اشتغالزایی جوان دهه هفتادی برای 50 خانوار/ ادارات در ایجاد اشتغال سنگاندازی میکنند
به گزارش خبرگزاری بسیج از لنگرود، اشتغال را میتوان بهعنوان اصلیترین دغدغه هر انسانی دانست تا بر اساس درآمد حاصل از کار بتواند زندگانی خود را بگذراند، شاید اینیک بدعت بد بود که بعد از انقلاب پدران و مادران فرزندان را به تحصیل و اشتغال به مشاغل دولتی ترغیب کردند و همه فکر نسل امروز و کودکان دیروز را به پشتمیزنشینی و دولتی شدن سوق دادند.
شیوع این طرز تفکر بانی تمرکززدایی از سایر صنایع و بهتبع آن کارآفرینی شده تا امروز شاهد فراگیرشدن جوانان تحصیلکرده در سراسر کشور باشیم که هنوز چشم به میز ادارات و آزمونهای استخدامی دوختهاند.
دراینبین هستند افرادی که برعکس عمل کرده و نهتنها خود مشغول به کار شدند بلکه فرصت اشتغال برای دیگران نیز ایجاد کرده و چرخه اقتصاد محلی را به وجود آوردند.
سجاد، جوانی از نسل چهارم انقلاب و یک روستازاده بوده و اغراق نیست اگر بگوییم فهم درست از اقتصاد مقاومتی را بهخوبی درک کرده و در این راستا گام برداشته است.
سجاد قصه ما چون عزم خود را بهجای مدرک تحصیلی در قدرت بازوی خود میدید توانست در منطقه خود بهعنوان یکی از کارآفرینان موفق و الگو شناخته شود.
با این جوان کارآفرین به گفتوگو نشستیم تا بیشتر از رمز و رازهای موفقیت وی آشنا شده و علت موفقیتش را جویا شویم.
فارس: لطفاً خودتان را معرفی کنید.
سجاد فرحپور 24 ساله هستم و چند سالی است ازدواج کردهام، پدرم پیرایشگر و مادرم خانهدار است، سومین و آخرین فرزند خانواده هستم، در سال 90 ازدواج کردم و همسرم نیز آرایشگر است.
معمولاً افراد روستایی از دوران کودکی کار میکنند، من هم کار و کارگری رو از دوران مدرسه آغاز کردم، بعد از دیپلم به دانشگاه رفته و در رشته حسابداری مشغول به تحصیل شدم، بعد از یکی دو ترم از دانشگاه انصراف دادم.
فارس: دلیل انصراف از دانشگاه چه چیزی بود؟
میخواستم کار کنم، در دوران تحصیل دانشآموز ضعیفی نبودم ولی متوجه شدم که بهتر است بهجای درس خواندن کار و تلاش بیشتری کنم، درس را میشود بعد هم ادامه داد.
فارس: کار و فعالیت را از چه زمانی آغاز کردید؟
از دوران راهنمایی با یکی از دوستانم (رضا حسنی) کارگری میکردیم، کار برایم لذتبخش بود ولی دوست نداشتم همیشه کارگری کنم، در سال 89 به رضا گفتم که باهم یک شغل ایجاد کنیم ولی دوستم موافقت نکرد، خودم مغازهای کرایه کردم و مرکبات خریدم و کلیفروشی کردم و در مدت 10 روز دو میلیون سود کردم، این برایم خیلی لذتبخش بود چون در دوران کارگری ماهها باید کار میکردیم تا چنین مبلغی به دستمان برسد، قضیه سود را به رضا گفتم و او نیز با من همراه شد و در حال حاضر بهصورت شراکتی مشغول به فعالیت هستیم، کار را با خرید مرکبات و کلیفروشی آغاز کردیم که هنوز هم در حال فعالیت هستیم.
فارس: خریدهای شما چگونه است؟ با محصولات چهکاری میکنید؟
از سال 89 که کار را آغاز کردیم مرکبات خاص فصلها مثل انبه، غوره، انگور، پرتقال، نارنج و غیره را خرید میکردیم، تمیز و شستشو کرده و در سبد قرار میدادیم و به متقاضیان میفروختیم، کار تمیز کردن مرکبات بهصورت دستی و سنتی انجام میشد تا اینکه در سال 1396 تصمیم گرفتیم کار را توسعه دهیم و دستگاه سورتینگ را خریداری کردیم که فعالیت دستگاه سورتینگ و ادامه کار بهصورت صنعتی از پاییز سال گذشته آغاز شد که هماکنون نیز در حال فعالیت هستیم.
فارس: برای خرید دستگاه چقدر هزینه کردید و میزان دریافت تسهیلات شما چقدر بود؟
خرید دستگاه سورتینگ ۸۰ میلیون تومان برایمان هزینه داشته و با لوازم جانبی ۱۰۳ میلیون تومان شد، متأسفانه کار ما در اوج گرانیها بود، همه این هزینهها را خودمان از طریق سرمایه خود و فروش خودرو، طلا و لوازمخانگی و غیره تأمین کردیم و ریالی بابت این کار و خرید دستگاه وام دریافت نکردیم، ولی امروز با توجه به گرانی که در بازار وجود دارد با چالش جدی روبرو هستیم.
فارس: چرا از تسهیلات بانکی استفاده نمیکنید؟
تاکنون از تسهیلات بانکی برای این کار استفاده نکردم، دلیلش این است که اصلاً راه بانک و مسیر دریافت تسهیلات را بلد نیستم و کسی هم نبود که مسیر را به من بگوید و راهنمایی کند ولی با توجه به وضع موجود نیاز به تسهیلات برای ادامه کار داریم.
فارس: از وضعیت درآمدی خود راضی هستید؟
بله خدا را شکر از وضعیت درامد راضی هستیم ولی در مسئله نقدینگی با چالش جدی روبرو هستیم، خرید محصولات از کشاورزان بهصورت نقدی است ولی فروش محصولات ما بهصورت نسیه و چکی است که چند ماه بعد از فروش پول وصول میشود و این موضوع فشار زیادی را برای ما جهت ادامه کار به وجود میآورد.
فارس: وضعیت ساعات کاری شما چگونه است و چقدر ایجاد اشتغال کردید؟
در اوایل کار سورتینگ بهصورت دو شیفته و هر شیفت 12 ساعت کار میکردیم، هر شیفت هشت نفر بهصورت مستقیم کار میکردند که در ادامه مجبور شدیم یک شیفت را فعلاً حذف کنیم، حدود 30 نفر هم بهصورت غیرمستقیم مشغول به کار هستند، در حال حاضر ۱۴ نفر نیز در شعبهها در شهرهای مختلف در شرق گیلان فعالیت میکنند که محصولات را از کشاورزان خریداری میکنند.
فارس: میزان خرید محصولات شما چقدر است؟
در اوایل کار حدود ۵۰ تن خریدوفروش روزانه داشتیم ولی اکنون ۲۰ تن خریدوفروش روزانه داریم که اصلیترین دلیل این کاهش خرید، گردش مالی است که نمیتوانیم پول محصولات کشاورزان را همان لحظه بهصورت نقدی پرداخت کنیم.
فارس: گستره توزیع شما چه مناطقی است؟
کار ما بهصورت خرید محصولات فصل است که بعد از تمیز کردن و سبد زدن به متقاضیان میفروشیم، در حال حاضر به تبریز، بجنورد، اصفهان، کرج، تهران، پرتقال و نارنج ارسال میکنیم، در چند ماه پیش ۶۰۰ تن در طول دو ماه نارنج به عراق صادر کردیم و چک عراقی نیز بعد از یک ماه تسویه میشد ولی بازهم به دلیل مشکلات نقدینگی نتوانستیم صادرات خود را ادامه دهیم.
فارس: یعنی معتقدید که میتوانید از یک روستا یا شهر کوچک هم به کشور دیگری صادرات کنید؟
بله و این کار را نیز انجام دادهایم، چون میوهها را سایزبندی و تمیز در سبد بستهبندی میکنیم مشتری خاص خود را نیز دارد ولی اگر این کار بدون حمایت باشد طبیعتاً نمیتوان به صادر کردن ادامه داد، مهمترین اصل در بازار بعد از محصول خوب و تمیز، گردش مالی است تا کار جریان داشته باشد، گردش مالی ماهانه سورتینگ تقریباً ۳۰۰ میلیون تومان است و این مبلغ چشمگیری برای افرادی به سن و سال ما است.
فارس: آیا قصد توسعه کار خود را دارید؟
بله ولی اگر نتوانم مسئله گردش مالی را حل کنیم و ظرفیت کار نباشد مجبور به تغییر شغل میشویم، میتوان کار راحتتر با درآمد بهتری هم انجام داد ولی لذت این کار برایم شیرین است که تاکنون دوام آورده و مقاومت کردهایم، قیمت سبد در سال گذشته ۸۰۰ تومان بود ولی همان سبد امسال به ۲۶۰۰ تومان رسیده است درحالیکه قیمت مرکبات هیچ تغییری نکرده، قیمت هر ۲۲۰ لیتر واکس ۶ میلیون تومان است که توان خرید آن برای ما با وضع موجود سخت است، این کوچکترین نمونه از افزایش قیمتها است که موجب میشود جلوی پای ما سنگ انداخته شود، پیشبینی میکنم تسهیلات ۲۰۰ میلیون تومانی میتواند باعث رونق کار ما شود.
از آغاز فعالیت سورتینگ در سال گذشته تاکنون سازه فلزی ایجاد کردیم و برای ساخت سازه فلزی و ثابت در حال دریافت مجوز هستیم ولی در بروکراسی اداری گیرکردهایم، ادارات بهجای کمک به اشتغال و تولید، سنگاندازی میکنند و وقت هم نمیکنم که درگیر این بروکراسیها شوم، ادارات بهجای کمک به تولید و ایجاد اشتغال، ما را بیشتر درگیر میکنند.
فارس: برنامه و حرف آخر شما چیست؟
در زندگی اهل ریسک هستم و از نوجوانی این ریسک بزرگ و ورود به این عرصه را قبول کردم و وارد شدم، اخیراً تصمیم به ادامه تحصیل نیز گرفتهام، در طول این مدت بهجز یکی دو بار که آنهم باواسطه بود مسؤولی برای کمک نه برای بازدید از مجموعه و این گستره تولید به سورتینگ نیامدند، کار ما باعث ایجاد انگیزه برای باغ داران منطقه شد تا در اوقات بیکاری خود میوههای باغ خود را چیده و هرچند کم هم که شده را به فروش برسانند و هزینه نان روز خود را به دست آورند، در حال حاضر تعداد زیادی از کشاورزان چشمشان به این سورتینگ است که مرکبات خود را بدون کمترین دغدغه به فروش میرسانند و سورتینگ باعث چرخه تولید و کار زیادی در منطقه و حتی شرق گیلان در بین کشاورزان شده، ولی ادامه این کار مثل سایر کارهای بزرگ نیاز به حمایت و دریافت تسهیلات دارد، ما هم میتوانستیم با سرمایه آن روز خودمان قلیان سرا یا کسبوکار راحتتری را ایجاد کنیم ولی زحمت و ارزش این کار برای ما از آنکارهای راحت که معتقدم جوانان را نیز آلوده میکند بهتر و شیرینتر است و امیدوارم مسؤولین موانع ایجاد اشتغال برای جوانان و فعالان عرصه تولید را بردارند تا آنان با کمترین دغدغه، نیروی بیشتری برای اشتغال بهکارگیرند.
فارس: ممنون از وقتیکه برای این مصاحبه به ما دادید.
به گزارش فارس، سجاد دهه هفتادی نشان داد که صرفاً تحصیل بالا موجب اشتغال و سرمایه نمیشود و در زمانی حتی تحصیل خود را کنار گذاشت تا بتواند فکر و ایده خود در زمینه کار را اجرایی کند، گرچه کسی منکر یادگیری و آموزش نیست ولی صرفاً تحصیل و مدرک بالا هم نمیتواند موجب ایجاد اشتغال و کارآفرینی شود، شاید بتوان گفت سجاد، جوان کمسواد کارآفرین را به جوان تحصیلکرده بیکار ترجیح داد و امروز ثمره کار خود را در همین ایام جوانی برداشت کرده، همه اینها در حالی است که نباید از آرامش خاطر بودن حدود 50 خانوار ازنظر اقتصادی غافل شد که در این فضا مشغول به کار هستند و از طرفی دیگر چرخه تولید کاشت و برداشت مرکبات را نیز در بین کشاورزان منطقه تقویت کرده است.
گزارش: حسن غلامپور
انتهای پیام/