به گزارش خبرگزاری بسیج از همدان، به فرموده مقام معظم رهبری «کارآفرینی هم یک خیر است، یک عبادت است، یک کار بزرگ است که باید انجام بگیرد. مسئله، صحیح مدیریت کردن این مجموعه است. مدیریتهای کشوری، مدیریتهای دولتی چه در بخش تقنین، چه در بخش اجراء، چه در بخش قضا، بایستی مدیریت کنند تا تجاوز از حق انجام نگیرد؛ تجاوز از حقوق انجام نگیرد؛ تعرض به یکدیگر انجام نگیرد.»
صندوق قرض الحسنه مردم یار حسینیه شهدای بسیج شهرستان ملایر دارای ۱۰۵ عضو است که هر یک از این اعضا به صورت متغیر ۱۰ تا ۵۰ هزار تومان در طول ماه برای پس انداز خود به صندوق پرداخت میکنند و حدود ۱۳۰ میلیون تومان آورده صندوق است و تعداد ۳ کارگاه و یک تعاونی ایجاد شده حاصل فعالیت این صندوق است؛ در مجموع فعالیت ۳ کارگاه و یک تعاونی ایجاد شده توسط این صندوق ۷۰ نفر دارای شغل دائم شده است و همچنین به خاطر مشاغل خرد خانگی به وجود آمده از این صندوق حدود ۳۰ نفر مشغول هستند و تعاونی ایجاد شده تعاونی میناکاری متعلق به خانم آجیوند است.
لیلا آجیوند یکی از کارآفرینانی است که در سالهای اخیر توانسته اقدامات فراوانی در زمینه کارآفرینی داشته باشد، در ادامه گفتگویی با این بانوی کارآفرین داشتیم که در ادامه میخوانید.
به عنوان سوال اول خودتان را معرفی کنید.
به نام خدا، لیلا آجیوند هستم، فارغ التحصیل مقطع دیپلم در رشته میناکاری از صنایع دستی که فعالیت خود را از سال ۱۳۹۳ آغاز کردم. ابتدا میناکاری بر روی سفال را تجربه کردم و این هنر را نزد استادان خود در مرکز استان فرا گرفتم و پس از آموزش کامل، به دوستان نیز این هنر را آموزش دادم.
در خصوص فعالیت خود بگوید از کجا تصمیم گرفتید که این کار را انجام دهید؟
از سال ۱۳۹۳ فعالیت خود را آغاز کردم و در همان سال آموزشهای اولیه را نزد استادان میناکاری در همدان فرا گرفتم و به صورت حرفهای این فعالیت را شروع کردم و به پیشنهاد دوستان آموزش این حرفه را به دیگران آغاز کردم.
در ابتدا هدف بنده فراگیری این حرفه به عنوان یک هنر و آموزش آن به دیگران بود و بعد به این فکر افتادم که از این طریق یک منبع درآمد هم باشد بنابراین به پیشنهاد دوستان به صنایع دستی مراجعه کردم.
در ابتدای فعالیت بنده در ملایر کسی این حرفه را انجام نمیداد و به نوعی هنر میناکاری در ملایر شناخته شده نبود و پس از مراجعه به اداره صنایع دستی این هنر را به مسئولین اداره صنایع دستی معرفی کردم که با استقبال مواجه شد و کارشناس مربوطه به منزل ما تشریف آورد و فعالیتها و محصولات ما را بازدید کردند و مورد تایید این اداره قرار گرفت و به ما پروانه کسب از اعطاء شد.
هدف اولیه شما از انجام این کار چه بود؟
همسر بنده کارگر است و درآمد آنچنانی ندارد به این فکر افتادم که من هم کمک حال همسرم باشم و بتوانم کاری انجام دهم و در کنار هم برای بهتر شدن وضعیت زندگی تلاش کنیم، ابتدا شغلهای گوناگونی را تجربه کردم از جمله خیاطی، اما چون فرزند کوچک داشتم نمیتوانستم بیرون از منزل کار کنم بنابراین تصمیم گرفتم کاری انجام دهم که در منزل باشد و به پیشنهاد یکی از دوستان این حرفه را که یاد گرفتم در منزل شروع به کار کردم.
به هدف خود رسیدهاید؟
تا حدودی به آن هدف رسیده، اما راضی نیستم باید تلاش و پشتکار مضاعف داشته باشم، به نوعی که این فعالیت همانند صنعت مبل و منبت به اسم ملایر هم شناخته شود و به اسم ملایر صادرات داشته باشیم نه اینکه از ما این محصولات را بخرند و صادرات به اسم شهرهای دیگر باشد چراکه این محصولات به کشورهای دیگر نیز صادر میشود؛ همچنین اگر نیروی کار بیشتری وجود داشته باشد تا این کار را انجام دهیم خیلی بهتر است؛ در حال حاضر هم خانمهایی هستند که سرپرست خانوار و یا بی سرپرست و بد سرپرست هستند که این حرفه را فرا گرفتهاند و مشغول به کار هستند، اما دوست داریم تلاش ما بیشتر از این باشد.
از سال ۱۳۹۳ که کار خود را آغاز کردید چه تعداد نیروی کار آموزش دادهاید؟
از سال ۱۳۹۳ تاکنون حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ نفر نیروی کار آموزش دادهایم، این هنرآموزان علاوه بر شهرستان ملایر از شهرستانهای دیگر از جمله کرج، خرم آباد، درود و... هم بودهاند که آموزش دیدند و کسانی که این هنر را فرا گرفتند در شهرهای خود کارگاههای مختلفی دارند و خود مشغول آموزش و کارآفرینی هستند و همچنان بنده با این دوستان در ارتباط بوده و کارهای خود را به اشتراک میگذاریم و به هم کمک میکنیم و اگر در جایی هم به مشکل برخورد کنیم با یکدیگر تماس گرفته و ایرادات و اشکالات یکدیگر را برطرف میکنیم، در بسته فروش محصولات هم با یکدیگر در ارتباط هستیم و اگر بازار فروش بهتری سراغ داشته باشیم به یکدیگر اطلاع میدهیم حتی سفارشاتی هست که به صورت مشترک کاری انجام میدهیم.
شما فقط میناکاری روی سفال انجام میدهید؟
خیر، کار اصلی ما میناکاری روی سفال است، اما در کنار آن به دلیل علاقه به این فعالیت، میناکاری روی مس، فیروزهکوبی روی مس زیر لعابی هم یاد گرفتهام؛ میناکاری و فیروزهکوبی روی مس را در شهر دورود آموزش دیدهام و سختیهای بسیاری را متحمل شدهام و با وجود داشتن دو فرزند کوچک و بعد مسافتی که شهرستان ملایر با شهرستان دورود دارد به آن شهر رفتم و این هنر را فرا گرفتم.
برای معرفی این حرفه به دیگران چه پیشنهادی دارید؟
کار هنری به خودی خود باعث ذوق و اشتیاق میشود و ایجاد انگیزه میکند، هنگامی که وارد این حرفه شویم دیگر دوست نداریم که این حرفه را کنار بگذاریم، پیشنهاد میکنم به دوستان که این حرفه را ابتدا به عنوان کسب یک هنر فرا گیرند و در کنار این که این هنر را فرا گرفتن یک منبع درآمد خوب هم برای آنها به وجود آمده است و از همه بهتر اینکه این فعالیت را در منزل میتوانند انجام دهد و یک منبع درآمد خوب در منزل داشته باشند.
بازار فروش این محصول به چه صورت است؟
متاسفانه به صورت مستقیم خود ما بازار فروش نداریم و به صورت مستقیم نمیتوانیم محصولات خود را به دست مشتری برسانیم و این خود یک ضرر برای ما است و بیشتر از شهرستانهای همدان و لالجین که در بحث سفال برند هستند سفارش میگیریم و به نوعی برای دیگران کار انجام میدهیم و این باعث میشود که درآمد ما کمتر باشد، اما دوست دارم این کار به عنوان یک برند برای شهرستان ملایر باشد و در آستانه عید نوروز نیز از دیجیکالا سفارش هفت سین گرفتهایم.
ما با قیمت پایین این کار را انجام میدهیم، اما متاسفانه با قیمتهای گزاف به دست مشتری اصلی میرسد، اما اگر به همان قیمت پایین به دست مشتری میرسید ما هم راضی بودیم، اما، چون سود این کار به جیب عدهای خاص میرسد ناراضی هستیم بنابراین اگر بتوانیم بازار فروش مستقیم داشته باشیم هم ما به قیمت مناسبتر و بالاتر محصولات خود را به فروش میرسانیم و هم باعث میشود با قیمتهای پایینتر به دست مشتری اصلی برسد و برای دو طرف هم تولید کننده و هم مصرف کننده سود بیشتری دارد، یا در حال حاضر یک سری سفارشات داریم که برای صادر به کشور روسیه است و اگر به صورت مستقیم بتوانیم بازار فروش را به دست بگیریم سود بیشتری برای ما دارد، به عنوان مثال کار ما به صورت دانهای با شاگردها حساب میشود و بستگی به بزرگی و کوچکی ظرف دارد، که اگر این بازار فروش به صورت مستقیم باشد به طور قطع درآمد این عزیزان نیز بیشتر خواهد بود.
در کارگاه شما چند نفر مشغول به کار هستند و به نوعی برای چند نفر کارآفرینی و اشتغال ایجاد کردهاید؟
در حال حاضر حدود ۵۰ نفر نیروی کار داریم و بیشتر این افراد از مناطق حاشیه شهرها و روستاها و افراد بی سرپرست و بد سرپرست و تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند؛ این افراد ابتدا در یک دوره آموزش ۱۰ روزه در کارگاه حضور پیدا میکنند و پس از تکمیل فرایند یادگیری و مطمئن شدن از اینکه کار را به درستی انجام میدهند مواد اولیه برای انجام کار دریافت میکنند و در منزل کار انجام میدهند و به نوعی کار کارگاه محل آموزش برای افراد است.
روند کار هم به این صورت است که به عنوان مثال برای تهیه کاسه ابتدا سفال خام را از لالجین تهیه میکنیم و در مرحله دوم خانمها به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروه اول سیاه قلم کار و گروه دوم لعاب کار هستند. خود ما طرح ابتدایی روی کار انجام میدهیم و تحویل فرد سیاه قلم کار داده میشود که کار طراحی را دوباره انجام میدهد و تحویل لعاب کار میدهد و در آخر لعاب کار، کار را دوباره به ما تحویل میدهد و ما در کوره قرار میدهیم و کار نهایی به دست مشتری میرسد.
با بسیج سازندگی چگونه آشنا شدید؟
ما ابتدا با خانم خردمند تسهیلگر ناحیه آشنا شدیم ایشان به ما پیشنهاد داد برای دریافت وام به بسیج سازندگی مراجعه کنیم تا پیگیر کار شود، اما با توجه به اینکه در طول سالهای مختلف به ادارات بسیاری مراجعه کرده بودیم و کارمان به انجام نرسیده بود ناامید شده بودیم.
با صنایع دستی کار انجام میدادیم و صنایع دستی هیچ کمکی به ما نکردند و تنها با مدارکی که داشتیم به ما پروانه کارگاهی دادند و به صورت خودجوش و بدون اینکه زیر نظر ارگانی باشیم فعالیت خود را انجام میدادیم؛ خانم خردمند توسط یکی از دوستان و شاگردان بنده مرا شناخته بود و با بنده تماس گرفت و پیشنهاد داد که با بسیج سازندگی همکاری کنیم و اینکه ما را کمک و حمایت میکند که من مخالفت کردم و گفتم که شما به ما کمکی نمیکنید؛ خانم خردمند ما را برای دریافت وام به بانک معرفی کرد البته ابتدا عضو صندوق قرض الحسنه مردم یار شدیم و ماهیانه مبلغی به عنوان پس انداز به این صندوق واریز میکردیم و به عنوان یک کارآفرین و عضو صندوق بنده را برای دریافت ۱۰ میلیون تومان وام به بانک معرفی کردند، اما به دلیل کارشکنیهای بانک به بنده وام تعلق نگرفت و پشیمان شدیم و حدود سه ماه گذشت که خانم خردمند مجدد با بنده تماس گرفت که شما پرونده تشکیل دهید ما کمک میکنیم و این پرونده را تشکیل داده و از طریق بسیج سازندگی برای دریافت ۱۰۰ میلیون تومان معرفی شدم و این وام را دریافت کردم و ما را حمایت کردند و توانستم کوره تهیه کنم و کار خود را گسترش دهم
در حال حاضر دو کارگاه دارم یکی در شهرستان ملایر و دیگری در روستای مهرآباد که رونق این کارگاهها با گرفتن ۱۰میلیون تومان وام از طریق صندوق قرض الحسنه شهدای بسیج و بعد از آن ۱۵۰ میلیون تومان وام اشتغال بسیج سازندگی با سود ۴ درصد و هفت ساله است.
وامهایی که از طریق بسیج سازندگی گرفتید برای رونق کار شما اثر بخش بوده است؟
وامهایی که از طریق بسیج سازندگی گرفتم باعث توسعه کار بنده شد، همانطور که گفتم همسر بنده یک کارگر است و مستاجر هستیم و درآمد و پشتیبانی مالی نداشتیم و در رونق و توسعه کارم هیچ ارگانی بنده را حمایت نکرد و نتوانستیم از هیچ ارگانی وام دریافت کنیم و وامهای بسیج سازندگی باعث توسعه کار ما شد و در حال حاضر ۵۰ نفر نیروی کار دارم و اگر بتوانیم بازار فروش به صورت مستقیم داشته باشیم ظرفیت ایجاد شغل بیشتر برای افراد هم دارا هستیم.
آیا در نمایشگاهها شرکت کرده اید؟
بله در طول سال نمایشگاههای متعددی در سطح شهرستان ملایر برگزار میشود که با مرجعیت بسیج سازندگی است و بنده در تمام این نمایشگاهها محصولات خود را در معرض فروش و بازدید همشهریان قرار دادهام، اما اگر این نمایشگاه سالانه به صورت دائمی در مرکز شهر باشد بازدهی بهتری خواهد داشت.
همچنین در نمایشگاه بین المللی که چند ماه اخیر در همدان برگزار شد بنده شرکت کردم و در آنجا محصولات خود را در معرض بازدید و فروش قرار دادم، اما متاسفانه، چون مکان برگزاری نمایشگاه مکان مناسبی نبود و تردد زیادی صورت نمیگرفت متاسفانه در آن مدت بازدید کننده و خریدار کمی وجود داشته و نتوانستیم محصول زیادی بفروشیم؛ همچنین در این نمایشگاه، چون شهرهای لالجین و همدان نیز شرکت کرده بودند و این دو شهرستان در زمینه سفال استان مطرح هستند و تعداد غرفههای بیشتری از ما داشتن فروش آنها بیشتر از فروش شهرستان ما با وجود یک غرفه بود.
این کار را به دیگران پیشنهاد میکنید؟
بله، باید با علاقه و تمرین و تکرار و جدیت تمام این کارها را انجام داد اگر با علاقه وارد این کار شوند میتوانند بسیار موفق باشند و حتی تا جایی که توانم باشد کمک میکنم در کارشان موفق باشند.
کلام آخر...
بسیاری از افراد هستند که میگویند کار نیست، اما بنده معتقدم کار هست، شغل تنها پشت میزنشینی نیست بسیاری از شغلها هستند که به صورت آزاد است و درآمد خوبی هم دارند و جامعه هم به این شغلها نیازمند است، تنها باید تلاش و پشتکار وجود داشته باشد و هر شغلی سختیهای خود را دارد بنابراین اگر شکست خوردیم مقدمه پیروزیهای جدید است.
انتهای پیام/