به بهانه اکران ویلاییها در جوار مزار شهدای گمنام کوه خضر
روایتی جذاب از حماسه صبر و چشم انتظاری
داستان فیلم روایتگر زنانی است که همسرانشان که عموماً جزو فرماندهان جنگ به شمار میروند، در جبهه حضور دارند و آنها نیز چند کیلومتری عقبتر از جبهه در یک شهرک نظامی، چشم انتظار شوهرانشان هستند...
به گزارش خبرگزاری بسیج از قم، اکران فیلم ویلاییها در دو شب پایانی هفته گذشته آن هم در جوار قبور مطهر شهدای گمنام کوه خضر نبی قم، انگیزهای شد تا سطوری راجع به این فیلم ارزشمند و تاثیرگذار، بنویسم هر چند که تعریف و تمجید از ساخته منیر قیدی را پیشتر از دوستان مطبوعاتی شنیده بودم و بدین سان مشتاق بودم که در فرصتی به تماشای آن بنشینم که خوشبختانه این مهم در یکی از مرتبط ترین مکانها با حال و هوای شهدا و خانوادههای شهدا برایم میسور شد.
داستان فیلم روایتگر زنانی است که همسرانشان که عموماً جزو فرماندهان جنگ به شمار میروند، در جبهه حضور دارند و آنها نیز چند کیلومتری عقبتر از جبهه در یک شهرک نظامی، چشم انتظار شوهرانشان هستند و در این بین حوادث مختلفی را هر یک به شخصه تجربه میکنند که در ایجاد فضای تعلیق دراماتیک فیلم بسیار هم موثر است.
قیدی در نخستین فیلم خود به سراغ سوژه بکری رفته که در تاریخ سینمای دفاع مقدس به آن چندان پرداخته نشده، هر چند که شاید از حیث مفهوم چشم انتظاری، شباهتهایی این اثر سینمایی با فیلم درخشان "شیار 143" ساخته نرگس آبیار داشته باشد اما در روایت و فرم قصه تفاوتهای مشهودی با آن دارد که شرح تفصیل آن ، مجال دیگری میطلبد.
آنچه مهم است اینکه به هر حال رویکرد اخیر برخی سینماگران کشورمان به ویژه بانوان فیلمساز به سمت ساخت این گونه آثار، حقیقتاً ارزشمند و قابل تحسین است و مهمتر و ضروریتر اینکه باید زمینه و شرایطی از سوی مسئولان و رسانهها و نیز مردم با استقبال گرمشان از این آثار فراهم شود که در آینده شاهد هرچه بیشتر ساخته شدن این قبیل آثار البته با کیفیت بهتر و مطلوبتر باشیم.
فیلمساز اگرچه از ناحیه ضعف فیلمنامه – که متاسفانه به پاشنه آشیل بسیاری از محصولات سینما و تلویزیون ایران بدل شده- آسیب دیده اما در نمایش دادن سکانسهای جذابی راجع به اضطراب و نگرانی همسران و مادران شهدا، همچنین دلهره ساکنان شهرک در هنگام حمله هوایی موفق بوده، ضمن اینکه در صحنه آرایی و فضاسازی قصه با عنایت به این مساله که نخستین فیلم بلند سینمایی خود را هم ساخته، درخشان ظاهر شده است.
با این وجود به نظر میرسد که تا حدودی در نیمه دوم فیلم، یک مقدار در پرداختن به برخی شخصیتهای اصلی قصه و ادامه جذاب ماجرا، فیلمساز به مشکل بر میخورد اما با این حال تعلیق توام با نگرانی و دلشوره تا پایان فیلم، مخاطب را با خود همراه میسازد.
ایفای نقش بسیار خوب بازیگرانی چون ثریا قاسمی، طناز طباطبایی و پری ناز ایزدیار نشان میدهد که کارگردان در بازی گرفتن از ستارگانش نیز موفق بوده و توانسته یکدستی خاصی در این باره در کلیت کار ایجاد کند، هر چند که در این بین، بسیاری از منتقدان نسبت به بازی و ایفای نقش صابر ابر در نقش همسر یکی از شخصیتهای اصلی داستان، ایراداتی جدی وارد دانستهاند.
بالاخره اینکه عنوان بندی پایانی فیلم آن هم با نوای " یاران چه غریبانه" کویتی پور، وجه دراماتیک و ارزشی کار را بسیار بالا میبرد به طوری که کمتر مخاطبِ هنر هفتمی است که با دیدن بخش پایانی فیلم و به ویژه این نوای نوستالوژیک، به یاد حماسه بزرگ شهدا و صبر و استقامت خانوادههای معظم شهدا، بغض و اشکی نداشته باشد.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار