آن مادران، این دختران
به گزارش سرویس خبری بسیج جامعه زنان- بلقیس سلیمانی در کتاب «آن مادران، این دختران» به مسئله شکاف نسلها و رابطه فرزندان و والدینشان پرداخته و در قالب داستانی اجتماعی، مهمترین و عمیقترین مشکلات جامعه کنونی را به تصویر کشیده است. نویسنده در این کتاب جسورانه به روایت زندگی ثریا و دخترش آنا میپردازد که با گذر زمان از هم فاصله گرفته و در درک و همدلی با یکدیگر ناتوان شدهاند.
درباره کتاب «آن مادران، این دختران»
بلقیس سلیمانی بار دیگر سراغ یکی از مهمترین مسائل اجتماعی رفته و در خلال داستانی اثربخش بینشهای عمیقی را برای مخاطبان خود فراهم میآورد. کتاب آن مادران، این دختران به فاصله موجود میان نسلها میپردازد و از دغدغههای زنانه سخن به میان میآورد.
ثریا دخترش آنا را سهماهه باردار بود که همسرش از دنیا رفت. او ماند و کولهباری از مسئولیت و تنهایی. ثریا از گوران به تهران آمد و با درآمدی که از شغل معلمی به دست میآورد، به تنهایی آنا را بزرگ کرد. حالا از آن روزها مدت زیادی گذشته و آنا به دختری جوان تبدیل شده است. او سرکشتر از هر زمان دیگری در مقابل مادرش ابراز وجود میکند و به نظر میرسد این مادر و دختر در درک سادهترین مسائل یکدیگر عاجز ماندهاند. ثریا مستأصل از هر طرف، احساس میکند تمام تلاشهایش برای حلکردن اختلافاتش با آنا چیزی جز تلاشی واهی نبوده است...
بشر از همان ابتدا دغدغهمند موضوع نسلها، تفاوتها و اشتراکاتشان با یکدیگر بوده است. از نخستین اقدامها در این زمینه میتوان به سقراط اشاره کرد؛ فیلسوفی که در انتها به جرم فاسدکردن جوانان محکوم به مرگ شد! افراد مسنتر همیشه دلمشغولی آموزش و انتقال باورها و ارزشهای نسل خود را به جوانترها داشتهاند. افلاطون، فیلسوف بزرگ یونانی در این باره چنین میگفت: «حقیقت این است که بین ما و پدرانمان اختلاف زیادی است و به این خاطر شرمساریم.»
با این همه، آیا میشود راهی برای حفظ مسالمت و همدلی بین نسل قدیم و نسل جوان پیدا کرد؟ این سؤالی است که بلقیس سلیمانی قصد داشته با به تصویر کشیدن ماجرای آنا و ثریا پاسخی برای آن بیابد. لحن روان، صدای گرم راوی و ماجرای پرکشش کتاب آن مادران، این دختران شما را وادار میکند ثانیههای آخر به این اثر گوش بسپارید. در واقع دست کشیدن از این کتاب، قبل از به پایان بردن آن امری غیرممکن به نظر میرسد. صداقت بیبدیل نویسنده هنگام روایت باعث میشود احساس همدلی و همذاتپنداری عمیقی میان شما و شخصیتهای داستان شکل بگیرد. گفتنی است شیوه روایت این قصه به سبک سیال است و ما همراه با داستان مدام میان گذشته و حال در رفتوآمد هستیم.
کتاب آن مادران، این دختران مناسب کسانی است که به رمانهای اجتماعی علاقهمند هستند.
با بلقیس سلیمانی بیشتر آشنا شویم
این نویسنده پرکار، منتقد و پژوهشگر ادبی در سال ۱۳۴۲ در شهر کرمان به دنیا آمد. بلقیس سلیمانی تحصیلات خود را در رشته فلسفه به پایان رسانده و مقالات متعددی در این حوزه دارد. او داوری جشنوارههای گوناگونی همچون جشنواره بینالمللی برنامههای رادیویی و جایزه منتقدان و نویسندگان مطبوعاتی را بر عهده داشته است و بسیاری از آثار این نویسنده توانمند به زبانهای گوناگون ترجمه شدهاند. از دیگر کتابهای او میتوان به «من از گورانیها میترسم»، «پسری که مرا دوست داشت»، «به هادس خوش آمدید»، «سگ سالی»، «بازی عروس و داماد»، «شب طاهره» و «بازی آخر بانو» اشاره کرد. بلقیس سلیمانی موفق به کسب جوایز و افتخارات متعددی همچون جایزه ادبی مهرگان، جایزه ادبی اصفهان در سال ۱۳۸۵ و نشان درجه یک هنری شده است.
در بخشی از کتاب آن مادران، این دختران میخوانیم: موضوع رسالهاش بررسی آرای فیلسوف فرانسوی موریس مرلوپونتی درباره بدن بود. آنامی گفت: «پیری و معرکهگیری مامان جان، یک کلام بگو این مدرک کوفتی فوقلیسانس رو برای افزایش حقوق بازنشستگیت میخوای و قال قضیه رو بکن، این ادا و اطوارا چیه. به جای اینکه بشینی یکی تو سرخودت بزنی دوتا تو سر این متنهای انگلیسی سخت، برو خیابون انقلاب یکمیلیون بده، یه رساله حاضر و آماده بخر بیار. اصلاً زنگ بزن، احتمالاً دلیوری دارن، برات رساله رو میارن و با کارتخوان همین جلوی در پولشون رو میگیرن و میرن. یک میلیون هم که نه تو رو بدبختتر از اینی که هستی میکنه، نه اون بدبخت بیچارهای رو که بیکاره و احتمالاً از نخبههای این مملکت پولدار.»
شیر آب حمام را باز میکند و تشت را میگذارد زیر آن، آبی در کار نیست، هوا هست و فیش فیش لولهها. سوسکی گوشه حمام نشسته سرخشت، دارد تخمریزی میکند. تخمها نرسیده به زمین تبدیل به سوسکهای بالدار قهوهای میشوند و زل میزنند به ثریا که زل زده به مادرشان...