خبرهای داغ:

توقع حداقلی سیاست‌گذاران از مسجد

معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد می‌گوید: سیاست‌گذاران، چه وظیفه‌ای بر عهده مسجد می‌گذارند و چه مطالبه‌ای از آن دارند؟ ما در جمهوری اسلامی چند خط قانون در مورد مسجد داریم.
کد خبر: ۹۰۸۹۷۴۲
|
۱۰ بهمن ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، در افواه عمومی و حتی در بین مومنین، هیچ وقت رضایت تام و تمامی از نوع مساجد کشور وجود ندارد. برخی شبهاتی دارند و برخی دیگر توقعاتی که از مسجد برآورده نشده است. برای پاسخ به این شبهات، گفت‌وگوی صریحی با حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ مجتبی صداقت، معاون فرهنگی مرکز رسیدگی به امور مساجد داشتیم که مشروح قسمت اول این گفت‌وگو به شرح زیر است:

 

اساسا کارکرد و نقش «مسجد» فارغ از زمان حال یا گذشته چیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم. اگر بخواهم مبنایی بحث کنیم، اولین نهادی که خدا ساخت، مسجد است. اول بیتِ بنی للناس. سازنده و بنا کننده خدا است و برای مردم بنا شده است و مردم مومن هم آن را رونق می‌دهند. وقتی کارکردهای مسجد را در سیره نبوی و ائمه اطهار بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که محورش عبادی نیایشی است. محلی برای عبادت پروردگار. اما در کنار آن و حول محور بحث نیایشی مسائل دیگر هم هست. به عنوان مثال قرین مباحث عبادی، بحث تعلیم و تربیت هم آمده است. در کنارش کارکردهای فرهنگی و اجتماعی هم دیده شده است. همین مسجدی که محل عبادت و نیایش است، مباحث فرهنگی و کلاس‌های آموزشی و ... در آنجا برگزار می‌شده است.

 

کارکرد اجتماعی یعنی چی؟

یعنی اگر فقیری در مدینه حضور پیدا می‌کرد و دنبال کمک بود، به مسجد می‌آمد. پیغمبر از اهالی مسجد برای او کمک جمع می‌کردند. اگر اتفاقی می‌خواست در شهر بیفتد، در مسجد اعلام می‌شد. خیلی وقت‌ها مردم را در مسجد جمع می‌کردند که مشورت کنند. در اتفاقات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی مسجد نقش مهمی داشت. در جنگ‌های احد و خندق مسجد به محل پشتیبانی جنگ تبدیل می‌شود. همه کارکردهای یک نهاد محوری در جامعه اسلامی را می‌توانید برای مسجد نبوی مشاهده کنید.

 

برای ترسیم فضای زیستی آن دوران، در طول روزهای عادی مردم در مسجد چه می‌کردند؟

اولا مسجد، جایگاهی برای عبادت مردم بوده است. در روایات ما هست کسانی که به مسجد مراجعه می‌کنند، زائرین خدا هستند. مثلا شخصی در خیابان راه می‌رود و یک دفعه دلش می‌گیرد. می‌خواهد با خدا صحبت کند. خب به مسجد برود. اینکه حضرت آقا می‌گوید مسجد برقرار ـ که مطالبه ما هم از مساجد همین است ـ یعنی مسجدی که درش به روی مردم باز باشد که اگر کسی خواست برای عبادت برود. خب خیلی‌ها می‌رفتند نماز یومیه می‌خواندند، عبادت می‌کردند، نماز قضا می‌خواندند، دعا می‌کردند.

اتفاق دوم حلقه‌های علمی و اجتماعی بود که در مساجد شکل می‌گرفت؛ مثل حلقه‌هایی که الان مردم در قهوه‌خانه‌ها یا پارک‌ها و جاهای مختلفی که مردم دور هم جمع می‌شوند و صحبت می‌کنند. این حلقه‌ها در آن زمان در مساجد دیده می‌شد. حتی اگر کسی می‌خواست علمی که دارد به مردم عرضه کند، به مسجد می‌رفته و این کار را می‌کرده است. در روایات زیاد به این مساله اشاره شده است. یا خود حضرات، ساعات زیادی در مسجد می‌نشستند و محور حلقه‌های علمی بودند. خیلی از آیات در پیامبر وحی شده و ایشان برای کاتبین می‌گفتند و آنها می‌نوشتند. ما روایات را از مساجد داریم. همه اتفاقات در مسجد می‌افتد. البته این هم دلیل دارد. ما اگر بخواهیم کاری را با امنیت و آرامش فکری انجام بدهیم، اگر این کار را در کنار ذکر خدا انجام دهیم، این امنیت شکل خواهد گرفت.

یعنی خدا این نهاد را بنا کرده و خواسته اینگونه باشد. حتی در معماری قدیمی اسلامی می‌بینید که در شهرها مسجد محور است و شهر و بازار و خانه‌ها و ... حول مسجد شکل می‌گیرند.

 

برنامه‌هایی که راجع به صدر اسلام گفتید، چقدر در زمان ما و در دوران معاصر وجود دارد؟

خب دلایل زیادی دارد. فضای زیستی تغییر پیدا کرده است.

 

یعنی چه چیزی تغییر پیدا کرده است؟

یعنی در زمان حیات حضرت رسول (ص)، نهاد موازی با مسجد وجود نداشت. پیغمبر هم مرکز ارشاد و هدایتش مسجد است. جای دیگری به عنوان تعلیم و تعلم و آموزش مطرح نبود. محور فعالیت‌های حکومت اسلامی وجود نداشته است. عملا مسجد می‌شود پایگاه جامعه اسلامی و حکومت اسلامی. یکی از نقدها و آسیب‌شناسی‌هایی که در ۴۰ سالگی انقلاب می‌کنیم، این است که مسجد قربانی سیاست‌گذاری شده است. قبلش که جمهوری اسلامی نبوده است و توقعی هم نمی‌توان داشت. گرچه اوج کارکرد مسجد در شیعه،‌ بعد از وجود پیغمبر و امیرالمومنین، کارکرد شیعه در دوران صفویه و قاجاریه اوج می‌گیرد. در دوران پهلوی ضعیف می‌شود، اما باز می‌بینیم انقلابی‌ها گرد مسجد جمع می‌شوند. تاریخ را هم اگر در کلام بزرگان بررسی کنیم، می‌بینیم که همه حرف این است که انقلاب از دل مسجد شکل گرفت. حضرت امام، جمله‌ای بعد از انقلاب دارند که انقلاب ما از مساجد بود و الان اینطور نیست که بگوییم ما انقلاب کردیم. پس دیگر مسجد نمی‌خواهیم. ما انقلاب کردیم که مساجد اداره بشود. در دهه ۶۰ هم به خاطر جنگ مساجد پررنگ بودند. گرچه انتقادی هم به برخی فعالیت‌های آن زمان وارد است که در زمان جنگ، بسیج اقتصادی را در دل مسجد گذاشتند. یکجریانی به نام بسیج اقتصادی ایجاد کردند و یک سری پول‌ها از دل مسجد توزیع می‌شد. یعنی دولت که می‌خواست چیزی توزیع کند، از طریق مسجد توزیع می‌شد و مردم هم طلبکار مسجد شدند. این خود سیاست‌گذاری اشتباه بود. اما بعد از دهه ۶۰ در کل دیگر ما مسجد را نمی‌بینیم. عملا از مسجد نه کارکرد اجتماعی توقع می‌رود، نه کارکرد فرهنگی.

 

توقع می‌رود،‌ اما انجام نمی‌شود.

توقع در سیاست‌گذاری‌ها. زمانی ما به عنوان کنشگر اجتماعی یا فرهنگی توقع داریم مسجد وارد شود، اما سیاست‌گذاران چه توقعی و چه وظیفه‌ای بر عهده مسجد می‌گذارند و چه مطالبه‌ای از آن می‌کنند. ما در جمهوری اسلامی چند خط قانون در مورد مسجد داریم. چقدر به ساماندهی مسجد فکر کردیم؟ در زلزله سال گذشته تهران، من مصاحبه‌ای کردم. پرسیدند چرا مساجد درها را به روی مردم باز نکردند؟ مردم دنبال پناه می‌گشتند. گفتم خب اگر درها باز می‌شد و مردم پناه می‌بردند، در صورت وقوع حادثه بزرگتر خیلی از مساجد ما به گورستان‌های دست جمعی تبدیل می‌شدند. مساجد، مخصوصا در محلات قدیمی استحکام ندارد. ثانیا وقتی مدیریت بحران جلسه تشکیل می‌دهد، فکری برای مسجد دارند؟ مثلا اینکه مسجد پایگاه همیشگی مردم محل است، آیا به سراغش رفته‌ایم که مقاوم‌سازی کنیم؟

 

در زمان صفویه و قاجاریه که می‌گویید مساجد پررنگ بودند، مگر دولت‌ها سراغشان رفته بودند؟ خود مردم مساجد را راه انداختند و جلو بردند. اما شما الان در موضع طلبکاری از حاکمیت هستید.

چون اسمش حکومت اسلامی است.

بر فرض حکومت اسلامی وظیفه‌اش را نسبت به مسجد انجام نداد. آیا باید کار را رها کرد؟

نه. در همین زلزله تهران، با همه نقد‌هایی که وجود داشت، درهای چند مسجد را به روی مردم باز کردند. اما در حکومت اسلامی، خیلی کارهایی که در جامعه هست و می‌خواهی انجام بدهی، نیازمند این است که با حکومت هماهنگ باشی و اجازه داشته باشی. وقتی در یک حکومت قانونی نباشد، خب راحت می‌توانی کار خودت را بکنی.

فردای روزی که زلزله آمده بود به یکی از دوستان گفتم، تصور کنید دیشب همه مساجد درهایشان را باز می‌کردند و خدای نکرده اتفاق ناگواری پیش می‌آمد و چند نفر در مسجد کشته می‌شدند. همه مطالبه‌گر می‌شدند که شمایی که مأمن نیستید، چرا بدون اجازه مدیریت بحران، درها را باز کردید؟

روایت است که الناس علی دین ملوکهم. وقتی مردم می‌بینند توقع حاکمیت و دولت و قانونگذاران جمهوری اسلامی از مسجد در حد یک نمازخانه حداقلی است؛ چرا که از دهه ۷۰ در کنار مساجد فرهنگسراها و سراهای محله شکل گرفت، همینطور نهادهای موازی مختلف شکل می‌گیرد، حسینیه‌ها نقش‌شان پررنگ‌تر می‌شود، در این سیاست‌گذاری مسجد خیلی پررنگ نیست. آن کسی که خودش فکر قوی نداشته باشد، این مبنا را می‌پذیرد و نقشش را حداقلی تعریف می‌کند. از آن طرف هم مسجد نیاز به حمایت دارد.

نیاز به چه حمایتی دارد؟

اگر از مسجد توقع می‌رود، مسجد باید بتواند مخارج خود را تامین کند. الان یکی از انتقاداتی که به مسجد می‌شود، بحث اشرافی‌گری است که در تهران هم بیشتر دیده می‌شود. مسجدی برای خود ظاهر آنچنانی درست کرده است. خب یک بخش آن درست است که مسجد باید بنای استوار و محکمی داشته باشد؛ اما بخش دیگرش غلط است و آن زیورآلات غیر مرسوم است. چرا که مساجد را با سادگی‌اش می‌شناختند. مثلا لوستر گرانقیمت و آنچنانی بگذاری، که آن سادگی و بی‌آلایشی مسجد را از بین برد. اما بعضی این را با رقبه داشتن مسجد خلط می‌کنند. یعنی اطراف مسجد را رقباتی ایجاد کنند که بتواند درآمدزایی کند. بعضی می‌گویند آن هم اشرافی‌گری است. بالاخره مسجد می‌خواهد کار فرهنگی بکند. مسجد همیشه در طول تاریخ، خودکفایی داشته که یا از موقوفات و رقباتش ارتزاق می‌کرده یا از وجوهات شرعی و کمک‌های مردمی. این مساله باید حفظ شود و نشانه اشرافی‌گری نیست، اما اگر آنقدر سطحش زیاد شد که هدف بشود رقبات، این اشتباه است. البته دلیلش هم این است که اگر کسی ناپخته وارد مساله بشود، دچار افراط و تفریط می‌شود. بنیان کار عدم حمایت است. الان ما مساجدی داریم که به سختی امورشان را می‌گذرانند. در همین تهران مساجد زیادی اینگونه هستند. برخی فکر می‌کنند مساجد تهران پررونق هستند، در صورتی که چند مسجد اینطور هستند. در مناطق جنوب کسانی هستند که به شدت کار می‌کنند. مسجد پر از جوان است، اما مشکلات مادی زیادی دارد.

 

مخارج مسجد چه چیزی است؟ مگر آب و برق و گاز مسجد مجانی نیست؟

در قانون، مجانی است. یعنی مصوبه دولت است و هر پنج سال یک بار تمدید می‌شود. اما جاهایی مشکلاتی ایجاد می‌شود. مثلا اداره آب، اداره برق و اداره گاز، آب یا برق یا گاز را به روی مسجد قطع می‌کنند. چون بالاخره هر منطقه مدیر خود را دارد و آن مدیر در آن اداره حکمرانی می‌کند. وقتی مراجعه می‌کنیم می‌گویند هنوز به ما ابلاغ نشده است. دوباره باید پیگیری کنیم که ابلاغ کنند.

اما مسجدی که می‌خواهد رونق داشته باشد و می‌خواهد یک مراسم کوچک برپا کند، اگر بخواهد پذیرایی داشته باشد، یا یک سخنران دعوت کند، یا یک مسابقه برای نوجوانان برگزار کند، اینها همه هزینه دارد. کارهایی هم هست که دیده نمی‌شود، اما یک مراسم کوچک حدود ۵ میلیون هزینه دارد. بالاخره باید تاثیر وضعیت اقتصادی را هم بر مسجد دید.

شهرداری و مسکن و شهرسازی وقتی در محلات جدیدالاحداث مسجد می‌ساختند،‌ به فکر رقبات مسجد نبودند. مسجد را ساخته و تحویل مردم داده‌اند. جدا از اینکه در یک شهرک ۱۰۰ هزار نفری یک مسجد صد متری ساخته است، یا اینکه چقدر شهرک‌هایی داریم که مسجد ندارد، سازنده مسجد اصلا به فکر خودکفایی مسجد نبوده است. امام جماعت مسجد می‌گوید من هرکاری بخواهم بکنم، قبلش باید کاسه گدایی جلوی مردم بگیرم و پول جمع کنم. خود این مساله هم آثار ضدفرهنگی دارد. برعکس آن چیزی که در شایعات عمومی می‌گویند که مساجد چقدر پول دارند، ما در همین تهران مساجدی داریم که امام جماعت نه تنها حق‌القدم نمی‌گیرد، بلکه از جیبش در مسجد خرج می‌کند و مسجد را سر پا نگه داشته است.

همه اینها در عرصه سیاست‌گذاری باعث می‌شود مسجد کم کم نقش خودش را کمرنگ ببیند. اهالی مسجد هم به این نتیجه برسند که باید به همین اکتفا کنند. وقتی نگاه حداقلی شد، می‌گویند من که پول ندارم، نماز صبح را هم برگزار نکنم. من پول ندارم، پس خادمی هم نخواهم داشت که از مسجد همیشه مراقبت کند. آقا مطالبه کردند در طول روز حداقل در مواقعی که نماز بر مردم واجب است، درش باز باشد که اگر کسی نتوانست نماز جماعت بخواند، بیاید و فرادی نمازش را بخواند. بالاخره مساجد گرفتار مساله‌ای به نام امنیت هستند.

 

امنیت یعنی چی؟ مگر قرار است چه اتفاقی بیفتد؟

امنیت یعنی اینکه فردی می‌آید شیرهای دستشویی مسجد را باز می‌کند و می‌برد. یا فرش مسجد را می‌برند. خب برای اینها باید یک خادم بگذارند که مراقبت کند.

 

مگر همه مساجد خادم ندارند؟

خادم دارند. اما بالاخره خادم هم حقوق می‌خواهد.

 

مگر حقوق نمی‌گیرند؟

نه نمی‌گیرند. در مساجدی که پول ندارد، به یک خادمی ۲۰۰ هزار تومن پول می‌دهد در حدی که بیاید وقت نماز در مسجد را باز کند و بعدش هم ببندد. اگر خادم بخواهد همه وقتش را در مسجد بگذارد و سرکار نرود، ح اقل حقوق پایه را باید به او بدهند. اما مسجد چنین پولی ندارد.

 

بالاخره مسجد عقبه تاریخی دارد. در طول این همه سال مساجد بوده‌اند، فرش هم پهن بوده، درش هم باز بوده و حتی طبق نقل قدیمی‌ها یک بیرونی داشته که فقرا آنجا استراحت می‌کردند. آن زمان این مسائل را هم مطرح نمی‌کردند که ممکن است از مسجد بخواهند بدزدند.

اولا چند درصد مساجد اینطور بودند؟ برخی می‌گویند قبل از انقلاب رونق مساجد بیشتر بوده است. من رفته‌ام در مساجد قدیمی و با خیلی از مردمی که مسجدی بودند، صحبت کرده‌ام. طبق آماری که شورای عالی انقلاب فرهنگی اعلام کرده است، تا انقلاب اسلامی، ۲۵ هزار مسجد در ایران داشتیم و الان حدود ۷۵ هزار مسجد در این کشور داریم. یعنی از قدیمی‌ترین مسجد ایران اسلامی که در یزد هست، تا قبل از انقلاب اسلامی، ۲۵ هزار مسجد داشتیم، اما بعد از انقلاب این تعداد به ۷۵ هزار مسجد رسید. این از دستاوردهای انقلاب است.

می‌گویند مساجد رونق بیشتری داشته است. ما در آن زمان در همین تهران، چند امام جماعت مستقر داشتیم؟ خیلی از مساجد فقط ماه رمضان‌ها باز می‌شده، فقط محرم‌ها مراسم داشته و اصلا امام جماعت نداشته است. حتی مساجد جامع هم مثل امروز رونق نداشته است. انقلاب اسلامی به مساجد رونق داد.

 

بحث مناسک یک بحث است، اما قبول کنید که در کارکرد مساجد و حداقل در طول روز باز بودن برای مراجعه مردم و یا کمک به فقرا، ضعف داریم.

مسجدی که در آن کارتن‌خواب‌ها حضور پیدا می‌کنند، مردم چقدر حاضرند در آن مسجد حضور پیدا کنند؟ خب این کارتن‌خوابی که گرفتار اعتیاد و مریضی است و با خود آلودگی به همراه دارد، داخل مسجد می‌آید، مسجدی که باید پاکیزه و امن باشد برای مراجعه مردم و بچه‌های مردم؛ الان ما مساجدی در جنوب شهر داریم که حتی در وقت نماز، مردم گرفتار هستند. مسجدی داشتیم که اقدام به برگزاری جلسات ترک اعتیاد کرد و معتادان در مسجد حضور پیدا می‌کردند. از آن وقت به بعد، مردم در آن مسجد حضور پیدا نکردند. دلیلش این است که مردم نگران می‌شدند. ما باید مسائل را از یکدیگر جدا کنیم. زمانی ما در جامعه‌ای هستیم که حکومت اسلامی وجود ندارد، شهرداری وجود ندارد، کسی به فکر نیست، می‌گوییم مسجد باید محل امن باشد و همه بیایند. اما گاهی اوقات کارکردهای اصلی مسجد را از مسجد خارج می‌کنند و به نهادهای دیگر می‌دهند، بعد کارکردهای فرعی و اقتضائی را از مسجد مطالبه می‌کنند. این خود بحران سیاست‌گذاری است. کارکرد اصلی مسجد فرهنگی و آموزشی است. این را بیرون می‌بریم و به نهادهای دیگر واگذار می‌کنیم و از مسجد خدمات اجتماعی می‌خواهیم. مگر شهرداری نباید کارتن‌خواب‌ها را ساماندهی کند؟ اگر چه مساجد وظیفه‌ اجتماعی خود را هم به خوبی انجام می‌دهند. مثلا در مسیر تهران به شمال، ۱۶ مسجد وجود دارد که متعلق به امور مساجد استان تهران است. هنگام بارش برف، این مساجد پایگاه هلال احمر هستند. یعنی شبانه‌روز در مسجد باز است و مسافران را ساماندهی می‌کنند. اینها لدی الاقتضا است. اما در کلانشهر تهران، پایتخت جهان اسلام، چرا شهرداری وظیفه‌اش را انجام نمی‌دهد و از مسجد چنین مطالبه‌ای می‌کند؟ البته به عنوان نمونه ما مسجدی داشتیم که در سرمای سال گذشته، به نام مسجد حاج حسن صنیع الدیوان، اعلام کردند که اگر جای خواب ندارید، در قسمت حسینیه مسجد، امکان استراحت دارید. شب به شب به کارتن‌خواب‌ها پتو می‌دادند و در جای گرم استراحت می‌کردند. مسجد ترمینال تهرانپارس و ترمینال جنوب و ترمینال آزادی ما هم به همین صورت است. اما این وظیفه اولیه مسجد نیست. احکامی هم داریم که در مسجد نخوابیم. چرا که پهنه حکومت اسلامی گسترده شده و در حال گسترش است.

ما دو کارکرد اصیل برای مسجد داریم که یکی عبادی ـ نیایشی است و دیگری فرهنگی ـ تربیتی. این دو کارکرد اصیل مسجد هستند. روایت هست که در مسجد منشین مگر به سه کار: نماز، ذکر خدا، تعلیم و تعلم. بله اگر جنگ شود، کارکرد پشتیبانی جنگ اضافه می‌شود. سطح شرایط مردم دچار مشکل شود، کارکرد اجتماعی پیدا می‌کند. مسائل سیاسی پیش بیاید، کارکرد سیاسی پیدا خواهد کرد؛ اما در روایت هست که حرف دنیایی در مسجد نزن. لدی الاقتضا کارکردهای دیگر اضافه می‌شود.

ما در نمایشگاه کارکردهای مسجدی که اخیرا داشتیم، یکی از حرف‌هایی که زده شد این بود که ما باید برای مسجد یک مبنای فکری داشته باشیم. غیر مبانی حرف امام و حرف آقا، کسانی که اهل فکر و اندیشه هستند، در زمینه مسجد کم ورود کرده‌اند. مسجدی که محور جامعه اسلامی باید قرار بگیرد. ما الان حدود ۷۰ اثر در حوزه مسجد تولید کردیم. قبل از آن آثاری که داشتیم، نصف این هم نمی‌شد.

 

مخاطبش چه کسانی هستند؟

در وهله اول مخاطبش کارگزاران مسجد هستند. یک سری جنبه آموزشی و توانمندسازی دارد. مثلا ما در حال تولید سند «مسجد و خانواده» هستیم. سند «مسجد و بانوان» و «مسجد و کودکان» را تولید کردیم. کار ما این است که از کف مسجد تجربیات را جمع کرده و به دانش تبدیل کرده‌ایم. اینطور نبوده که چند  نفر در اتاق در بسته‌ای بنشینند و از ذهن خود تولید کنند. پایه‌ای به نام باشگاه ایده‌پردازان مسجدی تاسیس کردیم. تجربیات موفق را در اختیار اهل قلم قرار دادیم. سعی کردیم حتی اهل قلم را از ائمه جماعات استفاده کنیم که خود در وسط میدان بودند. مساجد را سطح‌بندی کردیم. بالاخره هر مسجدی را نمی‌توان انتظار صد درصدی داشت. مسجدی در گوشه‌ای هست، همین که نماز جماعتی برگزار شود، کفایت می‌کند. اما مسجدمحوری و جامع هم داریم. کارکردهای اینها متفاوت است. همینطور که در زمان پیغمبر هم مساجد دیگری داشتیم که اصحاب می‌شناختند. اما مسجد النبی به عنوان مسجد محوری کارکرد خاصی داشته است. این گونه‌بندی را با بررسی مساجد به دست آوردیم. مثلا در گونه‌بندی که ایجاد کردیم، مسجد بازار هم هست. امروز در تهران منطقه‌ای داریم که خیلی مسکونی نیست و مسجد بازار است. این تولیدات، از دل مساجد در آمده است. ما این نمایشگاه را برگزار کردیم که انتقال دانش صورت بگیرد و به نقد بگذاریم.

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار