آبروی کوچه ها، افتخار محله، این بار در مشگین شهر:

میهمانی، به میزبانی شهیدان خلیل و ابراهیم محمدزاده

همزمان با دهه فجر دومین یادواره شهدای آبروی محله در شهرستان مشگین‌شهر با محوریت شهیدان خلیل و ابراهیم محمدزاده در منزل آن شهیدان والا مقام برگزار شد.
کد خبر: ۸۶۳۳۱۶۲
|
۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۶

به گزارش خبرگزاری بسیج از مشگین شهر، یادواره شهدای آبروی کوچه ها، افتخار محله با حضور خانواده شهدا و ایثارگران، اقشار مختلف مردم در منزل شهیدان خلیل و ابراهیم محمدزاده برگزار شد.

در این یادواره که در منزل شهیدان خلیل و ابراهیم محمدزاده برگزار شده بود پدر و هم رزم شهید با بیان خاطراتی از دوران کودکی و دوران نبرد با دشمن، حاضرین را با رشادت های این شهیدان آشنا کردند تا نسل های امروز از این شهیدان درس عبرت گرفته و در زندگی خود از ان استفاده کنند.

پاسدار شهيد خليل محمدزاده در سال 1345 در يك خانواده مذهبي در روستاي مير كندي از توابع مشكين شهر ديده به جهان گشود و تا كلاس سوم ابتدايي در روستاي مزبور درس خوانده و پس از مهاجرت به شهر ادامه تحصيلات خود را در شهر مشغول گرديد.

دوران تحصيلات راهنمايي او مصادف بود با پيروزي انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي و با وجود كوچكي سن فعاليت چشمگير و قابل توجهي در جهت انقلاب و جنگ مي نمود.

پس از فرمان امام خميني مبني بر تشكيل ارتش بيست ميليوني در مسجد محله فعاليت خود را در نگهباني و حراست از انقلاب اسلامي ادامه داد، از اين زمان بود كه با بسيج و رزمندگان بيشتر انس گرفته و اكثر اوقات فراغت خود را در بسيج و پايگاه به فرا گرفتن فنون مختلف نظامي و آشنايي با سلاح‌ها جنگي به خاطر آماده شدن براي فرداي انقلاب مصروف مي‌داشت.

وي در سال 61 براي اولين بار با آنكه از لحاظ سني بسيار كوچك بود به جبهه اعزام شد و در عمليات والفجر مقدماتي به عنوان آرپي جي زن شركت نمود و بعد از اتمام مأموريت در پايگاه مقاومت مسجد محله به عنوان مسئول پايگاه و همچنين در مدرسه و بسيج دانش آموزي به فعاليت هاي خود ادامه داد.

وی تا سال 63 چندين بار به جبهه اعزام شده و از سال 63 به بعد به صورت بسيجي براي هميشه به طور متوالي در جبهه ماندگار شد و دوستان و همرزماني چون شهيد واحد رضايي و عيسي رضايي و ... به نبرد با دشمن بعثي پرداخته بود.

وی در سال 64 به عضويت رسمي سپاه در لشگر 31 عاشورا به عنوان كادر لشگر درآمد و تا سال 66 در گردان علي اصغر (ع) در عمليات‌هاي مختلف از جمله والفجر 8 به عنوان آرپي جي زن و در عمليات‌هاي كربلاي 4 ، 5 و 8 به عنوان گردان انجام وظيفه مي نمود.

آن بزرگوار در اين مسئوليت هم باز با در دست گرفتن آرپي جي و تيربار رشادت‌ها و شهامت‌هاي فراواني از خود نشان مي داد، بالاخره در تاريخ 14/5/66 درست مصادف با روز عيد قربان در عمليات نصر 7 كه در منطقه عمومي سردشت به مرحله اجرا در آمد و در اين عمليات فرماندهي دسته اي را به عهده داشت بعد از نبرد با دشمن بعثي صهيونيستي عراق با فرمانده دلاور خود حاج مير محمود بني هاشم قرباني راه حق و عدالت گرديد و به آرزوي ديرينه خود يعني شهادت نايل آمده و شهد شهادت به جان نوشيد.

از خصوصيات بارز این شهید در خانواده مي توان گفت كه هر موقع به مرخصي و يا به مأموريت مي آمد بيشتر اوقات خود را در جهت تربيت برادران و خواهران خود صرف مي داشت و آنها را با احكام اسلام و قرآن و با فرهنگ انقلاب و جنگ آشنا مي نمود.

از جمله اين برنامه ها تشكيل نماز جماعت در خانه با برادران و خواهران خود را مي توان بيان نمود که هميشه به ياد و ذكر خدا مي پرداخت و بيشتر قرآن مي خواند و ديگران را نيز به آن وصيت مي نمود .

در اثر اينگونه برنامه هاي معنوي در خانواده به دنبال شهادت او برادر كوچك آن ابراهيم محمد زاده براي ادامه راه و در دست گرفتن سلاح خونين به زمين افتادة برادرش « خليل » اولين بار به جبهه اعزام شد و در مورخة 27/3/67 كه هنوز يكسال از شهادت برادرش نمي گذشت در منطقه عمومي ماووت به برادر خود ملحق و آنهم به درجة رفيع شهادت نايل گشت.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار