توصیه عملی و سیره قرآنی امام صادق علیه السلام
به گزارش خبرگزاری بسیج؛ اهل بیت گرامی پیامبر اعظم که به فرموده ایشان در حدیث شریف ثقلین عدل و همسنگ قرآن معرفی شده اند، در عمل به قرآن نیز از دیگران پیشی گرفته و صورت تجسم یافته آیات الهی هستند.
پیشوای ششم شیعیان، امام صادق علیه السلام در کار و تلاش، عفو و گذشت،، صبر و شکیبایی و.. نمونه ای از قرآن مجسم بود.
بر تلاوت قرآن به تدبر در آن نیز می پرداختند و الگو و اسوه مومنان نیز بودند و انس با قرآن را بزرگترین مایه نجات و رستگاری انسان ها دانسته و همگان را به این امر فرا می خواندند.
و ضمن توصیه دیگران به انس به قرآن خود نیز با قرآن انس ویژه ای داشتند. تا آنجا که در ظاهر و باطن همواره با قرآن بودند و در طول عمرشان قرآن را نصب العین خویش قرار دادند.
در این نوشتار سعی برآن شده است تا چهره قرآنی امام صادق (ع) را در رعایت آداب ظاهری و باطنی قرآن در سخنان امام (ع) را مطرح گردانیم تا سیره عملی امام (ع) را در مورد چگونگی تلاوت قرآن و فهم و عمل به آن مورد بررسی قرار گیرد.
مرجع بی بدیل تفسیر آیات الهی
ایشان که به تعبیر آیه هفتم از سوره آل عمران از راسخان در علم به شمار می روند، در عظمت کتاب الهی سخن گفته و بارها در کلام خویش به قرآن استدلال می فرمود.
در نامه هایی که امام صادق به شخصیتهای گوناگون نوشته اند، آیات قرآن مانند ستاره ای می درخشد. آن حضرت به عنوان مرجع بی بدیل تفسیر آیات الهی به تربیت شاگردان پرداختند، شخصیتهایی مانند :
أبوعبداللّه جابر بن یزید جعفی، أبان بن تغلب بن رباح بکری کوفی، ثابت بن دینار أبوحمزة ثمالی أزدی کوفی، أبوجارود زیاد بن منذر همدانی کوفی، أبوالحسن زید بن علی بن حسین بن ابیطالب(ع)، از شاگردان قرآن پژوه آن حضرت به شمار می روند.
روایات فروانی در زمینه علوم قرآنی
از امام صادق علیه السلام روایات فروانی در زمینه علوم قرآنی (تاریخ قرآن، شأن نزول و اسباب النزول، مجمل و مبین قرآن، قصص قرآن، قرائات مختلف، امثال قرآن، ناسخ و منسوخ قرآن، عام و خاص قرآن، مطلق و مقید قرآن، محکم و متشابه، فواتح سور، غرایب قرآن(مفردات قرآن)، فضایل قرآن، تناسب و ارتباط آیات) نقل شده است.
امام صادق(علیه السلام) علاوه بر سیره عملى خود که به تلاوت قرآن مجید در شبانهروز اهمیت میداد، به دیگران نیز سفارش میکرد که از این کتاب آسمانى غفلت نورزند. امام با بیان عظمت قرآن، دیگران را در شب و روز و پیش از خواب و همچنین در فرصتهاى پیشآمده، به تلاوت کتاب خدا دعوت میکرد. موارد زیر نشانگر این تشویقهاست.
1. روزى پنجاه آیه قرآن بخوانید
حریز از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «القرآن عهد الله الى خلقه فقد ینبغى للمرء المسلم أن ینظر فى عهده و أن یقرأ منه فى کل یوم خمسین آیة؛ قرآن برنامهاى است الهى پس بسیار شایسته است که هر فرد مسلمان در عهدنامه الهیاش به دقت نظر افکند و هر روز دست کم پنجاه آیه را با تدبیر تلاوت کند».[1]
2. درجات بهشت به تعداد آیات قرآن
مفضل بن عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است که فرمود: «علیکم بتلاوة القرآن فان درجات الجنة على عدد آیات القرآن، فإذا کان یوم القیامة قیل لقارئ القرآن اقرأ و ارقأ فکلّما قرأ آیة یرقى درجة؛ بر شما باد به تلاوت قرآن! زیرا که درجات بهشت با عدد آیات مساوى است. روز قیامت به قارى قرآن گفته میشود که: بخوان و بالا برو. و او هر آیه که میخواند، یک درجه بالا میرود».[2]
3. پیش از خواب قرآن بخوانید
امام صادق(علیه السلام) به فضیل بن یسار فرمود: «ما یمنع التاجر منکم المشغول فى سوقه اذا رجع إلى منزله أن لا ینام حتى یقرأ سورة من القرآن فتکتب له مکان کل آیة یقرؤها عشر حسنات و یمحى عنه عشر سیئات؛ چه مانعى دارد که یک تاجر در بازار که سرگرم داد و ستد است، وقتى به خانه آمد، پیش از آن که بخوابد، سورهاى از قرآن بخواند تا به هر آیه ده حسنه به او بدهند و ده گناه از او محو شود».[3]
4. در دل شب، قرآن بخوانید
آن حضرت فرمود: «در روز قیامت فردى را براى حساب صدا میکنند، پس قرآن در پیش روى او قرار میگیرد و میگوید: خدایا! من قرآنم و این بنده تو در راه تلاوت من خود را به رنج و تعب انداخت و در دلهاى شب مرا تلاوت کرد و قلبش روشن و اشکش جارى شد. پروردگارا! او را از من خشنود کن؛ همچنان که من از او خشنودم».
خداوند عزیز جبار میفرماید: «بنده من! دست راستت را بیاور. آنگاه آن را از رضوان و دست چپ او را از رحمت پر میکند و سپس به او میفرماید: این بهشت ماست، بخوان و بالا برو! پس او آیه میخواند و یک درجه ترفیع میشود».[4]
5. صد آیه در نماز شب بخوانید
اسحاق بن عمار از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده که فرمود: «من قرأ مائة آیة یصلّى بها فى لیلة کتب الله عزوجل له بها قنوت لیلة. و من قرأ مائتى آیة فى غیر صلاة کتب الله له فى اللوح قنطاراً من الحسنات و القنطار ألف و مائتا أوقیه و الأوقیه أعظم من جبل اُحد؛
تلاوت صد آیه از قرآن در نماز شب، با قنوت یک شب مساوى است و کسى که دویست آیه در غیر نماز بخواند، یک قنطار حسنه برایش نوشته میشود و قنطار 1200 اوقیه است و هر اوقیهاى از کوه احد بزرگتر است».[5]
6. در شبهاى جمعه، قرآن بخوانید
زید شحام گوید: حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) در شب جمعهاى در بین راه به من فرمود:
«إقرأ فإنها لیلة الجمعة قرآناً. فقرأت: ) إِنّ یَومَ الْفَصْلِ میقاتُهُمْ أَجْمَعینَ یَومَ لا یُغْنی مَولًى عَنْ مَولًى شَیْئًا و لا هُمْ یُنْصَرُونَ إِلاّ مَنْ رَحِمَ اللّه([6] فقال أبوعبدالله: نحن والله الذى یرحم الله و نحن والله الذى استثنى الله و لکنّا نغنى عنهم؛
قرآن بخوان که امشب شب جمعه است. پس این آیه را خواندم: روز جدایى ـ حق از باطل ـ وعدهگاه همه آنهاست؛ روزى که هیچ دوستى کمترین کمکى به دوستش نمیکند و از هیچ سو یارى نمیشوند. مگر افرادى را که خداوند یارى کند. امام فرمود: به خدا سوگند! این ماییم که خداوند به ما رحم میکند و ما را پروردگار استثنا کرده است، و لکن ما به دوستانمان سود خواهیم رساند».[7]
7. جوانان قرآن بخوانند
امام صادق(علیه السلام) میفرماید:«من قرأ القرآن و هو شابّ مؤمن اختلط القرآن بلحمه و دمه و جعله الله مع السفرة الکرام البررة و کان القرآن حجیزاً عنه یوم القیامة یقول: یا رب إنّ کلّ عامل قد أصاب أجر عمله غیر عاملى فبلّغ به أکرم عطایاک.
فیکسوه الله حلتین من حلل الجنة و یوضع على رأسه تاج الکرامة ثم یقال له: هل أرضیناک فیه؟ فیقول القرآن: یا رب قد کنت أرغب له فیما هو أفضل من هذا. فیعطى الأمان بیمینه و الخلد بیساره ثم یدخل الجنة فیقال له: إقرأ و اصعد درجة.
ثم یقال له: هل بلّغنا به و أرضیناک؟ فیقول: نعم؛ هر جوان مؤمنى که قرآن تلاوت کند، قرآن با گوشت و خون او آمیخته میگردد و با سفراى گرامى خدا همنشین خواهد بود و همانا قرآن حائلى بین او ]و بین تیرگیها[ در روز قیامت خواهد بود.
قرآن به محضر پروردگار میگوید: خدایا! هر کارگرى اجر و مزد کار خویش را دریافته، جز این جوان؛ پس بهترین عطایاى خود را به او برسان. خداوند دو لباس از لباسهاى بهشتى به او میپوشاند و بر سرش تاج کرامت را میگذارد.
سپس به قرآن خطاب میشود که: آیا تو را درباره او راضى کردیم؟ قرآن کریم در پاسخ میگوید: خدایا! دوست میداشتم که بهتر از این کرامتها را به او میدادی.
پس در دست راست آن جوان، اماننامه و در دست چپش زندگى ابدى در بهشت میدهند. سپس وارد بهشت میگردد و به او گفته میشود: قرآن بخوان و یک درجه بالا برو. آن گاه به قرآن گفته میشود: آیا عطایا و کرامتهاى خود را به او رساندیم. آیا تو را راضى کردیم؟ قرآن در پاسخ میگوید: آری».[8]
8. پرتو افشانى خانه قرآنی
بسیارى از خانههاى مسلمانان به دلیل برخى مسائل در آنها، ویژگی خاصى دارند؛ از جمله در خانهاى که قرآن تلاوت شود، نورى میدرخشد که آسمان نیز از این درخشش نورانى میشود. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «الدار إذا تُلى فیها کتاب الله لها نور ساطع فى السماء و تعرف من بین الدور؛[9] هنگامى که در خانهاى قرآن خوانده شود، براى آن، نور درخشانى خواهد بود که در آسمان بدرخشد و در بین خانهها شناخته شود».
و فرمود: «إن البیت إذا کان فیه المرء المسلم یتلو القرآن یتراءه أهل السماء کما یتراءى أهل الدنیا الکوکب الدرّیّ فى السماء؛ اگر در خانهاى که مسلمانى در آن هست، قرآن خوانده شود، در آسمانها چنان براى اهل آسمان جلوه کند که ستارگان درخشان و پرفروغ آسمان براى اهل زمین جلوه میکنند».[10]
رعایت آداب در تلاوت قرآن
امام صادق(علیه السلام) به رعایت آداب قرائت نیز اهتمام داشت که به برخى از آنها اشاره میکنیم:
1. رعایت اخلاص در تلاوت
امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خوانندگان قرآن، سه دسته هستند: عدهاى براى نزدیک شدن به سلاطین و زورمندان و براى سلطه یافتن بر مردم قرآن میخوانند، که این دسته از اهل آتشاند.
دسته دوم حروف قرآن را حفظ و حدود آن را ضایع کردهاند، این دسته نیز اهل آتشاند. دسته سوم قرآن میخوانند تا زیر پوشش آن قرار گیرند، به محکم و به متشابه آن اعتقاد دارند، فرایض قرآن را به جاى میآورند.
و حلال آن را حلال و حرام آن را حرام میشمارند و در مقام عمل، تسلیم قوانین قرآناند. این دسته همان کسانى هستند که دست رحمت الهى آنان را از هر لغزشى نجات میدهد و آنان اهل بهشتاند و درباره هر که بخواهند، حق شفاعت دارند».[11]
2. براى خودنمایى نباشد
همچنین فرمود: «پارهاى از مردم قرآن را تلاوت میکنند که گفته شود: چه خوب میخواند! و برخى براى تأمین معاش قرآن میخوانند. در این دو دسته خیرى نیست.
ولى بعضى از مردم قرآن میخوانند که از راهنماییهاى آن بهرهمند شوند و در نماز و در هر حال، شب و روز از آیات الهامبخش قرآن بهره معنوى و فکرى بردارند».[12]
3. براى منافع مادى و دنیوى نباشد
و نیز فرمود: «کسى که بر سلطان جائرى وارد شود و براى رسیدن به پول و ثروت و آرزوهاى مادى و دنیوى قرآن بخواند، چنین کسى مورد لعن خداوند خواهد بود و به هر حرفی، ده لعنت و شنونده نیز به هر حرفى یک لعنت خواهد شد».[13]
4. قرآن از رو خوانده شود
امام صادق(علیه السلام) میفرماید: «کسى که قرآن را از روى آن تلاوت کند، نور دیدگانش زیاد میگردد و بار گناه پدر و مادرش سبک میشود؛ هر چند که هر دو کافر باشند».[14]
همچنین فرمود: «خواندن قرآن از روى آن، موجب تخفیف عذاب از پدر و مادر میشود؛ گر چه کافر باشند».[15]
5. پیش از تلاوت، استعاذه شود
از امام صادق(علیه السلام) درباره استعاذه پیش از خواندن قرآن پرسیده شد، در پاسخ فرمود: «نعم فتعوذ بالله من الشیطان الرجیم؛ بله، از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر».[16]
6. قرآن را با خضوع و خشوع بخوانید
امام فرمود: «ان القرآن نزل بالحزن فاقرأه بالحزن؛ قرآن کریم با حزن نازل شد، پس شما نیز آن را با حزن و خشوع بخوان».[17]
و فرمود: «کسى که قرآن بخواند، ولى قلبش خاضع نشود و احساس حزن در خود نکند، امر بزرگى را کوچک شمرده و زیان کرده است. پس تلاوت کننده قرآن به سه چیز نیاز دارد:
1. قلب خاشع،
2. فکرى فارغ،
3. موضعى آرام؛
زیرا قلب که خاشع شد، افکار شیطانى فرار میکند. و دل که فارغ گشت، به تمام وجود متوجه قرآن میشود و موجبات تفرقه فکر رخت بر میبندد و از نورانیت کلام خدا و آثار آن محروم نخواهد شد. و هر گاه جاى آرام و خلوتى انتخاب کند، با رعایت آن دو اصل پیشین، همانا روح و جان او با کلام خدا انس میگیرد و شیرینى حرف زدن با خدا را لمس میکند. همچنین الطاف پنهان الهى را احساس میکند؛ در نتیجه، حالت انس با قرآن را بر هر حالت دیگر ترجیح میدهد و بهترین وقت خود را در همین لحظه میبیند.
پس به دقت بنگر که منشور الهى را چگونه میخوانى و در برابر اوامر و نواهى آن چه موضعى دارى و در قبال حدود آن چگونه خواهى بود؛ زیرا قرآن، کتابى است که باطل در ساحت مقدس آن راه ندارد و از جانب خداوند حکیم است.
پس به دقت تلاوت کن و در هر وعد و وعیدى توقف کن و در مثالها و مواعظ آن تفکر کن. مواظبت کن که به موازات صحت قرائت، در اقامه حدود آن کوشا باشی».[18]
آن حضرت در همین زمینه از پیامبر مطلبى نقل فرموده که ذکر آن خالى از فایده نیست:
«رسول خدا(ص) با جمعى از جوانان ملاقات کرد و فرمود : میخواهم آیاتى از قرآن را براى شما بخوانم. هر که تحت تأثیر قرار گرفت و اشک ریخت، من بهشت را برایش ضمانت میکنم.
و سپس آخر سوره زمر را تلاوت کرد. همه اشک ریختند، مگر یک جوان که گفت: یا رسول الله! من تباکى کردم، ولى اشکم جارى نشد. حضرت فرمود: من مجدداً میخوانم. هر که اشک ریخت، اهل بهشت خواهد بود. و سپس آیات را دوباره خواند و این بار همه در اثر انعطافپذیرى اشک ریختند و همه شایستگى بهشت پیدا کردند».[19]
7. در آیات و مواعظ آن اندیشه کنید
در چهار روایت دیگر، امام صادق(علیه السلام) بر تفکر و تأمل در هر آیهاى که میخواند ـ به ویژه آیات بهشت و جهنم ـ امر فرموده تا تلاوت کننده، تجلى خداى را در قرآن به چشم دل ببیند. امام صادق(علیه السلام) در مقام دعا میفرمود:
«پروردگارا! عهدنامه خود را منتشر ساختی. پس نگاه مرا در آن عبادت قرار ده و قرائتم را تفکر و تفکرم را موجب عبرت. خدایا! قرائتم را قرائت بدون تفکر قرار مده و نظرم را در قرآن توأم با غفلت مگردان».[20]
و فرمود: «لقد تجلّى الله لخلقه فى کلامه و لکنهم لا یبصرون؛ خداوند در سخنان خود در قرآن براى بندگانش تجلى کرده است، ولى بسیارى از مردم این تجلى را نمیبینند».[21]
و نیز فرمود: «قرآن، مشعل فروزان هدایت و چراغ راه در تاریکیهاست. پس باید دیده خود را باز کنیم و براى کسب نور، چشم بصیرت را بگشاییم؛ زیرا تفکر، حیات قلب هر انسان آگاهى است».[22]
و در تفسیر آیه مبارکه )یَتْلُونَهُ حَقّ تِلاوتِهِ ( فرمود: «الوقوف عند ذکر الجنة و النار؛ حق تلاوت قرآن، توقف و تفکر در هر آیهاى است که بهشت و جهنم را مطرح میکند».[23]
8. سکوت به هنگام شنیدن آیات قرآن
کتاب آسمانى و قرآن مجید آن قدر والا و ارزشمند است که بندگان خدا حتى به هنگام شنیدن آیات نیز باید سراپاگوش باشند و سکوت کنند. در این زمینه، هم خود قرآن مجید فرموده:
«اگر قرآن خوانده شد، به آن آیات گوش دهید و سکوت کنید» و هم معصومان(علیهم السلام) از جمله امام صادق(علیه السلام) فرموده: «یجب الإنصات للقرآن فى الصلاة و غیرها و إذا قرأ عندک القرآن وجب علیک الإنصات و الإستماع؛ واجب است که به هنگام تلاوت قرآن چه در نماز و چه در غیر نماز، سکوت کنى و هر گاه در حضور تو قرآن خوانده شد، واجب است بر تو که سکوت کامل را رعایت کنی».[24]
9. با شتاب خوانده نشود
دستور دیگر امام صادق(علیه السلام) آن است که سعى شود به هنگام قرأئت قرآن، به سرعت و با شتاب آن را نخوانیم و در تفسیر آیه مبارکه )و رتل القرآن ترتیلا( فرمود: « هو أن تتمکث فیه و تحسّن فیه صوتک؛ با تأمل و تأنى بخوانى و در برخورد با هر آیه، درنگ کنى و آن را با صوت نیکو بخوانی».[25]
و فرمود: «قرآن با شتابزدگى خوانده نمیشود، بلکه کلمه کلمه و با دقت خوانده میشود. پس به هر آیهاى که درباره بهشت میرسیم، باید مقدارى توقف کنیم و از خدا آن را بخواهیم و همچنین آیهاى که از جهنم سخن میگوید، باید به خدا پناه ببریم».[26]
امام صادق(علیه السلام) از امیرمؤمنان(علیه السلام) در معناى )و رتل القرآن ترتیلا( نقل کرده است که فرمود: «قرآن، بیانگر همه معارف است. در هنگام تلاوت، هدف شما تمام کردن سوره نباشد، بلکه با تأنى بخوانید تا قلبهایتان به نرمى و انعطاف گراید».[27]
10. با صداى بلند و نیکو بخوانید
به امام صادق(علیه السلام) عرض کردند: شخصى معتقد است که دعا وقتى اثر دارد و کارساز است که به صداى بلند خوانده شود. امام فرمود:
«ایرادى ندارد؛ زیرا على بن حسین(علیه السلام) بهترین صوت را در تلاوت قرآن داشت و بسیار بلند میخواند که تمام اهل خانه میشنیدند. و امام باقر(علیه السلام) نیز از همه مردم صوتش در تلاوت قرآن بهتر بود و شبها که بر میخاست و قرآن میخواند، بلند میخواند، حتى رهگذران و مخصوصاً سقّاها میایستادند و گوش میدادند».[28]
جایگاه کلام الهی و شیوه بهره گیری از قرآن از دیدگاه امام صادق (ع)
به اختصار به برخی از محور های تعالیم و توصیه های حضرت اشاره می کنیم شاید که جامعه قرآنی از حضرت صادق (ع) سرمشق بگیرند و از سرچشمه هدایت قرآنی، جان عطشناک خویش را سیراب سازند.
1- قرآن، تجلی گاه خدا:
کلام الهی، جلوه ای از قدرت و علم و حکمت خداست و آیات قرآن، هریک نشانه ای از عظمت الهی است. امام صادق (ع) در زمینه جلوه گاه بودن قرآن برای ذات مقدس خدا البته برای چشم های بیدار و دل های آگاه می فرماید: «لقد تجلی اللّه لخلقه فی کلامه و لکنهم لایبصرون؛ خداوند بر خلق خویش در کلام خودش تجلی کرده است، ولی آنان خدا را نمی بینند».[29]
2- گنجینه کامل:
امام صادق (ع) می فرماید: «خداوند بی همتا و قدرتمند، کتاب خویش را بر شما نازل فرمود واو راستگو و نیکوکار است. در قرآن، خبر شما و خبر آنان که پیش از شما بودند و آنان که پس از شما خواهند آمد، همچنین خبر آسمان و زمین است…».[30] و در سخن دیگری به جنبه تبیان بودن قرآن چنین اشاره می فرماید: «إن اللّه أنزل فی القرآن تبیان کل شی ء، حتی و اللّه ما ترک شیئا یحتاج إلیه العباد …إلا و قد أنزله اللّه فیه؛
خداوند در قرآن، بیان هرچیز را نازل کرده است. به خدا قسم هیچ چیزی را که بندگان به آن نیازمندند، فروگذار نکرده و برای مردم بیان فرموده است».[31]
3- عهدنامه الهی:
قرآن، عهدی استوار میان خدا و مردم است و آیات این کتاب، متن این عهدنامه را بیان می کند. در عهد نامه باید نگریست، به آن باید پای بند بود، مفاد آن را نباید زیر پا گذاشت. امام صادق (ع) درباره این عهدنامه و لزوم تلاوت بخشی از آن در هرروز، چنین می فرماید:
«القرآن عهداللّه الی خلقه، فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده و ان یقراء منه فی کل یوم خمسین آیه؛ قرآن عهد خداوند نسبت به بندگان اوست. سزاوار است که یک انسان مسلمان در این عهدنامه الهی بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن رابخواند».[32]
4- آینه عبرت: امام صادق (ع) می فرماید: «علیکم بالقرآن!فما و جدتم آیة نجا بها من کان قبلکم فاعملوا به، و ما وجدتموه هلک من کان قبلکم فاجتنبوه؛ برشما باد قرآن!
هر آیه ای را که یافتید که گذشتگان، با عمل به محتوای آن آیه نجات یافتند، شماهم به آن عمل کنید و هر آیه را دیدید که بیانگر هلاکت پیشینیان است، شما هم از آن [عامل هلاکت] بپرهیزید».[33] این شیوه برخورد با آیات قرآن، سودمندترین شیوه ای است که درعمل فردی و اجتماعی مسلمانان اثر می گذارد و قرآن هدایتگر قاری می شود.
5- احکام جاودانه: دین خدا و آیات قرآن، حاوی یک سلسله احکام الهی است که تا دامنه قیامت استمرار می یابد. آنچه که حلال الهی و حرام الهی است، مشمول مرور زمان نمی شود و حکم خدا در اثر «جو» یا «شرایط جدید» یا «تمایلات این و آن» عوض نمی گردد.
امام صادق (ع) در تشریح بعثت های سلسله نورانی انبیاء، به دوره بعثت رسول خاتم(ص) می رسد و می فرماید: «تا آن که محمد (ص) آمد و قرآن و شریعت و راه و روش قرآن را آورد. پس حلال آن تا روز قیامت حلال است و حرام آن تا روز قیامت حرام می باشد ».[34]
6- همیشه زنده و شاداب:
امام صادق (ع) در حدیثی به رمز و راز این جاودانگی و طراوت همیشگی در کلام خدا اشاره دارد. مردی از آن حضرت می پرسد: چرا قرآن با نشر و درس و بررسی، تازه تر و شاداب تر می شود و هرگز کهنه نمی شود؟امام صادق (ع) در پاسخ می فرماید: «لأن اللّه تبارک و تعالی لم یجعله لزمان دون زمان و لا لناس دون ناس فهو فی کل زمان جدید و عند کل قوم غض الی یوم القیامة؛ برای این که خدای متعال آن را برای زمانی خاص یا مردمی خاص قرار نداده است. از این رو قرآن در هر زمان تازه است و نزد هرقومی شاداب است تا روز قیامت».[35]
طراوت و تازگی قرآن برای همه و همیشه، به خاطر آن است که معجزه جاوید پیامبر (ص) و کلام الهی است و در هر عصری پاسخگوی نیازهای فکری، هدایتی و اجتماعی مردم است.
7- حفظ، آموزش و عمل:
گرچه تلاوت قرآن و حفظ کردن آیات آن ثواب دارد و ارزشمند است، ولی تکلیف مسلمانان در این حد خلاصه نمی شود. حفظ کردن باید همراه با عمل باشد و یاد دادن و یاد گرفتن به قصد اجرای فرموده های خدای متعال. حضرت صادق (ع) فرموده است: «الحافظ للقرآن، العامل به، مع السفرة الکرام البررة؛ کسی که حافظ قرآن و عمل کننده به آن باشد، همراه با سفیران والامقام و نیکوکار الهی [فرشتگان مقرب] خواهد بود».[36]
ضرورت آموختن قرآن نیز در کلام آن حضرت مطرح است و می فرمایند: «ینبغی للمؤمن ان لایموت حتی یتعلم القرآن أو یکون فی تعلمه؛ سزاوار است که مؤمن نمیرد، تا آن که قرآن را آموخته باشد، یا در حال و مسیر فراگرفتن قرآن باشد».[37]
با این حال، پای بندی به احکام قرآن و عمل به آن در تعبیر امام صادق (ع) چنین بیان شده است: «واحذر ان تقع من اقامتک حروفه فی اضاعة حدوده؛ بپرهیز از این که در مسیر اقامه حروف، به اضاعه حدود بیفتی».[38] بسیارند آنان که در شکل و ظاهر به قرآن می پردازند و در ورای جلوه های ظاهری قرآنی، عمل به قرآن مطرح نیست. این گونه برخورد تشریفاتی و مراسمی و شکلی با قرآن، در شان کلام الهی و منشورآسمانی نیست.
8- جوانان و قرآن:
انس با قرآن، دل های جوانان را روشن و زندگی هاشان را با صفا می کند و عامل جذب آنان به پاکی و راه خدا می شود. امام صادق (ع) می فرمایند:
«هرجوان مؤمنی که قرآن بخواند، قرآن با گوشت و خون او در می آمیزد و خداوند او را با فرشتگان بزرگوارهمراه می سازد و قرآن روز قیامت نگهدارنده او (از دوزخ) خواهدبود؛ من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن، اختلط القرآن بلحمه و دمه، وجعله اللّه عزّوجل مع السفرة الکرام البررة و کان القرآن حجیزاً عنه یوم القیامة».[39]
خانه هایی که نوای خوش قرآن از حنجره های داوودی از آن ها به گوش می رسد و صبح و شام، جوانان صاحبدل و روشن ضمیر، همدم کتاب خدایی اند و لحظات خویش را با انس با قرآن سپری می کنند، مشمول رحمت خدا و هدایت قرآنی می شوند.
این گونه خانه های نورانی از تلاوت، در آسمان ها تابان و فروزان است. امام صادق (ع) می فرمایند: «خانه ای که یک فرد مسلمان در آن قرآن تلاوت می کند، برای اهل آسمان نورانی دیده می شود، هم چنان که مردم دنیا در آسمان ستاره درخشان را می بینند».[40]
فهم قرآن و رابطه آن با قلب
با توجه به این که قلب و ایمان ارتباط تنگاتنگ با هم دارند و به صراحت بسیاری از آیات قرآنی بیان می دارد که جایگاه ایمان قلب است: «أُولَئِک کتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الإیمَان»[41]
«آنان کسانی هستند که خداوند ایمان را در دل هایشان نوشته». «وَلَکنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَیکمُ الإیمَانَ وَزَینَهُ فِی قُلُوبِکمْ»[42] ؛ «ولیکن خداوند ایمان را برایتان دوست داشتنی قرار داده و در دلهایتان استوار کرد».
از یک سو، بر اساس آیه 82 سوره اسراء «ایمان» عامل مهم درک و فهم قرآن است، و از سوی دیگر، این باور با ایمان قلبی به مبدأ هستی و عشق به خدا و ایمان به پیامبر (ص) معنا پیدا می کند تا بتواند مهم ترین عامل درک صحیح قرآن شود و آدمی را با معانی بلند قرآن آشنا کند.
به عبارت دیگر، ایمان امانت بزرگ خداوند است و حمل این امانت، شایستگی می خواهد، ایمان اکراه بردار نیست و در ایمان نمی شود تقلید کرد و همان گونه که ایمان آزادترین و با حرمت ترین انتخاب یک انسان است، هرگونه سخن وعمل که این انتخاب آزاد و حرمت آن را تباه کند، هر چند به نام دین و روی آوری به مردم باشد، قلب آدمی را تباه می کند و او را از فهم قرآن دور می کند.
تنها کسانی می توانند قرآن را به نحو شایسته بفهمند که خدا و پیامبر (ص) را بشناسند و به او ایمان آورند و در ظاهر و باطن به گونه ای باشند که در سینه هایشان نمونه کوچکی، هر چند در مقیاس کوچک تر از آنچه تمامی قلب پیامبر را فراگرفته، وجود پیدا کرده باشد.
امام صادق (ع) می فرماید: «انّما الْقرآن أمثالٌ لقوم یعْلمون دون غیرهم و هم الذّین یؤمنون به و یعْرفونه فأمّا غیرهم فما اشدّ اشکاله علیهم و أبْعده منْ مذاهب قلوبهم…»؛
منحصرا قرآن نمونه هایی برای مردم داناست نه غیر آنان همان عالمانی که به آن ایمان می آورند و آن را می شناسند ولی برای دیگران چقدر مشکل است و چه اندازه ازدسترس عقل ودل هایشان به دور است!».[43]
ایمان چنان سهل الوصول و ارزان نیست که به دست هر کسی بیفتد، امری قلبی است که با تمامی زندگی آدمی سر و کار دارد و تمامی هویت یک انسان است. پس فهم حقایق قرآن نیز برای کسی امکان پذیر است که در پی تسلیم درونی و برونی به خدا و برگزیده خدا برآمده و تابع امر آن ها باشد. و اینجاست که امام صادق (ع) می فرماید: «ما مردم را مؤمن نمی شماریم مگر آن که جمیع اوامر ما را متابعت نماید…».[44]
خلیفه خدا در زمین بودن یعنی: مطیع خدا بودن، شنونده خوبی برای کلام خدا بودن، تسلیمی در اوج اختیار و در عین بیزاری از طاغوت همراه با شناخت خدا و عشق به او و فرمان برداری از او.
چنین قلبی شایسته نور خداست و حق اوست که از این سفره الهی و تجلی خداوندی به زیباترین وجه بهره ببرد و پیوسته با عنصر اعتماد، عشق، و امیدبه امنیت در بارگاه الهی زندگی می کند.
و در این حالت، فرد مؤمن چنان مجذوب سخن حق می شود که حالت خدایی پیدا می کند: «یقول اللّه عزّوجل: لایسعنی ارْضی ولاسمائی ولکنْ یسعنی قلْب عبْدی الْمؤمن؛ نه زمینم گنجایشم را دارد و نه آسمانم، ولی قلب بنده مؤمنم گنجایش مرا دارد».[45]
بنابراین، آنچه که قرآن در تعلیماتش مدّ نظر دارد، پرورش انسان هایی است که هم از سلاح علم بهره مند هستند و هم از دلی آکنده از ایمان به محبوب خویش؛ و این دو را با بهترین شیوه و عالی ترین وجه در راه حق به کار می گیرند ;
انسان هایی که نمونه های بارز آن خود پیامبر (ص) و أئمّه أطهار (ع) و یاران شایسته و راستین آن ها می باشند. همان هایی که اهداف قرآن را پیوسته در دل و قلب خویش به یقین باور داشته و در عمل با پذیرش حقایق قرآنی همیشه قرین عبادتند؛ یعنی: عاشقانه در پی سپاسگزاری از خدایی که شایسته عبادت است برمی آیند.
و هدف قرآن را برآورده می سازند. و تنها توصیه قرآن نیز همین است آنجا که می فرماید: «یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْکمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّکمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًی وَرَحْمَةٌ لِلْمؤْمِنِین»[46]
«ای مردم از جانب پروردگارتان سوی شما پندی رسیده با شفایی برای[آن مرض هایی که]در سینه هاست، کتابی که رحمت و هدایت برای مؤمنان است».
نتیجه:
در دریای کلمات حضرت صادق (ع) گهرهای فراوانی وجود دارد که در باره قرآن کریم است. نقل آن ها به طول می انجامد. عصاره و خلاصه ای از آن مضامین را که در برخی روایات دیگر آمده است، تقدیم می کنیم.
امام صادق (ع)، قرآن را دارای آیات ناسخ و منسوخ و محکم ومتشابه می داند و بهره گیری از قرآن را برای کسانی روا می شمرد که به این نکات توجه داشته باشند و گرنه گمراه می شوند و گمراه می کنند. وی برای فراگیری هر حرف از قرآن، پاداش ده حسنه بیان می کند و می فرماید: قرآنی که خوانده نمی شود و غبار بر آن می نشیند، روز قیامت به درگاه خدا شکایت می کند. تلاوت راستین را آن می داند که قرآن خوانان، وقتی به آیات بهشت و جهنم می رسند، می ایستند و تامل می کنند.
اهل بیت (ع) را وارثان کتاب خدا و برگزیدگان خلق می شمرد و از این خاندان به عنوان وجه اللّه، آیات، بینات و حدوداللّه یاد می کند و ولایت أئمه (ع) را قطب و محورقرآن و همه کتب آسمانی معرفی می کند و قرآن را «ثقل اکبر» می نام.
و آن را چراغ هدایت و فروغ تاریکی و حیات بخش قلب بینا و گشاینده چشم و دل می شمارد. از دیدگاه آن حضرت، قرآن «معیار» و ملاک درستی و حقانیت هر حرف و حدیث است و می فرماید:
«هر چه که از ما برای شما نقل می شود، در صورتی که مخالف با قرآن باشد ما نگفته ایم و شما نپذیرید». امام اهل بیت پیامبر (ص) را خزانه داران علم الهی و بازگوکنندکان وحی خدا می داند و از تفسیر به رای نهی می کند و از آن قاری که به خاطر خود نمایی یا کسب درآمد، به قرائت می پردازد، نکوهش می کند.
امام صادق (ع) که در عصر خود یگانه پیشوای راستین و دلسوزترین مردم به امر امت اسلامی بوده است، سیره اش از اهتمام به اتحاد و یکپارچگی امت اسلامی حکایت می کند و آن حضرت چه در گفتار و چه در عمل به اتحاد و انسجام اسلامی به عنوان یک آموزه دینی و ضرورت اجتماعی تأکید داشته است.
آن حضرت همچنان که خود این اصل را در تعامل با مسلمانان در ابعاد سیاسی و اجتماعی رعایت می نمود، پیروانش را نیز همواره به آن توصیه می فرمود و آنان را از هرعملی که تنش زا و منافی انسجام و یکپارچگی امت اسلامی بود، برحذر می داشت. و می فرمود آن چه که باعث اتحاد و یکپارچه گی امت اسلامی می شود فقط تمسک به قرآن و عمل به آن است.
پینوشتها:
[1] . کافی، ج2، ص446.
[2] . وسائل الشیعه، ج2، ص842.
[3] . کافی، ج2، ص447.
[4] . همان، ص449.
[5] . همان، ص445.
[6] . دخان/ 40.
[7] . بحارالانوار، ج47، ص55.
[8] . کافی، ج1، ص441.
[9] . رجال کشی.
[10] . کافی، ج2، ص446.
[11] . خصال، صدوق، ج1، ص70.
[12] . عقاب الأعمال، ص44.
[13] . مستدرک الوسائل، ج1، ص291.
[14] . کافی، ج2، ص449.
[15] . همان، ص440.
[16] . وسائل الشیعه، ج2، ص848.
[17] . کافی، ج1، ص449.
[18] . همان ،ص83.
[19] . قرآن در احادیث اسلامی، ص59.
[20] . مصباح الانوار، ص141.
[21] . قرآن در احادیث اسلامی، ص63.
[22] . کافی، ج2، ص438.
[23] . مستدرک الوسائل، ج1، ص288.
[24] . مجمع البیان، ج1، ص453.
[25] . همان، ج10، ص288.
[26] . کافی، ج1، ص452.
[27] . سرائر، ابن ادریس، ص476.
[28] . کافی، ج1، ص449.
[39] بحارالأنوار، 89ص107.
[30] الکافی، 2ص599.
[31] همان، 1ص59.
[32] همان، 2ص609.
[33] الحیاة، 2ص116.
[34] الکافی، 2ص 17- 18.
[35] بحار الأنوار، 15 ص 89.
[36] الحیاة، 2ص152.
[37] همان ص155.
[38] بحار الأنوار، 82/ص43.
[39] الکافی، 2ص603.
[40] همان ص610.
[41] (المجادله، 58/22)؛
[42] (الحجر، 49/7)
[43] بحار الأنوار، 92ص10.
[44] الکافی، 2ص87.
[45] عوالی اللئالی، 4ص 7.
[45] (یونس ، 10 /57)؛