گزارشی از جنایات آمریکا به مناسبت دوازدهم تیر سالروز حمله آمریکا به ایرباس ایرانی
پایبندی آمریکا به حقوق بشر، از شعار تا عمل
سی و هشت سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد و در این مدت آمریکا کوشیده تا علاوه بر انجام اقدامات خصمانه نسبت به انقلاب اسلامی با بهرهگیری از امپراطوری رسانهای موضوع حقوق بشر را به ابزاری برای فشار برکشورهای مستقل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مبدل سازد.
به گزارش خبرگزاری بسیج استان مرکزی؛ از ششم تا دوازدهم تیرماه به عنوان هفته افشای حقوق بشر آمریکایی نامگذاری شده است تا مدعیان حقوق بشر بدانند، ملت ایران هیچگاه جنایات آنان را فراموش نخواهند کرد.
ششم تیرماه سال 1360 سوء قصد نافرجام به مقام معظم رهبری، هفتم تیرماه سال 1360 بمب گذاری و انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن آیتالله دکتر بهشتی و 72 یار صدیق امام و ملت، هفتم تیر بمباران شیمیایی مردم بیدفاع سردشت از سوی رژیم بعثی عراق، دوازدهم تیرماه سال 1367 شلیک مستقیم موشک به هواپیمای مسافربری ایرباس شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران که توسط ناو آمریکایی صورت گرفت و موجب شهادت تمام 290 مسافر و خدمه آن شد و اینها تنها گوشه کوچکی از اقدامهای ضدحقوق بشری و جنایات مدعیان حثوث بشر است که تحت حمایت و یا اقدام مستقیم امریکا انجام شد.
28 سال پیش در چنین روزی، یکشنبه 12 تیر 1367 پرواز مسافربری شماره 655 شرکت هواپیمایی ایرانایر با شناسه «IR655» از تهران به مقصد دبی، پس از توقف بین راهی در بندرعباس به سمت دبی در حرکت بود.
این هواپیمای مسافربری ایرانی بر فراز آبهای خلیج فارس، در اقدامی جنایتکارانه مورد اصابت موشک هدایت شونده از ناو جنگی ایالات متحده آمریکا (وینسنس) متعلق به نیروی دریایی آمریکا بر فراز خلیج فارس قرار گرفت و تمامی 290 سرنشین آن که شامل 46 مسافر غیر ایرانی و 66 کودک بودند، جان باختند.
این جنایت هولناک که هیچ بازماندهای نداشت، از نظر میزان تلفات انسانی هشتمین جنایت مرگبار هوایی در تاریخ محسوب میشود.
سال 1988 (1367) ایران و عراق در واپسین روزهای پایان جنگ هشت ساله قرار داشتند؛ جنگی که در آن صدام دیکتاتور عراق به پشت گرمی آمریکا و همپیمانانش مسبب ریخته شدن خون بیش از 300 هزار شهید و ویرانی و آوارگی هزاران هموطن شد؛ جنگی که دلیل اصلی آن سازههای نفتی خلیج فارس بود و در هشت سال فروش نفت ما را به حداقل ممکن کاهش داد.
در آن دوران، ایالات متحده آمریکا به اسم «تأمین امنیت نفتکشها» بیش از 30 ناو جنگی در خلیج فارس مستقر کرده بود.
فرمانده ناو آمریکایی وینسنس در حمله به هواپیمای مسافربری 655 «ویلیام راجرز» بود.
او اطلاعات کاملی از سوی نیروهای جاسوسی آمریکا در مورد نیروهای نظامی ایران و محل استقرار آنها دریافت کرده بود.
به گفتۀ «مارک زنینو» افسر مخابرات ناو وینسنس، این ناو از نظر قدرت، پیشرفتهترین و دقیقترین توان نظامی، عظمت و توان دفاعی قابل مقایسه با هیچ ناو دیگر نیروی دریایی-هوایی آمریکا نبود.
چنین ناوی با امکانات فوق مدرن خود به نبرد هواپیمای 655 که اولاً برنامۀ پرواز آن مشخص و اعلام شده و ثانیاً فاقد هرگونه تجهیزات جنگی است، میرود تا پردهای دیگر از حقوق بشر آمریکایی را رقم بزند.
راجرز ساعت 10:10 صبح یکشنبه دستور تغییر جهت ناو را داد و در مسیر موافق حرکت هواپیما قرار گرفت و زمانی که هواپیما به فاصله ده مایلی رسید، ناخدا موشکها را روی هدف قفل کرد و کلید آتش را فشار داد.
یک هواپیمای غیرنظامی که 66 نفر از 290 سرنشین آن کودک بودند، توسط یک کشتی جنگی سرنگون شد. کودکان بی گناهی که اجسادشان هرگز به دست نیامد، بدنهای کوچکشان در آبهای نیلگون خلیج فارس سوخت و غرق شد و آرام گرفت، قربانی کینۀ شیطان بزرگ شدند.
دولت ایالات متحده آمریکا علی رغم پرداخت غرامت به حادثهدیدگان، از همان روز جنایت تا هماکنون مدعی است برای دفاع از کشتی خود در برابر خطر احتمالی دست به حمله زده بود.
آمریکا معتقد است که ناو وینسنس به اشتباه هواپیمای مورد نظر را یک هواپیمای جنگی تشخیص داده و برای دفاع از خود به سوی آن شلیک نموده است.
این ادعای مضحک و ضد و نقیض آمریکاییها در حالیست که کارشناسان هواپیمایی معتقدند از نظر رادارهای هوایی ناو غولپیکری چون وینسنس، امکان تشخیص اشتباه هواپیما و ارسال کدهای متفاوت ادعایی محال است.
مشخصات فنی هواپیمای نظامی اف-14 با هواپیمای مسافربری ایرباس کاملاً متفاوت است و هر فرد ابتدایی خدمۀ ناو بدون دانش نظامی قادر به تشخیص آن خواهد بود. به عبارت دیگر خود سیستم کامپیوتری نوع هواپیما را تشخیص میدهد تا احتمال خطای انسانی به صفر برسد.
آمریکا برای فرار از ننگ این تراژدی مرگبار به جعل رسانهای روی آورد.
"رابرت متیو انتمن" رئیس موسسه دیپلماسی همگانی و ارتباطات جهانی، با تحلیل روزنامههای آمریکایی و توصیف آنها از دو رویداد نسبتاً مشابه (ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایرانی به وسیله آمریکا و ساقط کردن یک هواپیمای کرهای به وسیله شوروی) نشان داد که مقالات خبری با گفتن اینکه ساقط کردن یک هواپیمای ایرانی یک خطای فنی بوده و با انتخاب مناسب عکس و توصیف، عامل و قربانیان این حادثه را کماهمیت جلوه دادند، حال آنکه ساقط کردن یک هواپیمای کرهای به وسیله شوروی به عنوان یک عمل شنیع به تصویر کشیده شد.
این برگ از دفتر حقوق بشر آمریکایی به بازی رسانهای ختم نشد و تمام سربازان ناو جنگی وینسنس پس از این حادثه، بهخاطر تکمیل سفر خود به یک منطقهٔ جنگی مدال مبارزه دریافت کردند.
ویل راجرز به عنوان رأس این جنایت بشری، در سال 1990 مدال لژیون لیاقت را از دستان بوش پدر، رئیس جمهور وقت آمریکا بهخاطر «رفتار بسیار شایسته و انجام خدمات برجسته به عنوان افسر فرماندهٔ ناو وینسنس» دریافت میکند. لژیون به افسران عالیرتبهای داده میشود که بتوانند مأموریتهایشان(به ویژه مأموریتهای دشوار) را با موفقیت بگذرانند.
وقتی تعریف موفقیت و لیاقت در فرهنگِ حقوق بشریِ آمریکا آتش زدن، سوزاندن، غرق کردن و از بین بردن 290 مسافر بی گناه باشد، دیگر چه لزومی به توضیح و تشریح...
حال همه ساله خانوادههای داغدار قربانیان حادثه در محل شلیک ناو آمریکایی به هواپیمای مسافربری حاضر میشوند و با ریختن گل به دریا از آنها یاد میکنند، چراکه زمان هرگز نمیتواند داغ این جنایت نابخشودنی را سبک کند.
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار