شیفتگان بایدن هم خودشان را معطل کرده‌اند هم کشور را

به گزارش خبرگزاری بسیج، نشست تحلیل مسائل آمریکا با حضور فواد ایزدی در جمع اعضای شورای مرکزی جامعه اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.

در این نشست مواضع نامزد های انتخابات 2020 آمریکا در قبال ایران و علل بوجود آمدن اعتراضات اخیر در این کشور بررسی شد.

ایزدی با اشاره به مواضع نامزدهای انتخابات آمریکا و سیاست های اعمالی آنها در قبال ایران اظهار داشت: سیستم سیاسی آمریکا دو حزبی است دو نامزد اصلی داریم که یکی از آن ها ترامپ و دیگری هم بایدن است. مواضع و سیاست های ترامپ در این چهار سال تقریباً مشخص شده اما مواضع آقای بایدن هنوز به طور کامل مشخص نیست. وی 8 سال معاون اوباما ، و حدود 30 سال سناتور بوده و در حوزه سیاست خارجی هم مدتی رئیس کمیسیون روابط خارجی بوده است.

وی با اشاره به اینکه سیاست آمریکا در دوره ترامپ، فشار حداکثری بوده است، تصریح کرد: هدف اصلی این سیاست، سرنگونی جمهوری اسلامی است اما این هدف محقق نشد. هدف دوم این سیاست (فشار حداکثری)، این است که بتوانند امتیازهای بیشتری از ایران بگیرند، این هدف نیز نه تنها محقق نشد، بلکه بعضی از امتیازاتی را که ذیل برجام بود را هم از دست داد.

ایزدی با بیان اینکه ترامپ در حوزه سیاست خارجی برای انتخابات نیاز به دستاورد دارد، یادآور شد: البته شکست سیاست آمریکا به این معنی نیست که در ایران مردم دچار مشکلات اقتصادی نشده اند یا این که دلار گران نشده ؛ بلکه اینها همه وسیله‌ای بوده است برای سرنگونی ایران و این که مردم به خیابان ها بریزند و امنیت کشور دچار اختلال شود؛ لذا ترامپ مجبور است این سیاست شکست خورده را عوض کند.

رئیس جمهور آینده آمریکا باید سیاست خود در قبال ایران را تغییر دهد

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه بایدن هم قاعدتاً باید این سیاست را عوض کند، افزود: اخیراً در کشور شیفتگی و ذوق‌زدگی نسبت به آقای بایدن ایجاد شده است، باید متذکر شد که زمانی که طرف مقابل می بیند یکسری هوادار در کشور دشمن دارد، تا زمانی که این علاقه وجود دارد، قیمت آن شخص بالاست هر چقدر که شما شیفتگی بیشتری نشان بدهید بیشتر برای شما مشکل ایجاد می شود.

وی افزود: قاعدتاً آقای بایدن باید سیاست فشار حداکثری را با ساختاری شبیه به برجام یا خود برجام عوض کنند اما او به این راحتی به برجام بر نمی گردد بلکه این بار به دنبال امتیازات بیشتر در حوزه منطقه‌ای و موشکی است.

وی تاکید کرد: ترامپ هم تخصص زیادی نسبت به ایران ندارد اما با این حال فهمیده است سیاست فشار حداکثری جواب نمی دهد و اگر در انتخابات پیروز شود، قاعدتاً سیاست را عوض می کند.

این کارشناس روابط بین الملل با اشاره به نگاه دو طیف در حوزه سیاست خارجی حزب جمهوری خواه افزود: واقع گرا ها یا رئالیست ها که در ابتدای دوره ترامپ مسئولیت‌هایی نیز داشتند مانند آقای تیلرسون وزیر خارجه و مک مستر مشاور امنیت ملی که اینها مخالف خروج آمریکا از برجام بودند.

ایزدی ادامه داد: طیف دوم محافظه کارها هستند که بعد از واقع گرا ها روی کار آمدند. سوال اینجاست که اگر ترامپ رای بیاورد چه طیفی در دوره دوم بر سر کار می آید؟ و آیا این امکان وجود دارد که در دوره دوم هم سیاست فشار حداکثری دنبال شود؟

ذوق زدگی برخی در داخل برای بایدن

وی با بیان اینکه اینها قابل پیش بینی نیست، تاکید کرد: چیزی که برای ما اهمیت دارد، درس گرفتن از سال‌های گذشته است. افرادی پس از روی کار آمدن اوباما گفتند چون نامش حسین است می آید و مشکلات ما را حل می کند اما دیدیم که بدترین تحریم ها را علیه ایران اعمال کرد. بعد از آن برجام، سپس برجام اروپایی و حالا هم بایدن. اینگونه افراد هم خودشان معطل هستند و هم مملکت را معطل کردند و انگار نمی‌خواهند درس بگیرند.

کشور آمریکا , دونالد ترامپ , تشکلهای دانشجویی ,

ایزدی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به متغیرهای موثر در انتخابات آمریکا گفت: یکی از این عوامل، وضعیت کرونا است و اینکه آیا در پاییز بهتر می شود یا خیر؟ اخیراً دعوا بر سر پستی شدن رای گیری به خاطر کرونا بود و ترامپ می داند اگر تعداد شرکت کننده ها زیاد باشد به نفع دموکراتها است و نمی خواهد با ابزارهای آنان مثل پُست، تعداد رای دهنگان بالا برود.

وی افزود: وضعیت اقتصادی مثلاً تعداد بیکار ها یا مشکلاتی که بر اثر کرونا به وجود آمده است و اعتراض ها و آشوب ها در آمریکا از دیگر عوامل موثر در این زمینه هستند.

این استاد دانشگاه در همین زمینه ادامه داد: این حرکت اجتماعی که ذیل شعار black lives matter مطرح و خیلی گسترده شد و رکورد زد. البته به شدت سرکوب شد؛ برای مثال در دو هفته اول شنیده شد که نزدیک به 11 هزار نفر دستگیر شدند با این که بسیاری از این دستگیری ها محلی انجام می شود و در آمار مرکز حساب نمی آید. اگر چه ممکن است این آشوب ها و اعتراض ها سرکوب شوند اما اینها آتش زیر خاکستر است.

عوامل تحرکات اجتماعی در آمریکا هنوز باقی است

وی در ادامه گفت: بعضی از عوامل ایجاد این حرکت اجتماعی هنوز هم موجودند که اولین آنها خشونت پلیس است؛ چرا خشونت پلیس زیاد است ؟ زیرا در آمریکا نابرابری و اعتراض نسبت به آن زیاد است و همینطور مشکلات اجتماعی فراوانی وجود دارد و اگر پلیس خشونت به خرج ندهد سیستم به طور کلی از هم می پاشد، پس پلیس مجبور است خشن باشد. حال این پلیس خشن برای اینکه سیستم از هم نپاشد باید مصونیت داشته باشد و این داستان اصلاح نمی شود چراکه پلیس خشن مورد نیاز است و در عین حال باید مصونیت هم داشته باشد.

وی دومین عامل این تحرکات را وجود تفکر داروینیسم اجتماعی در آمریکا دانست و گفت: تفکر داروینی بر این مبنا است که، موجودی که قوی‌تر است می‌ماند و موجود ضعیف از بین می رود . سپس عده ای این حرف‌ها را در مباحث اجتماعی بردند ، یعنی ممکن است قشر ضعیف از بین برود و قشر قوی باقی بماند و این قانون دنیاست. وظیفه دولت هم این نیست که اقشار ضعیف را حمایت کند، وظیفه دولت مثلاً در حوزه های دفاعی و امثال اینها است.

ایزدی با بیان اینکه همه افرادی که در آمریکا مسئولیت سیاسی دارند به این تفکر معتقد نیستند، یادآور شد: برای مثال جریان چپ در حزب دموکرات به این تفکر معتقد نیست ؛ اما در عین حال سیستم آمریکا به گونه ای طراحی شده که برای اصلاحات جدی به دو سوم رای نیازدارد .

وی تاکید کرد: در سنای آمریکا جمهوری خواه ها اکثریت مجلس را تشکیل می دهند در نتیجه افراد معتقد به داروینیسم اجتماعی به اندازه کافی در مجلس هستند و اجازه حرکت ( اصلاحی را ) نمی دهند و اینجاست که سیستم سیاسی آمریکا قفل می شود یعنی داروینیسم اجتماعی به قشر ضعیف اجازه نمی دهد که اختلاف طبقاتی را اصلاح کنند.

**تا سال 2045 اکثریت مردم آمریکا رنگین پوست هستند

استاد دانشگاه تهران گفت: عامل سوم تغییر دموگرافی یا جمعیتی است. اداره آمار آمریکا اعلام کرده است تا سال 2045 اکثریت مردم آمریکا رنگین پوست هستند. این آمار وقتی واقعی تر به نظر می رسد که بدانیم الان اکثر نوزادان متولد شده در آمریکا رنگین پوست هستند. این تغییر به تدریج می تواند هم در سیاست داخلی و هم در سیاست خارجی تاثیر داشته باشد.

وی افزود: یکی از مسائلی که در آمریکا و در غرب وجود دارد مسئله نژاد پرستی و نژاد برتر است اما وقتی که اکثریت رنگین پوست شوند این سیاست نیز کنار خواهد رفت و آن وقت آمریکا از یک کشور استعمارگر به یک کشور عادی مانند آلمان و فرانسه تبدیل می‌شود.

ایزدی درباره موضع مردم آمریکا در مورد ایران نیز گفت: بخشی از این موضع مربوط به این است که نامزد های انتخاباتی در مورد ایران شوآف می‌کنند به عنوان مثال در انتخابات 2020 آمریکا؛ ترامپ چون کاری نکرده حرفی برای گفتن ندارد اما حریفش سعی می کند اشتباهات او را برجسته کند.

**نظر مردم آمریکا درباره ایران

وی تصریح کرد: به طور کلی معمولاً سه مناظره برگزار می شود، که در هر مناظره بخشی از وقت مربوط به سیاست خارجه و بحث‌های ایران است و من به یاد نمی آورم در 40 سال گذشته مناظره‌ای برگزار شده باشد که در مورد ایران صحبت نشده باشد یعنی ایران کشور مهمی در آمریکاست.

ایزدی با اشاره به اینکه مردم آمریکا تحت بمباران رسانه‌ای علیه ایران اند و در نظرسنجی‌ها، ایران محبوبیت بالایی بین مردم ندارد، گفت: تقریبا 13 تا 14 درصد مردم آمریکا به ایران علاقه مندند که با توجه به جمعیت آمریکا نزدیک به 40 میلیون نفر می ‌شود و این رقم با توجه به همه تبلیغات منفی علیه ایران و همچنین تبلیغات اسلام ستیزانه ، واقعا قابل توجه است. پس حتی در بین مردم آمریکا نیز ظرفیت‌ هایی وجود دارد که ما می توانیم از آنها استفاده کنیم.

**آمریکا رو به افول است

وی درباره افول آمریکا نیز گفت: آمریکا رو به افول است اما باید توجه داشت که افول، فروپاشی و تجزیه سه مقوله جدا از هم هستند. افول به چه معناست؟ برای توضیح با یک مثال می گویم اقتصاد آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم 50 درصد اقتصاد جهان را تشکیل می‌دهد اما الان زیر 20 درصد است و این یعنی افول. اما به نظر می رسد که فروپاشی و تجزیه آمریکا کمی دور از انتظار است ولی افول قطعی است و آمریکا در حال افول است و حتی خود ترامپ با این شعار که آمریکای رو به افول را برمی گردانم، رای آورد.

وی درباره وظیفه جنبش دانشجویی در قبال مسائل بین المللی نیز به دانشجویان توصیه کرد: فعالین دانشجویی باید دانش بین الملل خود را ارتقا دهند . با جریانات دانشجویی فعال در کشور های دیگر ارتباط برقرار کرده و اعلام همبستگی کنند. این نکته که آمریکا در حال تغییر دموگرافی یا جمعیتی است به این معنی است که فکرشان هم در حال تغییر است؛ برای مثال طبق آمار اکثریت جوانان زیر 30 سال به سیستم سرمایه داری معتقد نیستند.

ایزدی خطاب به این دانشجویان اضافه کرد: سومین نکته هم که شاید مهمترین نکته باشد این است که باید بتوانید در کنار دو تفکر کمونیستی و سرمایه داری ، معرف راه سوم باشید که همان اسلام است. کمونیست و سرمایه داری هر دو دارای خلأ ها و اشتباهاتی هستند که نمی توانند نیاز بشر را تامین کند اما اسلام هیچ مشکلی ندارد و پاسخگوی تمام نیاز بشر است و شما باید ارائه کننده این گفتمان باشید.