جهادی که با طعم خدمترسانی شیرین میشود/جوانانی که از هیچ همه چیز میسازند
به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ این روزها همه در تدارک خرید لوازم خانه و حتی لباس نو برای ورود به سال جدید هستند؛ گرچه برای همه ما خرید لباس لذت بخش است، اما بیشک خرید لوازم خانه شیرینتر از آن برای هر یک از ما محسوب میشود. نمیدانم چرا، شاید برای اینکه همهی اهل خانواده حس مشترکی را پیدا میکنند. خرید یک دستگاه تلویزیون، یک تخته فرش، مبلمان و اثاثیه دیگر همگی برای رسیدن به این حس مشترک تنها یک بهانه است.
خیابانهای شهرمان رو به شلوغی میرود، کم نبود خودروهایی که هر روز در خیابانها تردد میکردند ولی این روزها تعداد ماشینهای باربر را هم به آن اضافه کنید که ترافیک را دو چندان کرده است.
صحنهای را که هر یک از ما بدون تردید کم ندیدهایم صحنهای از یک وانت بار که پُر از مبلمان، کمد، یخچال و... و یک جمله که همه میگوئیم « مبارکشان باشد، انشاءالله سال خوبی برای همه باشد»
شاید در این شلوغیها یادمان برود افرادی را، که حتی سقفی بالای سر ندارند. افرادی که چیزی برای پوشیدن و در امان ماندن در این سرمای زمستان ندارند چه برسد به اینکه بخواهند برای سال نو لباسی یا وسیلهای نو خرید کنند.
بخشش «دیوار مهربانی» به فراموشی سپرده شد
سال گذشته در کل کشور یک موج به راه افتاد آن هم دیوار مهربانی بود که برخلاف نامش شاید در حق آنان که نیازمند بودند جفا شد.
آری من و شما خوب به یاد داریم که درست در همین موقع از فصل سال با آغاز خانه تکانی هر آنچه را دوست نداشتیم یا دیگر نیازمان نبود به دیوار مهربانی میسپردیم تا نیازمندی از آن استفاده کند. شاید تبسمی که به واسطه این وسایل و لباسها بر لب نیازمندی مینشست فراموش شدنی نباشد ولی اگر کمی انصاف را بخواهید در نظر بگیرید و می خواستیم براساس سفارشات دین مبین اسلام عمل کنیم کار من و شما زیبا نبود.
موضوعی که کمتر از یکماه تیتر رسانهها شد
اما امسال هم با شروع فصل سرما سوژه دیگری به دست رسانههای افتاد. و آن موضوع «گورخوابها» افرادی بود که به هر دلیل، از داشتن سقف بالای سر محروم بودند؛ نمیدانم چرا؛ ولی سالهاست که عادتمان شده عجولانه یک موضوع را مطرح کنیم و زمانی که موضوع به قول معروف نُقل و نبات تمامی مجالس و محافل شد دیگر همه چیز را به حال خود رها میکنیم.
موضوع گورخوابها کمتر از یک ماه تیتر رسانهها شد. تا پیش از آن، کمتر افرادی که جایی برای خواب نداشتن مطرح بودند اما در همان مدتی که گورخوابها موضوع رسانهها شدند ژورنالیستها و خبرنگاران زیادی هر گوشه را به دنبال افرادی از این دست جستجو میکردند و چه جالب بود اینکه هر کدام منطقهای برای جستجوی خود داشتند و کسی تصور نمیکنم از محدوده شهری خود پا را فراتر نهاده و در روستاها به دنبال چنین افرادی میگشت.
شاید به مخیله ما هم نگنجد که کم نیستند افرادی که حتی در یک روستای کوچک سقفی بر بالای سر ندارند تا آنان را ضمن اینکه از سرما محفوظ نگه دارد کانون گرم و آرامی را برایشان فراهم سازد.
بسیج این نهاد مردمی پیش از شروع فصل سرما به فکر چنین خانوارهایی است و بیآنکه بخواهد موضوع را رسانهای کند، در تلاش برای ساختن خانهای برای نیازمندی تا در فصل سرما هم با عشق و محبت آن را گرم کنند.
اردوهایی که مشق همنوع دوستی میکنند
اردوهای هجرت و جهادی را کمتر کسی است که نامش را نشنیده باشد یا از خدمات و کمکهای این گروههای جهادی مطلع نباشد.
تابستان امسال بود که همراه با فرماندار کلانشهر اراک و فرمانده ناحیه مقاومت این شهرستان به سراغ اردوهای هجرت دانشآموزی رفتیم. برای شروع سری به یکی از مدارس حاشیهای زدیم. دانشآموزانی که به عشق آنکه، سهم خود را در ساخت و آبادانی کشورشان ایفا کنند برای مرمت و رنگآمیزی فضای آموزشی در اردوهای هجرت حضور پیدا کرده بودند و تلاش داشتند تا با شروع سال تحصیلی جدید تصویری زیبا برای دانشآموزان به ویژه دانشآموزان جدید الورود ایجاد کنند.
مدارسی که شاید بارها ما از کنار آن گذر کرده بودیم بیآنکه بدانیم در و دیوارهای مدرسه بوی کهنگی به خود گرفته و رنگی بر رخسارهاش نمانده است. اما تمام این زشتیها را تنها یک چیز میپوشاند حضور جهادگران داوطلبی که با تلاش و تکاپو درصدد بودند فضایی فرح بخش برای دانشآموزی دیگر ترسیم کنند.
شوق خدمترسانی که بیمنتهاست
همین داوطلبانه بودن شاید از هر چیز دیگری مهمتر است چراکه چشمداشتی به دستان مسئولین ندارند و آمدهاند تا باری از دوش دولت بردارند و هیچ مزدی هم از کسی طلب ندارند و میدانند اجر و مزد بیحسابشان نزد پروردگارشان محفوظ است.
در همان روز بود که سری هم به روستاهای این کلانشهر زدیم و متوجه فعالیت گروههای جهادی شدیم که به دنبال ساخت مسکن برای محرومین و نیازمندان هستند.
دیگر دوستان خبرنگار که نمی خواستند فرصت ارائه آمار و ارقام از دستشان برود میانه راه از ما جدا شدند ولی من از روی کنجکاوی و آشنایی بیشتر با اردوهای جهادی همراه با مسئولین به روستاهای در 55 کیلومتری این کلانشهر رفتیم؛ روستای «کرکان سفلی».
شاید باورش سخت باشد نه اینکه بگویم من روستازاده نیستم! نه؛ ولی دست کم نمیدانستم که در جامعه پر از صفا و صمیمیت روستایی خانوادهای به مانند غریبهها در بین همان جمع باصفا زندگی میکند.
گروه جهادی که با روحیه جهادی برای زودن چهره محرومیت در تلاش بودند تا یک باب منزل را برای دخترکانی که با مادر پیر و رنجورشان زندگی می کردند؛ بسازند.
به محض حضور ما، دخترک با روی خوش به استقبالمان آمد و با شربت و یک لبخند صمیمی پذیرای حضور این میهمانان ناخوانده شد. مرتب در میان صحبتهایش میشد کلمات تشکر و تقدیر را پیدا کرد.
برق امید در چشمانش به وضوح دیده میشد و زمانی که فرماندار درباره ساخت خانه و تلاش جهادگران پرسید؛ گفت یک سالی بود که تیرک سقف خانه شکسته بود و پدرم که توان کار نداشت به ناچار با همان وضعیت زندگی را میگذراندیم با فوت پدر یک روز فرمانده حوزه مقاومت بسیج برادران برای همدردی به خانه ما آمد و متوجه تیرک شکسته سقف خانه شد و وقتی دید که ما توان مالی برای مرمت آن را نداریم تصمیم گرفت با دیگر بسجیان حوزه آستین همت را بالا زده و به خانواده ما کمک کند.
روحیه جهادی مکمل پازل استقلال و آزادگی
پاسدار محمدرضا رضایی فرمانده ناحیه مقاومت بسیج اراک در آن روز گفت: برای ساخت این خانه ذوق و شوقی وصف نشدنی در میان بسیجیان وجود دارد و هر کس به اندازه توان و بضاعت خویش در ساخت این خانه سهیم است.
وی افزود: به واقع اردوهای جهادی ظرفیت خوبی است که اگر به خوبی از این ظرفیت استفاده شود میتواند به مانند دوران دفاع مقدس و سالهای نخست انقلاب اسلامی گره گشای مشکلات بسیاری خواهد بود.
فرمانده ناحیه مقاومت اراک تاکید کرد: تمام این جهادگران بسیجی بی هیچ توقعی به دور از خانواده در گرما و سرمای زمستان تنها برای کمک به یک همنوع و کسب رضای الهی تلاش دارند.
اردوهای جهادی؛ تمرین زندگی
به راستی که اگر خانوادهها هم دریابند که فضای حاکم بر این اردوهای جهادی چگونه است بیشک رغبت خود را برای حضور فرزندانشان در این اردوها به جای ثبت نام در کلاس های اوقات فراغت، اعلام می کنند. اردوهایی که تمرینی برای زندگی کردن و آموختن و کسب تجربه است. نوجوانانی که در طول مدت اردو، تمرین کسب مهارت می کنند برای فردای زندگی.
در پایان این سفر هرگز از یاد نخواهم برد پذیرایی پر از صفا و صمیمیت نوجوانانی که در حسینیه روستا از ما صورت گرفت. غذایی که هرگز در طول زندگی نخوردهام. جای همه خالی چه غذایی باشد وقتی که تنها پسران نوجوان آشپز باشند.
زمانی که این بسجیان نوجوان متوجه حضور من در جمع خود شدند با نگرانی و اضطراب سفره را برای ناهار گشودند و با خجالت تمام برنج و خورشت را بر سر سفره نهادند. اینکه می گویم خجالت از بابت این است که بندگان خدا تجربه آشپزی نداشتند و هر روز قرعه به نام یکی میافتاد برای آشپزی؛ و چه روزی برای آن کسی بود که قرعه به نامش افتاده بود!
راستی یادم نمی رود که فرماندار آن روز در جمع ما بود و آن غذا را تناول کرد و در طول سرکشی از اردوها مرتب به تعریف و تحسین جهادگران پرداخته بود. ساعت 15 بود که به سمت اراک حرکت کردیم و دوستان را به خدای سپردیم.
چکهای برگشتی؛ شیرینی خدمت را زهر نکرد
ماهها و روزها یکی پس از دیگری گذشت و در این مدت چندین مرتبه به بهانه مراسمات متعدد با فرمانده ناحیه مقاومت اراک نشست خبری برگزار کردیم. و در هر نشست او از ساخت خانه محروم توسط بسیجیان سخن میگفت. از اینکه حتی در بین بسیجیانی بیتوقع از مزد و مواجب، هستند کسانی که حتی از جیب خود برای این کار خداپسندانه هزینه کردهاند.
از بسیجی میگفت که چکهایش برگشت خورده و نزدیک به 10 میلیون بدهکار است. بدهی که به خاطر خرید مصالحِ تنها یک واحد مسکونی بر گردنش افتاده است!
در یکی از نشستهایش از خانوادهای برایمان گفت که مادر پیر خانواده سرپرستی سه فرزند معلول را بر عهده دارد و اکنون با چشمان منتظر ساخت خانهای را از این نهاد مردمی و جهادگران بسیجی طلب میکند.
ایامالله دهه فجر؛ به بهانه این روزهای فرخنده برای افتتاح دو باب منزل مسکونی در روستاهای این کلانشهر رفتیم. در بین راه فرمانده ناحیه و مسئول بسیج سازندگی با شور و شعف بسیار از تلاش مجدانه جهادگران برای ساخت خانه محروم برایم گفتند. اینکه تازه گام اول در این مسیر برداشتهاند و بسیجیان مشتاقتر از هر عرصهای به دنبال این هستند تا گوی سبقت را از یکدیگر بربایند.
شاید یکی از دلایلی که باعث شده بسیج درد و رنج مردم را با گوشت و جان خود لمس کند همین باشد که خود از متن مردم است. و به خوبی میداند که گرسنه خوابیدن یعنی چه؟ اینکه همسایهای نیازمند کمک باشد یعنی چه؟ بسیجی از هر قشر و دهکی میعادگاه حضورش عرصه خدمت رسانی به خلق است و ولو بس.
روستای «جیریا» یکی از روستاهای کلانشهر اراک که به طور قطع پای کمتر مسئولی به آنجا رسیده است. مشکلات مردم این روستا در بین هیاهوی شهری که مسئولین را گرفتار کرده گم شده است.
کوچهها را پشت سر گذراندیم تا به خانهای رسیدیم که جمعی از مردم و مسئولین منطقه آنجا انتظار حضورمان را میکشیدند. شاید برای من توصیف آن لحظه سخت باشد و نتوانم به درستی حق مطلب را بیان کنم. ولی شادی که در چشمانِ پیرزن بود را میشد از برق چشمانش دید.
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج اراک با یادآوری این موضوع که این همان پیرزنی است که سرپرستی سه فرزند معلول را دارد، گفت: فراموش نمی کنم در روزهای سرد و برفی امسال، زمانی که همه ما جرئت بیرون آمدن از خانه و جدا شدن از گرمای بخاری را نداشتیم، برای سرکشی و جویا شدن از احوال این خانواده به اینجا آمدم، دیدم که چگونه در یک آشپزخانه که تنها یک پتو به عنوان درب بر آستانه ورودی آن زده شده بود دختر این خانواده مشغول کار بود.
وی افزود: خدا را شاکریم که توانستیم با کمک کمیته امداد امام خمینی(ره) و تلاش 45 روزه جهادگران بسیجی یک منزل مسکونی برای این خانواده مهیا سازیم و اکنون با تمامی امکانات به آنان تحویل دهیم.
پاداش اخروی که با دعای خیر دیگری تضمین میشود
پاسدار رضایی تصریح کرد: جهادگران بسیجی هیچ چشمداشتی ندارند ولی نیازمند دعای خیر محرومین و نیازمندانی هستند که چشم امید به یاری آنان بستهاند. بی شک دعای خیر یک نفر میتواند فردای دنیا را برای این بسیجیان بی ادعا ضمانت کند.
فرمانده ناحیه مقاومت بسیج اراک تصریح کرد: برای ساخت این منزل مبلغ 20 میلیون تومان از محل اعتبارات بسیج و کمیته امداد امام خمینی(ره) و تلاش شبانه روزی 8 گروه جهادی محقق شد و امیدواریم که این خانواده لحظات شاد و سلامتی را از این پس پشت سر گذارند.
از همانجا به سمت روستای «جیریا» رفتیم. هاشمینسب مسئول بسیج سازندگی ناحیه مقاومت اراک در طول مسیر از محرومیتهای مردم منطقه برایم گفت از اینکه من و شمایی که در هیاهوی شهری غرق شدهایم بی خبر از حال هم وطن و هم نوع ماندهایم و نمیدانیم که در همسایگی ما چه میگذرد! آیا زمانی که سر بر بالین می گذاریم همسایهمان سیر است؟
مسئول بسیج سازندگی ناحیه مقاومت اراک گفت: با یاری خدا توانستیم تاکنون 10 منزل محروم را در مناطق مختلف اراک بسازیم که تاکنون 9 واحد تحویل خانوارها شده و تنها یک واحد دیگر مانده که امیدواریم در سال جدید به اتمام برسد.
وی گفت: بسیج سازندگی در بخش محرومیتزدایی تنها در بحث ساخت و ساز واحدهای مسکونی فعالیت ندارد بلکه بسیاری از خانهها هستند که نیازمند مرمت و تعمیر هستند و جهادگران نیز در این بخش هم تلاش می کنند.
خانه روستای «نوازن» به کمک بسیج مهندسین معماری و عمران ناحیه مقاومت اراک و کمیته امداد حضرت امام خمینی(ره) برای یک خانواده نیازمند بنا نهاده شده که سرپرست خانواده به دلیل مشکلات جسمی توان مالی و کاری را نداشت و مادر خانواده با سه فرزند که یکی از آنان را عروس کرده و به خانه بخت فرستاده بود به دنبال سقفی برای خود، دست نیاز به سوی بسیج دراز کرده بود. دستی که بی پاسخ نماند و بسیجیان لبیک گویای ولی خویش برای درمان درد هم وطن خود به پا خاستند.
اردوهای جهادی حرکتی که در روزهای نخست انقلاب با عنوان بسیج سازندگی نمود پیدا کرد و اکنون همچنان برای محرومیت زدایی از چهره روستاها در این مناطق محروم حضور پیدا میکنند.
عکسهایی از وضعیت قبل و بعد منازل مسکونی ساخته شده در زیر میبینید.
انتهای پیام/