«قند عسل منه، بچهی خودمه، هرطور صلاح بدونم بزرگش میکنم!»
این جمله را نرگس زیر لب تکرار میکند، درست همان لحظهای که برای سومین بار در یک هفته، مادرشوهرش با لحنی هشدارآمیز میگوید: «اینجوری بچه لوس میشه، بذار یه کم گریه کنه.»
این خانه نه میدان جنگ است و نه جبهه اختلاف، اما در دل آن، نزاعی بیصدا میان دو نسل جریان دارد؛ اختلافی پنهان اما پرتنش بر سر یکی از مهمترین مسائل زندگی خانوادگی: تربیت فرزند.
تغییر سبک تربیت در خانوادههای امروزی
در بسیاری از خانوادههای ایرانی، تفاوت نگرش میان نسلها همواره وجود داشته است. اما در سالهای اخیر، این تفاوتها از ظاهر زندگی عبور کرده و به لایههای عمیقتری چون فرزندپروری رسیدهاند.
نسل جدید از والدین با استفاده از منابع علمی، کلاسهای مشاوره، شبکههای اجتماعی و محتوای تخصصی روانشناختی، نگاهی متفاوت به تربیت کودک دارند؛ در حالی که مادران و مادربزرگها همچنان به شیوههای سنتی و مبتنی بر تجربههای شخصی تکیه دارند.
مادری جوان، مادربزرگی باتجربه
سحر، ۲۷ ساله، از تجربههای شخصیاش میگوید:
«مادرشوهرم معتقده بچه نباید زیاد بغل بشه چون بغلی بار میاد. اما من روانشناسی خوندم و میدونم اضطراب جدایی در این سن میتونه اثرات طولانیمدت داشته باشه. اگر به گریههای نوزاد بیتوجهی بشه، آثارش تا بزرگسالی باقی میمونه.»
او ادامه میدهد: «با این حال، نه وقتش رو دارم، نه جرأتش رو که مدام توضیح بدم. سکوت میکنم ولی درونم پر از فشار و ناراحتیه.»
در سوی دیگر ماجرا، خانم کیانی، ۶۰ ساله و مادر سه فرزند، تجربه متفاوتی دارد:
«ما بچههامونو بدون اینترنت و کلاس و روانشناس بزرگ کردیم. حالا دائم میشنوم این روش قدیمیه، اون کار اشتباهه. احساس میکنم کسی تجربههامو نمیخواد. واقعاً گاهی فکر میکنم دیگه به درد نمیخورم.»
وقتی احترام و تجربه فراموش میشود
دکتر معصومه وثوق، روانشناس خانواده، در گفتوگو با تحریریه ما میگوید:
«تعارض میان عروس و مادرشوهر، ریشه اصلی ماجرا نیست؛ بلکه سکوت دوطرفه و گفتوگویی بدون راهبرد عامل اصلی بحران است. مادران باید بپذیرند که نسل جدید به منابع تازهای دسترسی دارد، و در مقابل، عروسها نیز نباید تجربه و مشارکت احساسی مادرشوهر را نادیده بگیرند.»
به گفته او، گرچه نقش تربیتی والدین باید در مرکز قرار گیرد، اما محروم کردن کودک از ارتباط با مادربزرگ، او را از حمایت چندنسلی محروم میکند؛ حمایتی که نقش مهمی در رشد اجتماعی و عاطفی کودک دارد.
راهکارهایی برای مدیریت تعارضهای تربیتی
در ادامه، ۴ راهکار کلیدی برای عبور از این تعارضهای پنهان در خانوادهها ارائه میشود:
ایجاد مرز تربیتی شفاف
والدین باید بهصورت محترمانه و شفاف، سبک تربیتی خود را با دیگر اعضای خانواده در میان بگذارند. بیان قاطع و غیرتهاجمی، مانع از دخالتهای ناخواسته میشود.
گفتوگوی همدلانه بهجای تقابل مستقیم
بهجای استفاده از عباراتی مانند «شما اشتباه میکنید»، میتوان گفت: «مطالعات جدید روانشناسی کودک نشون میده فلان روش برای رشد بهتره.» این زبان، احتمال پذیرش را بالا میبرد.
تعریف مشارکت بدون دخالت مستقیم
بهتر است وظایفی مشخص و محدود برای مادربزرگ در نظر گرفته شود؛ کمکهایی عملی و مفید، نه مداخله در تصمیمگیریهای تربیتی.
ورود همسر در صورت تداوم فشار
در صورت تکرار تنشها، پسر خانواده (نه عروس) باید با زبان محبت و احترام، نگرانیها را به مادر منتقل کند. این روش، فضا را آرامتر و تعارض را مدیریتپذیرتر میکند.
نتیجهگیری
در عصری که خانوادهها با الگوهای تربیتی متنوعی مواجهاند، همپوشانی نسلها و تعامل میان تجربه و علم، ضرورتی انکارناپذیر است. احترام به تفاوتها، گفتوگوی مؤثر و تقسیم نقش با درک متقابل، میتواند محیط خانواده را از تنشهای پنهان نجات دهد.
در نهایت، همه اعضای خانواده یک هدف مشترک دارند: رشد سالم، شاد و متعادل کودک. برای رسیدن به این هدف، باید راهی میان تجربه دیروز و دانایی امروز پیدا کرد.
منبع: تبیان