مراحل مختلف خیانت بنی صدر در دفاع مقدس
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،جنگ تحمیلی در دل خود حکایت های بسیاری دارد. جنگی که هشت سال طول کشید و در این راه اتفاقات بزرگ و کوچکی رخ داد که هر کدام در تاریخ انقلاب اسلامی بسیار مهم و اساسی هستند. در میان رشادت ها و ایثارهای رزمندگان اسلام شاهد خیانت برخی از عوامل نفوذی نیز هستیم. یکی از همین موارد حضور فردی به عنوان رئیس جمهور بود که متاسفانه در رخداد جنگ بسیاراثر نامطلوبی از خود به جای گذاشت. یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی بنی صدر بهعنوان رئیس جمهور وقت و بنا به پیشنهاد حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی بهعنوان فرمانده کل قوا تعیین میشود؛ جایگاهی که نشان از اهمیت دو چندان آن میدهد، زیرا فرمانده کل قوا باید نیروهای مسلح را برای مقابله با دشمنان همواره آماده نگاه دارد.
بسیاری مطرح می کنند که در وقوع جنگ و در ادامه در مقابله با رژیم بعث عراق کم کاری و اهمال تعمدی انجام داد که باعث شد تا دشمن از این فرصت و راه نفوذ استفاده کند و موقعیت خود را مستحکم کند. بنیصدر علیرغم آن که از پشتوانه رای مردم برای ریاست جمهوری هم برخوردار بود به دلیل ماهیت غربگرایی که داشت هیچگاه نتوانست در مقام و مسئولیتی که به او سپرده شد به نفع مردم و کشور عمل کند.
کارشناسان مطرح می کنند که وی در وقوع جنگ اثرگذار بود. چراکه دشمن در زمان او راه را فراخ دید و به سبب عدم عامل بازدارندگی که اصلی اساسی برای حفظ امنیت هر کشوری است، تصمیم به جنگ علیه کشورمان گرفت. وی در کتاب خاطرات خود درباره آگاهی از حمله صدام به ایران اینگونه عنوان کرده است: «آن موقع که مجلس داشت افتتاح میشد و همینطور موقعی که آقای رجایی میخواست نخستوزیر شود، خطر تجاوز عراق دیگر مسئله روز شده بود. در آن ایام روشن شده بود که تجاوز خواهد شد و با اینکه یاسر عرفات را فرستاده بودم پیش آقای صدام حسین تا دست به این کار نزند، اما او در رویای پیروزی برقآسا و بیقرار حمله بود؛ به هر حال، یاسر عرفات رفت به عراق، برگشت و گفت که صدام را مثل طاوس دیده و او میگوید که کار ایران را چهار روزه تمام میکنم.»
اما با این حال تا پیش از حمله رسمی ارتش صدام، نهتنها اقدام پیشگیرانهای انجام نمیدهد، بلکه جلسه شورای عالی دفاع را هم تشکیل نمیدهد. در حالی که اگر قبل از حمله ارتش صدام به مرزهای غربی کشورمان اقدام به استقرار ارتش جمهوری اسلامی ایران در مرزها و تقویت خطوط مرزی میکرد، چه بسا جنگ تحمیلی هشت سال به طول نمیانجامید و هزاران نفر از جوانان این مرز و بوم نیز به شهادت نمیرسیدند.
در طول جنگ نیز این بنی صدر بود که باعث شد تا نیروهای عراقی بیشتر به خاک ایران تجاوز کنند. نظریه «زمین بدهیم؛ زمان بخریم» بنی صدر اوج خیانت در جنگ تحمیلی علیه ملت ایران بود. تحولات جنگ، موقعیت را برای بنیصدر و تحقق اهداف سیاسی او دشوار کرد، بنیصدر نظریه «زمین بدهیم زمان بخریم» را مطرح کرد و با این تفکر در نظر داشت خود را مورد حمایت غرب قرار دهد و از طرفی با بهرهگیری از اهرمهای مختلف، حمایت مردم را نیز جلب کند. اما همین اقدامات وی سبب شد تا چهره واقعی بنی صدر برای مردم نمایان شد و او اعتبار مردمی خود را نیز از دست داد. اما متاسفانه همین اقدامات سبب شد که دشمن فرصت نفوذ در کشورمان را بیابد و بنی صدر یکی از عوامل اصلی سقوط خرمشهر تعلل بنیصدر در کمک به نیروهای مردمی بود.
ماجرای برخورد شهید صیاد شیرازی با بنی صدر در طول جنگ تحمیلی نیز یکی از نکات قابل توجه جنگ است. بنی صدر نه تنها از وقوع جنگ جلوگیری نکرد و همچنین باعث شد که دشمن به خاک کشورمان بیشتر نفوذ کند، ضربه سومی هم به کشورمان در طول جنگ تحمیلی زد و آن مقابله با نیروهای ارزشی و مردمی بود. وی در بُعد نظامی هم هیچ اعتقادی به نیروهای مردمی و سپاه نداشت به نحوی که به فرماندهان ارتش اعلام کرده بود تا از دادن سلاح و مهمات به پاسدارها خودداری شود؛ البته این دشمنی فقط محدود به پاسدارها نبود، بلکه با نیروهای ارزشی ارتش همچون شهید صیاد شیرازی هم به نوعی عناد داشت؛ چرا که در پی مخالفتهای صیاد با تصمیمات نظامی بنیصدر، وی از درجه سرهنگی به ستوانی تنزل درجه داده میشود.
بنیصدر که با حزب جمهوری اسلامی مشکل داشت، تلاش کرد سپاهیانی که به حزب و شهید بهشتی نزدیک بودند را برکنار کند و بهمیندلیل فرماندهان ارشد سپاه مانند عباس دوزدوزانی و ابوشریف نتوانستند با بنیصدر کار کنند و استعفا دادند.
علاوه بر اشتباهات جنگی بنیصدر و تحلیلهای نادرست او که در عزل وی از فرماندهی کل قوا بیتاثیر نبود، مسئله دیگری که امام راحل را بر آن داشت تا بنیصدر را عزل کند، ماجرای کشف یک کودتا بود.
«اکبر براتی»، قائممقام وقت اطلاعات سپاه در غرب کشور، از کشف یک کودتا در خردادماه ۶۰ سخن می گوید که باهوشیاری شهید بروجردی خنثی شد.
وی درباره نتایج حاصله از دیدارهای بنی صدر با این گروههای معاند غرب کشور میگوید: «نتایج حاصله این بود که قرار شد جانشین فرمانده کل قوا(بنیصدر) به لشکر ۸۱ کرمانشاه و لشگر ۶۴ ارومیه ابلاغ کند که شماها برای دفاع از خوزستان بروید جنوب کشور. در این صورت در کردستان برای پشتیبانی از بچههایی که به سختی داشتند وجب وجب خاک کردستان را تحویل میگرفتند، چیزی نمیماند... من با اجازهای که از فرماندهی اطلاعات سپاه داشتم، در موارد اضطرار و استثناء اجازه داشتم که مطالب را به امام برسانم و رای شهید بروجردی هم به عنوان فرمانده حاضر در منطقه این بود که شما موظف و مسئول این پرونده هستید چون شهید بروجردی، من و یک شخص دیگر در جریان بودیم، هیچ کس در جریان این مسائل نبود که اکنون فقط ما دو نفر زنده هستیم.»
با این حال بنی صدر در انتها خیانت آشکار خود را در این راه با پیوستن به گروهک منافقین و پیوند فامیلی با سران این گروهک تروریستی کامل کرد. از آنجایی که «مسعود رجوی» حتی به موضوع ازدواج به مثابه یک عامل سیاسی نگاه می کرد. این ازدواج سیاسی انجام شد اما پیوند سیاسی این دو نه تنها سرانجامی نداشت بلکه بیشتر باعث شناخت بنی صدر شد. در این راه منافقین هم سعی کردند با کمک صدام علیه کشورمان اقدام نظامی انجام دهند که این جنگ نیز با درایت شهید صیاد شیرازی و رشادت نیروهای رزمنده اسلام سرکوب شد.
انچه از خیانت های بنی صدر در این حوزه وجود دارد نشان می دهد که وی در چند مرحله حتی بعد از فرار ننگین با لباس زنانه از کشور نیز دست از اقدامات ضدانقلابی خود بر نداشت و در انتها سعی کرد در کتاب خاطرات و مصاحبه با رسانه های ضدانقلاب روایت های دیگری از اقدامات خیانت کارانه خود ارائه دهد که در همان روایت ها نیز با دقت می توان نظرات و روحیه خیانت کارانه وی را دید و این عوامل باعث رسوا شدن هر چه بیشتر بنی صدر شد.
طنین یاس - امیر حمزه نژاد