آنجا که غرب نیمه دیگر جامعه را نمیبیند!
هشتم مارس یا «روز جهانی زن» یکی از تراژیکترین مصادیق تاریخ مبارزات زنان غربی برای به دست آوردن حداقلهای حق و حقوقشان است. ماجرای این روز از یک اعتراض آغاز میشود؛ اعتراض زنان کارگر کارخانه نساجی در نیویورک برای دریافت دستمزد برابر با مردان در ازای کار برابری که انجام میدهند!
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان خبرگزاری بسیج- هشتم مارس یا «روز جهانی زن» یکی از تراژیکترین مصادیق تاریخ مبارزات زنان غربی برای به دست آوردن حداقلهای حق و حقوقشان است. ماجرای این روز از یک اعتراض آغاز میشود؛ اعتراض زنان کارگر کارخانه نساجی در نیویورک برای دریافت دستمزد برابر با مردان در ازای کار برابری که انجام میدهند! شرایط سخت با دستمزد کم کارگران زن در اوایل قرن بیستم که همراه با مردان در کشورهای صنعتی وارد بازار کار شده بودند، آنان را وادار به اعتراضی گروهی کرد؛ اعتراضی که البته به هیچ نتیجهای نرسید. ۵۰ سال بعد در هشتم مارس سال۱۹۰۸میلادی کارگران زن همان کارخانـه نساجی شهر نیویورک به منظور احیای خاطره این اعتصاب دست از کار کشیدند تا یک بار دیگر بخت خود را برای رسیدن به دستمزد برابر با مردان آن هم به ازای شغلی یکسان بیازمایند. این بار، اما نتیجه وخیمتر از دفعه اول بود و صاحب کارخانه به همراه نگهبانان به منظور جلوگیری از همبستگی کارگران، این زنان را در محل کارشان محبوس کرد. این پایان ماجرا نبود! محل حبس این زنان کارگر به دلایل نامعلومی آتش گرفت. تنها تعداد کمی از زنان زندانیشده توانستند از جهنمی که به دلیل اعتراض و درخواست حقوق برابر گرفتارش شده بودند، نجات پیدا کنند و ۱۲۹ نفر از این کارگران زندهزنده در آتش سوختند. جرم این ۱۲۹ زن کارگر فقط یک چیز بود؛ درخواست برای دریافت دستمزد برابر با مردان!
اما هنوز هم زنان در دنیای غرب از دستمزد برابر با مردان برخوردار نیستند. این مسئله به جایی رسیده است که در اتحادیه اروپا چهارم نوامبر ۲۰۱۹میلادی (۱۳آبان) روز «برابری دستمزد زنان و مردان» نام گرفته است. در این روز فعالان حقوق زنان در سراسر اروپا در چارچوب برنامههای مختلف، خواستار تعیین دستمزدی برابر با مردان میشوند.
انقلاب صنعتی و نیاز به نیروی کار ارزان
هنوز هم زنان در دنیای غرب نیروی کار ارزانقیمت به شمار میآیند. این ماجرا از انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن هجدهم در انگلیس آغاز شد و بعدترها به امریکا و سایر کشورهای غربی هم رسید و تا به امروز ادامه دارد.
با پیشرفت بیشتر ایالات متحده در صنعت، علاوه بر مردان، زنان و کودکان نیز به شمار کارگران افزوده شدند. در حالی که یک کارگر مرد بین ۵/۲ تا ۸/۵ دلار برای یک هفته کار دریافت میکرد، برای همان کار و در همان مدت، هر کارگر زن ۲۵/۲ دلار و هر کودک ۵/۰ دلار دریافت میکرد.
اگر چه در فاصله سالهای ۱۸۵۹ تا ۱۹۱۹ محصولات صنعتی ۳۳برابر شده بود، اما تنها مقدار کمى از ثروتى که رشد کشور تولید کرده بود، به کارگران اختصاص داده شد. شرایط براى زنان و بچهها کهدرصد بالاى نیروى کار را در بعضى صنایع تشکیل مىدادند و اغلب درآمد بسیار کمترى از مردان داشتند، سختتر بود. بحرانهاى اقتصادى گاه و بیگاه در سراسر کشور، خود باعث رکود بیشتر دستمزدهاى صنعتى بود، در نتیجه سطح بیکارى بالا و بالاتر میرفت.
تا پیش از سال۱۸۷۴، وقتى که ماساچوست اولین قانون کشور را در مورد محدود کردن ساعات کار زنان و کودکان در کارخانهها به ۱۰ساعت در روز به تصویب رساند، هیچ گونه قانون کاری در کشور وجود نداشت. در واقع دهه۱۹۳۰ بود که دولت فدرال فعالانه وارد عمل شد. تا آن موقع، وضع کار به عهده مقامات محلى و ایالتى واگذار شده بود که تعداد اندکى از آنها به جوابگویى و طرفدارى از طبقه کارگر در مقابل سرمایهداران ثروتمند مىرسیدند.
تاریخچه ورود زنان به بازار کار
در طول جنگ جهانی اول (۱۹۱۸- ۱۹۱۴) مردان به جنگ رفته بودند، بنابراین تعداد زیادی از زنان استخدام شدند. مشاغل جدیدی نیز به عنوان بخشی از تلاشهای جنگ ایجاد شد، به عنوان مثال در کارخانههای مهماتسازی. تقاضای زیاد برای اسلحه منجر به تبدیل شدن کارخانههای مهماتسازی به بزرگترین کارفرمای زنان در طول سال ۱۹۱۸ شد. اگرچه مقاومت اولیه برای استخدام زنان برای آنچه به عنوان «کار مردانه» تلقی میشد وجود داشت، اما با طرح خدمت اجباری در سال ۱۹۱۶ نیاز به کارگران زن را ایجاد کرد. در همین زمان، دولت هماهنگی اشتغال زنان را از طریق کمپینها و برنامههای استخدام آغاز کرد. این باعث شد زنان در مشاغلی کار کنند که قبلاً مختص مردان بود. به عنوان مثال به عنوان نگهبان راهآهن و جمعآوری بلیت اتوبوسها و قطار، کارکنان پست، پلیس، آتشنشانان و کارمند. برخی از زنان همچنین در مهندسی ماشینآلات سنگین کار میکردند، اسبهای گاری را در مزارع هدایت و در خدمات دولتی و کارخانهها کار میکردند. با این حال، آنها برای انجام همان کار دستمزد کمتری دریافت کردند.
شکاف دستمزد در امریکا
طبق گزارش سایت Business insider شکاف دستمزد جنسیتی همچنان ادامه دارد و زنان به ازای هر دلاری که مردان به دست میآورند ۸۳سنت درآمد دارند.
عوامل مؤثر در شکاف در پرداخت
مکان: شکاف دستمزد در امریکا در هر ایالتی متفاوت است.
نژاد: بومیهای امریکا و همچنین رنگینپوستان به طور معناداری کمتر دستمزد میگیرند.
جنسیت: یک زن با شغل تماموقت در تمام طول سال، ۸۱درصد همتای مرد خود درآمد دارد.
صنعت: بر اساس دادههای سال۲۰۱۹، شکاف دستمزد در برخی صنایع بیشتر است.
صنعت ساختوساز کمترین شکاف (زنان ۳/۹۶درصد مردان درآمد داشتند) و صنعت مالی و بیمه بیشترین شکاف را داشتند (زنان ۲/۵۹درصد از درآمد مردان را داشتند).
عدمبرخورداری زنان از حق فرزند
زنان دارای فرزند هیچ افزایش حقوقی دریافت نمیکنند، در حالی که مردان دارای فرزند پاداش دریافت میکنند.
استفاده اندک از زنان در سطوح مدیریتی
بر اساس گزارش۲۰۲۱، حدود یکچهارم مدیران سطح C زن بودند. همچنین زنان رنگینپوست در سطح اجرایی کمتر حضور دارند و ۴درصد از C- suite را تشکیل میدهند.
بر اساس این گزارش، به ازای هر ۱۰۰ مرد ارتقایافته به سمت مدیریت، ۸۶زن ارتقا یافته است.
هر ۹۸ ثانیه یک تجاوز جنسی
چالشهای زنان غربی فقط از جنس چالشهای اقتصادی و دستمزد نابرابر با مردان در مشاغل یکسان نیست. شاید اصلیترین چالش آنها موضوعات امنیتی باشد که در دنیای غرب برای زنان وجود ندارد.
براساس گزارش سایت rainn هر ۹۸ثانیه یک امریکایی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد. هر سال بیش از ۴۶۳هزار قربانی تجاوز در امریکا وجود دارد.
۹۰درصد قربانیان تجاوز بزرگسالان زن هستند. از هر سه زن یک نفر و از هر چهار مرد یک نفر در طول زندگی خود خشونت جنسی را تجربه میکنند. تنها ۲درصد از تجاوزات جنسی گزارششده نادرست هستند. تنها ۲۸درصد از قربانیان تجاوز جنسی تجربیات خود را به پلیس گزارش میدهند. سرخپوستان امریکا دو برابر بیشتر از سایر نژادها قربانی تجاوز جنسی و تجاوز جنسی میشوند. وزارت دفاع تخمین میزند بیش از ۶درصد از زنانی که در ارتش خدمت میکنند، تجاوز جنسی را تجربه میکنند. ۵۴درصد از قربانیان تجاوز جنسی در سنین ۱۸ تا ۳۴ سالگی این خشونت را تجربه میکنند. زنان زیر ۱۸سال چهار برابر بیشتر از جمعیت عادی قربانی تجاوز جنسی میشوند.
تا سال ۱۹۹۸ حدود ۷/۱۷میلیون زن امریکایی قربانی تلاش برای تعرض یا تجاوز کامل شده بودند. از هر چهار دختر و از هر هفت پسر یک نفر قبل از ۱۸سالگی مورد تجاوز جنسی قرار میگیرد. ۸۲درصد از کل قربانیان نوجوانان زن و ۹۰درصد قربانیان تجاوز بزرگسالان زن هستند. زنان ۱۶ تا ۱۹ ساله چهار برابر بیشتر از جمعیت عمومی قربانی تجاوز جنسی، مورد تعرض یا تجاوز جنسی قرار میگیرند. زنان ۱۸ تا ۲۴ساله که دانشجوی کالج هستند سه برابر بیشتر از زنان به طور کلی در معرض خشونت جنسی هستند. از هر پنج زن در دانشگاه یک نفر مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. تخمین زده میشود تنها ۱۲درصد از حملات به دانشگاه گزارش شده است. بیش از ۱۳درصد از زنان در کالج میگویند که در زمان حضور در دانشگاه مجبور به داشتن رابطه جنسی حین قرار ملاقات بودهاند. ۹۳درصد نوجوانان قربانی تجاوز جنسی، مهاجم را میشناسند که ۳۴درصد آنها اعضای خانواده هستند. ۵۰درصد مهاجمان بالای ۳۰سال سن دارند و ۵۷درصد آنها سفیدپوست هستند. تعداد کودکانی که در اثر تجاوز جنسی در ایالاتمتحده باردار میشوند، ممکن است بین ۷هزارو۷۵۰ تا ۱۲هزارو۵۰۰ نفر باشد.
نتایج نظرسنجی درباره خشونت جنسی
به گزارش euromedmonitor آژانس حقوق اساسی اتحادیه اروپا یک نظرسنجی در سال ۲۰۱۴ درباره خشونت علیه زنان در سطح اتحادیه اروپا منتشر کرد که نشان میدهد از هر سه زن، یک زن از زمانی که به سن ۱۵ سالگی رسیده، نوعی خشونت فیزیکی یا جنسی را تجربه کرده است.
از هر ۱۰ زن، یک زن مورد خشونت قرار گرفته است. از هر ۲۰ زن، یک زن مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است.
نظرسنجی آژانس حقوق اساسی اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۴ نشان داد حدود ۲۲درصد از زنان در اتحادیه اروپا از سن ۱۵ سالگی مورد خشونت فیزیکی یا جنسی از سوی شریک زندگی خود قرار گرفتهاند.
حدود ۱۱درصد از زنان اتحادیه اروپا نیز نوعی خشونت را تجربه کردهاند.
در سال ۲۰۱۵ حدود ۲۱۵ هزار جرم خشونت جنسی، توسط مقامات کشورهای اتحادیه اروپا ثبت شد که یکسوم آن تجاوز جنسی بود. از هر ۱۰ قربانی تجاوز، ۹ نفر و از هر ۱۰ قربانی تجاوز جنسی، هشت نفر دختر و زن بودند.
بریتانیا با ۶۴ هزارو ۵۰۰ مورد جرائم جنسی - که بیش از نیمی از آنها تجاوز جنسی بوده- بیشترین تعداد جرائم جنسی را به صورت مطلق ثبت کرده است.
آلمان در رتبه دوم، فرانسه سوم و سوئد در رتبه چهارم قرار دارند.
از نظر جمعیت، سوئد بود که بالاترین نسبت جرائم خشونت جنسی (۱۷۸ مورد به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر) را گزارش کرده است. پس از آن اسکاتلند، ایرلند شمالی، بریتانیا و بلژیک قرار دارند.
در مورد تجاوز جنسی، بیشترین تعداد موارد در بریتانیا رخ داده است و سوئد در رتبه دوم قرار دارد و در مورد میزان خشونت جنسی در اروپا در سال ۲۰۲۰، چهار کشور شمال اروپا (سوئد، ایسلند، نروژ و دانمارک) به این میزان رسیدهاند. بالاترین ارقام در سوئد، کشوری که بیشترین گزارش خشونت جنسی را دارد، بیش از ۲۰۰ مورد در هر ۱۰۰ هزار نفر ثبت شده است. فرانسه و آلمان بیشترین تعداد گزارش شده تجاوز جنسی به زنان را در اروپا در سال ۲۰۱۹ ثبت کردهاند: به ترتیب ۲۰ هزارو ۶۹۴ مورد و ۹ هزارو ۲۹ مورد.
شایان ذکر است، تعداد قربانیان مرد تجاوز جنسی نیز در این دو کشور بالاترین میزان بوده و به ۲ هزارو ۸۸۶ مورد در فرانسه و ۶۸۵ مورد در آلمان رسیده است. در سال ۲۰۲۰، تجاوز جنسی به زنان ثبتشده در فرانسه به ۲۲ هزارو ۷۷۰ مورد افزایش یافت، در حالی که تعداد تجاوزات جنسی به ۲۳ هزارو ۹۱۰ مورد رسید و موارد آزار جنسی به ۲ هزارو ۶۹۰ مورد رسید که در مجموع به ثبت بیش از ۴۹ هزار مورد خشونت جنسی علیه زنان منجر شد.
افزایش بیشتری در موارد گزارششده تجاوز جنسی یا اقدام به تجاوز جنسی و آزار جنسی در فرانسه در سال ۲۰۲۱ مشاهده شد؛ تعداد موارد نسبت به سال ۲۰۲۰، ۳۲درصد و ۳۳درصد رشد داشته و در مجموع به ۷۵ هزارو ۸۰۰ مورد خشونت جنسی رسیده است. از سوی دیگر، در آلمان، کشوری با بالاتریندرصد زنان اتحادیه اروپا که خشونت را تجربه کردهاند (۳۵ درصد)، تعداد موارد تجاوز جنسی، اجبار جنسی و تجاوز جنسی در سال ۲۰۱۶ به ۱۱ هزارو ۲۸۲ نفر رسید.
متعاقباً تعداد پروندههای ثبت شده توسط پلیس آلمان در سال ۲۰۱۷ کاهش یافت، اما از سال ۲۰۱۸ به بعد این تعداد دوباره شروع به افزایش کرد و تقریباً به ۱۰ هزار پرونده در سال ۲۰۲۰ رسید.
قاچاق انسان
طبق گزارش یورو استات در سال ۲۰۲۰، تعداد قربانیان ثبتشده قاچاق انسان در اتحادیه اروپا ۶ هزارو ۵۳۴ نفر ۱۶ درصد در مقایسه با سال ۲۰۱۹ کمتر بود. باوجود این در سال ۲۰۲۰ نزدیک دوسوم قربانیان ثبتشده قاچاق انسان، زنان یا دختران (۶۴درصد) بودند. بیش از نیمی (۵۵ درصد) از قربانیان قاچاق انسان مورد استثمار جنسی قرار گرفتند.
استثمار جنسی، عمدتاً از زنانی که به کشورهای اروپایغربی و جنوبی قاچاق میشوند، همچنان شایعترین شکل جرم است، در حالی که موارد استثمار کارگری در حال افزایش است.
«من نمیخواهم بمیرم»
مبارزه با مرگ و میر مادران در میان زنان سیاهپوست
طبق گزارش نیویوکتایمز یافتههای مطالعات گسترده، زایمان برای خانوادههای سیاهپوست حتی زمانی که آنها ثروتمندتر هستند، مرگبارتر است.
در ایالات متحده، ثروتمندترین مادران و نوزادان آنها در سال بعد از زایمان بیشترین احتمال زنده ماندن را دارند، به جز زمانی که خانواده سیاهپوست باشند. بر اساس یک مطالعه پیشگامانه جدید روی ۲ میلیون تولد در کالیفرنیا ثروتمندترین مادران سیاهپوست و نوزادانشان دو برابر بیشتر از ثروتمندترین مادران سفیدپوست و نوزادانشان در معرض خطر مرگ هستند. تحقیقات بارها نشان داده است مادران و نوزادان سیاهپوست بدترین نتایج زایمان را در ایالات متحده دارند، این مطالعه نشان میدهد چگونه خطرات زایمان بر اساس نژاد و درآمد والدین متفاوت است و چگونه خانوادههای سیاهپوست، صرفنظر از وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها، به طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار میگیرند.
در مورد سلامت خود والدین نیز الگوی مشابهی پدیدار شد: مادران فقیر و ثروتمند به یک اندازه احتمال بارداری پرخطر داشتند، اما احتمال مرگ مادران فقیر سه برابر بیشتر بود، حتی در همان بیمارستانها. نویسندگان مقاله نوشتند که بارداری زنان ثروتمند «بلکه محافظتشدهترین است.» این یافته نشان میدهد سیستم پزشکی امریکا این توانایی را دارد که جان بسیاری از نوزادان با خطرات اولیه سلامت را نجات دهد، اما این مزایا برای خانوادههای کمدرآمد میتواند دور از دسترس باشد. محققان دریافتند که میزان مرگ و میر مادران در میان زنان سیاهپوست پردرآمد به اندازه زنان سفیدپوست کمدرآمد بالاست. میزان مرگ و میر نوزادان بین دو گروه نیز مشابه بود. میزان مرگ و میر نوزادان ثروتمندترین زنان سیاهپوست تقریباً برابر با فقیرترین زنان سفیدپوست است.
این روزنامه در گزارشی دیگر با تیتر «من نمیخواهم بمیرم»؛ مبارزه با مرگ و میر مادران در میان زنان سیاهپوست مینویسد: در سطح ملی، زنان سیاهپوست تقریباً سه برابر بیشتر از زنان سفیدپوست در معرض خطر مرگ ناشی از علل مادری هستند: مرکز ملی آمار بهداشت گزارش میدهد در سال ۲۰۲۰، میزان مرگ و میر مادران برای زنان سیاهپوست ۳/۵۵ مرگ و میر در هر ۱۰۰ هزار تولد زنده بود. این نرخ سال ۲۰۲۰ برای زنان سفیدپوست ۱/۱۹ مرگ در هر ۱۰۰ هزار تولد زنده بود. کالج امریکایی متخصصان زنان و زایمان در بیانیهای در سال گذشته با اشاره به نابرابریهای نژادی، قومی، جنبههای نژادپرستی و تعصبات نژادی اعلام کرد: «ما موظف هستیم برای بازنگری سیستمهای ناعادلانه فعلی که نابرابریهای نژادی غیرقابل قبول در نتایج سلامت را تداوم میبخشند، کار کنیم.»
بر این اساس برخی سازمانهای غیرانتفاعی در این کشور به دنبال این هستند تا به کمک مادران سیاهپوست بیایند و موجب شوند آمار مرگ و میر در میان این گروه از جمعیت کشور امریکا پایینتر بیاید.
پلیس متجاوز در لندن
زنان انگلیسی حس میکنند نمیتوانند حتی به پلیس این کشور اعتماد کنند. یکی از جنجال برانگیزترین دلایل این بیاعتمادی ماجرای قتل سارا ادوارد توسط یک افسر پلیس انگلیسی است. زنان انگلیسی به ناامنیشان در این کشور معترضند. آنها معتقدند ۹۷درصد از زنان انگلیسی در این کشور امنیت ندارند، حتی از سوی پلیس! ماجرای قتل سارا ادوارد از سوی یک افسر پلیس با اعتراض مردم و به ویژه زنان انگلیسی همراه شد؛ اعتراضی که با بهانه کرونا مجوزی برای تجمع نگرفت. تجمع مسالمتآمیز این زنان با گل و شمع نیز مورد هجوم پلیس قرار گرفت و گروه زیادی دستگیر شدند. در این تجمعات زنان پلاکاردهایی دستشان بود و روی آن نوشته شده بود «فقط داشت به سمت خانهاش میرفت»، با وجود این و بهرغم تجمع مسالمتآمیز همراه با گل و شمع در ادای احترام به روح سارا و جنایت فجیعی که پلیس انگلیس در حق این دختر جوان انجام داده بود، پلیس معترضان را دستگیر و سرکوب کرد. هرچند وینکوزنز افسر پلیس انگلیسی به خاطر این جنایت به حبس ابد محکوم شد، اما این پایان جنایات پلیس انگلیس علیه زنان نبود. همچنین بسیاری از رسانهها از جمله بیبیسی درباره ماجرای دیوید کریک ووحشت جامعه زنان انگلیسی از پلیس گزارش و تحلیل نوشتند. دیوید کریک، افسر پلیس متروپولیتن پلیس دیگری است که به بیش از ۵۰ جرم جنایی، تجاوز جنسی و کنترل اجباری اعتراف کرد، او از موقعیت خود در این نیرو برای آزار زنان استفاده میکرد. کریک که در سال ۲۰۰۳ به نیروی پلیس متروپولیتن پیوست، به قربانیان گفت هنگام ملاقات آنها یک افسر پلیس بوده و آنها «با او در امان هستند.» تنها پس از متهم شدن کریک به اولین تجاوز جنسی در اکتبر ۲۰۲۱ بود که زنان شروع به گزارش دادن به افسر سابق کردند. دیوید کریک به ارتکاب ۴۹ اتهام، در مجموع ۷۱ جرم جنسی با ۲۴ تجاوز، علیه ۱۲ زن اعتراف کرد. این جنایات بین سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۲۰ اتفاق افتاد. پلیس متروپولیتن در حال بررسی هزار ادعای سوءاستفاده جنسی و خانگی است که حدود ۸۰۰ افسر آن را شامل میشود. این امر پس از اعتراف دیوید کریک به ۴۹ جرم از جمله دهها تجاوز به عنف صورت میگیرد. سر مارک رولی اعلام کرد که پرونده تمام ۴۵ هزار افسر و کارمند سازمان مترو برای تخلفات قبلی بررسی خواهد شد. در مجموع هزارو ۶۳۳ مورد ادعای تجاوز جنسی یا خشونت خانگی که شامل هزارو ۷۱ افسر و سایر کارکنان میشود از ۱۰ سال گذشته برای اتخاذ تصمیمات مناسب بررسی شده است.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۰
پر بیننده ها
آخرین اخبار