به گزارش خبرگزاری بسیج از بوشهر، هر چند به هر نوع توافق و تضمینی در برجام خوشبین نیستم، بدین جهت که چه تضمینی وجود دارد که آمریکا و متحدینش به این تضمینها پایبند باشند. بر فرض که چهار به علاوه یک پس از تضمین، زیر آن زدند چه کسی و با چه مکانیسمی میخواهد اینها را به پای میز بکشاند و آنها را وادار به تعهداتشان بکند؟ این سؤالی است که من واقعا برایش پاسخی ندارم. به عقیده من زمانی تضمین آمریکا ضمانت واقعی خواهد داشت که آمریکا مبلغی معادل همه منافع ایران در برجام به وثیقه بگذارد که اگر زیر تضمینش زد ایران آن مبلغ را به نفع خود مصادره کند که این نیز امری محال است.
با همه این وجود، بانیان و طراحان و مدافعان اصلی برجام که با همه حاتمبخشیهایشان نتوانستند هیچ دستاوردی برای ایران داشته باشند امروز میکوشند تلاش هیئت مذاکرهکننده ایران را در هر حالتی زیر سؤال ببرند.
حتما داستان ملا نصرالدین و پسرش را شنیدهاید. خود و پسرش بر الاغی سوار بودند و از راهی میگذشتند. به جماعتی برخوردند، جماعت فریاد زدند که اين چه پدر و پسر بیانصاف و ظالمی هستند که دو نفری بر پشت این الاغ بینوا سوار شدهاند. پدر و پسر از الاغ پیاده شدند.
جماعتی دیگر آنها را دیدند، زبان به شماتت گشودند که این چه کسان نادانی هستند که وسیله سواری دارند؛ ولی پیاده مسیر را طی میکنند.
پدر، پسر را بر الاغ سوار کرد و خود پیاده مسیر را طی میکرد، جماعتی دیگر فریاد زدند که این چه پسر ناخلفی است که حرمت پدر را نگه نمیدارد و خود سوار است و پدر پیر پیاده. پسر از الاغ پایین آمد و پدر سوار شد. در راه به جماعتی دیگر برخوردند، اینها نیز زبان به شماتت گشودند که این چه پدر بیانصافی است که خود بر الاغ سوار است و پسر خردسالش پیاده. ملا از الاغ به پایین آمد و رو به فرزندش کرد و گفت آخرین راه اين است که دست و پای الاغ را ببندیم و بر دوش بگذاریم و مسیر را طی کنیم. آن وقت قطعا ما را به سفاهت و دیوانگی نسبت خواهند داد. آنگاه ملا رو به پسرش کرد و گفت پسرم اين درسی بود برای ما که اگر بخواهیم به حرف مردم گوش کنیم و رضایت آنها را به دست آوریم هیچ وقت به نتیجه نخواهیم رسید.
پسر گفت پدرجان چاره کار چیست؟ ملا گفت چاره کار این است که راه خود را برویم و طبق نظر خویش عمل کنیم. رضایت این جماعتهایی که با آنها روبرو شدیم و به هیچ صراطی پایبند نیستند امکان ندارد.
داستان مذاکرات برجام نیز شبیه داستان ملا است. دولت تدبیر و امید با بیتدبیری تمام برجامی را به کشور تحمیل کرد و خسارتهای فراوان به کشور وارد کرد. همه امتیازها را به طرف مقابل داد بدون آنکه از امتیازات موجود در برجام که در مقابل امتیازات داده شده اصلا قابل مقایسه نیست استفاده کند.
شاهد بودیم دولتهای آمریکا اعم از اوباما و ترامپ نه تنها امتیازی به ایران ندادند بلکه تحریمها را نیز افزایش دادند و بدتر از آن ترامپ از برجام خارج شد بدون آنکه ایران اهرمی برای جلوگیری از این اقدام در برجام داشته باشد.
دولت سیزدهم با نگاهی انقلابی وارث برجام است. دولت میتواند در مقابل این میراث دولت قبل دو رویکرد داشته باشد:
۱. از برجام خارج شود. این اقدام دو ضرر اساسی برای ایران خواهد داشت. در فضای بینالمللی ایران به عنوان ناقض برجام معرفی خواهد شد و بهانه برای فشار بر ایران بیشتر خواهد شد. دیگر اینکه ایران چون همه امتیازات را داده، اگر خود نیز از برجام خارج شود هیچ امتیازی در برابر این حاتمبخشی نخواهد داشت.
۲. از موقعیت موجود با مذاکرات عزتمند و کارشناسی شده استفاده کند و به گونهای عمل کند که حقوق ملت ایران حفظ شود تا شاید بتواند منافعی را نصیب ایران بسازد.
عقل حکم میکند که این مسیر منطقی تر است. مسیری که با پافشاری بر اصول و مبانی بتوانداز حقوق ملت ایران دفاع کند. اگر در این میان منافعی به ملت رسید که بسیار خوب، اگر هم منافعی نرسید تازه به همان نقطهای از برجام بر میگردیم که دولت روحانی برای کشور ترسیم کرده بود.
تأکید میشود برجام یک قرارداد تحمیل شده به دولت سیزدهم است، انتخاب دولت نیست که هر طور خواست عمل کند. هنر این دولت آن است که با وضع موجود به گونهای تدبیر کند که بهترین نتیحه را بگیرد.
حالا داستان موضع دولت سیزدهم در برابر دولت و واکنش غربزدگان اصلاحطلب در برابر مذاکرات عزتمند دولت داستان ملا و پسرش با مردمانی است که آنها را در راه مشاهده میکردند.
دولت اگر به طور کامل به برجام پشت پا بزند فریاد این جماعت به هوا خواهد رفت که این دولت با بیتوجهی به برجام کشور را به ورطه نابودی دارد به پیش میبرد. اگر با مذاکراتی هوشمندانه به پیش برود و بهانه به دست دشمن ندهد و تلاش کند از این آب رفته از جوی چند قطرهای برگیرد باز فریادشان به هوا میرود که ببینید همین برجامستیزان چگونه امروز مدافع برجام شدهاند.
راه حل چیست؟ شکی نداشته باشید که هیچ منطقی این جماعت بیمنطق را قانع نخواهد کرد. چون اگر با مواضع عزتمندانه دولت همراهی کنند باید از گذشته سیاه خود توبه کنند که طبيعتا نگاه غربگرایانه این جماعت چنین اقتضائاتی ندارد.
بهترین راه آن است که دولت با هوشیاری کامل مذاکرات را ادامه دهد و در هیچ شرایطی مرعوب و فریفته آمریکا و حامیان غربیاش نشود. دولت باید مواظب باشد که در دام مذاکرات طولانی و فرسایشی نیز گرفتار نشود. چرا که همین امر موجب بیثباتی اقتصاد ایران خواهد شد.
در این میان بیداری ملت بیش از هر چیز دارای اهمیت است که مواظب این جماعت فرصتطلب باشند.
نصرالله شفیعی
انتهای پیام/