خبرهای داغ:

آیا زنان بدنبال تغییر وضعیت موجود هستند

زنان جامعه­ این روزها درگیر انواع مشکلات معیشتی و اقتصادی هستند؛ از ماجرای بیمه زنان خانه‌­دار گرفته تا مشکلات معیشتی زنان سرپرست خانوار و البته افزایش پیدا نکردن مرخصی زایمان.
کد خبر: ۸۸۶۱۱۲۹
|
۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۲:۲۹
به گزارش خبرگزاری بسیج جامعه زنان: نارضایتی از دولت روحانی به اوج رسیده از دانشجویان و فرهنگیان گرفته تا معدنکاران و فعالان اقتصادی. اما در این بین زنان و خواسته هایشان کمتر به چشم آمده؛ صدای اعتراض­ نیمی از جامعه در هیاهو سیاسی‌کاری‌های دولتی‌ها به جایی نمی­­رسد. دولتی که حالا بعد از چهار سال باید پاسخ‌گو باشد، مطالبه‌گر و منتقد شده! بجای اینکه به دردها و مشکلات واقعی آن­ها بپردازد کلاً به دنبال حاشیه‌ها است. زنان جامعه­‌ی ما این روزها درگیر انواع مشکلات معیشتی و اقتصادی هستند؛ از ماجرای بیمه زنان خانه­دار گرفته تا مشکلات معیشتی زنان سرپرست خانوار و البته افزایش پیدا نکردن مرخصی زایمان. وزارت زنان هم که از 92 وعده می­دادند تنها یک ژست تبلیغاتی بود؛ دولت یازدهم با تمام شعارهای فمنیستی حتی یک وزیر زن نداشت. 

سیاسی کاری و دیگر هیچ! تقریبا کمتر کسی از جامعه زنان می تواند تحرکی از دولت یازدهم و شخص مولاوردی به یاد بیاورد که در جهت رفع مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان انجام شده.  توران ولی مراد، فعال حوزه زنان، در این باره به خبرنگار ما می­گوید: «در کل جریان اصلاح طلب  چه زمانی که منصب اجرایی دارد و چه زمانی که در پست اجرایی نیست همواره اپوزیسیون و مطالبه گر است در حالی که کسی که در مقام اجراکننده است باید پاسخگو باشد نه مطالبه گر.»

ولی مراد در ادامه می­گوید: «امور زنان برای خانم ملاوردی بستری است تا در قدرت باقی بماند کمااینکه وقتی ما به دنبال وزیر زن بودیم و دولت وزیر زن نگذاشت خانم ملاوردی به جای اعتراض این اقدام دولت را توجیه کرد که الان موقعیت وزیر زن وجود ندارد.»

هزار و یک شب ستادی که قرار بود پشتیبان زنان باشد/ ستاد ملی زن و خانواده اصلاً چی هست؟

مهمترین اعتراض فعالین حوزه زنان تعطیلی ستاد ملی زن و خانواده در دولت یازدهم است چون به خوبی درک کردند که این نهاد مجرای خوبی برای پاسخ به مطالبه­های مختلف زنان به شمار می­آید. طرح خواسته­های مختلف از بیمه و اشتغال گرفته تا افزایش مرخصی زایمان بدون داشتن نهادی که پیگیری کند بی فایده به نظر می­رسد.

بهمن سال 89 آئین نامه تشکیل ستاد ملی زن و خانواده در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شد. هدف این ستاد تقویت و پاسداری نهاد خانواده، استوار ساختن روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی و ارتقای جایگاه زنان در تراز جمهوری اسلامی بود. برنامه ریزی سیاست­های اجرایی حوزه زنان و خانواده وظیفه اصلی ستاد محسوب می شد. هدف از بین بردن موازی کاری های حوزه زنان بود تا وعده ها از حرف به عمل تبدیل شود.

تعامل فعال با مجلس و قوه قضائیه دیگر نقطه مثبت این ستاد محسوب می شد مانند تهیه طرح های پیشنهادی به دولت و مجلس و راهکارهای اجرایی آن. بهتر است بگوییم ستاد قرار بوده به مهمترین خواسته زنان یعنی "پاسخ به مطالبات شان" پاسخ بدهد. اما هیچ کدام از این اتفاقات برای زنان کشور نیفتاد چون روند پیگیری این ستاد در دولت یازدهم متوقف شد.

 

چه بر سر ستاد زن و خانواده آمد؟

"متوقف شد." به همین سادگی البته از ابتدای دولت قول­هایی مبنی بر ادامه روند داده شد ولی به نتیجه نرسید. مثلا سال 92 معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده، در واکنش به برگزار نشدن جلسات این ستاد گفت: «ساختار مرکز امور زنان و خانواده با توجه به تغییر آن به معاونت باید تغییر کند و ستاد ملی زن و خانواده قطعا در ساختار جدید قرار خواهد گرفت و بررسی آن نیز در دستور کار قرار دارد با این حال اتفاق خاصی نیفتاد.»

مولاوردی تیر 93 دوباره گفت: «باید درباره دستور جلسه ستاد ملی زن و خانواده کار شود؛ چون در جلسه ستاد وقت کارشناسی نیست، بلکه زمان تصمیم‌گیری است. ما برای برگزاری این جلسه با دفتر رییس‌جمهور در حال هماهنگی هستیم و حتماً این جلسه برگزار خواهد شد.»

 

از این­ها گذشته سال 94 سوسن باستانی، معاون امور راهبردی معاونت امور زنان و مسئول دبیرخانه ستاد ملی زن، از برنامه ریزی برای برگزاری جلسه ستاد ملی زن و خانواده با حضور روحانی خبر داد و اشکال دوره­های قبل در برگزاری بدون حضور رئیس جمهور دانست. طبق مصوبه حضور رئیس جمهور یا معاون اول در جلسات ستاد الزامی است.

 

البته ناگفته نماند که معاونت امید چندانی به حضور روحانی در جلسات ستاد نداشت به خاطر همین جلسات را در قالب کمیسیون­های تخصصی برگزار کرد که اولین آن شهریور 94 بود. در این جلسه مقرر شد مصوبات قبلی ستاد توسط اعضا مورد بازبینی و اولویت بندی قرار گیرد و اصلاحاتی در ترکیب اعضای ستاد پیشنهاد شود. حالا هم که کوپن چهارساله ی روحانی و دولتش تمام شده، از آخر-عاقبت ستاد بیچاره خبری در دست نیست؛ هرکسی داشت بدهد!

منتقدان چه می‌گویند؟

نوک پیکان انتقادات فعالان حوزه زنان به تعطیلی ستاد ملی زن در دولت روحانی است. برای مثال فرشته روح افزا، معاون فرهنگی اجتماعی زنان در شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگو با خبرگزاری دانشجو دلیل حل نشدن مشکلات حوزه زنان را عدم انجام کار علمی دانست و گفت:«حتی اگر افرادی با تخصص علمی هم وارد بشوند باز کار علمی انجام نمی دهند مانند اتفاقی که الان شاهد آن هستیم در واقع مادام اینکه بحث اجتماعی حقوق زنان از مباحث سیاسی آن جدا نشود اوضاع همین است مانند تعطیلی ستاد ملی زن و خانواده.»

 

یا ولی مراد که معتقد است:«این دولت که جریان اصلاح طلب حوزه زنان آن را در دست دارد ما شاهد آن هستیم که به مطالبات جواب عملی داده نمی شود و آنچه را هم که داشتیم از دست دادیم برای مثال در دولت قبل ستاد ملی زنان و خانواده را داشتیم که یک راهکار بسیار عالی در مصوب کردن طرح ها بود که در این دولت تعطیل شد همچنین امتیازهایی را که به زحمت به دست آورده بودیم از دست رفت مانند یک درصد بودجه دستگاه های اجرایی برای امور زنان و خانواده.»

 

گم کردن مسیر اصلی

معاونت عمدتا به مسائلی می پردازد که اولویت ندارد یعنی موضوعی را طرح می­کند که می­تواند توسط برخی گروه­های اجتماعی اولویت اول باشد نه توسط معاونت امور زنان که وظیفه پرداختن به مسائل کلان تر را دارد. مثال بارز آن حضور بانوان در ورزشگاه­هاست که چند وقت خبرسازترین اتفاق این معاونت شد. در همین باره زهره الهیان، نماینده مجلس هشتم به خبرنگار ما می­گوید: «فراموش کردن اولویت ها آسیب جدی برای جامعه زنان است سیاسی کردن مطالبات زنان با هدف رای آوری انجام می شود که باید از آن پرهیز شود طرح موضوعاتی مانند حضور زنان در ورزشگاه ها یک موضوع انحرافی بود و در شرایطی تبدیل به مطالبه اصلی معاونت امور زنان و خانواده دولت یازدهم شد. در حالی که جامعه زنان مشکلات جدی تری داشته و دارد.»

چگونه هم متخصص باشیم هم سیاست باز؛ مولاوردی جواب می‌دهد!

زمانی که مولاوردی سمت معاونت زنان را در دولت روحانی دست گرفت گروه­های مختلف به آینده معاونت و برنامه­هایش خوش بین بودند چون او در حوزه مسائل زنان سال­ها کار علمی و پژوهشی انجام داده بود اما واقعیت متفاوت از تصور شد به گفته ولی مراد:«خانم مولاوردی که این پست را به عهده گرفت از مسیر جریان سیاسی وارد شد و گرایش سیاسی وی بر عملکردش تاثیر گذاشت. وی در ابتدا یک فرد سیاسی است سپس با فمنیست­ها و سکولارها پیوند دارد و در نهایت فعال حوزه زنان به شمار می آید. به همین خاطر در قدرت بودن و یا نبودن ایشان در کارکرد وی تاثیر چشمگیری دارد. برای مثال تا قبل از 92 عنصر موثری در فعالیت­های صنفی زنان بود ولی وقتی به قدرت رسید اوضاع تغییر کرد پیوند. سیاسی وی بر عملکردش مسلط شد. در واقع امور زنان برای خانم مولاوردی بستری است تا در قدرت بماند.»

ولی مراد در ادامه راه حل اوضاع نابسامان را خارج کردن مسئله زنان از چنبره­ی جریان­های سیاسی می­داند و می­گوید:«این کار باعث می شود نخبگان نظری به این موضوع فراجناحی و صنفی نگاه کنند و کسی که در پست معاونت قرار می­گیرد هدفش پاسخ به مطالبات زنان باشد نه پاسخ به مطالبات جریان­های سیاسی و نه دنبال روی مطالبات غربی که آن هم یک خواسته­ی سیاسی است به اسم مطالبات زنان. آن­ها به اسم زنان تقابل و تعارض با نظام اسلامی را دنبال می­کنند.»

کلاً مشکلات زنان آن زمانی دیده و پرداخته می­شود که خارج از جناح بندی­های سیاسی باشد و به عنوان مسئله ملی و صنفی به آن نگاه شود به همین دلیل است که اکثر فعالین حوزه زنان، تعطیلی ستاد ملی زن و خانواده را یک ضایعه برای جامعه­ی زنان می­دانند.

 
منبع: خبرگزاری دانشجو 

 
ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار