به بهانه نهضت بزرگ سریالسازی در رسانه ملی؛ گام بلند رسانه ملی و دستِ خالی مغرضان
خبرگزاری بسیج _ عصر، عصر جهاد تبیین است و فلسفه ضرورت و اهمیت چنین جهادی، گستردگی فضای تخریب و تهمت و توهین همراه با شلیک شبهات وشایعات و القائات و تزریق ابهامات و ترویج خزعبلاتی است که متأسفانه به شکل کاملا افسار گسیخته، می خواهد با ایجاد ذهنیت، افکار عمومی را تسخیر و یا حداقل متأثر کند
چنین فضای مسمومی، توفیق مواجهه درست با نقدهای مفید و راهگشا را از افراد و سازمان های میدانی سلب کرده و بخش وسیعی از توانایی ها و اوقات تخصیصی، وقف پاسخگویی های تحمیلی شده و کمتر به تنویر اذهان مخاطبان اختصاص می یابد.
حقیر در این یادداشت، بیشتر بر آن شدم تا جهت تطهیر فضا و تنویر افکار، به تقریر مطلبی در باره نهضت سریال سازی یکی از ابعاد برجسته رسانه ملی در عصر تحول مبادرت کنم علت نگارش این یادداشت هم بر می گردد به جلسه پرسش و پاسخی دانشجویی، جلسه ای که بیشتر جنبه مناظره با دانشجویانی داشت که شاید تصور نمی کردند رسانه ملی در عصر تحول بیش از 70 سریال ساخته است، برای اینکه اطلاعات موثق و جامع داشته باشم با آقای نقویان رئیس سیما فیلم تماس گرفتم که فهرست بلند بالایی از سریال های ساخته شده رسانه ملی در عصر تحول را برایم سیاهه کرد سریال هایی مانند هم سایه، سرجوخه، در کنار پروانه ها، افرا، زن زندگی مرد زندگی، بعد از آزادی، پلاک 13، موج اول، برف بیصدا میبارد، نوار زرد، روزگار جوانی و آتش در گلستان که سال 1400 از شبکه های سراسری پخش شد یا سریال های زیرخاکی3، دردسرهای شیرین، خوشنام، حکم رشد، نجال2، راز ناتمام، بی نشان، تازه وارد، مسافران شهر، داستان یک شهر، کاتب اعظم، بی همگان، آتش سرد، رعد، جزر و مد، آزادی مشروط، تمام رخ، شهباز و گیلدخت و حبیب که در سال 1401 روی آنتن رسانه ملی رفت، همین طور سریال های آتش و باد، نون خ4، تب و تاب، طعم طمع امیر، چشم بندی2، نیکان، سوران، همه گیری2، بازپرس، عشق کوفی، رحیل1و2،عاشورا ، ساموبندری، محرمانه، سرزمین مادری1و2، رعد و برق، مستوران2، سنجرخان، ترور، بیست کووید، قصه های صندوق، رستگاری، هفت سر اژدها، زیرخاکی4 که پارسال پخش شد و سریال هایی مثل نون خ5، رخنه، فراری1، سرزمین مادری3، طوبی، هشت پا، غریبه، تانک خورها، روز خون و سوجان که امسال از شبکه های سراسری مهمان خانه های همه مردم بود.
نگاهی به فهرست بلندبالای سریال هایی که در عصر تحول رسانه ملی ساخته شده است و فضای مسمومی که برخی گروههای فشار رسانه ای و مجازی راه انداخته اند نشان می دهد یکی از اساسی ترین تهاجماتی که به عصر تحول و تیم متحول کننده رسانه ملی انجام شده و می شود، ادعاهای واهی است، این افراد در حالی از عدم رویکرد رسانه به ساخت سریالها و عدم اعتنا به بعد سرگرمی ها و تفریحات رسانه ای مردم سخن می گویند و علتش را افراط در سیاسی بودن تیم تحول و عدم مدارا با تیم های سازنده سریال های خانوادگی القا می کنند که شواهد و آمارها خلاف آن را نشان می دهد
همه این غوغاسالاری ها و فضاسازی های ناجوانمردانه در شرایطی انجام می پذیرد که در عصر تحول علاوه بر سریاله ای مراکز استانها، بیش از ۷۰ سریال در بازه زمانی سه سال گذشته در شبکه های سراسری ساخته و پخش شده و برخی از آنها به علت کثرت استقبال، در آستانه ساخت فصل بعدی قرار گرفته و هیچگونه محدودیتی برای انتقال پیامهای اجتماعی، اخلاقی، انسانی و غیره وجود نداشته و یکی از بهترین دوران ارتباطی و همکاری با سریال سازان نامدار، در حال سپری شدن است و نکته جالب توجه اینکه بستر گسترده ای برای برخی از سریالهای جذابی که قبل از عصر تحول با استقبال گسترده مردم مواجه بوده اند، فراهم و پهن شده است و در زمستان امسال و بخصوص در نوروز ۱۴۰۴ شاهد اینگونه رویکردهای مردم پسند در رسانه ملی خواهیم بود.
تیم تحول، نه تنها بنای ایجاد ممانعت و یا کاهش سرعت در ساخت سریالهای فاخر نداشته و ندارد، فقط بر افزایش کیفیت و تزریق محتواهای کاربردی و معناگرایی و فضیلت افزایی بیشتر آنها اصرار داشته که بلااستثناء با استقبال مطلق سریال سازان مواجه گردید.
مخربانی که لباس انتقاد به تن کرده تا افکار عمومی را بفریبند، نه تنها با رسانه ملی بلکه با همه نهادهای همراه با آرمانهای الهی نظام مشکل دارند و سودای بازگشت به دوره ولنگاری ها را در سر می پرورانند، در حالی که به عینه می نگرند رسانه ملی از این پروسه عبور کرده و امروز، هنر و هنرمند متعهد با جایابی در رسانه ملی، انحصارهای غلط گذشته را شکسته و استعدادهای فراوانی را به جامعه معرفی کرده و سره از ناسره جدا شده و عصر بدآموزی های سلبریتی های بدآموز بسر آمده و گشایش های جدیدی برای هنرمندان مردمی ایجاد شده است.
واقعیت غیرقابل انکار این است که هزینه های هدفمند و تولیدمحور برای تحقق عدالت رسانه ای در حال انجام است و سریالهای فاخر در ژانرهای متنوع یکی پس از دیگری تولید، ارائه و با استقبال شایسته مردم مواجه می شود و در نظرسنجی ها بر ساخت فصل های بعدی همانسریالها اصرار می شود و رسانه ملی رسالت خود را در جلب رضایت همین مردم ومخاطبان دوست داشتنی متمرکز کرده و جدای از هیاهوها و دروغ پراکنی ها، به هدف گذاری ها و قله پیمایی های رسانه ای خود با اقتدار ادامه داده و نه تنها رویکرد سریال سازی را به حاشیه نبرده، بلکه این رویکرد را در متن انتقال اساسی ترین پیامها به افکار عمومی نگریسته و بر استمرار و توسعه کمی و کیفی آنها تأکید دارد.
خوشبختانه هم در نسل اول و هم در نسل دوم سریال سازها، شاهد میدان داری چهره های تابناکی هستیم که هم اعتبار علمی، فنی، تجربی و تعهدی آنها زبانزد اهل هنر بوده و حضور، فعالیت و مشارکت آنها، پیشاپیش جلب رضایت مخاطبان را قطعی کرده و دغدغه اصلی رسانه ملی، حفظ روند سلیقه افزایی و مطالبات فزاینده آنهاست که همواره مستلزم جذب مستمر سایر استعدادها و توانمندها بوده و حق محدود کردن دایره جذب و بکارگیری پتانسیل های گرانسنگ هنری نیستیم که متأسفانه در دهه های گذشته کمتر دیده شده و یا به دلیل عدم متابعت از سلبریتی های خاص، از قطار سازندگان برنامه ها و سریالها پیاده شده و در روند انحصارگرایی های خاص، دیگر هرگز سوارشان نکردند
از این رو تردیدی وجود ندارد که ریشه این همه جوسازی ها و تهمت های ناروا به رسانه ملی از سوی گروههای فشار رسانه ای و مجازی، جدای از عنادهای سیاسی و اعتقادی متأثر از القائات معاندان و بیگانگان، به موضوع از دست رفتن منافع و درآمدهای کلان و بی حساب و کتابی است که پیوسته به حسابشان واریز می شد و حتی مالیاتی از درآمدهای نجومی و چندمیلیاردی آنها اخذ نمی شدـ، مشکل آنها عدم ساخت سریال توسط رسانه ملی نیست، بلکه ناراحتی عمیق آنها این است که رسانه ملی نه تنها تسلیم نشده بلکه برای همیشه از زیر یوغ جوسازی آنها رها شده است
در شرایط امروز نه تنها آنها برای همکاری شرط نمی گذارند، بلکه این رسانه ملی است که تعیین تکلیف می کند و علت تهاجم همه جانبه آنها به نام آورانی که سیطره رسانه ای آنها عبور کرده و شجاعانه با رسانه ملی طرح همکاری می ریزند، همین ناکامی هاست و اینکه رسانه ملی منتظر آنها نمانده و ظرفیتهای قدیم و جدید را برای تولید جذاب ترین سریالها بکارگیری کرده است.
سریالهایی جذاب و پرمخاطبی که از شبکه های سراسری پخش شده و می شوند، از بالاترین استانداردهای فنی و جلوه های ویژه برخوردار بوده و رسانه ملی، غلظت کیفیت ها را قربانی کثرت سریالها نکرده و مکیال اندازه گیری ها و ارزیابی ها برای سطحی نشدن تولیدات، کاملا سخت گیرانه اعمال شده اند.
در فراز پایانی تأکید می کنم که رسانه ملی با اندیشه جذب و حفظ مخاطب، توجه مضاعفی به همه ذائقه ها داشته و نه تنها به سریال دوستان، بلکه به همه علاقه هایی که در نظرسنجی ها احصاء می شوند، تمایل محسوسی نشان داده و هیچ ژانری را از اولویت خارج نکرده و سهمیه استفاده همه اقشار را از رسانه ملی، عادلانه رعایت می کند و بدون اعتناء به مخرب ها، انتقادهای سازنده به جان خریده و از دیدگاههای آنها برای اصلاح کارها و یا تعالی بخشی به برنامه ها بهره می برد.
در پایان باید اضافه کرد که رسانه ملی در رویکرد تحولی خود، اصراری بر حذف هیچ هنرمندی نداشته و ممیزی ها بیش از آنکه متوجه افراد باشد، محتوا را مدنظر قرار داده و اعتلای محتوایی تولیدات را در هدف گذاری های خود دنبال می کند و از این رو باز هم اعلام می شود که دربهای رسانه ملی به روی همه هنرمندانی که به رعایت اصول و ضوابط رسانه ملی متعهد می شوند، باز است و سیاست محوری رسانه ملی در عصر تحول، انحصارشکنی از تنگناهای ناروای گذشته بوده و بنا بر ایجاد انحصارهای جدید نیست و فضاسازی های ظالمانه با گسترش اقبال های عمومی یکی پس از دیگری خنثی و نقش بر آب می شوند.
هادی ابراهیمی کیاپی