سردار شهید کاوه نبیری؛ کابوس منافقین

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در کردستان نیز همانند برخی دیگر از نقاط کشور وضعیت پیچیده ای حاکم شد و عناصر وابسته به دشمن از قبیله منافقین و کوموله ها بسیار فعالانه وارد عمل شده بودند و با تمام ظرفیت های خود به میدان آمده و از هر فرصتی برای خرابکاری و ایجاد رعب و وحشت در دل مردم استفاده می کردند.

در آن زمان وجود تشکیلات مارکسیستی همانند گروهک های کوموله و دموکرات نمی گذاشتند حتی نهادهای انقلابی در کردستان مستقر شوند و باعث فتنه و آشوب در منطقه شده بودند که در این میان نیروهای انقلابی داوطلب از سراسر کشور با حضور خود در کنار گروه های پیشمرگ مسلمان کرد و مردم کردستان به فرماندهی شهید مصطفی چمران به مقابله با منافقین پرداخته و برای ایجاد امنیت و آرامش در منطقه جان فشانی می کردند.

در میان نیروهای داوطلب انقلابی که از نقاط مختلف کشور برای مقابله با گروه های ضد انقلاب در کردستان، ترکمن صحرا و سیستان و بلوجستان بسیج شده بودند نام کاوه نبیری سردار جوان اراکی به عنوان دست راست شهید چمران همانند ستاره ای درخشان در آسمان ایران زمین می درخشید.

برادر شهید کاوه نبیری که خود نیز از نیروهای داوطلب بوده در گفت و گو با خبرنگار ایرنا ظهار کرد: شهرها و مناطقی که در سلطه منافقین کوردل و دیگر گروه های ضد انقلاب بود با حضور جان برکفان انقلابی یکی پس از دیگری آزاد شد و آرامش و امنیت به این مناطق بازگشت.

هرمز نبیری افزود: برادرم در جریان انقلاب اسلامی به تحصیل در دبیرستان صمصامی اراک اشتغال داشت اما به دلیل برخورداری از جثه ای تنومند و قد و قامتی رشید، خیلی زود توانست به عنوان یکی از سردمداران و مسوولان گروه های انقلابی نقش آفرینی کند.

وی ادامه داد: شهید کاوه نبیری در جریان انقلاب اسلامی به پخش سخنرانی های امام راحل در مدارس شهرستان اراک و مسجدهای حاج تقی خان، آخوند و آقا سلطان این شهر می پرداخت و نیروهای انقلابی، کاوه را به عنوان مسوول خود می دانستند.

این برادر شهید اظهار کرد: شهید نبیری پس از ختم قائله کردستان به استخدام سپاه پاسداران در آمد و با آغاز جنگ تحمیلی رهسپار مناطق عملیاتی در جنوب کشور شد.

این شهید والامقام در عملیات والفجر مقدماتی و واحد طرح و عملیات لشگر و پس از آن در سمت فرماندهی گردان علی ابن ابیطالب (ع) در کنار نیروهای بسیجی فعال بود و خاطره رشادت های وی در عملیات خیبر، همچنان در بین همرزمانش دهان به دهان می شود.

وی بیان کرد: در عملیات های بدر، والفجرهشت، کربلای چهار و کربلا پنج به عنوان قائم مقام فرمانده عملیات لشگر 17 و بعد از آن به عنوان فرمانده تیپ دوم از همین لشگر فعالیت می کرد.

برادر شهید نبیری گفت: در عملیات پیروزمندانه والفجر8 ، مواضع نیروهای اسلام تثبیت شد و دشمن در برابر اراده الهی رزمندگان اسلام تسلیم شد اما بعد از گذشت چند روز از عملیات شهید نبیری به سختی مجروح شد که این امر باعث شد مدت زمانی را بر روی تخت بیمارستان در اهواز بستری شود.

وی افزود: با آغازعملیات کربلای یک در حالی که هنوز به طور کامل بهبود نیافته بود، با در دست داشتن عصا به منطقه عملیاتی بازگشت و حضور وی در منطقه مهران با وضعیت مجروح باعث افزایش روحیه برادران بسیجی و همرزمانش شد.

این برادر شهید بیان کرد: سرانجام این شهید والا مقام در عملیات کربلای پنج پس از پیروزی رزمندگان اسلام و فتح مناطق پیش بینی شده و انهدام ماشین جنگی دشمن، در حالی که هنوز خستگی ناشی از تب و تاب عملیات چند روزه از تن وی خارج نشده بود، در منطقه شلمچه به آرزوی دیرینه خود که فوز عظیم شهادت بود نائل آمد و در جوار رحمت حق و در کنار همرزمانش منزل گزید.

وی اضافه کرد: شهید کاوه نبیری، نبرد با دشمنان اسلام را محدود به مرزهای جغرافیایی ایران نکرد و با تسلطی که به مکالمه زبان عربی داشت مدتی را در منطقه بعلبک لبنان و در کنار رزمندگان فلسطینی گذراند و آنها را با روش های جنگ نوین که حاصل فکر و اندیشه برتر فرماندهان جوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود آشنا کرد و رزمندگان حزب الله لبنان از آموزش ها و تجاربی که کاوه نبیری به آنها منتقل کرده بود، به نیکی یاد می کنند.

این برادر شهید تقوا در رفتار و گفتار، صبوری، متانت و تواضع را از مهمترین ویژگی های سردار شهید کاوه نبیری عنوان کرد.

شهید کاوه نبیری در مهرماه سال 1341 در تهران به دنیا آمد و در چهارسالگی با اتفاق خانواده اش به اراک مهاجرت کردند، این شهید والامقام در اسفندماه سال 1341 در عملیات کربلای پنج و در منطقه شلمچه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

عملیات کربلای پنج که یکی از بزرگترین عملیات های رزمندگان در طول جنگ تحمیلی بود، 28 سال پیش در تاریخ 19 دی ماه سال 1365 با رمز مبارک یازهرا(ع) در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز شد.

شهید کاوه نبیری در فرازی از وصیت نامه خود آورده است: نیت من از جبهه رفتنم جز انجام تکلیف شرعی و لبیک گفتن به ندای رهبر عزیز انقلاب، چیز دیگری نبود. در راه رضای خداوند متعال قدم برداشتم و انشاءالله که مقبول درگاه احدیت واقع شود. پس شما توکل به خدا کنید و صبر پیشه کنید و اجر خود را از او بخواهید. به خواهرانم حجاب را و به برادرانم پیروی از فرامین حضرت امام را سفارش می کنم. از شما می خواهم که با اعمالتان پاسدار خون شهدا باشید. اگر خداوند توفیق شهادت را به من عطا کرد در مرگم طوری گریه کنید که موجب خوشحالی دشمنان اسلام نشود و لباس سیاه نپوشید. از برادران همرزم می خواهم که همچنان در جبهه حضور داشته باشند و نکند که خدای نکرده امام را تنها بگذارید.

استان مرکزی شش هزار و 300 شهید والامقام را تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.

3017/6012