سیر و سلوک عارفانه
به گزارش سرویس بسیج جامعه زنان کشور خبرگزاری بسیج،نقش زنان در ادبیات حماسی که بخش مهمی از آن را ادبیات جنگ تشکیل می دهد نقش بسزایی دارند. بسیاری از زندگی نامه شهدای ایران در جنگ تحمیلی، نویسندگی خاطرات رزمندگان و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس را زنان نویسنده بر عهده گرفته اند و بدون اغراق تا کنون قلم تعداد زیادی از آنها نیز مورد تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار گرفته است.
یکی از این بانوان نویسنده دفاع مقدس میترا کمالی فر است که خبرنگار طنین یاس به مناسبت گرامی داشت هفته دفاع مقدس گفت وگویی صمیمی را با او انجام داده است. وی مدرک سطح دوم علوم حوزوی و کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی و ساکن ایلام است.
این نویسنده جوان می گوید: از نوجوانی وارد محیط بسیج و پایگاه شدم و در برنامه های مختلف با موضوع ایثار و شهادت و برنامه هایی که در مناطق عملیاتی و قرارگاه حضرت امیر (ع) برگزار می شد شرکت می کردم. من این را با تمام وجودم درک کردم که خاک جبهه با آدم حرف می زند. حس و حال و آرامشی که در آنجا داشتم را در هیچ جای دیگر تجربه نکرده ام. می دانستم حضور شهدا و خون پاکشان باعث آرامش آنجا شده است. دوست داشتم بیشتر با شهدا آشنا شوم.
وی با اشاره به اینکه در ایلام ما آن زمان کار زیادی در مورد شهدا انجام نشده بود و در مورد شهدای استان فقط در محافل خاطره از زبان همرزمان شهدا چیزهایی می شنیدم می افزاید: وقتی چند بار در مورد شهید "علی غیوری زاده" خاطراتی از دوستانش شنیدم؛ دوست داشتم بیشتر در موردش بدانم. این شد که سال ۱۳۸۹ که آن زمان فرماندهی پایگاه مقاومت بسیج را نیز عهده دار بودم با گروهی از بچه های پایگاه تصمیم گرفتیم خاطرات این شهید عزیز را جمع آوری کنیم.
کمالی فر ادامه می دهد برای این کار ابتدا به سراغ دوستان و همرزمان شهید رفتیم که البته آن هم شیرینی های خودش را داشت! مثلا برای زندگینامه و خاطرات خارج از جبهه چون ما ایلام بودیم و ایشان اهل روستایی در شهرستان ملکشاهی تدارک اردو می دادیم و با گروهی از بچه ها به روستایشان می رفتیم و از مردم روستا و روستاهای همجوار در مورد شهید سئوال می کردیم که حاصل این تلاش ها در سال ۱۳۹۰ توسط مرکز حفظ آثار سپاه ایلام به عنوان کتاب چاپ شد.
نویسنده کتاب « سر به دارانی که سردار شدند» درباره این کتاب می گوید " در این کتاب خاطراتی از زندگی شهید علی غیوری زاده جمع آوری شده و به رشته تحریر در آمده است اما بعد از آن هم کتاب "به نام مادر "زندگینامه ی داستانی شش نفر از همسران شهدا و مجموعه ی چند جلدی "فرشته های بی شان" زندگینامه ی داستانی همسران و مادران شهدا را به رشت تحریر در آوردم .
این نویسنده کتاب های دفاع مقدس از کتاب "آیه های مهربانی" خاطرات هفت نفر از زنان امدادگر و پرستار ایلامی در زمان دفاع مقدس و رمان "عشق پایدار" زندگی نامه آزاده ی سرافراز غلامحسین جوزیان به روایت همسرش سرکار خانم زینب جوزیان به عنوان کتاب های بعدی اش یاد می کند و می گوید: کتاب "آموزگار فداکار" هم خاطرات و زندگی نامه شهید معلم شهید حجت اله گوهری از نگاه خانواده و دوستان و شاگردان است که مورد توجه بسیاری از علاقمندان به آثار دفاع مقدس قرار گرفته است.
کمالی فر با اشاره به اینکه کتاب "بابای بهار" با موضوع خاطرات سردار شهید غلامرضا ملاحی فرمانده ی طرح و عملیات لشگر ۱۱ امیرالمومنین (ع)از زبان خانواده دوستان و همرزمانش مقدمه ای شد برای نگارش کتاب خاطرات شهید شاخص فرهنگیان کشور معلم شهید علی محمد جمال الدینی که اکنون در مرحله ی نگارش است، می گوید: من همه ی کتابهایم را دوست دارم و در روند نگارش هر کدام از کتاب ها با شخصیت جدیدی از شهدا یا افراد مرتبط با جنگ آشنا شدم. که درسهایی برایم داشته است. اما از نظر سبک بیشتر علاقه به رمان دارم و ان شاالله کارهای جدیدم را در این قالب خواهم نوشت.
از خانم نویسنده می پرسم تا کنون کتابی در مورد شهدای زن یا نقش زنان در دفاع مقدس نوشته است ؟ می گوید: بله ! کتاب "به نام مادر" زندگینامه ی داستانی شش نفر از همسران شهداست که دارای یک فرزند هستند و سه نفر از این بانوان فداکار فرزندشان را چند ماه بعد از شهادت همسرشان به دنیا آورده اند و سه بانوی دیگر زمان شهادت همسرانشان فرزندشان زیر یکسال سن داشته، با این وجود این بانوان عزیز عمر و جوانی شان را وقف تربیت فرزند شهید کرده اند و به خاطر فرزندشان از زندگی خودشان گذشتند و بعد از شهادت همسرشان ازدواج نکردند.
وی توضیح می دهد: منظورم این نیست که همسران شهدایی که ازدواج مجدد کرده اند کارشان اشتباه بوده نه این حق طبیعی آنهاست. اما در مقابل به نظر من فداکاری این بانوان ستودنی است و ما از این بانوان در کشورمان زیاد داریم. زنانی که جنگ زندگی شان و دنیایشان را تحت تاثیر قرار داد و با تمام ناملایمات و سختی های زندگی کنار آمدند به خاطر هدفی مقدس و امیدشان به روز قیامت و شفاعت شهید است.
این نویسنده جوان با بیان اینکه کتاب " آیه های مهربانی است که به خاطرات هفت نفر از زنان امدادگر ایلامی در دوران دفاع مقدس پرداخته شده است، می گوید: زنانی که در دل جنگ ازدواج کردند خانه داری و بچه داری کردند و مانند زنان صدر اسلام در جنگ هم سهیم بودند و به مجروحین و آسیب دیدگان از جنگ امداد رسانی کردند. این کتاب که با عنوان آیه های مهربانی قرار است برای هفته ی دفاع مقدس چاپ شود حاوی خاطرات و لحظات تلخ و شیرین از جنگ به زبانی زنانه و به روایت شیرزنانی از ایلام همیشه قهرمان.
گفتید که به رمان نوشتن علاقمند تر هستید و رمانی به اسم ع"شق پایدار" را نوشته اید؛ داستان این رمان چیست؟ کمالی فر می گوید: عشق پایدار روایت زندگی دختر عمو و پسر عمویی است که روز دوم مهر ماه سال ۱۳۵۹ در مهران جشن عروسی داشته اند . وسط جشن عروسیشان خبر می رسد که عراقیها از مرز گذشته-اند و به زودی به شهر می رسند. عروس همراه خانواده و همه ی مردم مهران پای پیاده از کوهستان راهی ایلام می شوند و داماد اسلحه به دست به طرف پاسگاه محل خدمتش می رود. جنگ بین عروس و داماد ده سال فاصله می اندازد. روایت زنانه است و خانم زینب جوزیان با زبانی شیوا تمام لحظات زندگی در اردوگاه آوارگان جنگی و مشکلات و فراز و نشیبها را بیان می کند فراق عروس و داماد بعد از ده سال به وصال ختم می شود عروس پای صحبتهای داماد می نشیند تا از ده سالی که در اسارت بوده برایش بگوید.
وی در ادامه با اشاره به اینکه خاطرات دفاع مقدس گوشه ای از ایثارهای زنان در این دوران را باز گو می کند ، بیان می کند: خیلی از زنان کشور ما در جنگ فعالیت داشتند. خدمت کردند. آسیب دیدند اما نوع آن با نوع سختی های زنان ایلامی متفاوت بود. زنان استان های دیگر اگر همسرشان یا فرزندشان جبهه بود فقط مسئولیت زندگی بر دوششان بود. اما زنان ایلامی هم مشکلات و نگرانی همسر یا فرزندشان که در جبهه در زیر آتش دشمن بود را داشتند هم مسئولیت زندگی بر عهده ی آنان بود که این مسئولیت با مسئولیت زنان استان های دیگر فرق داشت.
نویسنده کتاب «فرشته های بی نشان» با اشاره به وضعیت آن دوران که زنان ایلامی هر روز منتظر بمباران و موشک باران بودند، می افزاید: گاهی که بمباران ها شدت می گرفت باید به کوهستان می رفتند در پناه کوهها و دره ها و درختان زندگی می کردند آب می آوردند هیزم جمع می کردند در فصل گرما ترس مارو عقرب داشتند و در فصل سرما برف و یخبندان و باد و باران های سیل آسا آزار دهنده بود. گاهی پای صحبت زنان ایلامی می نشینم تا از آوارگی در ایام جنگ بگویند دلم به درد می آید.
وی در پاسخ به این سؤال که شما نقش زنان ایلامی در دفاع مقدس را چگونه ارزیابی می کنید؟ با صراحت می گوید: من با توجه به کارهایی که در زمینه ی زنان و دفاع مقدس داشته ام. می گویم که نمام مادران و مادربزرگهای ما و تمام زن هایی که زمان جنگ را درک کرده اند در جنگ نقش داشته اند و اگر شرایط مهیا باشد می توان زیباترین و آموزنده ترین رمان ها را در مورد زنان ایلام در جنگ نوشت.
اما متاسفانه همیشه در حق ایلام جفا شده است و زنان ایلام و نقششان در جنگ هم از این قاعده مستثنی نیست. همین کتاب "عشق پایدار" که نابترین و عاشقانه ترین سوژه ی جنگ است. خلاصه ای از هشت سال رنج و مشقتی که بر مردم جنگ زده ی مهران را روایت می کند. من به چندین نفر از افراد صاحب نظر و اساتید ادبیات استان داده ام و خوانده اند و تمجید کرده اند. خیلی ها گفته اند از فلان کتاب و فلان کتاب که خیلی هم مشهور هستند جذاب تر است اگر این کتاب در هر جایی به جز ایلام چاپ می شد تا چاپ صدم هم می رفت. اما اینجا برای چاپ اول هم مشکل اعتبار داشتند.برای من هنوز سئوال است که استان های دیگر چه طور اعتبار دارند ایلام چرا ندارد؟!!
در پایان این گفت وگوی صمیمی از نویسنده پر کار کتاب های دفاع مقدس می خواهم که کمی از انتظاراتش از متولیان فرهنگ ایثار و شهادت برایمان بگوید، خانم کمالی فر با اشاره به اینکه « من برای خودم که انتظاری از هیچ کس ندارم جز شهیدان و خدای شهیدان» بیان می کند: من نویسندگی را به عنوان شغل انتخاب نکرده ام. من می نویسم اول به خاطر خودم، من این را نوعی سیر و سلوک عارفانه می دانم.
سیره ی شهید، جانباز، آزاده، شهدا تلاششان برای رسیدن به خدا ، جانباز و آزاده زجرهایشان، خون دل خوردنشان، تلاششان، گم نامی شان، همه و همه من را به طرف خدا می کشاند.اما در مورد کتاب ها دوست دارم معرفی شوند مثل جاهای دیگر کتاب های ایلام هم تقریض مقام معظم رهبری داشته باشند من دوست دارم همین کتاب عشق پایدار به دست حضرت آقا برسد.ایشان بدانند ما چنین بانوان فداکاری در ایلام داریم .
طنین یاس