بصیرت تنها از کثرت در عبادت به دست نمیآید
بصیرت کلمه ای است که در قرآن کریم هم با مشتقات مختلف، بارها تکرار شده و به معنای نگاه دقیق و روشن به امور است. قرآن کریم بصیرت را از ویژگی های مهم حضرات انبیاء دانسته و می فرماید: « والذکر عبادنا ابراهیم و اسحاق و یعقوب اولی الایدی والابصار» / سوره ص آیه ۴۵-و به خاطر بیاور بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را، صاحبان دست های(نیرومند) وچشم های بینا.
حضرت امیرالمومنین(ع) بصیرت را این چنین معنی می کنند: «بصیر کسی است که وقتی چیزی را شنید، فکر می کند و وقتی که دید، نگاه عمیق میکند و از عبرتها نفع میبرد».
بسیاری از انسان ها هستند که از کنار هر سخن یا اتفاقی که به آن برمیخورند، با سطحی نگری و ساده اندیشی می گذرند و یا برای آن علتهایی نادرست و گاه واهی و پوچ می تراشند، ولی برخی اهل تفکر و دقت و تیزبینی هستند.
بصیر کسی است که در مورد دیگران زود قضاوت نکرده و به راحتی تأیید و یا رد نمی کند و هیچگاه دل به شایعات و رسانه های مزدور بیگانه نمی سپارد. بصیر از تکرار شدن تاریخ عبرت می گیرد و به این زودی به کسی اعتماد نمی کند، وی در دین و مذهبش نیز تیزبین است و فریب عرفان های نو ظهور و حتی اسلام و شیعه ای که از انگلیس صادر شده باشد را نمی خورد و به تعبیری، دارای بصیرت دینی و فکری است.
از صدر اسلام، همیشه برای ضربه زدن به مقدسات، از همان در مقدسات وارد می شدند؛ همچون ساختن مسجد ضرار بدست منافقین، برای ایجاد افتراق و دودستگی در بین جبهه مسلمین و قرآن بر سر نیزه کردن در جنگ صفین توسط معاویه و با پیشنهاد عمرو عاص که با آن حیله جمع زیادی از مسلمانان فریب خورده و دست از جنگ با معاویه کشیدند.
در جنگ صفین دیدند جوانی به حضرت امیرالمومنین(ع) توهین می کند. هاشم مرقات که از اصحاب بصیر مولا بود، علت عمل زشت او را پرسید، وی جواب داد:« به دو علت؛ نخست اینکه صاحب شما(امیرالمومنین) نماز نمی خواند! و دوم این که او قاتل عثمان است»!. هاشم مرقات دست او را گرفت و در بین یاران مولا برد و گفت:«اطرافیان ایشان را ببین، او اویس قرنی است که در عبادت ،زبان زد خاص و عام می باشد؛ او عمار است که از خواص نبی اکرم(ص) بوده و…؛ آیا اینها در رکاب یک بی نماز می جنگند! ضمن اینکه همان هایی که اکنون ادعای خون خواهی عثمان را می کنند،دستشان به خون او آغشته شدهاست».
محمدبن عتبه با اینکه پسردایی معاویه بود، حضرت امیرالمومنین(ع) به او علاقه خاصی داشتند و او از اصحاب بصیر ایشان بود. روزی معاویه به محمد گفت: «چرا از ما جدا شده ای، با این که از خویشان ما هستی»؟ وی جواب داد: «به اطرافیانتو نگاه کردم ،دیدم یک مشت انسان های کلَک و فاسد هستند و انسان های زاهد و با تقوا در اطراف علی بن ابیطالب اجتماع کرده اند و لذا راه برایم معلوم شد». سرانجام نیز این مرد بصیر به دست معاویه به شهادت رسید.
انسان به راحتی می تواند در هنگام تصمیم گیری های اجتماعی و انتخاب افراد،به اطرافیان و حامیان آن ها نگاه کند و مسیر درست را تشخیص دهد. انتخاب مسیر حق در بیشتر حوادث و وقایع کار سخت و پیچیدهای نیست به شرط آن که انتخاب کننده از سر صدق و با عقیده درست دست به انتخاب بزند. در روزهای انتخابات که بیگانگان و دنیای غرب مدام طبل حمایت از کس و یا کسانی را میزنند، آیا عقل یک مسلمان میتواند بپذیرد که آن فرد یا گروه اگر انتخاب شوند به نفع جامعه مسلمانان قدم خواهد برداشت و بالعکس اگر فرد و گروهی مورد نفرت و فحش و ناسزای دشمنان دین بودند، آیا نباید از خود پرسید کسی که دشمن دین با او مشکل دارد میتواند گزینه خوبی برای پذیرش مسئولیت در جامعه اسلامی باشد.
در چنین مواقعی، دو راهی و تحیر در انتخاب معنایی ندارد ولی چه بسیار انتخابهایی که از سر لجاجت و یا عوام فریبی گفتههای کذب و قولهای خیالی و یا جریانگرایی و حزبگرایی کرده و هیچوقت به اصل قضیه که آیا این افراد دشمنستیز هستند یا دشمن شادکن، نکردهایم.
قرآن کریم می فرماید:
«إن الذین اتقوا إذا مسّهم طائف من الشیطان تذکروا فإذا هم مبصرون» سوره اعراف /
آیه ۲۰۱
«هنگامی که دچار وسوسه های شیطان شوند، به یاد خدا می افتند و
بینا(بصیر) می گردند».
همچنین می فرماید:
«یا أیها الذین آمنوا اتقوا الله و آمنوا برسوله یؤتکم کفلین من رحمته و یجعل لکم نوراً تمشون به و یغفر لکم والله غفور رحیم». سوره حدید / آیه ۲۸
«ای کسانی که ایمان آوردید،از (مخالفت خدا) بپرهیزید و به رسولش ایمان بیاورید تا دو سهم از رحمتش به شما ببخشد و برای شما نوری قرار دهد که با آن (در مسیر زندگی) راه بروید و گناهان شما را ببخشد و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است».
رکن اصلی بصیرت عبارت است از: تشخیص جوانب مختلف یک کار و تسلیم نشدن در برابر احساسات و عواطف و تعصبات بی مورد. با داشتن بصیرت و نگاه به عاقبت جریان ها، بسیاری از انحرافات و فسادها در انسان ها و جوامع بشری به وجود نمی آید.
پس ضمن اینکه عبادت جزء لاینفک زندگی هر انسانی است و حتی مقدمهای است برای بصیرت افزایی که بدون آن، حیات بشری حیاتی حیوانی خواهد بود، ولی بصیرت از مقوله دیگری است که با ژرف نگری در مسایل حاصل می شود.
در مسیر کمال انسانی نیز،کسی که می خواهد در دام فتنه های ضد اخلاقی غرب قرار نگیرد و دچار هوی و هوس و شهوت نشود، باید چشمانش را باز کند و پس از تشخیص رذایل اخلاقی خود، به فکر درمان آنها باشد.
حضرت امام علی (ع) می فرمایند:
« من رکب الهوی أدرک العمی» کسی که بر مرکب هوا و هوس سوار شود،کوری را در یابد.
بصیر در یک کلام ،یعنی قدرت تشخیص حق از باطل و این همان فرقانی است که زاییده تقوای الهی است؛ به این معنی که اگر کسی مقید به انجام واجبات و ترک محرمات بود و روحیه خدا ترسی در وی وجود داشت، خداوند متعال، نوری به وی عنایت می کند که به راحتی حق را از باطل تشخیص بدهد و بیراهه نرود.
قرآن کریم می فرماید:
« یا أیها
الذین آمنوا إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا» سوره انفال/ آیه ۲۹
« ای کسانی که ایمان آورده اید ،اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، برای
شما وسیله ای برای جدایی حق از باطل قرار می دهد»
بعضی از چیزها را با چشم سر باید دید و بعضی را با چشم دل، شعله های نور را میتوان با چشم سر(چشم) دید ولی دیدن نور باطن، سیرت میخواهد و نبود تقوا، عامل اصلی فقدان قوه سیرت و بصیرت در بشر است.
امین عبدی