همراه با شهدای بمباران ۲۷ دی دانشگاه تبریز(3)
به گزارش خبرگزاری بسیج از آذربایجان شرقی، شهید هاشم اخترشمار، شهید عباس ارشدی پور، شهید بیاضعلی اسدی فرد، شهید یعقوب اسماعیل زاده جیقه، شهید سعید امیرخانی، شهید مهدی امیرکاظمی، شهید سیدمحسن امین جواهری، شهید مرتضی جابری، شهید عادل جعفری نویمی پور، شهید ایرج (سجاد) خلوتی، شهید حسین رضاپور، شهید علیرضا رضوانجو، شهید مرتضی زمانپور نیاوران، شهید حسین شیرین سرند، شهید شیرزاد شریفی، شهید صدیار صفری، شهید علی فصیح کجابادی، شهید رحمان قفلگری، شهید علیرضا کریمی وفایی پور، شهید محسن محمدی غریبانی، شهید فؤالدین محمودی نیا دهشتران و شهید حمیدرضا ملکوتی خواه اسامی دانشجویان و دانشگاهیان دانشگاه تبریز است که در ۲۷ دی سال ۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
مدیریت کارگاه فنی دانشگاه تبریز در آن زمان بر عهده جهاددانشگاهی آذربایجان شرقی بود.
در ادامه، چکیدهای از زندگینامه و وصیتنامه چند تن از دانشجویان شهید دانشگاه تبریز را میخوانیم؛
دانشجوی شهید فوالدین محمودی نیا
دانشجوی شهیدفوالدین محمودی نیا نیز یکی دیگر از شهدای بمباران ۲۷ دی دانشگاه تبریز است، وی متولد سال ۱۳۴۶ بوده و در شهرستان سیرجان چشم به جهان گشوده است. وی در کودکی از نعمت پدر محروم شده و دامن مادری مهربان و باایمان پرورش یافت.
شهید محمودینیا با فقر و سختی پرورش یافته و درد مستضعفین را به خوبی درک می کرد. متانت و ایثار این شهید زبانزد عام و خاص بود. وی قلم زیبایی داشت و گهگاهی شعر میسرود؛ رشتهی تحصیلی او فیزیک کاربردی بود و در نهایت نیز در بمباران ۲۷ دی دانشگاه تبریز در میان پاکی و اخلاص رخت شهادت را بر تن کرده و راهی دیار باقی شد.
متن زیر گزیدهای از نیایش عارفانهی شهید محمودی نیا است؛
«... خدایا، به هر صدا خواندمت نپذیرفتی به جز صدای گریه و به هر دیده به دیدنت امدم نپذیرفتی به جز دیده دل و به هر شوق به سویت آمدم نپذیرفتی به جز شوق معشوق، به هر در زدم نگوشدی جز در ایثار، به هر فکر امدم نپذیرفتی به جز فکر حقیقت، به هر وسیله آمدم نپذیرفتی به جز وسیلهی تقوی، به هر پیشکش آمدم نپذیرفتی به جز پیشکش خون و به هز زبان خواندمت نپذیرفتی به جز زبان دعا...»
دانشجوی شهید سید محسن امین جواهری
دانشجوی شهید سید محسن امین جواهری نیز از دیگر شهدای بمباران ۲۷ دی دانشگاه تبریز است، امر به معروف و نهی از منکر از خصایص بارز این شهید بزرگوار بوده و همواره نیز چون مراقبی صبور، نصیحت گر اطرافیانش بوده است.
شهید جواهری، چون عالمی به وظایف خویش عمل کرده و حسایت ویژهای نسبت به احترام به پدر و مادر داشت و تاحدی بر این موضوع تاکید میکرد که در راه رفتن از آنان نیز پیشی نمیگرفت و با عمل و گفتهی خود روح رنجور و حساس انان را نمی آزرد.
نظم و پاکیزگی و همچنین دقت در انجام امور همچنان نیز در خاطر دوستانش باقی مانده است، وصیت نامهای از این شهید بزرگوار در دست نیست اما در تمامی نامههای ارسالیاش به آشنایان بر تقوای الهی دعوت میکرد.
شهید حسین شیرین سرند
شهید حسین شیرین سرند به سال ۱۳۴۴ در شهرستان اهر به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را در شهرستان تبریز با موفقیت گذراند. در آزمون سراسری سال ۱۳۶۴ دانشگاهها از رشته عمران-آب دانشگاه تبریز پذیرفته شد.
خانواده وی قبل از اینکه فرزندشان تحصیلات خود را شروع کند، به تبریز نقل مکان کرده بودند. وی دوران تحصیل خود را کلا در تبریز گذراند. فعالیتهای سیاسی او از مقطع راهنمایی شروع شد. در زمان انقلاب، دانشآموز کلاس دوم راهنمایی بود و به همراه دیگر دانشآموزان در راهپیمایی ها و تظاهرات مردمی شرکت میکرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در همه صحنهها حضوری فعال داشت. انجمن اسلامی دبیرستان و پایگاه مقاومت محله از جمله مکان هایی بود که شهید شیرین سرند بیشتر در آنها حضور مییافت.
او در خانوادهای روحانی بزرگ شده بود و با قرآن و اهل بیت بیشتری داشت. از نبوغ و استعداد ویژهای برخوردار بود و در تمام مقاطع تحصیلی، رتبههای اول و دوم مدرسه را به خود اختصاص میداد. روحی لطیف داشته و تاثیر حوادث و رخدادها بی درنگ در رفتار و گفتارش به چشم میخورد.
شهید شیرین سرند در سال ۱۳۵۹ از نعمت پدر محروم شده و مجبور شد برای ادامه تحصیل و کمک به خانواده کارگری کند، با توجه به اینکه مادرش بیمار بود و وظیفه مراقبت از مادر را به عهده داشت، نتوانست در میادین نبرد حضور یابد. ولی در پشت جبهه با دل و جان کوشید تا از ارزشهای انقلاب اسلامی دفاع کند. زمانی که خط تولید مهمات در کارگاه دانشکده فنی راه اندازی شد به جمع دانشجویان پیوست که بعد از ظهر تا نیمههای شب برای تجهیز لشکر اسلام سلاح تولید میکردند.
شهید شیرین سرند در تاریخ ۲۷ دی ۶۵ در جریان بمباران کارگاه دانشکده فنی توسط هواپیماهای رژیم بعثی به مقام رفیع شهادت نائل آمد.
شهید مرتضی زمانپور نیاوران
شهید مرتضی زمانپور نیاوران به سال ۱۳۴۶ در تهران متولد شد. تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود با موفقیت به پایان رساند و در آزمون سراسری سال ۱۳۶۴ دانشگاهها از رشته مکانیک ساخت-تولید دانشگاه تبریز پذیرفته شد.
وی که به علت کم بودن سن خود نتوانسته بود در ایجاد انقلاب اسلامی فعالانه شرکت کند، در حفظ و دفاع از آرمانهایش تلاش بسیاری کرد و بعد از آموزش قایقرانی در سد کرج، بارها به جبهه اعزام شد.
در دانشگاه از دانشجویان فعال ممتاز بود. وقتی که به خاطر درس نتوانست در جبهههای نبرد حضور یابد، سعی کرد در پشت جبهه در خدمت دفاع مقدس باشد. از نیمسال اول ۶۵-۶۶ به جمع دانشجویانی پیوست که با همکاری سپاه پاسداران در کارگاه دانشکده فنی برای رزمندگان مهمات تولید میکردند. او نیز به همراه دیگر دانشجویان بر اثر بمباران کارگاه دانشکده فنی در شب ۲۷ دی ماه سال ۶۵ به مقام شهادت نائل آمد.
شهید زمانپور در تمامی کارها خدا را در نظر میگرفت و لحظهای از وقت خود را بیهوده صرف نمیکرد. برای تهذیب نفس و خودسازی برنامهریزی کرده و به قول معروف عهد نامه نوشته بود.
شهید عادل جعفر نویمی پور
شهید عادل جعفری نویمی پور در سال ۱۳۴۱ در شهرستان تبریز به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود با موفقیت به پایان رساند. هنوز دوره دبیرستان را تمام نکرده بود که پدر بزرگوارش چشم از جهان فرو بست. شروع انقلاب اسلامی با دوران نوجوانی او همزمان شده بود و همانند سایر دانشآموزان در راهپیماییها و تظاهرات مردمی فعالانه شرکت میکرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اکثر صحنهها حضور فعال داشت. در تعطیلات تابستان با جهت سازندگی همکاری کرده و در مسجد محل و انجمن اسلامی دبیرستان فعالیت میکرد و از طریق سپاه در مساجد اسلحه آموزش می داد. بعد از اخذ دیپلم به خدمت مقدس سربازی رفته در طول مدت خدمت در چندین عملیات از جمله بیت المقدس و رمضان شرکت کرد که در عملیات رمضان از ناحیه کمر و پا به شدت آسیب دید. او در آزمون سراسری سال ۱۳۶۴ دانشگاه از رشته مهندسی عمران دانشگاه تبریز پذیرفته شد
پس از اتمام سربازی، تحصیلات عالی را در دانشگاه شروع کرد که همزمان در نهضت سوادآموزی هم با جهل و بیسوادی مبارزه میکرد. تعلم در دانشگاه و تعلیم در نهضت سوادآموزی او را خانه نشین کرد. دوباره در سال ۱۳۶۵ از طریق دانشگاه به مناطق عملیاتی اعزام شد که پس از سه ماه حضور در جبههها به دانشگاه برای ادامه تحصیلات خود ادامه دهد.
از توافق سپاه و دانشگاه تبریز در مورد ساخت تجهیزات نظامی در دانشکده فنی مطلع شد و به جمع دانشجویانی پیوست که در نهایت بعد از مجاهدت، در شب ۲۷ دی ماه سال ۶۵ در بمباران کارگاه دانشکده فنی دانشگاه تبریز توسط رژیم بعثی به مقام شهید رفیع شهادت نائل آمد.