خبرهای داغ:

دست خالی فمنیست ها در معرفی سیاستمدار موفق زن!

چرا تا به حال در ایران زنان رئیس‌جمهور نشده‌ اند سؤال بسیاری از قشر زنان به ویژه زنان فعال در حوزه سیاست است.
کد خبر: ۹۲۷۸۴۴۴
|
۰۲ مهر ۱۳۹۹ - ۰۹:۵۸

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و به برکت نگاه متعالی امام خمینی (ره) به زن که برگرفته از نگاه اسلام به زن و جایگاه اجتماعی اوست، زنان ایران در عرصه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، هنری و حتی ورزشی با توجه به توانمندی های خود پیشرفت قابل توجهی داشته اند. قریب ۳۰ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران ریاست جمهوری دکتر محموداحمدی نژاد حتی شاهد رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به وزیر زن بودیم .

در مجلس شورای اسلامی نیز همواره کرسی هایی به زنان اختصاص داده شده است، البته تعداد این کرسی ها نه بر حسب سهم خواهی و سهم دهی بلکه بر منبای آرای مردم به زنان می باشد. موفقیت های علمی و توانمندی های سیاسی، دفاعی، علمی و اجتماعی زنان در چهل سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این مطالبه را برای قشر بانوان به وجود آورده است که چرا تا کنون زنی به عنوان کاندیدای رئیس جمهوری از سوی شورای نگهبان اعلام صلاحیت نشده در حالی که زنان نیز در روز ثبت نام حضوری فعال دارند.

تاریخچه حضور مؤثر، انقلابی و جهادگونه زنانی چون مرحوم طاهره حدیدچی به عنوان فرمانده سپاه غرب کشور، مرحوم طوبی کرمانی نخستین زن فیلسوف جهان اسلام، اعظم طالقانی دبیرکل جامعه زنان انقلاب اسلامی، مرحوم فاطمه رهبر از زنان انقلابی و چندین دوره نماینده مجلس شورای اسلامی، این دست مطالبه گری ها را در حوزه زنان و سیاست ایجاد کرده که چرا رئیس جمهور زن نداریم؟! با توجه به عدم ممنوعیت تشکیل کابینه توسط رئیس جمهور زن در قانون اسلامی جمهوری اسلامی، این احساس نیاز وجود دارد نظام و دست اندکاران آن دلایل موجه خود را در پاسخ به پرسش اعلام کرده و زنان را قانع کنند.

در این زمینه عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان چندی پیش، موضوعی را مطرح کرد که برای هر نوع تفکر زنان اعم از تفکر انقلابی تا تفکرهای فمنیستی که برخی از آنها چهره های شاخص و شناخته شده دولتی بوده و هستند، قابل تأمل و تفکر است و ابراز نظرهای زیادی را به همراه داشته است.

کدخدایی در این باره گفته « دقیقاً مسئله ممنوعیت‌های قانونی نیست و پای مسائل فرهنگی در میان است. شاید در دوره‌ای ریاست جمهوری خانم‌ها هم اتفاق بیفتد؛ کما اینکه در هیچ دوره‌ای وزیر زن نداشتیم، اما در دولت آقای احمدی‌نژاد یک وزیر زن هم منصوب شد. بنابراین، منع قانونی وجود ندارد و شاید در دوره‌های آتی رئیس جمهور زن هم داشته باشیم.»

رد صلاحیت زنان در ادوار مختلف برای کاندیداتوری ریاست جمهوری همواره با دو گانه گویی شورای نگهبان رو به رو بوده است! هیچ گاه زنان ایرانی نتوانستند به واقع دلیل رد صلاحیت همجنسان خود برای برعهده گرفتن مسئولیت رئیس جمهوری را درک کنند و قانع شوند!؟

سخنگوهای وقت شورای نگهبان در ادوار مختلف با دلایل متفاوتی نسبت به این موضوع اعلام موضع کرده اند برای مثال : « در سال ۸۴ شورای نگهبان در واکنش به رد صلاحیت شدن یکی از بانوان در انتخابات ریاست جمهوری،تفسیر صریح خود از رجل سیاسی را اعلام کرد : «نص قانون اساسی، مرد بودن نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری است و علاوه بر آن باید رجل سیاسی هم باشد».

با اعلام نظر شورای نگهبان و استنباط عمومی از معنای آن در سال ۱۳۸۸ وقتی دوباره گروهی از زنان به تفسیر رجل سیاسی اعتراض کردند و خواهان حضور در انتخابات ریاست جمهوری شدند؛ موضع شورای نگهبان از سوی سخنگوی وقت، عباسعلی کدخدایی اینگونه بیان شد: «کاندیداشدن زنان در انتخابات ریاست جمهوری منعی ندارد و شورای نگهبان هیچگاه واژه رجل سیاسی را در قانون اساسی تفسیر نکرده است و هرگاه زنی رد صلاحیت شده به خاطر نداشتن صلاحیت عمومی بوده است».

اما این روزها در شهریور سال ۹۹ درست در زمانی که اخبار انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ داغ است و زنان نیز با ورود به چهل سالگی انقلاب اسلامی و با توجه به تحولات مختلف فرهنگی و اجتماعی رد پای قوی در حوزه ی سیاست از خود به جای گذاشته اند، کدخدایی این بار موضوع " فرهنگی " را سد راه زنان برای ریاست جمهوری برشمرده است! موضوع فرهنگی یعنی عادات مردم یعنی عرف جامعه یعنی آنچه ریشه در سده های طولانی یک کشور یک ملت و نهایتا یا یک نظام دارد .

تأکید بر این نکته که شاید سال های آتی شاهد حضور رئیس جمهوری زن در ایران باشیم درست با این عقبه فکری که چند سالی بیشتر از اشتغال زنان به عنوان وزیر در کابینه دولت نمی گذرد! این چشم انداز را برای زنان جامعه به وجود می آورد که شاید با باز شدن فضای فرهنگی بیشتر، تحت حمایت قانون اساسی زنان نخبه، انقلابی ، مدیر و مدبری نیز به کابیته تشکیل داده و سکان داری قوه مجریه را برعهده بگیرند.

اما به راستی محدودیت های فرهنگی که از طرف سخنگوی شورای نگهبان گفته اما تفسیر و تشریح نشده است، چه محدودیت ها یا شرایطی می باشد؟.

نکته مهم این که ریاست جمهوری مسئولیتی بسی سنگین است که رئیس جمهوری برای رفع و فتق امور شبانه روز باید در هر شرایطی حاضر باشد! یک زن با توجه به شرایط روحی، روانی و فیزیکی اش چه میزان تاب این سنگینی مسئولیت را دارد! این نگاه صرفا یک نگاه ایرانی - سنتی نیست بلکه ما شاهد هستیم در بسیاری از کشورها و دولت ها به ویژه آمریکا و کشورهای مطرح اروپایی، زنان مسئولیت های دیگری را در کابیته دولت بر عهده دارند اما خود، کابینه تشکیل نمی دهند!.

از طرف دیگر زنان ایرانی با توجه به اهمیت بنیان خانواده و لزوم حضورشان در کنار همسر و فرزندان و حکم ولایتی مرد در باید ها و نبایدهای سفر و حضر زن، قبول مسئولیتی به این سنگینی و بزرگی چه میزان می تواند مهم ترین و شریف ترین بنیان اجتماعی و هسته اولیه ساخت یک ملت را متزلزل سازد!؟

بعد دیگر کار همان فرهنگ مردسالاری است که متأسفانه در ادوار مختلف زمان در فرهنگ بسیاری از کشورها نفوذ و رسوب کرده است اینکه چه میزان می توان پیش بینی کرد که مردان کابینه یا کسانی که همراهان و ملازمان رئیس جمهوری برای رسیدن به اهدافش باشند، از یک زن تبیعیت می کنند!؟ و آیا زنان به واسطه همین مشکل مجبور به تشکیل کابینه و مشاروانی صرفا از جنس خود نشده و دولتی زنانه را تشکیل نمی دهند؟!

آیا می شود این مسائل و مسائلی مهم دیگری که در جرگه مسائل فرهنگی و عرف یک ملت قرار دارد را نادیده گرفت و صرفا به جهت اینکه زنان با دو نگاه توانمندی زن و سهم گیری مطالبه گر کسب کرسی ریاست جمهوری هستند، جامعه و نظام سیاسی آن را به چاش کشید؟!

این مسئله که ریاست جمهوری مانند یک وزارت یا معاونت نیست که به توان به راحتی آن را کنار گذاشت یا تغییر داد مسئله ای است که اگر بدون در نظرگرفتن شرایط حاکم بر جامعه بر آن اصرار ورزیم نشان از کم سوادی و بی بهره بودن مان از منطق دارد.

چه بسا که این روزها بر حسب عادت برخی جریان ها در این زمینه شاهد موضع گری های و شاید جریان سازی های برخی از رسانه های نسبت به صحبت های سخنگوی شورای نگهبان هستیم، در این زمینه گفت وگوهایی با چهره های شناخته شده زنان در عرصه های سیاسی و حقوقی صورت گرفته است، شخصیت هایی که در زمان مسئولیت با بی تدبیری، فمنیسم مسلکی و کم ترین اثر یا مخرب ترین اثر را در حوزه احقاق حقوق واقعی زنان داشته اند،

مضحک اینکه آنان نیز کم نگذاشته اند و در یک جبهه گیری خنده آور، اسامی بانوانی را به عنوان کاندیداهای حوزه زنان برای کسب مقام ریاست جمهوری معرفی کرده اند که در یک معاونت سال های سال است جز دردسر آفرینی و مطالبه سازی های نادرست از حقوق زنان، سینه کوفتن برای اهداف غربی ها و خواست های آنها و خلاصه درجا زدن در قول هایی که هرگز نتوانستند آن را عملیاتی کنند، کار دیگری نکرده اند!.

به طور قطعی نمی توان توانمندی بانوان ایرانی را نادیده گرفت یا انکار کرد. بانوانی که در عرصه های مختلف چنان خوش درخشیدند که در خدمت گزاری صادقانه و عالمانه گوی رقبت از مردان ربوده اند اما به نظر می رسد باید در زمینه ریاست جمهوری زنان در ایران با خود صادق باشیم که کدام چهره را در حد ریاست جمهوری پرورش داده ایم و در کدام مقطع زمانی برای پذیرش فرهنگی این مقوله کارهای مفید انجام شده است؟!.

متیرا خسروبیک

ارسال نظرات
آخرین اخبار