اولین گزارشات هسته ای ایران در دوران خاتمی لو رفت!

وی در مورد تحصیلاتش در آمریکا و نحوه عضویتش در انجمن اسلامی آن می گوید: « من متولد اهواز و فرزند آخر خانواده هستم، بعد از فوت پدر و مادر به دلیل وابستگی که به برادرانم داشتم به آمریکا رفته و در رشته فیزیک مشغول به تحصیل شدم. من در خانواده ای سنتی – مذهبی پرورش یافته بودم از این رو در آمریکا حجابم را حفظ کرده و از خوردن گوشت .. امساک می کردم. این سبک زندگی باعث شد تا اعضای گروه انجمن اسلامی مرا شناسایی کرده و برای عضویت در این گروه انتخاب کنند.»

وی ادامه داد:«با عضویت در انجمن اسلامی آمریکا، از فیزیک به جامعه شناسی تغییر رشته دادم و با حضور امام خمینی(ره) در پاریس روستای نفل لوشاتو، به آن جا رفته و همراه با خانم بیات، در منزل روبه روی بیت امام خمینی(ره) به پیاده سازی نوارها و سخنرانی های معظم له مشغول بودم تا امام خمینی (ره) 12 بهمن 57 به ایران – تهران وارد شدند و ما هم دو ساعت بعد از ایشان وارد ایران شدیم.»

این دانشجوی پیرو خط امام، با بیان خاطره ای از آن دوران گفت: « شب آخری که فردایش امام قصد عزیمت به ایران را داشت پس از نماز مغرب و عشاء که همه افراد حاضر بودند امام پیامی به یکی از آقایان به نام آقای مرواریدی داد که قرائت کند. مضمون این پیام بسیار شبیه سخنان امام حسین «ع» در شب عاشورا بود. امام خطاب به حضار گفته بود اینها با من کار دارند و شما هیچ مسئولیتی در همراهی من ندارید چرا که ممکن است هواپیما را در آسمان منهدم کنند، راضی نیستم کسی به خاطر من کشته شود و از همه تشکر کرد. خیلی صحنه عجیبی بود؛ همه زار زار گریه می کردند و اعلام بیعت می کردند.خاطره آن شب صحنه شب عاشورا را زنده می کرد. این خاطره یکی از ناگفته های انقلاب است که ثابت می کند نهضت ما یک نهضت حسینی و رهبر ما نیز یک رهبر آزاده و پیرو مرام و آیین حسین بوده است.»

بانو "تجلی" با بیان اینکه بعد پیروزی انقلاب اسلامی بنابر دستور امام خمینی(ره) که با دولت بازرگان همکاری شود مدتی معاون فرماندار اهواز بودم و بعد به خاطر روحیه فرهنگی که داشتم وارد این عرصه شدم، گفت: « عمده فعالیت ما در آن دوران مقابله با چپی ها و منافقین بود به طوری که در طول روز در چندین جلسه مناظره در مدارس و مراکز آموزشی شرکت می کردم.»

وی ادامه داد: « سال 1361 به پیشنهاد امام جمعه اهواز آیت الله موسوی جزایری حوزه علمیه اهواز را تأسیس و به مدت 8 سال مدیریت آن را بر عهده گرفتم. بعد رحلت امام خمینی(ره) تا سال 1376 به صورت متفرقه کارهای پژوهشی می کردم تا زمان ریاست جمهوری آقای خاتمی که عرصه های جدیدی برای ما باز شد.»

نویسنده کتاب " نرم افزاران تباهی" با اشاره به اینکه خاتمی کارهای مختلفی اتفاق افتاد، اقدامات زیادی ایشان انجام داد و نظرات خاصی داشت و ما در این مباحث وارد می شدیم، افزود که برای نمونه می توانم به چاپ کتابی در معاونت امور بانوان ریاست جمهوری وقت توسط " زهرا رهنورد" برای آموزش و پرورش به اسم " آموزش حقوق برای دختران و نوجوانان" اشاره کنم که قرار بود در سال دوم متوسطه تدریس شود، دوستان از اصفهان با من تماس گرفتند که این کتاب دارای اشکالاتی است اما در برخی از استان ها به صورت آزمایشی و موقت تدریس می شود!. به هر نحوی بود یک جلد از آن کتاب را به دست من رسید، آن را مطالعه کردیم و اشکالات آن را خارج کردیم. در این کتاب تحریفاتی در خصوص قانون اساسی، شورای نگهبان صورت گرفته بود!

این بانوی انقلابی ادامه داد: با کمک دوستانی در اصفهان که اکثراً از شاگردان بانو امین بودند، مطلبی نوشتیم و به آموزش و پرورش اصفهان دادیم که این کتاب دارای تحریفاتی است و باید جمع آوری شود. بعد از این اقدام ما به سرعت این کتاب جمع آوری و حتی تمام آثار آن را در آموزش و پرورش از بین بردند.

 تجلی افزود: تا سال 1382 در گیر قصه های آقای خاتمی بودیم زمانی که برای بار دوم قصد شرکت در انتخابات ریاست جمهوری را داشت، نامه ای به شورای نگهبان نوشتیم و متذکر شدیم که این آقا منحرف العقیده است و افکار التقاطی دارد و شورای نگهبان حق ندارد ایشان را تأیید صلاحیت کند.

این دانشجوی پیرو خط امام با اشاره به خاطره ای از روزهای نفل لوشاتو گفت: « در آن زمان حیاط منزل امام خمینی(ره) محل رفت و آمد افراد و بحث هایی بر سر مبارزات انقلابی و ... بود، جوانانی که هر کدام در مقاطع دکتری درس می خواندند اما تحصیل و زندگی را برای همراهی امام و انجام مبارزات انقلابی رها کرده بودند. یادم هست در آن دوران آقای روحانی جوانی معممی بود که « علاقه داشت به آمریکا و اروپا برود تحصیل کند، خیلی هم تلاش می کرد که بداند چه جور می شود اپلی کیشن بگیرد و تحصیل کندو سریع دکتری بگیرد و ما نسبت به این وضعیت حال خوشی نداشیم. در بین افرادی چون شهید جواد اسدالله زاده بود که وقتی از او می پرسیدیم بعد از اینکه از پارسی رفتیم چه می شود، می گفت: هیچی! هر جا امام بود ما هم می رویم، بالاخره آنجا یک سرویس بهداشتی دارد که ما تمیز کنیم یا خیابان محل سکونت امام نیاز به تمیز کردن دارد! او در مصاحبه ای در فرودگاه دالاس گفته بود: ما تا آخرین قطره خون ایستاده ایم، در چنین شرایطی آقای حسن روحانی رو به آن سمت داشت و ما رو به این سمت.!»

وی به بحث هسته ای در دوران ریاست جمهوری خاتمی اشاره کرده و گفت: « سال 1382 اقای حسن روحانی در شورای امنیت ملی بود، در تابستان آن سال منافقین گزارشی منتشر کردند که ایران فعالیت های هسته ای دارد. در واقع در ایران ایادی بودند و هستند که در مسیر انقلاب نیستند و یک جورهایی هم دوست دارند انقلاب استحاله ای پیدا کند و سر و وضعش عوض شود، مثل آقای خاتمی که به دنبال جامعه ای دموکراتیک هست و تلاش  زیادی کرد که انقلاب را تا حد زیادی استحاله کند، علت هم این است که آنها دارای افکار التقاطی هستند.»

این بانوی انقلابی ادامه داد: این دست گزارشات باعث شد که وزیر امور خارجه کشورهای انگلیس، آلمان و فرانسه به ایران سفری داشته باشند و با آقای حسن روحانی مذاکره کنند و این نشست منجر شد به "بیانیه تهران". این بیانیه یک صفحه ای عمدتاً به اجرای پروتکل الحاقی(NPT) پرداخته بود. 

نویسنده کتاب نرم افزاران، تباهی پروتکل الحاقی را پروتکلی تعریف کرد که سیستم مانیتورینگ و بازرسی سایت های هسته ای را دارد. عده ای در ایران که شاخص ترین آنها حسین شریعتمداری در کیهان بود که با این قضیه مقابله کرد و ما هم انگیزه پیدا کردیم که در این قضیه ورود پیدا کنیم لذا از شهریور 82 من مستقیم به این موضوع وارد شدم و منجر به نوشتن کتابی به اسم " ان پی تی" یا "پروتکل الحاقی یا استعمار نو در قالب معاهدات بین المللی"، شد.

تجلی در ادامه با بیان اینکه « در آن زمان بیانیه تهران بود و من به زحمت فرستادم آمریکا و از آمریکا بیانیه تهران را فرستادند و ترجمه اش کردند و در کتاب استعمار نو در قالب معاهدات بین المللی ترجمه را آوردم. گفت: « خود پروتکل در دسترس نبود و حتی نمایندگان مجلس آن را نداشتند و بخش حقوقی پروتکل الحاقی 17- 16 صفحه بود، اگر چه متن سنگینی بود اما ما ترجمه اش کردیم و برای اینکار مجبور شدیم ابتدا به زبان انگلیسی و عربی ترجمه کنیم و از عربی به فارسی و بعد از انگلیسی به فارسی آن را ترجمه کنیم.»

نویسنده کتاب " پروتکل الحاقی" در ادامه با بیان اینکه ما به این نتیجه رسیدیم که خرابکاری هایی در داخل ایران در حال انجام شدن است و عده ای پایه جریانی ضد ارزشی و ضد انقلابی را در ایران می چینند و شروع آن با قصه هسته ای هست. اظهارداشت: برای نمونه یکی از بندهای پروتل الحاقی این بود که« طرف مقابل 24 ساعت قبل خبر می دادند که هر مکانی که مد نظرشان بود بازرسی کنند!»

وی ادامه گفت: فعالیت هایی که از سال های 82 تا 85 انجام دادیم ، نتیجه نداد و مصداق آب در هاون کوبیدن بود، من فکر می کردم اگر کتابی منتشر کرده و اسناد را در آن بیاورم، قیامتی بر پا می شود.

نویسنده کتاب نرم افزاران با اشاره به« قرارداد کثیف و واقعاً لجن»دیگری به نامCTBT  که در واقع، منع آزمایشات هسته ای بود، گفت: زمان آقای خاتمی، تمام مقدمات کار را انجام داده بودند .در این قرارداد، ایران را به چندین بخش تقسیم می کردند و در چندین نقطه از ایران سیستم های مانیتورینگ می گذاشتند که شبیه سیستم های زلزله نگاری، لرزش های زمین را ثبت کند.

وی ادامه داد: 4 مرکز در ایران مشخص کرده بودند، کارهایش را هم کرده و دستگاه ها را هم وارد کرده بودند! و آماده بودند که بلافاصله بعد از پروتکل الحاقی، ما سی تی بی تی را امضا کنیم.

تجلی بیان کرد: در CTBT  دیگر به شما نمی گوید ، من کی می خو اهم بیایم، کجا می خواهم بروم، دیگر ویزا هم از جمهوری اسلامی نمی گیرد بلکه از پایگاه خود مستقیم سوار هواپیما می شدند و در ایران می نشستند و هُل می دادند و می آمدند داخل! و در واقع این قراداد هیچ حد و مرزی نداشت.

این بانوی انقلابی در ادامه با اشاره به اینکه  به طور خیلی اتفاقی و معجره وار  کل قراداد CTBT به دستش افتاده است، اظهار داشت: لذا متن پروتکل الحاقی ، بخش حقوقی آن نه فنی، بیانیه تهران و کل قرارداد CTBT و بیانیه های حکام آ|ژانش و فرمایشات رهبری را در کتابی به نام " نرم افزاران تباهی" منتشر کردیم که برپایه اسناد هسته ای است.

وی با بیان اینکه از کتاب " نرم افزاران تباهی" 2 هزار جلد چاپ کردیم و 1000 جلد آن را بسیج اساتید به دانشگاه های سراسر کشور فرستاد و مابقی آن به مجلس و شورای نگهبان و .. ارسال شد، گفت: این کتاب را وقتی به مجلس دادیم ، مجلسیان نه پروتکل الحاقی را خوانده بودند و نه می دانستند، CTBT چه هست و این کتاب جزوه دست آنها شده بود.

تجلی در ادامه با تأکید بر اینکه تقریبا از سال 82 تا  85 پشت پرده خیلی از اعتراضات مجلس شدم، افزود در آن برهه زمانی با خیلی از نمایندگان مجلس تماس می گرفتم و توضیحاتی را می دادم و حتی در منزل " خانم بیات" یکی از بانوان مجلس شورای اسلامی دو شب تمام کتاب را خوانیدم و با هم مباحثه کردیم.

بانوی انقلابی گفت: این فعالیت ها سبب که مجلس شورای اسلامی چندین بار از من دعوت کرد تا در کمیسیون های مختلف حضور پیدا و صحبت کنم در یکی از همین جلسات آقای دانشیار که رئیس کمیسیون انرژی بود از من برای شرکت در جلسه ای دعوت کرد که روئسای کمیسیون های مختلف مجلس در آن جمع شده بودند و به من گفت: « حرف حساب شما چیست؟ گفتم: این کاری که می کنید خیانت به ملت است و مجلس باید جلوی این خیانت را بگیرد! پروتکل الحاقی باید در مجلس تصویب شود و اگر خواهید تصویب کنید باید شرط و شروط بگذارید، در ایران اماکن، ناموس ما هستند نمی شود که هر کسی به آن سرک بکشد...»

نویسنده کتاب " پروتکل الحاقی" با بیان اینکه در آن جلسه آقای دکتر احمدی که از روحانیون کمیسیون فرهنگی بودند از من پرسیدند: « شما از کجا آمدید؟ گفتم: از وزارت آشپزخانه آمده ام! از آشپزخانه کارها را رصد می کنم! زد روی پایش و گفت: مجلس مدرس می خواهد.

وی با اشاره به اینکه، یک بار هم با آقای بروجردی صحبت کردم ، تصریح کرد: مجلس آن زمان که در دست اصولگرا ها بود، خواب بود! و نمی دانستند قصه چیست! و چه اتفاقی می افتد! و چه پرتگاهی در پیش روست...

ادامه دارد...