدی ، تهاجم فرهنگی

4. محمد حسین طباطبایی ، تفسیر المیزان ، ترجمه محمد تقی مصباح یزدی

امین عبدی

ارسال نظرات
آخرین اخبار