۰۷ / ارديبهشت / ۱۴۰۴ - 27 April 2025
07:01
کد خبر : 9682825
۱۳:۴۰

۱۴۰۴/۰۲/۰۶

بایسته های اخلاق در فضای سایبر

در این نوشتار، به رابطه فضای سایبر با فلسفه اخلاق پرداخته می‌شود تا در پرتو برخی از مهم‌ترین اصول و مبانی فلسفه اخلاق، چگونگی کارکرد فضای سایبر روشن‌‌تر و شفاف‌تر شود.

در بررسی ابعاد و مؤلفه‌های فضای سایبر، برخی موضوعات مانند حریم خصوصی، مالکیت، آزادی اطلاعات و... با تکیه بر اصل هدفمندی و مسئولیت‌پذیری مورد بررسی قرار گرفت.

از اصل هدفمندی و مسئولیت‌پذیری می‌توان نتیجه گرفت فضای سایبر با آن گستردگی و بی‌زمانی و بی‌مکانی، کاربر را در فضایی به‌ظاهر واقعی قرار می‌دهد که با غفلت از خویشتن، استقلال درونی را از او سلب می‌کند و وی را در جمع‌گرایی بدون تعیین و بی‌اراده و به‌ظاهر آزاد، اما در واقع در خدمت دیگران، قرار می‌دهد تا اطلاعات و پیام‌ها را بدون هدف نهایی و مسئولیت‌پذیری و چه بسا از باب مزاح یا تمسخر و سرگرمی دریافت کند و به اشتراک بگذارد.

اگر کاربر به اصول مقدماتی چون استقلال درونی و خودشناسی توجه کند و مجموعه کارهای خویش را در راستای هدف نهایی که مبدأ و منتهای هستی است، جهت دهد و در عین حال با محاسبه آثار و نتایج دور و نزدیک افعال، مسئولیت آن‌ها را بپذیرد، همواره با حداکثر وسواس و محاسبه‌گری، افعال را انجام می‌دهد.

مقدمه
با ظهور و گسترش صنعت ارتباطات و در امتداد آن اینترنت به‌عنوان شبکه ارتباطی و اطلاعاتی جهانی، فضای جدیدی، با عناوینی همچون «فضای دوم» و «فضای مجازی» وارد عرصه زندگی شد و این بخش تفکیک‌ناپذیر از زندگی انسان‌ها، تمامی شئون و عرصه‌های زیست بشر را تحت تأثیر قرار داد؛ به‌نحوی‌که به‌تدریج و بیش از پیش الزامات، قواعد، هنجارها، الگوهای کنشگری، تعامل و ارتباطات نمادین، نهادها، اجتماعات، ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها را با تغییری محسوس مواجه کرد.

بر این اساس، در دو دهه گذشته پیشرفت و توسعه اینترنت و ورود آن به عرصه‌های گوناگون حیات بشری، ضرورت توجه و بازنگری در مورد برخی مفاهیم و مسائل بنیادی مانند حریم خصوصی، امنیت، آزادی‌ها و مسئولیت‌ها را ایجاب کرده است.

این مسائل بیشتر ناظر بر جنبه‌های اخلاقی فضای سایبر هستند و پرسش‌هایی مطرح می‌کنند مانند اینکه: آیا اصول اخلاقی در فضای سایبر با آنچه در فضای واقعی است، متفاوت است؟ حدود آزادی‌های فردی در فضای سایبر چیست؟ سازوکارهای نظارت دولت و نهادهای اجتماعی در اینترنت باید چگونه باشد؟ آیا اینترنت مالکیت معنوی افراد، گروه‌ها و سازمان‌ها را بی‌معنی کرده است؟ باید چگونه کاربران اینترنت از اطلاعات نادرست و غیرموثق محافظت شوند؟ دسترسی کاربران به محتواهای اینترنت باید چگونه باشد؟

حوزه‌ای که چنین دغدغه‌هایی دارد و موارد مذکور را پیگیری می‌کند، سایبراتیک یا اخلاق سایبر خوانده می‌شود. این حوزه بیشتر نگاهی پرسشگرانه به فضای سایبر دارد و از یک‌سو به بررسی پرسش‌های پیش روی کنشگران رسانه‌ای اختصاص داشته و از سوی دیگر، داوری‌های ارزشی مخاطبان رسانه را درباره محتوا و عملکرد رسانه مدنظر قرار می‌دهد.

واژه سایبر در استفاده روزمره، تعریف روشنی ندارد و ترکیبی از رایانه، شبکه‌های رایانه‌ای و واقعیت مجازی است و ترکیب‌هایی مانند روزنامه‌نگاری سایبر، فضای سایبر، تجارت سایبر، پول سایبر، جرم سایبر، اخلاق سایبر و... از آن ساخته شده است؛ اما برای بررسی دقیق‌تر موضوع، شاید نگاهی به خلق این واژه جالب باشد. نوربرت وینر، بنیان‌گذار علم سایبرنتیک در کتاب «سایبرنتیک و جامعه» می‌گوید:
«سایبرنتیک از واژه یونانی کوبرنتس به معنای سکان‌دار اقتباس شده است که منشأ آن، واژه انگلیسی گاورنر است».

در تعریف سایبرنتیک، وینر ارتباط‌گیری و کنترل را به‌طور توأمان دخیل دانسته؛ زیرا معتقد است زمانی که فرد با شخص دیگری در حال برقراری ارتباط است، پیامی را برای او می‌فرستد، طرف مقابل نیز پیام وابسته‌ای را به او بازمی‌گرداند که حاوی اطلاعاتی است و در آغاز در دسترس او بوده، این فرایند نیاز به میزانی خاص از کنترل طرفین بر ارتباط و آگاهی از پیام دارد.

«سایبرنتیک، زیرکانه چند و چون فعل و انفعالات و تأثیر فنون و تکنولوژی پیشرفته از یک‌سو و ارتباط آن با انسان اجتماعی از سوی دیگر را تصویر و محقق را به سمت قوانین، هدایت می‌کند». (وندایک، 1384، ص121)

پس از چند دهه که از گسترش فضای سایبر گذشت، ابعاد اجتماعی آن نیز آشکار شد. نویسندگان بسیاری در مورد ماهیت و خاستگاه‌های ارزش‌های فضای سایبر پژوهش کرده‌اند. برای مثال، انررسان معتقد است که ارزش‌های فرهنگ مجازی، ارزش‌های گفتاری، قابل‌دسترس، آزاد و دارای واکنش سریع هستند.

کاستلز معتقد است که فرهنگ هکری، اساس فرهنگ مجازی است و ارزش‌های شایسته‌سالارانه، مفهوم اولیه جامعه مجازی است و آزادی فردی بالایی را به همراه دارد. او مدعی است که فرهنگ مجازی، نیرویی است که فرهنگ، سیاست و اقتصاد را می‌سازد و قدرت فناوری را قدرتی تعریف می‌کند که نظام هنجاری فرهنگ سایبری را شکل می‌دهد.

انررسان در سال 2001 همانند کاستلز، زبان انگلوآمریکایی و فرهنگ متعصبانه فضای سایبر را بررسی کرد که به اعتقاد او اساسش بر رقابت و صور اطلاعاتی لیبرال و ایدئولوژی‌های آنارشیستی استوار است.

ناپفر و مورس هم ماهیت مردسالارانه فرهنگ سایبری را بررسی کرده‌اند. در عین حال، کولکو معتقد است که اعضای جوامع سایبری یا به‌تعبیری جوامع مجازی جدید (که بیشتر انگلوآمریکایی هستند)، ارزش‌هایی (اغلب آمریکایی) از فرهنگ بومی خود وارد این جوامع می‌کنند. درنتیجه و همان‌گونه که استار نیز پیش‌تر خاطرنشان کرده بود، هیچ تضمینی وجود ندارد که تعامل در شبکه، تنها بی‌عدالتی‌های نژادی، جنسی و طبقاتی را تکرار نکند که در اشکال دیگر ارتباطات سراغ داریم.

برخی نویسندگان با خوش‌بینی بیشتر به فضای سایبر نگاه کرده و آن را نویدبخش تغییرات و تحولات فرهنگی قلمداد کرده‌اند. لوی، فرهنگ مجازی را بیانگر پیدایش یک فرهنگ متفاوت جهانی و جدید دانسته است؛ چراکه از عدم تعصب در فهم از جهان برگرفته شده است و هیلی فضای سایبر را فضایی میانه میان تمدن و صحرانشینی می‌داند که در آن گرایش‌ها و گزینه‌های فرهنگی را می‌توان انتخاب کرد.

صرف‌نظر از این بدبینی‌ها و خوش‌بینی‌ها، امروز مسائل و چالش‌های فضای سایبر روزبه‌روز بیشتر وارد زندگی کاربران، شرکت‌ها و دولت‌ها شده است و ضرورت بحث، مذاکره و گفت‌وگو درباره این چالش‌ها بیشتر احساس می‌شود. یکی از این زمینه‌ها مسائل مرتبط با اخلاق فضای سایبر است.

بایسته ‏های اخلاق در فضای سایبر

ابعاد و زمینه‌های اخلاق فضای سایبر
مسائل اخلاقی در فضای سایبر، با اصطلاحات گوناگونی مانند اخلاق اطلاعاتی، اخلاق تکنولوژی و اخلاق رایانه‌ای توصیف می‌شود. درباره اخلاق در فضای سایبر، دو رویکرد عمده وجود دارد:

رویکرد اول عقیده دارد اخلاق سایبر می‌تواند به‌سادگی به‌عنوان راهنمای فعالیت، همانند اخلاق حرفه‌ای سایر تکنولوژی‌ها، صورت‌بندی و مدل‌سازی شود.

رویکرد دوم عقیده دارد چون تکنولوژی سایبر بی‌شباهت به سایر تکنولوژی‌ها، برای تحقق کارکردهای متنوع صورت‌بندی و مدل‌سازی می‌شود، نیازمند پارادایم جدیدی برای اخلاق کاربردی است. اخلاق کاربردی از زیرشاخه‌ها یا پیوست‌های رشته فلسفه اخلاق است و به مباحثی اختصاص دارد که به ارزش‌های عملی رفتار انسان‌ها در حوزه‌هایی خاص مربوط می‌شود.

در رویکرد اول، مسائل و قواعد اخلاقی از دنیای واقعی به فضای سایبر توسعه داده می‌شود. این نوع نگاه بیشتر خصلتی ایستا دارد؛ اما رویکرد دوم خواهان توجه به ماهیت فضای سایبر و ترسیم و تعریف مسائل براساس خصوصیات آن است و در اصل پویا و انعطاف‌پذیر است.

مسئله اخلاقی، شکل خاصی است که برای رد و قبول نتیجه آن مدارک و شواهدی وجود دارد؛ به‌ویژه وقتی که نتیجه پرسش، انسانی را به اقدامی وادار می‌کند. قلمرو اخلاق همراه با امکان روزافزون انسان در مهار همه‌جانبه محیط اجتماعی و طبیعی خود گسترش یافته و وسیع می‌شود. چیزی که زمانی از ابتدا شرط طبیعی به حساب می‌آمد، همین که انسان به کشف وسایل تغییر آن در جهت مقاصد و اهداف خود نائل شد، تبدیل به مسئله اخلاقی شد (خانیکی، 1388، ص80). از همین جا است که نیاز به اخلاق در فضای سایبر بیشتر احساس می‌شود و اخلاق به‌عنوان زمینه‌ای فراگیر بر حوزه‌های مختلف فضای سایبر سایه می‌اندازد.

فضای سایبر با تحت تأثیر قراردادن بخش‌های مختلف زندگی بشری، مسائل اخلاقی مختلفی را برای بشر امروزی فراهم کرده است که این مسائل لزوماً با تعیین منشور اخلاق حرفه‌ای قابل پاسخ‌دهی نیست.

اولین نمونه‌های توجه به اخلاق سایبر، تلاش برای تدوین اصول اخلاقی و راهنمای عمل توسط کارشناسان تکنولوژی و مسائل اجتماعی و تربیتی بود. برای اولین بار در سال 1992 مؤسسه اخلاق کامپیوتر، ده توصیه اخلاقی برای کاربران رایانه ارائه کرد.

پیش از این، در سال 1984، لوی کتابی درباره اخلاق هکری نوشت که در آن برخی قواعد اخلاقی را به هکرها پیشنهاد کرد. در دهه‌های بعد، با توسعه روزافزون اینترنت و فضای سایبر، این حوزه چنان پیچیده شد که دیگر این توصیه‌های ساده اخلاقی کارساز نبود.

جرائم و رفتارهای ضداخلاقی مانند سایبر وندالیسم، هرزه‌نگاری سایبری، جاسوسی سایبر، خرابکاری سایبر و سایبر تروریسم نمونه‌هایی از این مسائل و چالش‌ها هستند. برخی از این مسائل در جهان واقعی نیز وجود دارند؛ اما برخی جدید هستند و ابعاد و ویژگی‌های متفاوتی دارند. در اصل تکنولوژی رایانه بی‌شباهت به تکنولوژی‌های پیشین، اما از لحاظ منطقی انعطاف‌پذیر است و می‌تواند برای کارکردهای مختلف صورت‌بندی شود.

بنابراین تکنولوژی رایانه می‌تواند امکان‌های جدیدی برای کنش (عمل) انسانی به وجود آورد. برخی از این امکان‌ها برای کنش، مسئله‌ای است که خلأ خط‌مشی خوانده می‌شوند؛ یعنی افراد خط‌مشی‌ها یا قوانین روشنی برای هدایت انتخاب‌های عرضه‌شده توسط تکنولوژی کامپیوتر ندارند.

در حوزه اخلاق فضای سایبر، مفاهیم محوری و اصلی عبارت‌اند از: حریم خصوصی، مالکیت، امنیت، دقت و صحت (اطلاعات)، دسترسی، سانسور، شکاف دیجیتالی و جرائم سایبری (هرچند می‌توان خود جرائم سایبری را حوزه‌ای مستقل قلمداد کرد، با این حال، جنبه‌های اخلاقی برخی جرائم در حوزه اخلاق سایبر بررسی می‌شود).

هر کدام از مقوله‌های مذکور سازمان‌دهنده شماری از مفاهیم دیگر است؛ اما نکته مهم در توجه به این مفاهیم آن است که به‌دلیل ماهیت پیچیده فضای سایبر، با تعیین منشورهای اخلاقی نمی‌توان حفظ حریم ارزش‌های اخلاقی جوامع را تضمین کرد؛ زیرا فضای سایبر یا به‌اصطلاح معروف، فضای مجازی به زندگی دوم تعبیر شده است و این بستر جدید زندگی، شالوده و اساس زندگی بشر را تغییر داده است.

در این نوشتار به مسئله رابطه فضای سایبر با فلسفه اخلاق پرداخته می‌شود تا در پرتو برخی از مهم‌ترین اصول و مبانی فلسفه اخلاق، چگونگی کارکرد فضای سایبر روشن و شفاف شود.

پژوهش در حوزه مطالعات اخلاق رسانه، به مسائلی نظیر شکل‌گیری و تکامل معیارها و هنجارهای اخلاقی، چگونگی اثرگذاری جهت‌گیری اخلاقی بر رفتار حرفه‌ای و پیش‌فرض‌ها و ضرورت‌های تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌های حقوقی می‌پردازد.

حجم زیادی از ادبیات اخلاق رسانه را که به این پرسش‌ها می‌پردازد، می‌توان در مبحث نظریه‌های هنجاری یا جامعه‌شناسی رسانه پی گرفت (خانیکی، 1388، ص79)؛ اما نکته قابل تأمل آن است که این نظریه‌ها برای دعوت به التزام رسانه در مقام کنشگر اخلاقی به انجام برخی اصول، مطرح شده‌اند که هریک، از مبانی و رویکردهای فلسفی خاصی تبعیت می‌کنند؛ اما در فضای سایبر به‌دلیل کثرت بازیگران رسانه‌ای و تغییرات در مفاهیم محوری و اصلی، رسانه‌های رو به افزایش در فضای سایبر را نمی‌توان در مقام کنشگر اخلاقی قرار داد. این نظریه‌ها بیان می‌کنند که سامانه‌های رسانه‌ای باید نقش‌های تعریف‌شده‌ای در جامعه داشته باشند.

از آنجا که اخلاق در درجه اول معطوف به تلاش افراد برای حل مسائل و معضلات است، پژوهش‌های میدانی و تجربی در حوزه اخلاق رسانه بر سطح فردی از تحلیل، توجه دارند و به همین سبب، شاخه‌ای از جامعه‌شناسی رسانه محسوب می‌شوند.

پژوهش‌ها در این حوزه بیشتر ناظر به رسانه‌ها، درک آن‌ها از مسئولیت و فرایند تصمیم‌گیری و پیامدهای آن هستند. پژوهشگران این حوزه تلاش کرده‌اند تا نظام‌های ارزشی و دیدگاه‌های اخلاقی اصحاب رسانه را سنجیده و رشد و توسعه اخلاقی اصحاب رسانه را در مقایسه با دیگر حرفه‌ها مطالعه کنند.

از آنجا که کار روی رسانه‌ها، ماهیتی میان‌فردی و ذهن‌گرا دارد، نظریه‌پردازان به این نکته اشاره دارند که تجلی هنجارها و ارزش‌های فردی و حرفه‌ای را می‌توان در برونداد کار مشاهده کرد؛ مسئله‌ای که همچنان بحث‌های جمعی پیرامون میزان پیش‌داوری در محتوا را برمی‌انگیزد. در نتیجه، پژوهش پیرامون تصمیم‌گیری در رسانه، حداقل در میان روزنامه‌نگاران، به هنجارهای حرفه‌ای و مفهوم‌هایی توجه دارند که به‌صورت مستقیم به ابعاد اخلاقی و اخلاقیاتی کار حرفه‌ای رسانه پرداخته‌اند.

برای مثال، گانز به این مسئله پرداخت که چگونه روزنامه‌نگاران «تصمیم می‌گیرند، چه چیزی خبر است»؛ اما موضوع انتخابی او ناگزیر به بررسی ارزش‌های فردی و فرهنگی نیاز دارد که از نظر او می‌تواند در محتوای اخبار نهفته باشد؛ همان چیزی که برخی روان‌شناسان اجتماعی نشانه‌ای بر «ایدئولوژی‌های اخلاقی» روزنامه‌نگاران می‌دانند.

شومیکر و ریز تأکید می‌کنند که قیود و فشارهای سازمانی و برنامه‌ای می‌توانند اثر عقاید، ارزش‌ها و نگرش‌های فردی پیرامون محتوای رسانه را به حداقل رسانده یا خنثی کنند (خانیکی، 1388، ص79).

این رویکرد جامعه‌شناسی رسانه‌ای در حوزه رسانه‌های رسمی، قابل‌توجه است؛ اما در مواجهه با فضای سایبر، این افراد هستند که به‌مثابه یک سازمان رسانه‌ای عمل می‌کنند و عقاید، ارزش‌ها و نگرش‌های فردی خود را بیان می‌کنند.

این کنش کاربران رسانه‌های فضای سایبر از یک‌سو به جامعه گره خورده است؛ اما از سوی دیگر این تغییرات در مفاهیم و محورهای اصلی فضای سایبر بخش قابل‌توجهی از رفتار کاربران این فضا را جهت‌دهی می‌کنند. لذا پرداختن به اخلاق در فضای سایبر، با توجه به حوزه اخلاق کاربردی نیازمند توجه به مفاهیم محوری و اصلی است.

فلسفه و به‌تبع آن فلسفه اخلاق، مدعی کمال انسان در دو بعد نظری و عملی است و حکمت را به معنای دانش بررسی علل و مبادی تلقی کرده و حکیم را کسی می‌داند که به تعلیل حوادث و رخدادها در کلی‌ترین سطح می‌پردازد. چنین فهمی با شناخت واقعیت و هستی در نخستین سرچشمه‌های آن میسر می‌شود. حقیقتی که بدون شیوه بر ما عیان می‌شود؛ گرچه ممکن است عینی، علمی و بین‌ذهنی نباشد؛ اما هر جا آشکار شود، ما را عمیق‌تر و ژرف‌تر از هر معرفت علمی متأثر می‌سازد.

حکمت از منظر علمی، داشتن یک زندگی خوب و فضیلت‌مندانه است و زندگی فضیلت‌مندانه به‌معنای داشتن رفاه مادی و به‌استخدام‌درآوردن ابزارهای مادی یا عزلت‌گزیدن در تنهایی خویش و به ذکر اورادی مشغول بودن نیست؛ بلکه فضیلت و خوبی، عمل به وظایفی است که نوع انسانی برای تحقق آن زندگی می‌کند. «انسان فضیلت‌مند، انسانی است که به بهترین وجه به وظیفه‌ای که نوع انسانی برای آن خلق شده، عمل می‌کند. در غیر این صورت فضیلت‌مندانه زیستن یعنی زیستن به همان نحوی که برای آن ساخته نشده‌ایم».

برای پاسخ به این پرسش که برای چه کاری ساخته شده‌ایم؟ باید خود را بکاویم و با این واکاوی درمی‌یابیم که باید دو دسته کارها را انجام داد: از یک‌سو اعمالی را انجام دهیم که با دیگر موجودات مشترک است و از سوی دیگر، افعال ویژه انسانی را انجام دهیم که سبب زیست معقولانه و عاقلانه می‌شود.

اقتضای زندگی معقولانه و فضیلت‌مندانه همراه طبیعت انسانی، مسئولیت‌پذیری است و انسان را موجودی اجتماعی با وظایفی ویژه نشان می‌دهد؛ ازاین‌رو دیگر نمی‌تواند بدون توجه به این وظایف، به حیات نباتی خویش ادامه دهد.

بایسته ‏های اخلاق در فضای سایبر

رابطه زندگی معقولانه با فضای سایبر
فضای سایبر در مدت زمان اندکی به واقعیت پیوست و در تکنولوژی‌های معاصر، حقیقت آن با اتصال شبکه‌های رایانه‌ای شکل گرفت و انسان با پدیده‌ای مواجه شد که در آن منابع اطلاعاتی را بدون توجه به مکان و در لحظه پیش روی خود دید.

با این وصف فضای سایبر مجموعه‌ای از اطلاعات فراوان با روابط پیچیده و در عین حال گسترده با گروه‌ها و افراد مختلف انسانی است که به عنوان یک ابزار در اختیار بشر قرار گرفته است.

حال با این توصیف از فضای سایبر، آیا می‌توان آن را در رابطه با فلسفه و بر مبنای حیات معقولانه مورد پرسش قرار داد؟ این پژوهش مدعی است که فلسفه باید به‌صورت مطلق و فلسفه‌های مضاف ازجمله فلسفه اخلاق به کارکرد فضای سایبر در حذف استقلال انسان و غفلت او و متعاقب آن تاثیرش بر بی‌هویتی وی بپردازد و دست کم بخشی از نقش منفی فضای سایبر در آزادی و سعادت آدمی را نشان دهد.

نخستین و عمومی‌ترین ابزار ارتباطی انسان در مواجهه با محیط اطراف، حواس او است. انسان در ابتدای امر ممکن است، به‌وسیله یکی از حواس خود با شیء محسوس ارتباط برقرار کند و پس از مدتی از حواس بیشتری کمک بگیرد؛ اما درعین حال هر یک از حواس، محدودیت خاص خود را دارند.

از منظر دیگر انسان می‌تواند از طریق حواس به‌صورت محدود با طبقه خاصی از همراهانش ارتباط برقرار کند؛ به این معنا که چون از نظر بدنی در معرض دید قرار می‌گیرد، نمی‌تواند روابط پیچیده‌تر و درعین حال گسترده‌تری داشته باشد؛ مجموعه‌ای از علل و عوامل بیرونی همواره او را احاطه کرده و مانع از کنشگری فعال خواهند شد.

با ظهور فضای سایبر یکباره مکان محدود به فضای بی‌کران تبدیل شد و هم‌زمان با آن، زمان گذشته و آینده حذف و در نتیجه حواس از قید محدودیت رها شد و انسان عصر مدرن درواقع در لازمان و لامکان، با درهم‌پیچیدن حصارها و لایه‌های تودرتو موانع، به پرواز در آمد و به خواست خویش توانست با آن، روابط بسیار پیچیده‌ای برقرار کند.

در ارتباط‌های محدود به حواس بدنی، انسان در بسیاری از مواقع، حالت انفعالی داشته و بر اثر شرایط و محدوده خاص با رفع موانع می‌تواند حالت کنشگری به خود بگیرد؛ اما در فضای مجازی، دیگر حالت انفعالی معنا و مفهوم ندارد و هر زمان اراده کند، حالت کنشگری به خود می‌گیرد. در این کنشگری دیگر منتظر شرایط و رفع موانع نیز نمی‌ماند و این کنشگری، معلول اطلاعات بی‌شماری است که از روابط بی‌شمار فضای سایبر شکل می‌گیرد.

حقیقت وجودی انسان در ارتباط، معنا و مفهوم می‌یابد و کمالات وجودی او نیز با همین روابط شکل می‌گیرد و طبیعت ثانوی وی را با تولد ثانوی شکل می‌دهد و در نتیجه هویت و شخصیت جدیدی به‌وجود می‌آورد.

فضای سایبر با درنوردیدن زمان و مکان، نوع کمی و کیفی ارتباط انسان را تغییر داده و از ارتباط محلی و منطقه‌ای و در حد محدود فراتر رفته، ارتباط فرا محلی و بین‌المللی را متبلور می‌سازد. رهایی از محدودیت‌های حواس فیزیکی با این سیالیت، نگاه آدم را به جهان و انسان و هستی عوض می‌کند؛ زیرا نوع روابط فردی فرهنگی و ملی او را تغییر می‌دهد.

با این نگرش جدید به تکنولوژی می‌توان گفت، تکنولوژی تنها ابزار خنثی و رها از هر نوع دیدی نیست. از اینجا به بعد، تکنولوژی و مظاهر خارجی آن در چنگ فلسفه و فلسفه مضاف قرار می‌گیرد و از چیستی آن و نوع رابطه‌اش با انسان و تاثیرش در سعادتمندی وی سوال می‌شود و باید پاسخگوی این سوالات باشد.

نخستین بار هایدگر در مقاله «تکنولوژی و هنر» پرسش «تکنولوژی چیست» را مطرح کرد و جوهر آن را صرف ابزار بودن ندانست و عنوان کرد که تکنولوژی دید است، در حالی که بنا به تصور متعارف، تکنولوژی ابزار است و پیشرفت آن، ما را به‌سوی آرمان‌شهر، هدایت می‌کند؛ حال آنکه به‌ظاهر سر از ویران‌شهر در آورده‌ایم به این دلیل که تکنولوژی فعالیت انسانی است و به‌دلیل عوامل دیگر، باید ضرورت واکاوی فضای مجازی با مبانی و معیار اخلاق عقلی را دریابیم. در ذیل به مواردی از آن‌ها اشاره می‌شود که رابطه مستقیمی با فلسفه اخلاقی نیز دارند.

بایسته ‏های اخلاق در فضای سایبر

رهایی از غفلت یا یافتن خویش
فضای مجازی، مکان محدود فیزیکی را به فضای بی‌کران و زمان‌های گذشته و آینده را به آن تبدیل کرد. انسان امروز هر لحظه، به اطلاعاتی بی‌شمار دست می‌یابد و هر لحظه کنشگر در مکان‌های مختلف با روابط متنوعی حضور دارد.

وجود اطلاعات بی‌شمار با لایه‌های مختلف باعث شد تا کاربر همواره خود را در فضای مجازی به‌صورت واقعی ببیند و با غفلت از جایگاه واقعی خویش، در شبکه‌های مختلف، جذب و هضم شود.

انسان فعالیت‌های فکری و فیزیکی خود را در راستای هدفی که برمی‌گزیند، ترسیم می‌کند و اهداف بر مبنای خواست هر فرد تعیین می‌شود؛ ممکن است با خواست‌های متعدد و متنوع و حتی نامحدود، اهداف بی‌شماری را جست‌وجو کند که همه آن‌ها را ایده‌آل می‌یابد، اما هدف‌ها را باید درارتباط با هدف نهایی و در جهت تحقق هدف نهایی متجلی ساخت. هدف نهایی هر فردی باید بتواند موقعیت او را در جهان هستی نشان دهد و کیستی او را تبیین و تحلیل کند.

فضای مجازی هدف نهایی را از کاربر می‌ستاند و او را در گروه و شبکه‌ای بی‌نام و نشان غرق می‌کند تا جایی که با نگاه سطحی و ابتدایی، احساس آزادی و سعادتمندی یا دست کم احساس رضایت برای تحقق سعادتمندی دارد، اما درواقع حقیقت امر خلاف این است. او به‌تدریج در شبکه اطلاعاتی حل و بخشی از آن‌ها می‌شود و ناخودآگاه از اینجا به بعد کنشگری خویش را نه از سر عقلانیت و خواست درونی، بلکه به‌دلیل هم‌رنگی ظاهر می‌سازد.

عدم غفلت از حقیقت خویشتن، مسئله تاریخ تفکر عقلانی نیز بوده است؛ چنان‌که عبارت مشهور سقراط «خودت را بشناس» نشان‌دهنده اهمیت آن است، اما با شکل‌گیری دوره جدید و سلطه جامعه در عصر دموکراسی، این فیلسوف قرن هجدهم است که برای نخستین بار خطر آن را به تفصیل در برابر کلی‌گرایی انتزاعی عنوان کرده است. «باید در جست‌وجوی حقیقت کلی نباشد و حقیقت برای من باشد».

یافتن استقلال درونی
با گسترش فضای مجازی و راهیابی آن به تمام زوایا و جوانب زندگی فردی و اجتماعی و حذف هویت‌های فردی و تبدیل شدن به توده‌ای یک‌شکل، نوعی تمامیت‌خواهی جدید شکل گرفته که هماهنگ با تکنولوژی معاصر، می‌رود تا استقلال انسان را از او بگیرد و همه انسانیت او را برای مصالح خود قرار دهد.

به نظر یاسپرس، تمامیت‌خواهی، حتی زمان فراغت ما را نیز گرفته و «امروز چنین می‌نماید که استقلال بی‌سروصدا در زیر هجوم سیلاب‌وار نمونگی، عادت و پیش‌پاافتادگی ناپرسیده به زندگی محو می‌شود.

در طول تاریخ، علوم عقلی همواره به دنبال استقلال انسان بوده‌اند، اما استقلال ابهام دارد و باید با تحلیل درست استقلال، ابهام آن را برطرف کرد. استقلال در اینجا به معنای عزلت‌گزیدن از جهان و هیچ نخواستن و به اصطلاح بی‌نیازی مطلق نیست. ممکن است فردی ریاضت‌کش، قانع و بدون ترس و واهمه باشد و به واسطه عزلت‌گزینی حتی از جامعه نیز احساس بی‌نیازی کند و به قول یاسپرس فکر کند که به دیار استقلال مطلق رسیده است؛ یعنی جایگاهی فرا دست در بیرون از چیزها که در آن نمی‌تواند تحت تاثیر قرار گیرد یا دچار تزلزل شود.

چنین استقلالی در این حالت، مطلق می‌نمایاند؛ استقلال ناخالص است که صاحبان آن ستایش شده‌اند و نیز نسبت به آن‌ها بی‌اعتماد بوده‌اند. این استقبال بسیار به وابستگی نادانسته و گاه مسخره، نزدیک است.

استقلال درونی با بررسی کنش‌های عقلانی و مقدمات آن فهمیده می‌شود. هر کنشی که از انسان سر می‌زند، باید بر مبنای حیات معقول او باشد، از این رو، مقدمه آن باید تفکر باشد. «عمل یا کنش به معنای صحیح، عمل شخصی به معنای عمیق است و کل وجود انسان را دربرمی‌گیرد. عمل نیز شامل شور و خواهش است. اگر تفکر و شور و تصمیم درونی نبودند، چیزی که شایسته نام عمل باشد، وجود نداشت».

اصل هدف‌مندی حیات انسانی
نخستین اصل لازم، اصل هدف‌مندی حیات انسان یا زندگی معقولانه اوست. انسان سه سطح مختلف حیات را تجربه می‌کند. سطح نخست که مرتبه نازله حیات و مشترک با حیوانات و نباتات باشد، حیات بیولوژی است.

سطح دوم، حیات احساسی است. انسان در این منطقه از حیات، نخستین وجه تمیز را با غیر خویش پیدا می‌کند. هر چند در سطح قبل نیز نوعی از تمایز قابل مشاهده بود، اما تمایز در آن مرحله تمایز حیات از غیر حیات بود، ولی در این مرحله، تمایز یک مرتبه از حیات با مرتبه دیگر آن است.

سطح سوم، حیات معقولانه است. این عالی‌ترین سطح از حیات، فقط ویژه انسان است. اما برای آنکه فعل معقول از انسان صادر شود و کنش‌های او براساس خواست عقل صورت گیرد، نیازمند قوای متمایز از دو دسته نخست است که در طبیعت انسان گذارده شده و انسان با استفاده از این قوا می‌تواند اهداف و ایدئال‌هایی را برای خویش مجسم کند و برای تحقق آن‌ها از علم، آزادی و اختیار خویش استفاده کند.

نمود عمل، آزادی و اختیار را در تصمیم و عزم می‌یابیم و تصمیم و عزم، بی‌علم و بدون معیاری برای سنجش وضعیت‌های مختلف، تحقق نمی‌یابد. خواست انسان و در نظر علامه جعفری «می‌خواهم»، آن چنان نیروی قوی دارد که رهبری عقل سالم را نادیده می‌انگارد و درصدد اشباع خویش برمی‌آید. حیات معقول انسان، حکم می‌کند که خواست وی با احکام عقل هماهنگ باشد. «اگر خواست انسان با احکام عقل سالم هماهنگ نباشد، انسان از صحنه تاریخ حذف می‌شود. به‌دلیل انعطاف نامحدود «خواست»، جای او را حیوانی خواهد گرفت که فقط به‌سوی مقتضیات شهواتش در حرکت است».

حرکت خواست هماهنگ با عقل، به معنای تقدم حیات معقولانه بر هر نوع «خواست» است و حیات معقولانه بی‌سنجش، معیار موضوعیتی ندارد.

هدف نهایی
هدف نهایی باید هدفی باشد که همه اهداف به میزان تاثیرشان در تحقق آن، واجد اهمیت باشند. علاوه بر مسئله اجتناب از خوگیری به لذت، مسئله خواست بی‌نهایت نیز بر ضرورت هدف و اصل نهایی دلالت دارد.

خواست بی‌نهایت در طبیعت وجود انسانی گذارده شده و عمل انسانی با آن معنا و مفهوم پیدا می‌کند و انسان با همه افعال وجودی‌اش درصدد اشباع آن است و اگر هم نتواند به خواست نامحدود واصل شود، به درد و رنج دچار می‌شود.

از این رو، برای رهایی از این درد باید انسان را از ابتدا به‌گونه‌ای تربیت کرد که خودبه‌خود از خواست نامحدود منصرف شود، واجد هدف نهایی باشد و همه خواست‌های خویش را در راستای آن هماهنگ کند.

در تعریف هدف نهایی گفته شده است: «هر اصلی که بتواند جوابگوی تمام مسائل زندگی یک فرد یا اجتماع باشد، آن اصل برای آن فرد یا آن اجتماع به عنوان هدف کلی تلقی می‌شود».

ارزش و بی‌ارزشی همه امور غیر از هدف نهایی، بستگی به میزان تاثیر آن‌ها در تحقق اصل یا هدف نهایی دارد. هر فردی ممکن است فعلی از افعال را مانند ثروت‌اندوزی، کمالات علمی، قدرت و ... هدف نهایی فرض کرده باشد، اما هدف نهایی باید بتواند موقعیت فرد را در جهان هستی نشان دهد یا بتواند کیستی، موقعیت و مبدأ و منتهای هستی او را تبیین کند.

اصل مسئولیت‌پذیری
مسئله مهمی که در افعال انسان ضرورت دارد، پذیرش مسئولیت مجموعه آثار و عوارضی است که از فعل او ناشی می‌شود. هر کنشی که انسان با اختیار، انتخاب و با آزادی انجام می‌دهد، متوجه غایتی است. به عبارتی، فعلی که بی‌غایت و بی‌غرض باشد، از انسان سر نمی‌زند؛ زیرا چنین فعلی بیهوده و گزاف است و فعل گزاف از حیات معقولانه تحقق نمی‌یابد. حال وقتی چنین فعلی تحقق یافت، آثار و عوارضی چه بر فاعل آن و چه بر محیط اطراف برجای می‌گذارد که مسئولیت مستقیم آن متوجه فاعل آن فعل است.

به بیان منطقی می‌توان گفت بین فعل و نتایج حاصل از آن، نوعی سنخیت برقرار است و از اساس سازگاری و عدم‌تناقض در افعال و گفتار، شرط انتقال معنا از جانب انسان و تفهیم و تفاهم او با دیگران است و اگر بین مقدمات و نتایج ناسازگاری باشد، نمی‌تواند سبب سلوک صعودی روح به مدارج و کمالات عالیه شود.

با نگاه علی به افعال دو نتیجه، از هر دو سویه‌ی فعل و آثار آن استنتاج می‌شود:
الف) در سویه‌ی فعل، در انجام هر فعلی، باید مقدمات و آثار و عوارض آن را بررسی کرد و نباید فقط به تحقق آسان یا مشقت‌بار آن نگریست. انجام افعال به‌آسانی، به معنای عدم آثار یا کمتر بودن نتایج آن یا انجام فعل با درد و رنج به‌معنای داشتن آثار و بیشتر بودن نتایج آن نیست. ممکن است فعلی با کمترین زمان و حداقل مشقت در حد لایک یک سطری نگاشته شود، اما آثار و عوارض آن فقط متوجه خودش باشد. از این رو انجام هر فعلی باید در راستای آثار و عوارض آن سنجیده شود.

ب) در سویه‌ی آثار و نتایج، نباید فقط به بررسی آثار و نتایج مستقیم افعال بسنده کرد، بلکه تا آنجا که ممکن است و ابزار شناختی توانایی دارد، باید آثار و نتایج دور هر فعل را نیز مدنظر قرار داد.

فیلسوفانی که افعال را بر مبنای غایت مورد بررسی قرار می‌دهند، بر همه آثار و عوارض یک فعل تاکید دارند؛ چه آثار بی‌واسطه و چه باواسطه و معتقدند هر کنشگری در انجام هر فعلی باید جوانب مختلف تاثیر دور و نزدیک آن را در نظر بگیرد و از حیث کمیت، تاثیر آن بر انسان‌ها تا آنجا که ممکن است احصا شود و از حیث کیفیت، شدت و ضعف تاثیر آن محاسبه و استخراج شود. در نهایت، اگر آثار جانب نیکوی آن بر زشتی غلبه یافت، آن را انجام دهد و در غیر این صورت از انجام آن اجتناب ورزد.

در ادامه با توجه به اصل هدف‌مندی و مسئولیت‌پذیری، به بررسی برخی مفاهیم مورد استفاده در فضای سایبر می‌پردازیم.

بایسته ‏های اخلاق در فضای سایبر

حریم خصوصی
مسئله تجاوز به حریم خصوصی، جزء نخستین موضوعات مورد توجه در اخلاق رسانه است. با وجود پیچیدگی‌های فنی حقوقی و رویه‌های قضایی و تفکیک‌های میان جرم و شبه جرم، هنوز تعاریف حوزه خصوصی، غیرجامع و ناکافی هستند و تاکنون تشخیص میان موضوعات با ارزش خبری و شایعات بی‌اساس یا کنجکاوی‌های شخصی به‌سادگی میسر نیست.

حفظ اطلاعات شخصی، عنصر اساسی تشکیل‌دهنده فردیت انسانی است. با وجود این، حوزه خصوصی نمی‌تواند مفهومی مطلق باشد؛ زیرا هر فرد دارای مسئولیت‌های اجتماعی و سیاسی است و افراد از سویی به اعتبار فردیت خود، نیازمند حوزه خصوصی هستند؛ اما از سوی دیگر، به اعتبار موجودیت اجتماعی، نیازمند اطلاعات عمومی درباره یکدیگر نیز هستند.

حریم خصوصی، دیدگاهی اخلاقی درباره کرامت فردی و فردیت است؛ حوزه‌هایی از زندگی فردی که به‌طورکلی تحت نظارت خود شخص است و از دخالت و تجاوز دیگران مصون است. حریم خصوصی را می‌توان محدودیت دسترسی دیگران به سه عنصر محرمانه‌بودن، گمنامی و خلوت تعریف کرد. محرمانه‌بودن نیز به حفاظت از اطلاعات شخصی در برابر توزیع آزادانه آن اشاره دارد.

تکنولوژی‌های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، مفهوم و ابعاد حریم خصوصی را دستخوش تحول کرده است. پیشرفت و تحول شیوه‌های تولید، توزیع و انتقال و ثبت اطلاعات، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های این تکنولوژی‌ها است که در مواجهه با حریم خصوصی، مسائلی را ایجاد کرده است. زمینه‌های تهدیدساز حریم خصوصی از این منظر عبارت‌اند از:

تقویت؛ یعنی توانایی فناوری در افزایش قدرت گردآوری اطلاعات و دخالت در زندگی خصوصی؛

عادی‌سازی؛ یعنی ورود فناوری ناظر بر زندگی به‌مثابه فرایندی جاری و طبیعی. فناوری از این منظر، برای استقرار الگو یا شیوه نظارت استفاده می‌شود؛

تصعید؛ به ناممکن‌شدن روزافزون کشف فناوری تهاجم به حریم خصوصی از سوی شهروندان اشاره دارد. ‏(نمک‌دوست، ۱۳۸۵، ص۲۰۲)

امروزه ظهور شبکه‌ها، بیش و پیش از همه مراحل توسعه فناوری‌های اطلاعاتی، باعث ایجاد مخاطرات و تهدیدهایی در برابر حریم خصوصی شده است. آشکارترین تهدیدها درباره حریم خصوصی اطلاعاتی هستند، اما وقتی فضای مکانی و فیزیکی زندگی شخصی گشوده می‌شود، حریم خصوصی رابطه‌ای و جسمی هم به مخاطره می‌افتد. در اینترنت، همه مراحل کسب اطلاعات و خدمات مکالمه‌ای را فناوری‌های موسوم به پیگیر ثبت می‌کند.

مدیران سایت‌ها اگر بخواهند، می‌توانند همه ورودها و همه کلیک‌های زده‌شده در سایت خود را بررسی کنند. کوکی‌ها نیز یکی از پرکاربردترین ابزارها برای پیگیری کاربران هستند.

از سویی مخاطرات حریم خصوصی رابطه‌ای در حال افزایش است. در همه فناوری‌های ارتباطی، کنشی به‌سوی دسترسی در هر زمان و مکان، وجود دارد.

تقاضای مردم برای تلفن‌های همراه نشان می‌دهد، مردم به ارتباطات پیوسته عادت کرده‌اند. تقریباً هر روز هر فضایی به فضای اجتماعی تبدیل می‌شود. فضای طبیعی ما برای پس‌کشیدن و خلوت‌گزیدن، کوچک و کوچک‌تر می‌شود. ‏(ون‌دایک، ۱۳۸۴، ص۱۴۰)

حال این سوال مطرح می‌شود که آیا این نقض آشکار حریم خصوصی با توصیه‌های اخلاق حرفه‌ای فضای سایبر قابل کنترل است؟

مالکیت
مالکیت، مباحث زیادی را در فضای سایبر به وجود آورده است. بخشی از فلسفه اینترنت متمرکز بر آزادی اطلاعات است. بحث بر سر مالکیت زمانی رخ می‌دهد که مالکیت اطلاعات نقض شود یا اینکه مشخص نباشد. یکی از مهم‌ترین مباحث مربوط به مالکیت، مالکیت معنوی است و در اصل بخش اصلی مالکیت در فضای سایبر، از این نوع است.

مالکیت‌های معنوی، مالکیت‌های عینی و ملموس نیستند و یکی از آثار مترتب بر این ویژگی آن است که نقض این مالکیت‌ها می‌تواند سهل‌تر از نقض حقوق مالکیت‌های عینی صورت پذیرد. نتیجه دیگر مترتب بر این امر آن است که نمی‌توان قاعده حاکم بر اموال در حقوق بین‌الملل خصوصی و تعارض قوانین را در مورد آنان اعمال کرد.

امنیت
در مورد امنیت بحث‌های زیادی وجود دارد. یکی از اساسی‌ترین پرسش‌ها این است که محافظت از منافع مشترک اولویت دارد یا حقوق فردی؟ اختلاف گسترده‌ای درباره مرزهای این دو و نیز شیوه‌های مصالحه بین آن‌ها وجود دارد. با افزایش تعداد کاربران اینترنت و قرارگرفتن اطلاعات آن‌ها در فضای سایبر، حساسیت‌های زیادی درباره جرائم سایبری و هک به وجود آمده است.

یکی از نگرانی‌ها در این زمینه، کنترل برخی سازمان‌ها، نهادها و جریان‌های بین‌المللی بر فرایند تبادل اطلاعات در فضای سایبر است. این نگرانی درباره کشورها و شرکت‌هایی بیشتر است که مسلط بر زیرساخت‌های اینترنت هستند.

برای مثال واضح است، آژانس امنیت ملی ایالات متحده با توجه به محتوای روی شبکه، هر لحظه آن‌ها را کنترل کند. همه شرکت‌های ارائه دهنده خدمات اینترنتی _که اکثرشان آمریکایی هستند_ به آژانس امنیت ملی کشورشان اجازه می‌دهند تا داده‌های مشتریانشان و همین‌طور ارتباطات اینترنتی‌شان را کنترل کنند. به علاوه برخی سایت‌های اینترنتی، گاهی بدون اطلاع صاحبان آن‌ها، از آن‌ها برای کنترل محتوای کامپیوترهای برخی کاربران اینترنتی استفاده می‌کنند.

در سطح کلان می‌توان مهم‌ترین تهدیدکنندگان فضای سایبر را به چهار گروه عمده تقسیم کرد:
عوامل خارجی این تهدید از ناحیه کسانی است که به یک کشور خارجی وابسته هستند، از قبیل بخش‌های نظامی و آژانس‌های امنیتی و حتی شرکت‌هایی که وابستگی زیادی به آن دولت‌ها دارند. جاسوسی ملی و صنعتی از عمده‌ترین اهداف این دسته است.

سابوتاژ رایانه‌ای با جرم تخریب، شباهت بسیاری دارد. هدف مجرم، اخلال در نظام سیاسی و اقتصادی یک کشور و به دنبال آن اخلال در امر حکومت است.

تروریست‌ها و گروه‌های افراطی که ممکن است به دولت خاصی وابستگی نداشته باشند، ولی در راستای اهداف خود مبادرت به خرابکاری کنند. بمب‌های پست الکترونیکی، ایجاد ترافیک، خرابکاری فیزیکی در فضای سایبر و ویروس‌ها و کرم‌های رایانه‌ای از شیوه‌های شناخته‌شده تروریست‌ها به‌شمار می‌رود.

دلایل جذابیت اینترنت برای تروریست‌ها عبارت است از: هزینه سخت‌افزاری و نرم‌افزاری پایین، امکان مخفی‌ماندن، وسعت و شدت اقدامات تروریستی، هدایت از را دور.

جنایتکاران و سازمان‌های جنایی نه تنها جرائم سازمان‌یافته بزرگ را در فضای سایبر مرتکب می‌شوند، بلکه به‌صورت انفرادی نیز اقدام می‌کنند. معمولاً پول، انگیزه گروه‌های جنایی برای بهره‌برداری از فرصت‌های فضای سایبر است. این دسته قابلیت‌هایی مانند سرقت سرمایه‌های الکترونیکی، سرقت اطلاعات کارت اعتباری، اخاذی، فریب و کلاهبرداری، جمع‌آوری اطلاعات شخصی و جنایات و جرائم سازمان‌یافته را دارند.

آمار نشان می‌دهد که ۸۷ درصد از حملات به سازمان‌های بزرگ را کارمندان و کسانی انجام می‌دهند که در آن مشغول به کار هستند. این دسته به شش گروه تقسیم می‌شود: کارمندان ناراضی، فروشندگان اطلاعات، کارمندان مجبور یا مصالحه‌گر، کارمندان سابق، شبه‌کارمندان و شرکای تجاری.

صحت
با توجه به سهولت دسترسی و ماهیت جمعی اینترنت، ما اغلب با مسئله دقت و صحت اطلاعات در اینترنت مواجه هستیم. اما چه کسی مسئول صحت و درستی اطلاعاتی است که اکنون در فضای سایبر وجود دارد؟ هر روز به دامنه مطالب و محتواهای اینترنتی افزوده می‌شود.

اگر در دهه گذشته حداقلی از امکانات مالی و فنی، لازمه نشر محتوا در اینترنت بود، امروزه رشد و توسعه وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی و پست‌های الکترونیکی، تمرکززدایی فزاینده‌ای را در تولید محتوا ایجاد کرده است. یکی از پیامدهای این امر می‌تواند کاهش مسئولیت‌پذیری در قبال محتواهای منتشرشده و تولید محتواهای غیرموثق و نادرست باشد. در نهایت، تشخیص مطالب درست از نادرست روزبه‌روز دشوارتر می‌شود.

نتایج یک مطالعه گسترده نشان می‌دهد که در بسیاری از موارد درمانی و بهداشتی، منابع اطلاعاتی در فضای سایبر حاوی اطلاعات نادرست و گمراه کننده هستند.

در این مورد اگر کاربری شیوه نگرش و رفتار خود را تنها بر پایه اطلاعات فضای سایبر بگذارد، ممکن است با پیامدهای نامطلوبی مواجه شود. اینجا دیگر مرزهای فضای سایبر و واقعی رنگ می‌بازد و زندگی کاربران تحت‌الشعاع عدم صحت محتواهای منتشرشده در فضای سایبر قرار می‌گیرد.

دسترسی
مسئله دسترسی، مباحث اخلاقی زیادی را به وجود آورده که شاخه‌های گوناگونی در بحث اخلاق در فضای سایبر دارد. تعریف دسترسی، اشکال و انواع دسترسی، محدودیت دسترسی و مخاطرات دسترسی آزاد از جمله این مباحث هستند.

همان استدلال‌هایی که برای سانسور در مورد سایر محتواهای آفلاین، مانند مطبوعات وجود دارد، برای سانسور و فیلترینگ آنلاین نیز وجود دارد: آیا باید کاربران به شکل آزاد به همه محتواها دسترسی داشته باشند یا اینکه از محتواهای غیراخلاقی و غیرقانونی از نظر حکومت‌ها محافظت شوند.

منتقدان دسترسی آزاد، دسترسی کودکان و گروه‌های کم‌سن‌وسال به محتواهای نامناسب، دسترسی گروه‌های تندرو و تروریست‌ها به تولید و توزیع محتواهای خشونت‌آمیز و مغایر با امنیت جامعه و... را به عنوان زمینه‌های مورد توجه، مطرح می‌کنند.

فیلترینگ ممکن است در مقیاس خرد یا کلان اعمال شود. برای مثال، در سطح خرد ممکن است یک شرکت دسترسی کارکنان خود را به سایت‌هایی که باعث کاهش راندمان یا برملاشدن اطلاعات و مسائل اقتصادی می‌شود، محدود کنند یا برای مثال در مدارس، دانش‌آموزان، تنها به سایت‌های آموزشی و علمی دسترسی داشته باشند.

در سطح کلان، دولت‌ها ممکن است دسترسی کاربران را به سایت‌های خارج از کشور محدود کنند. یکی از معروف‌ترین این نمونه‌ها پروژه سپر طلایی است که توسط دولت چین اجرا شده است. نوع دیگر که در سایر کشورها اجرا می‌شود، محدودیت دسترسی به اطلاعات نژادپرستانه و مروج خشونت و افراط‌گرایی است.

بایسته ‏های اخلاق در فضای سایبر

شکاف دیجیتالی
یکی دیگر از موضوعات اخلاق در فضای سایبر، شکاف دیجیتالی است. نوعی از این شکاف، معروف به شکاف دیجیتالی جهانی است که در سطح کلان، به شکاف اطلاعاتی بین کشورهای پیشرفته و در حال توسعه اشاره دارد.

شکاف دیجیتالی تأثیرهای وسیعی در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد. افزایش فاصله میان کشورهای دارای تکنولوژی اطلاعات و کشورهای در حال توسعه، موجب به حاشیه رانده‌شدن کشورهای در حال توسعه و سیطره کشورهای توسعه‌یافته بر فضای سایبر خواهد شد. به‌طور طبیعی انتظار می‌رود، فضای سایبر مبتنی بر منافع و خواست‌های کشورهای پیشرفته باشد و اشکال نابرابری در جهان واقعی در آن بازتولید شود.

هرچند در حال حاضر توافق‌های محدودی میان دولت‌ها در زمینه تعامل و همکاری در امور تنظیم مقررات و قوانین فضای سایبر و مبارزه با جرائم سایبری وجود دارد، با این حال، نقش‌آفرینی و تاثیرگذاری کشورهای دارای تکنولوژی، پررنگ‌تر است و نقش کشورهای در حال توسعه در فضای سایبر ناچیز است.

نگرانی اخلاقی فضای سایبر، غلبه و تسلط منافع و ارزش‌های کشورهای دارای قدرت تکنولوژیک و نادیده‌گرفته‌شدن گزینه‌های جایگزین است. این فضای تک‌قطبی نوید ارتباطاتی آزاد را نمی‌دهد. تغییر این وضعیت منوط به تجهیز و توسعه تکنولوژیکی کشورهای در حال توسعه و گسترش همکاری و ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است.

هرزه‌نگاری و مسائل جنسی، خیانت، سوءاستفاده از کودکان و نمایش عمومی مسائل جنسی، یکی از نگرانی‌های عمیق در فضای سایبر است. محدودیت‌های دسترسی، قانونی و نظارت از شیوه‌های مقابله با این محتواها بوده است. در حال حاضر، کاربران، خانواده‌ها و دولت‌ها آگاهی بیشتری نسبت به این مسئله پیدا کرده‌اند، اما زمینه‌های توسعه و انتشار چنین محتواهایی در اینترنت کماکان وجود دارد و هر روز اشکال جدیدی برای توزیع و نشر استفاده می‌شود.

یافته‌های تحقیق
همان‌گونه که پیش‌تر اشاره شد، نخستین تلاش‌ها در زمینه اخلاق در فضای سایبر بیشتر توصیه‌های اخلاقی ارائه شده توسط نویسندگان، انجمن‌ها یا گروه‌های حرفه‌ای بود. با پیچیده‌ترشدن این مسائل، لزوم همکاری و تعامل کاربران، شرکت‌ها و دولت‌ها بیشتر احساس شد. دیگر اتکا به توصیه‌های اخلاقی متخصصان رایانه و شبکه کارساز نبود و این عرصه نیازمند اقدامات عملی بود.

آموزش و آگاهی‌بخشی مداوم و هدفمند به کاربران، سنگ‌بنای اخلاق در فضای سایبر است. دو ویژگی اینترنت، انتقال رفتار اخلاقی از دنیای واقعی به فضای سایبر را دشوار کرده است:

گمنامی در فضای سایبر: اغلب کودکان فکر می‌کنند در اینترنت دیده نمی‌شوند و به‌راحتی می‌توانند متفاوت با دنیای واقعی رفتار کنند و بسیاری فکر می‌کنند، قواعد حاکم بر دنیای خارج در اینترنت قابل‌کاربرد نیست.

فاصله: در اینترنت ممکن است افراد چیزهایی را بگویند یا انجام بدهند که هیچ‌گاه در روابط مستقیم و میان‌فردی انجام نمی‌دهند. چون کودکان پیامدهای رفتارشان را در فضای سایبر نمی‌بینند، ممکن است فکر کنند رفتار آن‌ها به کسی ضربه نمی‌زند.

این جنبه‌های اینترنت و تصورات مرتبط با آن‌ها می‌تواند پیامدهای نامطلوبی برای کاربران داشته باشد. اگرچه در زمینه اخلاق فضای سایبر، انتخاب‌های اخلاق شخصی، حرفه‌ای و شرکتی، اهمیت برجسته‌ای دارند، اما می‌توان گفت که این موارد تعیین‌کننده پرسش‌ها و مسائل مرتبط با اخلاق اجتماعی هستند.

حتی اگر تمام افراد، کاربران حرفه‌ای و تجاری فضای سایبر به شیوه‌ای شایسته رفتار کنند، این مسئله به این معنی نیست که به‌صورت خودکار جامعه‌ای مناسب و معقول وجود دارد. بلکه باید این گزاره‌ها و اصول اخلاقی با خطوط اساسی و دقیق‌تری پیوند برقرار کند تا بتوان با ایجاد نسبت میان مفاهیم اساسی و کنش‌های انسانی، گزاره‌های اخلاقی درستی را توصیه کرد.

برای دقت بیشتر به رابطه میان فلسفه اخلاق و اخلاق کاربردی در فضای سایبر، تأمل انتقادی در کیفیت اخلاقی انتخاب‌های شخصی، حرفه‌ای و تجاری بسیار مهم است.

ضرورت تأمل در اخلاق اجتماعی را می‌توان با مثال حفاظت از حریم خصوصی نشان داد. اگرچه به نظر می‌رسد حریم خصوصی در وهله اول بیش از هر چیز دیگری یک مسئله مربوط به اخلاق فردی است، اما در اصل حریم خصوصی مشکلی اجتماعی است. نقض عمده آن به‌وسیله روشی ایجاد می‌شود که جوامع جدید براساس آن شکل گرفته‌اند: ماهیت بوروکراتیک و بازارمحور.

جامعه‌ای که در آن بازارهای تجاری، عنصری حیاتی هستند و نیاز به مجموعه‌ای گسترده از اطلاعات درباره مشتریان دارند، ممکن است برای حل مشکلات و مسائل جمعی، مانند مبارزه با جرائم، لازم باشد حریم خصوصی نقض شود.

داده‌کاوی ممکن است باعث ایجاد برخی مشکلات اجتماعی شود، چون بانک‌های داده به‌طور فزاینده‌ای گروه‌های اجتماعی ویژه را حذف می‌کنند یا نادیده می‌گیرند. کسانی که اطلاعات درباره آن‌ها به لحاظ تجاری جالب نیست، ممکن است از دامنه‌ای از تعاملات اجتماعی حذف شوند.

حفظ حریم خصوصی به عنوان مسئله اجتماعی، نشان می‌دهد که در فرایند پیچیده دیالکتیک به توازن میان استقلال فردی و منافع جمعی نیاز داریم. اشکال افراطی استقلال فردی، موجب فروپاشی جدی اجتماعی می‌شود. به همان اندازه، نظم اجتماعی پایدار نیازمند خلاقیت هنری، نوآوری تکنولوژیکی و... است. مسئله اساسی در اخلاق اجتماعی سایبر، حاکمیت یک جامعه معقول و مناسب بر فضای سایبر است.

اخلاق سایبر باید چیزی بیش از قواعد اخلاقی و حرفه‌ای باشد. مسئله این است که مشکلات اخلاقی مرتبط با فضای سایبری می‌توانند در فضای سایبر و با تمرکز بر جوهر تکنولوژی آن بهتر حل شوند یا حداقل بهتر فهمیده شوند. در حقیقت فضای سایبر بسیار سریع رشد می‌کند و گستره وسیعی از ارتباطات انسانی را دربرمی‌گیرد که نه تنها با خلأ خط‌مشی مواجه می‌شود، بلکه با خلأ مفهومی نیز مواجه می‌شود. فضای سایبر جهانی، مبتنی بر تکنولوژی منعطف و در حال تغییر رایانه است.

با توجه به ماهیت، بسیاری از مسائل اخلاقی را می‌توان با درک این روابط تحلیل کرد. اخلاق سایبر باید با اتکا بر ظرفیت‌های میان‌رشته‌ای، از دستاوردهای حوزه‌های مرتبط، مانند فلسفه، ارتباطات، روان‌شناسی، رایانه و سایر رشته‌های مرتبط، برای درک این روابط و ماهیت پیچیده و در حال تغییر آن، بهره گیرد.

مسائل محوری، مانند مالکیت، حریم خصوصی، امنیت، دقت و صحت، سازمان‌دهنده و دربرگیرنده بسیاری از مسائل اخلاقی مرتبط با حوزه مجازی هستند. با این حال، سرعت تحولات تکنولوژیکی مرتبط با اینترنت ممکن است در آینده، مسائل دیگری را به حوزه اخلاق سایبر اضافه کند و ماهیت مسائل کنونی را دستخوش تحول کند.

بنابراین باید تغییرات قوانین، قواعد اخلاقی و حرفه‌ای به شکلی هوشمندانه پاسخگو باشند و نباید خلأ خط‌مشی و مفهومی بر سیاست‌گذاری و برنامه‌ریزی در این حوزه پیشی بگیرد.

بحث و نتیجه‌گیری
از اصل هدفمندی و مسئولیت‌پذیری می‌توان نتیجه گرفت که فضای سایبر با آن گستردگی و بی‌زمانی و بی‌مکانی، کاربر را در فضای به‌ظاهر واقعی قرار می‌دهد و با غفلت از خویشتن، استقلال درونی را از او سلب می‌کند و وی را در یک جمع‌گرایی بی‌تعیین و بی‌اراده و به‌ظاهر آزاد، اما در واقع در خدمت دیگران قرار می‌دهد تا اطلاعات و پیام‌ها را بدون هدف نهایی و مسئولیت‌پذیری و چه‌بسا از باب مزاح یا تمسخر و سرگرمی دریافت کرده و به اشتراک گذارد.

اگر کاربر به اصول مقدماتی چون استقلال درونی و خودشناسی توجه کند و مجموعه کارهای خویش را در راستای هدف نهایی که مبدأ و منتهای هستی است، جهت دهد و در عین حال با محاسبه آثار و نتایج دور و نزدیک افعال، مسئولیت آن‌ها را بپذیرد، همواره افعال را با حداکثر وسواس و محاسبه‌گری انجام می‌دهد و چه‌بسا در غالب موارد از انجام آن سر باز می‌زند، مگر آنکه به یقین دست یافته باشد.

در فضای سایبر مهم‌ترین راهکار مقابله با تهدیدات، تدوین دستورهای اخلاقی فردی و اجتماعی مرتبط با فضای سایبر و ترویج آن است تا کاربر علاوه بر درک بایسته‌ها و آداب رفتاری خود در فضای سایبر، بتواند در این فضا، حقوق اخلاقی دیگران را رعایت کند؛ اما صرف توصیه‌های اخلاقی نمی‌تواند گره‌گشا باشد، چراکه بخش قابل‌توجهی از مشکلات در فضای سایبر برگرفته از سبک زندگی است که فضای سایبر در بستر آن شکل گرفته است.

وقتی فلسفه حاکم بر زندگی افراد، اصالت به فرد است، هر آن چیز که بتواند فرد را بهره‌مند سازد، اصالت پیدا می‌کند و این موضوع با توصیه‌های اخلاقی قابل جمع نیست. در زندگی انسان امروز، فرد برای بقای خود و کسب مطامع دنیایی، حریم خصوصی انسان‌های دیگر را نادیده می‌گیرد و این رفتار با توصیه، قابل جمع نیست.

در مقابل، سبک زندگی دینی، انسان‌ها را به ارزش‌های والایی گره می‌زند که رعایت اصول اخلاقی نه از باب توصیه، بلکه از باب خط‌مشی و سیاست‌گذاری و با تکیه بر اصل هدفمندی و مسئولیت‌پذیری اهمیت می‌یابد.

نویسنده: محمد محسن دوباشی (دانشجوی دکتری ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی - واحد تهران شمال)

پی‌نوشت‌ها:
1. Cyberethics
2. Kubernets
3. Governer
4. Anonymity

منابع:
الف) کتاب
ایروین، ویلیام برکستون (۱۳۹۵). فلسفه‌ای برای زندگی: روش‌های کهن رواقی برای زندگی امروز. ترجمه: محمد یوسفی. تهران: ققنوس.
جعفری تبریزی، محمدتقی (۱۳۸۸). وجدان. تهران: مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری.
معتمدنژاد، کاظم (۱۳۸۶). حقوق ارتباطات. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معاونت مطبوعاتی و اطلاع‌رسانی. دفتر مطالعات و توسعه رسانه‌ها.
مکواری، جان (۱۳۷۷ الف). فلسفه وجودی. ترجمه: محمدسعید حنایی کاشانی. تهران: شهر کتاب، هرمس (کارآگاه).
هایدگر، مارتین (۱۳۸۶ الف). فلسفه تکنولوژی. ترجمه: شاپور اعتماد. تهران: نشر مرکز.
ورنو، روژه (۱۳۷۲). نگاهی به پدیدارشناسی و فلسفه‌های هست بودن. ترجمه: یحیی مهدوی. تهران: خوارزمی.
یاسپرس، کارل (۱۳۷۸). کوره راه خرد: درآمدی به فلسفه. ترجمه: مهبد ایرانی طلب. تهران: نشر قطره.

ب) مقاله
وندایک، جان (۱۳۸۴). «قدرت و سیاست در جامعه شبکه‌ای». ترجمه: اسماعیل یزدان‌پور. رسانه. دوره اول، ش ۶۲. صص ۱۲۱-۱۶۱.
خانیکی، هادی (۱۳۸۸). «چهارچوبی برای پژوهش در اخلاق رسانه». اخلاق در علوم و فناوری. ش ۱و۲. صص ۷۹-۹۲.
نمک دوست، حسن (۱۳۸۵). «اخلاق حرفه‌ای، حریم خصوصی و حق دسترسی به اطلاعات». رسانه. ش ۶۶. صص ۱۹۷-۲۳۲.

منبع: 
مجموعه مقالات اولین همایش علمی پژوهشی اخلاق و رسانه، جلد اول: رسانه اخلاقی (بخش اول)، انتشارات دین و رسانه، چاپ اول ۱۳۹۸ ش. 


گزارش خطا
ارسال نظرات شما
x

عضو کانال روبیکا ما شوید