به گزارش خبرگزاری بسیج، رمان «آتش» نوشته حسین سناپور، به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب، سیصد و پنجاه و دومین عنوان «داستان فارسی» است که این ناشر چاپ میکند.
«سپیدتر از استخوان»، «دود»، «خاکستر» «با گارد باز»، «نیمه غایب»، «لب بر تیغ»، «ویران میآیی»، «تودرتویی شگردها»، «شمایل تاریک کاخها»، «ده جستار داستان نویسی»، «سمت تاریک کلمات»، «جادوی داستان»، «یک شیوه برای داستان نویسی» و مجموعه شعرهای «مهلکه»، «آداب خداحافظی» و «خانه این تابستان» کتابهایی هستند که پیش از این، در قالب رمان و آثار ادبی از سناپور توسط چشمه منتشر شدهاند.
شخصیت اصلی این رمان یک زن جوان است که زندگیاش در بستر سالهای دهه اخیر جریان دارد و مانند خیلی از مردم با مسائل اجتماعی و عاطفی مربوط به خودش روبروست. به تعبیری میتوان این رمان را ادامه دو رمان دیگر این نویسنده یعنی «دود» و «خاکستر» دانست که توسط همین ناشر منتشر شدهاند. رمان «دود» که نگارش آن از ۲۰ بهمن سال ۸۳ آغاز و ۳۱ شهریور سال ۸۴ به پایان رسید، سال ۹۳ پس از ۸ سال به چاپ رسید. «دود» مدتها برای گرفتن مجوز چاپ دچار مشکل بود. «خاکستر» هم زمستان سال گذشته وارد بازار نشر شد.
سناپور نگارش رمان «آتش» را اوایل تابستان ۹۶ شروع کرده و ۲۴ مهر همان سال، آن را به پایان رساند. این رمان، ۸ فصل دارد که در قسمتی از آن، میخوانیم:
توی روم لبخند میزند و آرامم میکند. من هم لبخند میزنم. دلم میخواهد بیخیال قضیه خاله بشوم و میشوم، فوری و با همان نگاه استاد. خاله خودش از پسش برمیآید. این منم که از پس هیچچیز برنمیآیم.
«اگر جسارت نباشد، من غیر از آن ماکت یک شعر هم با خودم آوردهام.»
آرشیتکت است که همینطور زل زده بود به من و استاد. انگار فرصت حرفزدن میخواست.
«هوم! یعنی میخواهی بخوانیاش حالا؟ واقعا حالا میخواهی بخوانی؟»
اگر سفید نبود و خاکستری بود و بزرگتر، فیل بود، با همان آرامش و نگاه از بالا به همهچیز. چرخیدنهاش کُند است، دست تکاندادنهاش هم. حرفهاش هم چنان کُند از دهانش درمیآید که انگار اسلوموشن کردهاند حرفزدنش را. فیلی که از دشتها و تپهماهورهای بسیار گذشته و پیر شده.
«برای شما نخوانم، کِی پس بخوانم؟ شعر اصلا برای خودِ شماست.»
«نگه دار و بعد برای خودم بخوان. میخواهی جلوِ اینها یک چیزهایی بخوانی که مجبور بشوم خودت را هم ماکتت بگذارم دمدر؟ مشتری هنرت فقط خودِ منم. گفتهام که قبلا بهات. فعلا صبر کن. هستی که؟ کسی منتظرت نیست که؟»
نه، گوریل است، رئیس خانواده، با همان هیکل گُنده که همیشه یک جا ولو شده است و دهان گشاد و نگاهِ ترسناک.
«نه.»
نه را با سرِ زیرانداخته و صدای انداخته توی دماغش میگوید و همانطور هم دولا و سر به سرامیکهای گلوبتهدار قدیمی کفِ سالن میماند.
این کتاب با ۱۲۳ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۱۵ هزار تومان منتشر شده است.