خبرهای داغ:

مصاحبه با مادر اولین شهید خرمشهر(شهید حسین دهقانی قطرمی )

مصاحبه با مادر اولین شهید خرمشهر(شهید حسین دهقانی قطرمی )
پیام شان این بود که دست از انقلاب و اسلام و امام برندارید. پیام همه ی شهیدان همین بوده است. وصیتنامه اش هست
کد خبر: ۹۴۳۶۳۲۲
|
۱۰ خرداد ۱۴۰۱ - ۱۰:۱۶

مصاحبه با مادر اولین شهید خرمشهر(شهید حسین دهقانی قطرمی )

شما چند فرزند دارید ؟؟؟
من 4 فرزند دارم که البته حسین از جمع ایشان به شهادت رسیده است


از ویژگی ها و صفات اخلاقی شهید سید محمد تقی بگویید:
سید محمد تقی از از دوره ی کودکی مظلوم و صبور بود؛ و در کارها خیلی. به پدرشان کمک میکردند
شما خودتان می دانید این بچه ها از حیث روحیات چطور بودند که توانستند در این مسیر قدم بگذارند. وقار و سنگینی، مهربانی و مظلومیت شان
خیلی به شهید صدوقی علاقه داشتند و زیاد به خانه شهید صدوقی و پایگاه بسبج رفت و آمد می کردند


در زمینه ی درسی وضعیت شان چطور بود؟
در این زمینه چون ما در ده زندگی میکردیم حسین تا کلاس نهم بیشتر نتوانست بخواند و بیشتر در کارها کمک کار من و پدرشان بودند ودر کارخانه کار می کردند

شهید معظم چند سال شون بود که به حبهه رفتند و چگونه به شما این مطلب که می خواهند به جبهه بروند را گفتند :
سید حسین 18 سال شون بود که به جبهه اعزام شدند از همان اوایل شروع جنگ آمدند و به من گفتند مادر مسجد ولیعصر پایگاه هست و خانم ها مشغول دوختن لباس برای رزمندگان هستند شما هم چرخ خیاطی تون رو بردارید و به پایگاه بروید من هم از همان ابتدا به پایگاه رفتم و در دوختن لباس برای رزمندگان کمک میکردم
و خودشون هم گفتند که من باید به جبهه بروم البته خدا شاهد است ما یک بار هم به فرزندمان نگفتیم که نروید چون وظیفه ی همه بود که برای اسلام و دفاع از وطن بروند و ایشان بر حسب وظیفه اش رفت و ابتدا چند روزی برای اموزش به اصفهان رفتند و بعد ازاتمام دوره آموزشی به یزد آمدند و اعزام شدند
بعد از شهادت حسین هم چرخ خیاطی ام را داخل منزل اوردم و روزی یک بقچه که در هر بقچه 24 لباس بود میدوختم

 هیچ گاه شهید را در خواب دیده اید ؟؟
یه مدت بعد از شهادت ایشان خ اب دیدم که حسین امده بود یک بچه در بغل داشت گفتیم حسین نام این بچه چیست ؟
گفت حسین
و من هم بعد از حسین دوباره باردار شدم و اسم فرزندم را دوباره حسین گذاشتم

یک شب دیگر هم خواب دیدم که رفته بودم مصلی ده مان انجا امام خمینی بودند و ایشان یک تسبیح تربت به من دادند و من با خودم می گفتم چی شده که من لایق گرفتن این هدیه از اقا شده ام

خبر شهادت شان را چگونه شنیدید ؟؟؟
شب قبل از شهادت ایشان من خواب دیده بودم که حسین امده بود و یک پیراهن بلند سفید پوشیده بود و قسمت جلو پیراهن حسین خونی بود
روز بعد که عموی حسین به منزل ما آمد گفت علی (همسرم) در خانه هست ؟؟
گفتم حسین شهید شده است ؟؟
از من پنهان نکنید من خودم دیشب خوابش را دیده ام

یکی ازهمرزم های حسین می گفت یک روز صبح که میخواستند بروند در سنگر صبحانه بخورند تیری به پیشانی شون اصابت میکند و ایشان شهید می شوند و بعد ها به ما گفتند که حسین اولین شهید خرمشهر بوده. است

به نظر شما پیام شهید برای ما چیست ؟؟

پیام شان این بود که دست از انقلاب و اسلام و امام برندارید. پیام همه ی شهیدان همین بوده است. وصیتنامه اش هست

 

ارسال نظرات
پر بیننده ها
آخرین اخبار