۱۰ دلیل نقلی واجب بودن حجاب بر زن مسلمان
به گزارش گروه جامعه ؛ حجتالاسلام حسین بستان طی یادداشتی با عنوان ادله نقلی وجوب حجاب بر زن مسلمان نوشت: یکم: «وَ قُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَرِهِنَّ وَ یَحفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلىَ جُیُوبهِّنَّ وَ لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ ... »؛
«و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را-جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند و (اطراف) روسرىهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند، یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و هنگام راه رفتن، پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال که برپا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤمنان، تا رستگار شوید!»
دوم: برخی مفسران در شأن نزول آیه 31 از سوره نور آوردهاند که جابر بن عبدالله بنا به نقل مقاتل گفته است: اسماء دختر مرثد نخلستانی داشت. روزی زنان مدینه نزد وی رفته بودند، در حالتی که لباسی که روی لباسها میپوشند و به آن ازار میگفتند، در تن نداشتند. از اینرو، زینت پای آنها؛ یعنی خلخال و نیز گردن و برآمدگی سینه آنها کاملاً نمایان شده بود. اسماء به سخن آمد و گفت: این چه حرکت زشتی است که مرتکب شده و با این وضع در باغ من آمدهاید. خبر به رسول خدا (ص) رسید و این آیه نازل شد.
در دلالت آیه 31 سوره نور بر وجوب پوشش، تفاوتی ندارد که زینت را به معنای زیباییهای بدن زن مانند مو، گردن و سینه بگیریم یا آن را عارضی مانند لباس و زیورآلات معنا کنیم؛ چون بنا بر معنای دوم نیز منظور، زینتی است که در محل خودش قرار گرفته است مثلا انگشتری که در انگشت دست یا گوشوارهای که در گوش است، نه زینتِ جدا شده از محل خودش.
سوم: «یَأَیُّهَا النَّبىِ قُل لّأِزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَبِیبِهِنَّ ذَالِکَ أَدْنىَ أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَ کاَنَ اللهُ غَفُورًا رَّحِیمًا»؛ «اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [روسرىهاى بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار براى اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است (و اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده، توبه کنند.) خداوند همواره آمرزنده رحیم است.» علمای لغت، برای جلباب معنای روشنی ارائه ندادهاند و آن را عبا یا ملحفه یا مقنعه یا پیراهنی بلندتر از روسری و کوتاهتر از عبا معنا کردهاند که زنان سر و سینه خود را با آن میپوشانند. در تفسیر ابن کثیر آمده است: امّسلمه روایت کرده که زنان طایفه انصار جامههای پشمی سیاه به سر میکردند، و با همین وضع از کنار رسول خدا عبور میکردند، رسول اکرم در این مورد به آنها اعتراض نکرد و همین دلیل، تقریر و امضای آن حضرت و تقریر او مانند قول او حجت است.
چهارم: «وَ لَا تَبرَجْنَ تَبرَجَ الْجَهِلِیَّةِ الْأُولىَ »؛ «و همچون دوران جاهلیّت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.» بدون شک این یک حکم عام است، و تکیه آیات بر زنان پیامبر (ص) به عنوان تاکید بیشتر است، درست مثل اینکه به شخص دانشمندى بگوییم تو که دانشمندى دروغ مگو، مفهومش این نیست که دروغ گفتن براى دیگران مجاز است، بلکه منظور این است که یک مرد عالم باید به صورت مؤکدتر و جدىترى از این کار پرهیز کند. به علاوه، آیه شصت سوره نور که زنان سالخورده را از تبرج منع کرده، به طریق اولی بر حرمت تبرج بر سایر زنان دلالت میکند.
پنجم: «تَبَرُّجَ» از «برج» به معناى خودنمایى است، همانگونه که برج در میان ساختمانهاى دیگر جلوه خاصّى دارد. جاهلیّتِ اولى نشان دهنده ظهور جاهلیّت اخرى است که ما امروز شاهد آنیم. در حدیث نیز آمده است: «ستکون الجاهلیة الاخرى»، "بهزودى جاهلیّت دیگرى فرا مىرسد." اگر در جاهلیّت آن روز دختر را زنده به گور مىکردند، امروز با سقط جنین، هم دختر را نابود مىکنند، هم پسر را. اگر در جاهلیّت آن روز قتل و آدمکشى وجود داشت، امروز در جنگهاى بزرگ و جهانى کشتارهاى میلیونى انجام مىگیرد. در جاهلیّت آن روز مدرسه نبود و جنایت انجام مىگرفت، امروز با وجود هزاران دانشگاه، مهمترین حقوق انسانها پایمال میشود.
ششم: برای تبرج زن چند معنا ذکر شده است: اظهار زیور و زینت، اظهار زینت برای جلب توجه مردان، خارج شدن از منزل با لباسهای فاخر و جذاب یا لباسهای رنگی و بدننما، راه رفتن با ناز و افاده و محکم نبستن روسری، به گونهای که گردنبند و گوشواره نمایان شود. با در نظر گرفتن این معانی و با توجه به بخشی از حدیث جنود عقل و جهل که در آن، ستر و پوشش از جنود عقل و در مقابل، تبرج از جنود جهل به شمار آمده، به نظر میرسد معنای حقیقی تبرج، جلوهگری با هدف جلب توجه است.
هفتم: «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» «و زنان از کار افتادهاى که امید به ازدواج ندارند گناهى بر آنها نیست که لباسهاى (روئین) خود را بر زمین بگذارند به شرط اینکه در برابر مردم خود آرایى نکنند و اگر خود را بپوشانند براى آنها بهتر است. و خداوند شنوا و دانا است.» این آیه از این جهت بر وجوب پوشش دلالت میکند که اجازه برداشتن ثیاب را که در روایات به عبا و روسری تفسیر شده، فقط به زنان سالخورده داده است که مفهوم آن این است که آشکار کردن مو و به طریق اولی دیگر قسمتهای بدن برای سایر زنان جایز نیست.
هشتم: فُضَیل بن یسار میگوید: «از امام جعفر صادق (علیه السلام) پرسیدم: آیا ساعد زن، از زینتهایی است که خداوند اظهار آن را حرام کرده است؟ حضرت فرمود: آری، زیر روسری و زیر النگو نیز جزء زینتهاست.» این روایت اولا بر وجوب پوشاندن ساعدها به طور خاص دلالت میکند و ثانیا با توجه به فهم راوی از معنای «لَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ» و تقریر و تایید فهم او از سوی امام (علیه السلام) بیانگر این مطلب است که وجوب پوشاندن بخشهایی از بدن زن که مصداق زینت در آیه قرار میگیرند، امری مسلّم بوده است.
نهم: عبدالرحمن بن حَجّاج میگوید: «از امام کاظم (علیه السلام) پرسیدم: دختری که به بلوغ نرسیده، از چه زمانی موظف است موی سرش را از مردان نامحرم بپوشاند؟ فرمود: تا زمانی که نماز بر او حرام نشده [حرام شدن نماز، کنایه از ظهور عادت ماهانه به عنوان نشانه بلوغ است.]، لازم نیست موی خود را بپوشاند.» این روایت نیز مانند روایت قبلی از باب مفهوم غایت، دلالت بر این میکند که دختران وقتی به سن بلوغ رسیدند، باید موی سر خود را در برابر مردان نامحرم بپوشانند.
دهم: مَسعَدة بن زیاد میگوید: «از امام صادق (علیه السلام) درباره زینتی که زن میتواند آشکار کند، سوال شد؛ فرمود: صورت و دستها [تا مچ]»
پایان پیام/ فارس