عروسی های لاکچری!

به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،تشکیل زندگی مشترک و زیر یک سقف رفتن دختر و پسر در ایران از قدیم الایام با جشن ها و مقدمات زیبا و زیادی همراه بوده است. از خواستگاری گرفته تا بله برون، پایکوبی برای اولین بند اصلاح در صورت دختر تا جشن نامزدی، عقدکنان تا طبق کشان هدیای عروس و داماد، جهازبران تا حنابندان، حمام عروسی- داماد و عروس - تا جشن عروسی، از مادر زن سلام تا ماه عسل... همه این جشن ها علاوه بر ایجاد شادی و صمیمیت بین خانواده عروس و داماد با ویژگی منحصر به فرد سادگی همراه بوده است که همین صمیمیت و سادگی خاطرات زیادی را در ذهن عروس و داماد تا پایان عمر ثبت می کرد تا جایی که حرف آن نقل محافل شب نشینی با نوه های شان می شد؛ از طرف دیگر این دورهمی های شاد و زیبا به بهانه ازدواج دو جوان، اآروزی ازدواج و تجربه این مراسم را در دختر و پسرهای جوان و خانواده های آنان به وجود می آورد.
اما امروزه بسیاری از این جشن های ساده و زیبا نه تنها به بوته فراموشی سپرده شده اند بلکه جای خود را به مراسمات و جشن های دست و پا گیر و صد البته بدون پیشینه تاریخی داده اند! در حالیکه نه تنها از صمیمیت و همدلی بهره ای نبرده اند، بلکه با عناوینی چون " لاکچری " سادگی را زیر چرخ دنده های چشم و هم چشمی له می کنند و از بین رفتن سادگی ها و صمیمیت ها پدیده ای نامبارک را به وجود آورده است که از آن تحت عنوان « ترس یا عدم تمایل مجردها به تشکیل زندگی می توان نام برد.»
در کمترین سوء نتیجه حاصل از لاکچری بازی در مراسمات عروسی، طولانی شدن دوران عقد زوج های جوان است به طوری که در بسیاری از موارد آغاز زندگی مشترک زوج جوان با طولانی شدن دوران عقد؛ ماه ها که نه بلکه سال ها به عقب می افتد و همین امر در بسیاری موارد باعث ایجاد اختلاف و حتی طلاق می شود.
از نظر جامعه شناسان، در این وضعیت بغرنج اقتصادی، الزام برخی از خانواده ها به برگزاری فقط یکی - دو مورد از این مراسمات کافی است که خانواده پسر را از داماد کردن فرزندشان یا خانواده دختر را از پذیرفتن خواستگار در خانه منصرف کند چرا که پسر جوان توانایی پرداخت هزینه عروسی لاکچری و خانواده دختر توان مالی تهیه جهزیه آنچنانی او را ندارند!
چندی پیش بود که عروسی لاکچری سیامک نعمتی بازکن تیم فوتبال پرسپولیس در فضای مجازی بازتاب گسترده ای داشت، چند سال قبل تر هم بهاره رهنما، بازیگر تلویزیون و سینما در ازدواج دوم خود جشنی تشریفاتی گرفت و با هدف نشان دادن موفقیتش در زندگی دوم زناشویی به جامعه! از لحظه به لحظه آن تصویربرداری کرده و در فضای مجازی انعکاس داد!

تبلیغات گسترده برخی از مجلس گردانان مراسمات عروسی و عزا نیز بر رونق این دست لاکچری بازی ها می افزاید تا جایی که بسیاری از صفحات اینستاگرام پُر از تصاویر جشن های عروسی و نامزدی دختر و پسرهایی است که احتمال با گرفتن تخفیف ناچیزی قبول کرده اند بازگیر و تبلیغ کننده مدیریت برنامه عروسی شان باشند! و با تعریف و تمجیدهایی آنچنانی سایر جوانان را نیز آرزومند برپایی چنین مجالسی می کنند!
در روزگاری نه چندان دور خانواده عروسی و داماد ادبیات دوستی داشتنی و برگرفته از عزت نفسی و مردمدارانه ای را برای برگزاری مراسمات عروسی دختر و پسرشان به کار می بردند که شنیدن آن خالی از لطف نیست: « مراسم آبرومندی را باید ترتیب داد.» اما امروزه داستان عروسی های لاکچری به یک جمله ختم می شود: « عروسی باید چشم کور کن و خاص ترین جشن باشد!» همین هدف که چشم مهمانانی که برای آمدنشان میلیارد تومان خرج شده است باید کور شود، بیانگر نوع رابطه افراد و احترامی است که میزبان برای میهمان خود قائل است. پارادوکس این قضیه زمانی بیشتر می شود که مهمانان حاضر در این مجلس که باید چشمان کور شود برای این کوری چشم مجبورن چندین میلیون تومان هم هدیه دهند!

به همین دلایل است که صمیمیت بین افراد از بین رفته بجایی اینکه میزبان – عروس و داماد – از همان دری که میهمانش قدم رنجه کرده است وارد شود ، از سقف آسمان با بالون فرود می آید! و تا زمان رسیدنش چشم و دهان میهمانان نیز رو به آسمان باز می ماند! یا اینکه عروس بر کالاسکه ای می نشیند که هنگام سوارشدن بر آن اسب سفید بی نوا باید جلوی پایش زانو بزند! و کاروانیان نیز ساقدوشان قجری شوند که برای این همراهی ۱۰ میلیون تومان دست مزد گرفته اند! پارادوکس این قضیه این است که کالاسکه و کاروانیان قجری از کنار آخرین مدل انواع ماشین ها به سمت میهمانان حرکت کند!

تازه این ابتدای کار است، میهمانان بعد از ورود به لوکس ترین تالارهای شهر به انتخاب داماد و عروس با بسته های پذیرایی ۷۰۰ هزار تا ۱۲۰۰ میلیون تومانی پذیرایی می شوند! و در نهایت داماد با پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان میزبانی ۵۰۰ مهمان خود را به پایان می رساند.
البته این بخشی از قضیه است که به چشم میهمانان می آید، آنچه در لیست خرج داماد می توان دید هزینه عکاسی و فیلم برداری از مراسم تا کلیپ های اسپرتی است که برای به نمایش گذاشتن در سالن عروسی از روزهای قبل پرداخت شده است.
با این اوصاف اگر مهمانان باز هم چشمی برای شان باقی مانده بود با دیدن خانه و ویلای عروس و داماد که گاهی برای یک شب و در بیشترین شرایط برای سالی اجاره شده است، حتما کور می شوند! هر چند که ماشین عروس نیز داستانی فراتر دارد، می تواند فولکس قراضه ای باشد که بابت عدم تمایل عروس به نشستن در پراید و پژو شبی ساعتی ۸۰ تا ۱۰۰ هزار تومان کرایه داده شده است! در حالیکه ماشین مدل بالای پدر عروس یا داماد گوشه ای افتاده است!
به هر حال این پراداوکس های عجیب در مراسمات عروسی لاکچری نه تنها خوشبختی نمی آورد بلکه در بیشتر موارد داماد و عروس را بعد از چند به جان هم می اندازد! دختری که اینگونه پا در خانه داماد گذاشته است و شب اول چنین هزینه ای را تراشیده است در ماه ها وسال های بعد چه طور زندگی خواهد کرد!؟
گزارشات و تجربیات افراد جامعه دال بر این قضیه است که انگشت شمار نیستند! عروس و دامادهایی که اینچنین به خانه بخت رفتند و سالی هم نتوانستند در کنار هم خوشبخت زندگی کنند . به همین خاطر ضرب المثل های « مهریه خوشبختی نمی آورد» را باید عوض کرد و گفت: « عروسی لاکچری، ضامن خوشبختی نیست»
بد نیست که زوج های پولدار یا زوج هایی که دوست دارند به هر نحوی آنها را زوج های پولدار خوشبخت نامید بدانند که آنچه از کف آنها رفته است به ازای تجارتی پر سود برای برگزار کننده است، تجارتی که حتی از ثبت لحظات خصوصی زوج جوان برای بِرند و تبلیغ خودش نمی گذرد و حتی عروس و داماد را چون بازیگری ناشی، جلوی دوربین آورده و از مراسم خود بَه بَه و چَه چَه کنند! این هم پارادوکسی دیگر است چرا که از قدیم گفته اند هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است!

طنین یاس - میترا خسروبیک