به گزارش خبرگزاری بسیج گیلان،هما اکبری: در یکی از یادوارههای شهدا، بانویی با لبخندی آرام و نگاهی پر از امید به سوی سرتیپ دوم پاسدار حمید دامغانی فرمانده سپاه قدس آمد.
فضای برنامه پر بود از زمزمههای دلنشین و اشکهایی که بر گونهها جاری میشد. آن بانوی جوان با خجالت و اندکی تردید گفت: «سردار، خواستهای دارم.» سردار با نگاهی پدرانه و برادرانه به او نگریست و با مهربانی پاسخ داد: «در خدمتم.»
بانوی جوان با چشمانی براق و قلبی پر از امید گفت: «آیا میتوانید دیدار با حضرت آقا را برایمان فراهم کنید؟» سردار با مهربانی وی را به بسیج جامعه زنان سپاه قدس گیلان معرفی کرد و از مسئول بسیج جامعه زنان خواست که در صورت امکان، وی را راهنمایی کنند.
در دل به او احسنت گفتم و به جرأت او حسادت کردم؛ عاشق واقعی حضرت آقا است و تلاش میکند تا به آرزویش برسد.
روزها گذشت و هر بار در مناسبتهای مختلف، جمعی دیگر از افراد نیز همین درخواست را از فرماندهان و مسئولین استانی داشتند.
اما من هنوز به خود اجازه نمیدادم که چنین درخواستی را مطرح کنم. هر بار که این درخواستها مطرح میشد، در دل میگفتم:«چه میشود اگر من هم این درخواست را داشته باشم؟ اما...»
اما صدای در گلوی فرو خورده من شنیده شد، چطور و چگونهاش را نمیدانم. آری، رسید روزی که سالها در انتظارش بودم.
در پی تماسی از سوی سپاه قدس گیلان دعوت شدم به حضور در دیدار با مقام معظم رهبری. چند ثانیهای در شوک بودم، بدون اینکه بگویم چه زمان و چگونه، فقط گفتم: «من؟»
شخصی که پشت تلفن بود گفت: «مگر شما خانم اکبری نیستی که در دومین همایش نماز برتر شدی؟» گفتم: «بله، اما من...»
بله من ، منتخب شده بودم ،من ،... آن هم در چه روزی ؟!
روزی چون سالروز تشکیل بسیج مستضعفین، این افتخار نصیبم شد تا به دیدار مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای، نائل شوم.
هنوز هم باورم نمیشد که چنین افتخاری نصیبم شده است. شب سفر بعد از زیارت سلطان سید جلالالدین اشرف تا سحرگاه هنوز مبهوت این سفر بودم.
صبح روز پاییز، که میدانم دلهای مشتاق بسیجیان منتخب گیلان چون من برای سفری پر از نور و معنویت به تپش افتاده بود، راهی رشت شدم.
قبل از حضوردر محل اجتماع اعزام ، برای پوشش خبری به استانداری رفتم ، برنامه ای که برای مراسم میزبانی شهدای گمنام بود.بعداز طی مسیر به محل اعزام رسیدم ،وارد حسینیه شدم، .
سرهنگ رفاهتی، معاون سازمان بسیج مساجد و محلات سپاه قدس گیلان، در گفتگویی کوتاه از اعزام بسیجیان منتخب گیلان به دیدار رهبر انقلاب خبر داد و گفت:۶۰ نفر از بسیجیان منتخب از گیلان به دیدار رهبر انقلاب اعزام شدند.
وی این اردو را فرصتی مناسب برای افزایش بصیرت، ارتقای فرهنگی و تقویت ارزشهای انقلاب اسلامی در بین بسیجیان بیان کرد.
سرهنگ پاسدار مصطفی احمدی دراین آیین گفت:منتخبین گیلانی ۲۵ نفر از رتبههای برتر جشنواره مالک اشتر که در طول سال گذشته و ۶ ماه اول ۱۴۰۳ توانستهاند حائز رتبه ملی شوند، به دیدار مقام معظم رهبری نائل آمدهاند.
بعداز حضور و غیاب و تشریح چگونگی برنامه سفر، مسئولین مربوط هریک دستورالعمل این سفر را اعم از تست سلامت بسیجیان و مباحث ذیربط بیان کردند.
حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا بخشش در آیین بدرقه ضمن تبریک هفته بسیج، از مقام بسیج گفت و اضافه کرد: «چه افتخاری از این بیش که امام راحل خود را یک بسیجی میداند.»
بسیجیان بعد از صرف ناهار و آشنایی با برنامههای این دیدار، بعد از رد شدن از قرآن، سوار ماشینها شدند.
آری، کاروانی از نور و ایمان در مسیر تهران به حرکت درآمد.
دلهای بسیجیان در ردههای مختلف، خواهر و برادر، در پی دیدار با حضرت آقا لبریز از شوق و اشتیاق بود.
هر گام از این سفر معنوی، یادآور عهدی بود که با ولایت بسته بودند.
با نزدیک شدن به مقصد، حس و حال تازهای به دلها حاکم شد.
در ادامه، هریک به راز و نیاز و استراحت و دلمشغولیتهای خود پرداختند.
و من که همچنان در بهت این سفر و این افتخار دیدار بودم، دوست داشتم از حس دیگران نیز بدانم. راهی شدم به سمت اتوبوس.
یکی از خواهران که شور و شوق فراوانی داشت، نظرم را جلب کرد.بعد از سلام و احوالپرسی، باب گفتگو را با او باز کردم.
او چون من بار اولش بود و میگفت بسیجی از شهر خمام است و از توصیف حس این حضور عاجز مانده است.
بانوی بسیجی از بندر انزلی نیز با افتخار خود را نماینده بسیجیان میداند و با عشقی عمیق به ولایت اظهار میدارد: «در سایه الطاف الهی و همراهی ولایت، تا رسیدن به قلههای شکوهمند ایمان و کوشش، با تمام قوا تلاش خواهم کرد.
رمضانی، دوست رسانهای من این حضور را مایه افتخار خود دانست و با احساسی عمیق گفت: «به دیدار شجاعترین رهبر جهان اسلام که نائب برحق امام زمان (عج) است، میروم.»
بسیج از نگاه او یعنی همصدا شدن یک ملت برای رسیدن به آرمان بزرگ انقلاب اسلامی و فتح قلههایی که رهبر معظم انقلاب فرمان دادهاند.
رزمندهای از دوران دفاع مقدس این دیدار را چونان هدیهای گرانبها برای بسیجیان دانست و بیان کرد:«این ملاقات به بسیجیان دلگرمی و شور و شوقی دوچندان میبخشد.
وی گفت:بسیج، بنا به فرمایش رهبر معظم انقلاب، همچون گنجینهای ارزشمند است که باید برای تعالی و پایداری نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بهرهبرداری شود.»
رجایی، بسیجی جوانی از بنیاد ملی نخبگان و بسیج کشاورزی، در کنار مردی میانسال نشسته بود. وقتی از او خواسته شد تا احساسات خود را بیان کند، با غرور و شوق فراوان گفت: «این دومین بار است که به این دیدار مشرف میشوم. حتی اگر هزار بار دیگر هم این فرصت برایم فراهم شود، باز هم با همین شور و شوق خواهم آمد.»
بسیجیان از دیدگاهش، با ایمانی راسخ به ایثار، توکل و آرمانهای بزرگ انقلاب، در پی ساختن تمدنی نوین و پیشرفته برای ایران اسلامی هستند؛ نظامی معنوی و الهامبخش که به رهبری حضرت آقا در حال شکلگیری است.
یکی از اعضای گرانقدر جامعه پزشکی که اولین دیدارش با حضرت آقا بود، ولایتمداریاش را با آمادگی برای خدمت در بسیج، به ویژه در زمینههای پزشکی و سلامت، اعلام کرد. وی نیز در توصیف بسیج گفت: «بسیج همان نیرویی است که از پسِ کارهای نشدنی برمیآید و آنها را ممکن میسازد.»
در آن لحظات با خود میاندیشیدم که اگر بخواهم از هر یک از این دلدادگان چیزی بپرسم و بنویسم، ساعتها باید وقت صرف کنم و مبهوت عشق و ایمان بیپایانشان باشم.
به سمت صندلی خود قدم برداشتم و در حالی که زمزمهکنان برای سلامتی رهبر عزیز و پایداری در راهش دعا میکردم، احساس کردم که وظیفهی یک بسیجی واقعی را باید به جا آورم.
زمزمههایم همچون آوایی دلنشین در فضای روحانی این سفر طنینانداز و قلبم با هر ضربان به عشق وطن و رهبر معظم انقلاب میتپید.
آری، باید به عنوان یک خبرنگار بسیجی در عرصه رسانه، با تمام توان بنویسم و روایت کنم. چرا که رسانه، ابزاری قدرتمند برای انتقال پیامها و ارزشهای انقلاب است. هر آنچه که برای آن خونها فدا شده است، باید به گوش همگان برسد.
باید تاریخ انقلاب را با دقت و صداقت بازگو کنم و از طریق واژهها و تصاویر، حقیقت را به تصویر بکشم.
رسالت ما در رسانه، نگهبانی از میراث انقلاب و انتقال آن به نسلهای آینده است. و با انتقال ارزشها و آرمانهای انقلاب به نسل جدید، از تحریفات دشمن جلوگیری کنیم.
آری، رسالت بانوی رسانهای، انتقال و انعکاس رویدادهای مهم است، تا آنچه که دشمن در تلاش است تبیین و روایت نشود، با صداقت و دقت بازگو کند.
بانوی رسانهای باید همچون دیدهبان حقیقت، با شجاعت و صداقت، رویدادها و حقایق را به تصویر کشیده و به گوش مردم برساند.
در این مسیر، باید با قلمی تیز و نگاهی ژرف، حقیقت را از میان دریای دروغها و شایعات بیرون کشید و به مردم عرضه کرد.
این رسالت بزرگ، تعهدی است که بانوی رسانهای باید با افتخار و مسئولیتپذیری بر دوش بکشد.
انتظار برای دیدار حضرت آقا در حال اوج گرفتن بود. بعد از طی مسیر به محل اقامت رسیدیم.
حس غرور بیش از پیش میشد تا جایی که حتی با تصاویر ماکت در محوطههای محل اقامت بیشتر خود را نزدیکتر به حضرت آقا میدیدیم. بعد از سازماندهی، قرار شد برای یکدست شدن، همه لباس یکدست بپوشیم.
راهی شدیم به سمت محل توزیع چادر و چفیه. حضرت آقا ویژه همه ما را طلبیده بود. آری، این جمع بسیج به نمایندگی میلیونها بسیجی، مهمان ویژه حضرت آقا بودند که با چنین تشریفاتی قرار بود مشرف شویم.
همه خود را برای این رویداد بزرگ و ویژه آماده میکردند.
دیگر قرار بود راهی شویم برای آموزش و تمرین سرود و... برای عرض ادب محضر مقام معظم رهبری امام خامنه ای مدظله العالی.
روایت شور و عشق بسیجیان در دیداری معنوی و بهیادماندنی همچنان ادامه دارد.