از لباس تا معنویت، پوششی فراتر از جسم

در این پژوهش، به دنبال آنیم تا نشان دهیم که لباس در قرآن، فراتر از یک پوشش مادی، نمادی از سیر تکاملی انسان به سوی کمال و رسیدن به مقام قرب الهی است.
کد خبر: ۹۶۶۲۴۶۵
|
۰۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۷

به گزارش خبرگزاری بسیج؛ همان‌طور که لباس بدن انسان را می‌پوشاند همین‌طور زن مرد را و مرد زن را از اعمال منافی عفت از قبیل زنا، چشم چرانی و غیره می‌پوشاند و محفوظ می‌کند. ظاهرا بدین جهت مرد لباس زن و زن لباس مرد قلمداد شده است، زن بی‌مرد و مرد بی‌زن به حکم انسان عریان است
 
لباس تقوی را حیاء و عمل صالح گفته‌اند، ولی باید آن را اعمّ گرفت؛ تقوی پوشش و لباسی است که از هر لباس انسان را محترم‌تر و محفوظ‌تر می‌کند و آن لباس معنوی است.
 
نسبت لباس به خوف و جوع ظاهرا از آن جهت است که خوف و گرسنگی به همه آن شهر گسترش یافته و همه را فرا گرفته بود، مثل لباس که تمام بدن را می‌پوشاند.
 
او کسى است که شب را براى شما پوشش قرار داد، و خواب را مایه استراحتچون ظلمت شب همه را مثل لباس فرا می‌گیرد لذا به آن لباس اطلاق شده است.
 
در این مقاله، به بررسی واژه لباس دربعضی از  آیات قرآن نظیر لباس بهشتی، لباس عفت، لباس تقوا، لباس جوع و خوف و لباس شب.خواهیم پرداخت.
 
پوشش هستی: تحلیل نمادین لباس در آیات قرآن
آیه اول: لباس زینت و تقوی
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ  ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ :ای فرزندان آدم، محققا ما لباسی که ستر عورات شما کند و جامه‌هایی که به آن تن را بیارایید برای شما فرستادیم، و لباس تقوا نیکوترین جامه است. این سخنان همه از آیات خداست (که به بندگان فرستادیم) شاید خدا را یاد آرند.(1)

1- سبب نزول آیه
سبب نزول آیة چنین بوده که مشرکین عرب از طوایف ثقیف و بنى‌عامر بن صعصعة و خزاعة و بنى مدلج و جماعت دیگر را عادت بر آن بود که با حالت برهنگى خانه کعبه را طواف می‌نمودند.
 
مردان در همه اوقات و زنان در اوقات شب و طواف با حالت برهنگى و جامه کندن را نوعى از عبادت محسوب می‌داشتند و به گمان خود چنین مى گفتند: لباسى را که با آن به گناه پرداخته ایم، روا نباشد که با آن به طواف خانه کعبه پردازیم.
 
سپس خداوند این آیه را فرستاد و آنان را از طواف خانه کعبه با برهنه بودن بازداشته و به آن‌ها فهمانید که پوشانیدن عورت و پرهیزکاربودن و کار نیک انجام دادن بهتر از جامه کندن و با برهنگى طواف خانه کعبه کردن است (2)
 
2- معنای ریش در آیه
«ریش»، به معناى پر پرندگان است که براى آنها، هم پوشش است و هم وسیله‌ى زیبایى، همچنین به لباسى که براى انسان نوعى زینت به حساب آید، ریش گفته مى‌شود.
 
پوشاننده زشتی ها یا آنچه که آشکار شدنش خوشایند انسان نیست: «یواری سوآتکم»(3). «سوآه» جمع «سوءه» عبارت است از هر آنچه که ظهور و آشکار شدنش خوشایند برای انسان نیست (4)؛ بنابراین آیه، لباس وسیله تأمین شخصیت و حفظ آبرو و هویت انسان است.
 
و جَعَل لکم سرابیل تقیکمُ الحَرَّ و سرابیل تقیکم بَأسَکُم کذلک یتمُّ نعمتَهُ علیکم لعلکم تسلمون»؛ «خداوند تن پوش هایی برای شما قرار داده است که شما را از گرما حفظ می کند و نیز زره هایی که شما را در نبردتان از گزند تیرها و نیزه ها مصون می دارد، خداوند بدین سان نعمتش را بر شما تمام می کند، باشد که تسلیم خواسته ی او شوید و فرمانش را گردن نهید.
 
در این آیه، خداوند به نقش لباس در حفاظت از جسم انسان، اشاره فرموده است که لباس انسان را از سرما و گرما و حتی از صدمه و گزند تیر و نیزه جنگ ها محفوظ می دارد .
 
همه‌ى نعمت‌ها به دست خداوند است و از خزینه‌ى غیب الهى سرازیر مى‌شود، چنانکه خداوند مى‌فرماید: «وَ إِنْ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلَّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» (5).
 
 هیچ چیز نیست، جز آنکه گنجینه‌هاى آن نزد ماست و جز به اندازه‌ى معلوم، فرو نمى‌فرستیم. و مى‌فرماید: «وَ أَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ» (6)، وَ أَنْزَلَ لَکُمْ مِنَ الْأَنْعامِ‌  (7).
 
پس مراد از نزولِ لباس از سوى خداوند، آفرینش و قرار دادن آن در اختیار انسان است. «أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً» مراد از «لِباسُ التَّقْوى‌»، لباسى است که بر اساس تقوا، تواضع، پاکى و پاکدامنى باشد و به هر یک از خشیت، طاعت، عفّت، حیا و عمل صالح نیز تعبیر شده است. (8) (9).
 
نکات:
1- وقتی انسان به نعمت‌های خدا مثل لباس، غذا و سلامتی پی می‌برد، احساس شکرگزاری می‌کند و به خدا نزدیک‌تر می‌شود. این باعث می‌شود از غفلت و گناه دور شود.
2- لباس اصلی‌ترین وظیفه‌اش پوشاندن بدن و عیوب انسان است. این عمل باعث حفظ حیا و عفت می‌شود.
 
3- اگرچه انسان‌ها در تولید لباس تلاش می‌کنند، اما همه این‌ها به اذن و قدرت خدا است. لباس نعمتی است که از جانب خداوند به انسان ارزانی شده است.
 
4- خدا انسان را با لباس آفرید تا عیوبش پوشیده باشد. اما شیطان وسوسه کرد تا انسان برهنه شود و به گناه بیفتد.
5- لباس نعمت خداست و برهنگی عذاب و کیفر گناه است. آدم و حوا پس از خوردن میوه ممنوعه، عورتشان آشکار شد.
 
6- خداوند به انسان اجازه داده است که با لباس‌های زیبا آراسته شود و از آن‌ها لذت ببرد. اما نباید در این کار اسراف کرد.
7- انسان باید هم به ظاهر خود اهمیت دهد و هم به باطن خود. تقوا باعث می‌شود که انسان در استفاده از لباس‌ها زیاده‌روی نکند و به فکر آخرت نیز باشد.
 
8- همان‌طور که لباس بدن را می‌پوشاند، تقوا هم روح و روان انسان را می‌پوشاند. تقوا از انسان در برابر گناه محافظت می‌کند و به او زیبایی معنوی می‌بخشد.
9- فرآیند تولید پارچه از مواد طبیعی مانند پنبه، پشم و ابریشم نشان می‌دهد که همه چیز آفریده خداست و انسان باید به این نعمت‌ها توجه کند و شکرگزار باشد.
 
پس آیه ای که به طور شفاف مهم ترین نقش لباس را بیان می فرماید آیه 26 و 27 سوره اعراف است:
 
3- لباس برای پوشش شرمگاه و زینت
یا بنى آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سواتکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون یا بنى ادم لا یفتننکم الشیطان کما اخرجَ أبویکم مِنَ الجنّه ینزع عنهما لباسهما لیریهما سوءاتهما انه یریکم هُوَ و قبیله من حیث لا ترونهم انا جعلنا الشیاطین اولیاء للذینَ لا یُومنون»
 
؛ «ای فرزندان آدم! ما برای شما لباسی که شرمگاه های شما را بپوشاند و پوششی که مایه آرایش و زیبائی شما باشد پدید آوردیم، جامه ای که شما را از زشتی ها و گناهان مصون دارد که آن تقوا و پرهیزگاری است و این برای شما بهتر و ضروری تر است. این از آیات خداوند است،(10)
 
آن را مقرر داشتیم توجه کنند و دریابند. ای فرزندان آدم مبادا شیطان شما را بفریبد، همان گونه که پدر و مادر شما را با نیرنگ از آن بهشت بیرون کرد، در حالی که جامه آن دو را از تنشان بیرون می آورد تا شرمگاه هایشان را به آنان بنمایاند.
 
 همانا او و گروهش شما را از جایی که آنان را نمی بینید، می بینند. به یقین ما شیاطین را سرپرست کسانی قرار داده ایم که ایمان نمی آورند.
 
در آیات یاد شده به صورت واضح و کاملا شفافی نقش لباس برای بشر بیان گردیده است.
 
4- لباس نشانه کرامت و برتری انسان نسبت به حیوانات
یکی از دلایل کرامت انسان نسبت به سایر حیوانات، نزول لباس برای انسان است؛ زیرا با وجود اندام مشترک برای حیوانات، تنها نوع انسان است که از آشکار شدن برخی اندام های خود شرم می کند و آن را زشت می داند. لذا لباس را به منزله کرامت و منتی بزرگ برای نوع بشر می داند.
 
 بنابراین نزول لباس، از منتهای بزرگ اختصاصی برای انسان است. قرآن در سوره اعراف (11)، پس از ذکر فواید ظاهری لباس و پوشش برای انسان ها می فرماید لباس تقوا، بهترین لباس برای انسان است؛ یعنی تمام فوایدی که لباس برای بدن جسمانی انسان دارد، لباس تقوا برای حفظ و صیانت روح دارد،.
 
 زیرا سبب پیشرفت و تکامل معنوی انسان می شود و او را از سقوط در ورطه گناه و عذاب خدا نگه می دارد. از طرف دیگر تمایلات حیوانی و هوی و هوس که در صورت عدم کنترل، عامل شقاوت و بدبختی انسان می شود، با لباس تقوا کنترل می شود و همین لباس ارزشمند تقوی عامل صعود و تکامل او می گردد.
 
آیه دوم: جنس لباس
یَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِینَ : لباس از سندس و استبرق (حریر نازک و ستبر) پوشند و رو به روی هم بر تخت ها تکیه زنند.(12)
 
به راستى پرهیزگاران در جایگاهى امن هستند. در میان باغ‌ها و (کنار) چشمه‌سارها. لباس‌هاى ابریشم نازک و ضخیم مى‌پوشند در حالى که در برابر هم (بر تخت‌ها) جاى گرفته‌اند.
 
نکات:
1. چشم پوشیدن از لباس‌های فاخر و ابریشمین
نکته اول  به اهمیت ترک دنیا و توجه به آخرت اشاره دارد. قرآن کریم در توصیف نعمت‌های بهشتیان می‌فرماید که آن‌ها لباس‌هایی از جنس حریر و ابریشم بر تن خواهند کرد.
 
با این حال، این توصیف به معنای تشویق به تجمل‌گرایی در دنیا نیست. بلکه برعکس، به ما می‌آموزد که چشم پوشیدن از لذت‌های دنیوی، به‌ویژه لذت‌هایی که ما را از یاد خدا غافل می‌کنند، می‌تواند به سعادت ابدی در آخرت بیانجامد.
 
یعنی انسان با ترک لذت‌های دنیوی مانند پوشیدن لباس‌های فاخر در این دنیا، می‌تواند به پاداش‌های بزرگتری در آخرت دست یابد. این نکته به ما یادآوری می‌کند که ارزش‌های دنیوی پایدار نیستند و نباید همه تلاش خود را صرف کسب آن‌ها کنیم.
 
2. برهنگی، حتی در بهشت ارزشی ندارد
نکته دوم به اهمیت پوشیدن لباس حتی در بهشت اشاره شده است. ممکن است در نگاه اول این موضوع عجیب به نظر برسد، اما در واقع به این معناست که حتی در بالاترین مراتب سعادت و نعمت، حفظ حیا و عفت ضروری است. برهنگی در هر شرایطی، چه در دنیا و چه در آخرت، نشانه‌ای از نقص و ناقص بودن است.
 
پوشیدن لباس در بهشت، نمادی از کمال و تکامل انسان است. این نشان می‌دهد که حتی در بهشت نیز انسان به عنوان یک موجود کامل نیاز به پوشش دارد و این پوشش نمادی از حفظ حریم و عفت است.
 
آیه سوم: لباس بهشتی
انَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا  وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ:
 
بی تردید خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، در بهشت هایی درمی آورد که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آرایش می شوند، و لباسشان در آنجا حریر است.(13)
  
دو نکته‌:
1. برهنگی ارزش نیست، حتی بهشتیان لباس دارند
این نکته به اهمیت پوشیدن لباس حتی در بالاترین مراتب سعادت و نعمت اشاره دارد. ممکن است در نگاه اول این موضوع عجیب به نظر برسد، اما در واقع به این معناست که حتی در بهشت نیز حیا و عفت به‌عنوان یکی از صفات کمال انسان حفظ می‌شود.
 
پوشیدن لباس در بهشت نشان می‌دهد که حیا و عفت، نه تنها در دنیا بلکه در بالاترین مراتب وجودی نیز ارزشمند است و از نشانه‌های کمال انسان محسوب می‌شود.لباس در بهشت صرفاً برای پوشاندن بدن نیست، بلکه نمادی از تعالی روح و رسیدن به کمال است.
 
 اگرچه در دنیا لباس عمدتاً برای محافظت از بدن در برابر سرما و گرما و نیز برای زیبایی استفاده می‌شود، اما در بهشت لباس‌ها دارای معانی و ارزش‌های معنوی عمیق‌تری هستند.
 
آیه‌ی قرآنی: "لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ" (لباسشان در آنجا حریر است) این آیه نشان می‌دهد که بهشتیان لباس‌هایی از جنس حریر بر تن دارند که نمادی از پاکی، زیبایی و کمال است.
 
 
2. خداوند، محرومیت‌ها را جبران می‌کند
این نکته به یکی از نعمت‌های بزرگ الهی اشاره دارد که در آخرت به مؤمنان ارزانی می‌شود. در دنیا برخی از نعمت‌ها مانند پوشیدن لباس‌های زینتی از جنس طلا و حریر برای مردان حرام است، اما در آخرت این محرومیت جبران شده و مؤمنان می‌توانند از این نعمت‌ها به طور کامل لذت ببرند.
 
این وعده الهی نشان می‌دهد که خداوند به بندگانش بسیار مهربان است و در آخرت به تمام نیازها و خواسته‌های مشروع آن‌ها پاسخ خواهد داد.نعمت‌های بهشتی پاداش عمل صالح و تقوای بندگان در دنیا است.
 
در بهشت، مؤمنان از تمام نعمت‌های الهی به طور کامل و بدون هیچ‌گونه محدودیتی لذت خواهند برد.آیه‌ی قرآنی: "ذَهَبٍ‌- حَرِیرٌ" (طلا - حریر) این عبارت نشان می‌دهد که در بهشت، طلا و حریر به عنوان دو نماد از ثروت و زیبایی در اختیار مؤمنان قرار خواهد گرفت.
 
پس به طور کلی آنچه به نظر می رسد که  منظور از لباس، همان تن پوش یا پوشش محافظ انسان و از طرفی زینت برای اوست.
 
مرحوم سید حسن مصطفوی در کتاب التحقیق فی کلمات القرآن الکریم مى فرماید: اصل واحد در واژه لباس در قرآن، ساتر بودن و پوشش بودن آن است و مصادیق آن را در خارج می توان لباس بدن، لباس کعبه و یا لباسی که قدیم روی هودج می انداختند، دانست و لذا هر یک از زن و شوهر نیز در زندگی پوشاننده عیوب و محافظ یکدیگر می باشند»(14)
 
در تأیید کلام ایشان می توان به آیه 23 سوره حج اشاره کرد که خداوند، لباس بهشتیان را از جنس حریر می داند و در سوره دخان آیه 53 در تبیین لباس بهشتیان، جنس آن را از سندس و استبرق می داند،
 
لباس بهشتیان و جنس آن
بدیهی است که در این دو آیه هر دو معنا برای لباس استفاده می شود، یعنی لباس هم ساتر و پوشاننده است و هم زینت. زیرا خداوند در بیان زیبایی ها و زینت های بهشت به موارد زیادی، از جمله لباس بهشتیان و جنس آن که لطیف ترین و نرم ترین و بهترین پوشش یعنی سندس و استبرق می باشد، اشاره فرموده است. سندس و استبرق، ابریشم و انواع آن است.
 
آیه چهارم: لباس شب
وَ خَلَقْناکُمْ أَزْواجاً  وَ جَعَلْنا نَوْمَکُمْ سُباتاً  وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً  وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً(15): و شما را جفت آفریدیم. و خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم. و شب را پوششى ساختیم. و روز را وقت تلاش و معاش قرار دادیم. یعنی لباس بدن انسان را مى‏‌پوشاند، ظلمت شب نیز اشیاء را مستور مى‏‌کند. (16)
 
نکات:
چرا شب به لباس تشبیه شده است؟
همان‌طور که لباس، بدن انسان را می‌پوشاند و عیوب آن را می‌پوشاند، شب نیز تمام موجودات را در بر می‌گیرد و بسیاری از امور را پنهان می‌کند.
 
 شب همانند لباسی است که بر روی زمین کشیده می‌شود و به همه موجودات فرصت استراحت و تجدید قوا می‌دهد.در طول شب، بسیاری از اعمال و رفتارها پنهان می‌مانند و تنها خدا از آن‌ها آگاه است. این امر، انسان را به تفکر و محاسبه اعمال خود وامی‌دارد.
 
2-تفاوت شب و روز
شب: نماد آرامش، استراحت، پنهان شدن و محاسبه اعمال
روز: نماد فعالیت، تلاش، روزی و عبادت
 
3-تفسیر روایی آیه:
1- الرّضا (علیه السلام)- وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً قَالَ یُلْبَسُ عَلَی النَّهَارِ. فرمود: وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسًا یعنی اینکه لباسی است بر تن روز و [روز را می‌پوشاند].(17)
 
 2- الرّضا (علیه السلام)- وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً عَلَی النَّهَارِ.امام رضا (علیه السلام)- شب را لباسی برای روز قرار دادیم.(18)
 
3- الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ یَزِیدَ‌بْنِ‌سَلَّام ... یَا مُحَمَّدُ فَأَخْبِرْنِی لِمَ سُمِّیَ اللَّیْلُ لَیْلًا قَالَ لِأَنَّهُ یُلَایِلُ الرِّجَالَ مِنَ النِّسَاءِ جَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ أُلْفَهًًْ وَ لِبَاساً وَ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ وَ جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِباساً وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً.
 
پیامبر (صلی الله علیه و آله)- یزیدبن‌سلّام گوید: ... از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) پرسیدم: «چرا شب، لیل نامیده شد»؟ فرمود:
 
«زیرا (زمان) انس و الفت گرفتن مردان با زنان است. و خداوند عزّوجلّ آن را الفت و پوشش قرار داده است همان‌گونه که خود او می‌فرماید: وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاسًا * وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشًا».(19)
 
 
4- چرا شب به عنوان پوششی برای تقویت روابط زناشویی است؟
تشبیه شب به لباس، در روایات ائمه معصومین علیهم السلام، تنها به معنای پوشاندن فیزیکی نیست بلکه حاوی معانی عمیق‌تری است که به تقویت روابط زناشویی نیز مرتبط می‌شود.
 
شب به عنوان زمانی است که فعالیت‌های روزمره به پایان می‌رسد و افراد به آرامش می‌رسند. این آرامش، فضایی صمیمی و عاشقانه را برای زوجین فراهم می‌کند تا بتوانند به دور از دغدغه‌های روزمره به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.
 
شب زمانی است که حریم خصوصی بیشتر رعایت می‌شود و افراد می‌توانند بدون دغدغه از نگاه دیگران، به روابط عاطفی خود بپردازند. این حریم خصوصی، به تقویت صمیمیت و اعتماد بین زوجین کمک می‌کند.
 
تاریکی شب و آرامشی که به همراه دارد، به کاهش استرس و اضطراب کمک می‌کند. این امر باعث می‌شود زوجین با روحیه‌ای بهتر و آرام‌تر به برقراری ارتباط عاطفی با یکدیگر بپردازند.
 
تاریکی و سکوت شب، می‌تواند حس کنجکاوی و هیجان را در افراد برانگیزد و میل جنسی را افزایش دهد. همچنین در تاریکی شب، افراد احساس امنیت بیشتری می‌کنند و می‌توانند به راحتی به احساسات و نیازهای خود ابراز کنند.
 
5- ارتباط این مفاهیم با مفهوم لباس:
همانطور که لباس عیوب بدن را می‌پوشاند، تاریکی شب نیز عیوب و نقص‌های روزمره را پنهان می‌کند و به افراد اجازه می‌دهد تا با چهره واقعی خود ظاهر شوند.
 
لباس، فضایی امن و خصوصی را برای بدن ایجاد می‌کند. به همین ترتیب، شب نیز فضایی امن و خصوصی را برای روابط عاطفی فراهم می‌کند.
 
با تعویض لباس، انسان می‌تواند هویت خود را تغییر دهد و نقش‌های مختلفی را ایفا کند. شب نیز به عنوان یک پوشش، می‌تواند به افراد کمک کند تا از نقش‌های روزمره خود فاصله بگیرند و به یکدیگر نزدیک‌تر شوند.
 
در کل، شب به عنوان یک پوشش، فضایی آرام، صمیمی و امن را برای زوجین فراهم می‌کند که به تقویت روابط عاطفی و زناشویی آن‌ها کمک می‌کند.
 
6-شب لباسی برای کل عالم گیاهان و جانوران
خداوند به نقش شب و روز برای انسان و سایر موجودات اشاره می فرماید و شب را به عنوان لباسی معرفی می کند.
 
در توضیح واژه لباس در این آیه نیز می توان به نقش آرامش بخشی شب اشاره نمود؛ یعنی پس از کار و تلاش ،روزانه بدیهی است که به طور طبیعی تمام موجودات به خواب و آرامش نیازمند باشند تا بتوانند تجدید قوا نموده، فردا با نیروی بیشتری به کار بپردازند.
 
این مختص انسان نیست، بلکه تمام حیوانات و حتی ،گیاهان نیازمند تجدید قوا و آرامش هستند. پژوهش های علمی نیز چنین آرامشی را در کل عالم گیاهان و جانوران تأیید می کنند.
 
مؤید این مطلب ادامه آیه است که می فرماید «و جعلنا النهار معاشا» یعنی به روز اشاره می کند از حیث اینکه روز فرصتی برای کار و تلاش و تأمین معاش است.
  
آیه پنجم: لباس ترس
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْیَةً کَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَأْتِیهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ کُلِّ مَکَانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا کَانُوا یَصْنَعُونَ:
 
خداوند (برای آنان که کفران نعمت می‌کنند،) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیش از هر جا می‌رسید؛ امّا به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می‌دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید!.(20)
 
استفاده از واژه‌های "لباس" و "پوشش" برای توصیف گرسنگی و ترس در این آیه بسیار زیبا و تأثیرگذار است. این تعبیر نشان می‌دهد که گرسنگی و ترس به قدری بر زندگی این قوم تأثیرگذار بود که مانند لباسی بر تن آن‌ها پوشیده شده بود و تمام وجودشان را فرا گرفته بود.
 
تعبیر "لباس" نشان می‌دهد که گرسنگی و ترس تمام وجود این افراد را فرا گرفته بود. این به معنای آن است که این دو احساس نه تنها بر جسم آن‌ها تأثیر گذاشته بود، بلکه بر روح و روانشان نیز سایه انداخته بود.
 
پوشیدن لباس، اغلب با تغییر هویت و نقش اجتماعی همراه است. در اینجا نیز، گرسنگی و ترس به عنوان لباسی عمل کرده و هویت این قوم را تغییر داده و آن‌ها را از انسان‌هایی شاد و بی‌نیاز به موجوداتی رنجور و ترسو تبدیل کرده است.
 
لباس چیزی است که به طور مداوم با فرد همراه است. این تعبیر نشان می‌دهد که گرسنگی و ترس به صورت دائمی همراه این قوم بوده و آن‌ها را رها نمی‌کرده است.
 
در این آیه به لباسی که اثر منفی و بازدارندگی در انسان دارد، اشاره می فرماید و آن هم لباس جوع و خوف است که مانند زنجیری دست و پای انسان را بسته، او را فلج می کند.
 
به عبارت دیگر، در این آیه خداوند گنهکاران را به خاطر اعمالشان به شدت مذمت نموده و نتیجه اعمال آنها را این می داند که لباس فقر و ترس بر تنشان می کند. لذا خداوند بسته شدن راه تکامل و فلج شدن فرد را به وسیله گرسنگی و ترس، با پوشاندن لباس تعبیر فرموده است.
 
آیه ششم: لباس آرامش
 وَهُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا :و او خدایی است که شب را برای شما لباس گردانید (تا همه در سیاه جامه شب مستور شوید) و خواب را مایه سکون و آرامش شما قرار داد و روز روشن را برای جنبش و کار مقرر داشت.(21)
 
درآن کریم با استفاده از تشبیه‌های زیبا، به توصیف نعمت‌های خداوند می‌پردازد. در برخی آیات، شب را به لباسی تشبیه کرده که بر تمام هستی پوشانده می‌شود و فرصتی برای آرامش و استراحت فراهم می‌کند.
 
چگونه شب؛ لباسی برای آرامش و تجدید قواست؟
این تشبیه، اهمیت خواب و استراحت را برای انسان‌ها نشان می‌دهد. از سوی دیگر، در آیه‌ای دیگر، گرسنگی و ترس را به لباسی تشبیه کرده که بر قومی که از نعمت‌های خدا ناسپاسی کردند پوشانده شد. این تشبیه، نشان‌دهنده عواقب بد ناسپاسی و اهمیت شکرگزاری است.
 
 
آیه هفتم : لباس دفاع
وَاللَّهُ جَعَلَ لَکُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَکُمْ مِنَ الْجِبَالِ أَکْنَانًا وَجَعَلَ لَکُمْ سَرَابِیلَ تَقِیکُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِیلَ تَقِیکُمْ بَأْسَکُمْ ۚ کَذَٰلِکَ یُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تُسْلِمُونَ:
 
و (نیز) خداوند از آنچه آفریده است سایه‌هایی برای شما قرار داده؛ و از کوه‌ها پناهگاه‌هایی؛ و برای شما پیراهنهایی آفریده، که شما را از گرما (و سرما) حفظ می‌کند؛ و پیراهنهایی که به هنگام جنگ، حافظ شماست؛ این گونه نعمتهایش را بر شما کامل می‌کند، شاید تسلیم فرمان او شوید!.(22)
 
زره و لباس دفاع نعمت الهی
آیه زیبایی به نعمت الهی لباس و زره اشاره می‌کند. خداوند نه تنها لباس‌هایی برای محافظت از گرما و سرما آفریده، بلکه به انسان‌ها توانایی ساخت زره‌هایی از جنس آهن داده است تا در برابر آسیب‌ها مصون بمانند. این نشان از لطف و مهربانی خداوند دارد که حتی به فکر محافظت از انسان در برابر خطرات احتمالی نیز بوده است.
 
در این آیه، خداوند ضمن بیان نعمت لباس، به دو ویژگی برجسته آن در شرایط خاص مردم حجاز اشاره می‌کند. اول، حفاظت از گرما، که به دلیل آب و هوای گرم این منطقه اهمیت ویژه‌ای داشته است.
 
دوم، حفاظت در برابر جنگ، که با اشاره به زره و لباس جنگی به آن پرداخته شده است. این تأکید دوگانه نشان می‌دهد که خداوند به نیازهای مختلف انسان‌ها توجه کرده و نعمت‌های خود را متناسب با شرایط آن‌ها ارزانی داشته است.
 
در میان انواع لباس‌ها، نام‌ «سَرابِیلَ» به معناى پیراهن، برده شده که لباس دائمى براى زن و مرد، کودک و بزرگ، در همه حال و همه جاست و تمام بدن را مى‌پوشاند.
 
به گفته‌ى تفسیر المیزان، رسم عرب بر آن است که میان دو امر متضاد، نام یکى را مى‌برد، ولى هر دو را در نظر دارد. لذا در این آیه نیز مراد از جمله‌ى‌ «تَقِیکُمُ الْحَرَّ» لباسى است که انسان را از سرما وگرما حفظ مى‌کند، گرچه فقط نام گرما برده شده است.
 
لباس نه تنها یک نیاز اولیه برای انسان است، بلکه به عنوان یک نعمت الهی، به او کمک می‌کند تا در زندگی فردی و اجتماعی خود موفق‌تر باشد.
 
آیه هفتم: لباس زوجین لباس
أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَةَ الصِّیَامِ الرَّفَثُ إِلَىٰ نِسَائِکُمْ ۚ هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ ۗ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتَابَ عَلَیْکُمْ وَعَفَا عَنْکُمْ ۖ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ ۚ وَکُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ۖ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیَامَ إِلَى اللَّیْلِ ۚ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاکِفُونَ فِی الْمَسَاجِدِ ۗ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ
 
در شبِ روزهایی که روزه دار هستید، آمیزش با زنانتان برای شما حلال شد. آنان برای شما لباسند و شما برای آنان لباسید. خدا می دانست که شما [پیش از حلال شدن این کار] به خود خیانت می کردید، پس توبه شما را پذیرفت و از شما در گذشت. اکنون [آزاد هستید که] با آنان آمیزش کنید و آنچه را خدا [در این کار] برای شما مقرّر داشته [از فضیلت، ثواب، پاکدامنی از حرام و فرزند شایسته] طلب کنید. و بخورید و بیاشامید تا رشته سپید صبح از رشته سیاه شب برای شما آشکار شود؛ سپس روزه را تا شب به پایان برید. و در حالی که در مساجد معتکف هستید با زنان آمیزش نکنید. اینها حدود خداست، به آنها نزدیک نشوید. خدا این گونه آیاتش را برای مردم بیان می کند تا [از مخالفت اوامر و نواهی او] بپرهیزند.(23)
 
با توجه به تعریف انسان در قرآن و کرامت انسانی و تفاوت ماهوی بین نوع بشر با سایر حیوانات بدیهی است که گرایش زن و مرد نیز در این شریفترین خلقت الهی، امتیاز و برتری خاصی با سایر حیوانات دارد.
 
اگر راز گرایش ازدواج در نباتات و حیوانات، صرفا توالد و تناسل و بقاء نوع و نسل آن موجود خاص است، به طور قطع در مورد انسان نمی تواند گرایش زوجین دارای چنین غایتی باشد. هر چند که هر یک از مکاتب مختلف مادی و غیرمادی متناسب با تعریفی که از انسان دارند، گرایش بین زوجین را با مبانی مختلفی تحلیل می کنند.
 
 و هر چه نگاه آن مکتب مادی گرایانه تر باشد، راز گرایش زوجین سخیف تر و پست تر است و به حیوانات نزدیک تر می شود به عبارت دیگر ما اگر انسان را صرفا حیوان باهوش تعریف کنیم و نهایت تکامل او را محدود به جسم و لذائذ جسمانی بدانیم، هیچگاه نمی توانیم برای گرایش زوجین انسانی، تعریفی فراتر از آنچه گرایش بین زوجین در حیوانات وجود دارد، قائل شویم.
 
 به همین علت با اوج گیری نهضت های فمینیستی در غرب و شعارهای زن گرایانه، هیچگاه غرب نتوانست تعریفی فراتر از تعریف حیوانی برای ازدواج در انسان ها بیابد. لذا راز گرایش زن و مرد را صرفا محدود به اطفاء غریزه جنسی دانست.
 
در حالی که قرآن لطیف ترین تعابیر را در مورد ازدواج و راز گرایش زوجین به کار برده است .آیت ا... جوادی آملی در این مورد می فرمایند :راز انعطاف زن و مرد، تشکیل حوزه رحامت و پرورش سجود فرشتگان و جلوه خلیفه الهى و جامع جلال و جمال و همه اسمای خداوندی، گرایش عقلی و مهر قلبی و انس آسمانی است تا بتواند ملائکه را تربیت کند و فرشتگان فراوانی را به خدمت گیرد و راز بسیاری از اسرار آفرینش را بگشاید» (24)
 
تشبیه همسر به لباس
1- لباس باید در طرح و رنگ و جنس مناسب انسان باشد، همسر نیز باید کفو انسان و متناسب با فکر و فرهنگ و شخصیّت انسان باشد.
 
2- لباس مایه‌ى زینت و آرامش است، همسر وفرزند نیز مایه‌ى زینت و آرامش خانواده‌اند.
 
3-لباس عیوب انسان را مى‌پوشاند، هریک از زن و مرد نیز باید عیوب و نارسایى‌هاى یکدیگر را بپوشانند.
 
4- لباس انسان را از سرما و گرما حفظ مى‌کند، وجود همسر نیز کانون خانواده را گرم و زندگى را از سردى مى‌رهاند.
 
5- دورى از لباس، مایه‌ى رسوایى است، دورى از ازدواج و همسر نیز گاهى سبب انحراف و رسوایى انسان مى‌گردد.
 
6- در هواى سرد لباس ضخیم و در هواى گرم لباس نازک استفاده مى‌شود، هر یک از دو همسر نیز باید اخلاق و رفتار خود را متناسب با نیاز روحى طرف مقابل تنظیم کند؛ اگر مرد عصبانى است، زن با لطافت با او برخورد کند و اگر زن خسته است، مرد با او مدارا کند.
 
7- انسان باید لباس خود را از آلودگى حفظ کند، هر یک از دو همسر نیز باید دیگرى را از آلوده شدن به گناه حفظ نماید.(25)
 
رابطه پوشش، شهوت، عفت و گفتار
1- پوشش به عنوان نماد عفت و کنترل شهوت
پوشش در اسلام نه تنها یک الزام ظاهری، بلکه نمادی از عفت و پرهیزگاری است. پوشش مناسب، با پوشاندن اندام‌ها و جلوگیری از نگاه‌های نامحرم، به انسان کمک می‌کند تا بر شهوات خود مسلط شود و به سمت رفتارهای پسندیده سوق داده شود. این ارتباط تنگاتنگ بین پوشش و عفت در آیات قرآن و روایات اسلامی به وضوح دیده می‌شود.
 
2- نقش گفتار در حفظ عفت
گفتار نیز همانند پوشش، نقش مهمی در حفظ عفت و پاکدامنی ایفا می‌کند. انتخاب واژگان، لحن گفتار و محتوای گفتگو، می‌تواند بر ایجاد یا کاهش تحریکات جنسی تأثیرگذار باشد. قرآن کریم با استفاده از واژگان لطیف و ظریف در توصیف روابط زناشویی، به این نکته مهم اشاره دارد. همچنین، پرهیز از گفتار زشت و نامناسب، یکی از راه‌های حفظ عفت و پاکدامنی است.
 
3- تعادل بین شهوت و عفت
قرآن کریم ضمن تأیید گرایش‌های طبیعی انسان به سوی همسر، بر لزوم حفظ عفت و پاکدامنی در این رابطه تأکید می‌کند. این نشان می‌دهد که اسلام به دنبال ایجاد تعادل بین شهوت و عفت است و نه انکار کامل یکی از آن‌ها. با این حال، شهوت باید در چارچوب عفت و اخلاق هدایت شود.
 
4- پوشش و حجاب به عنوان عوامل تقویت کننده خانواده
پوشش مناسب و رعایت حجاب، به تقویت بنیان خانواده کمک می‌کند. هنگامی که افراد با پوشش مناسب در جامعه ظاهر می‌شوند، انگیزه برای رفتارهای ناشایست کاهش می‌یابد و روابط بین افراد سالم‌تر خواهد بود. همچنین، پوشش مناسب به ایجاد محیطی آرام و امن در خانواده کمک می‌کند و به تقویت روابط زناشویی می‌انجامد.
 
پوشش، عفت و گفتار سه عنصر مرتبط به هم هستند که در ایجاد روابط سالم و پایدار نقش مهمی ایفا می‌کنند. پوشش مناسب، نمادی از عفت و پاکدامنی است و به کنترل شهوات کمک می‌کند. گفتار نیز باید با رعایت اصول اخلاقی و دینی باشد تا به تقویت عفت و پاکدامنی کمک کند. در نهایت، ایجاد تعادل بین شهوت و عفت، کلید داشتن زندگی سالم و سعادتمند است.
 
5- پوشاننده عیوب و زشتی های زوجین
یکی دیگر از حکمت های تعبیر لطیف قرآن درباره لباس این است که لباس پوشاننده عیوب و زشتی هایی است که انسان به طور طبیعی به آشکار شدن آن ها راضی نیست؛ خود قرآن در این مورد می فرماید: «قد انزلنا علیکم لباساً یوارى سواتکم»؛
 
لباسی بر شما نازل کردیم که زشتی ها و شرمگاه هایی را که از آشکار شدنش راضی نیستید، می پوشاند»زن و شوهر نیز به منزله لباس یکدیگر هستند؛ یعنی هر یک باید عیوب و زشتی های یکدیگر را پوشانده، مایه حفظ آبرو هم باشند.
 
هذه رساله على بن الحسین علیه السلام: « ... اما حق الزوجه ... و اذا جهلت عفوت عنها» (26)؛ امام سجاد علیه السلام فرمود: حق زن بر تو (شوهر) آن است.... که اگر از سر جهل و نادانی مرتکب خطایی شد او را عفو کنی
 
عن اسحاق بن عمار قال : قلتُ لابی عبدالله علیه السلام ما حق المرأة على زوجها الذى اذا فعله کان محسنا ؟ قال علیه السلام یشبعها و یکسوها و ان جهلت غفرلها» (27)؛ «اسحاق به عمار گفت: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: حق زن بر شوهرش چیست؟
 
 اگر می خواهد انسان محسن و نیکوکاری باشد؟ حضرت فرمودند: غذا و پوشاک زن را تأمین کند و اگر زنش از سرجهل و نادانی مرتکب خطایی شد او را عفو نماید.
 
فواید لباس از نگاه امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام در کتاب مصباح الشریعه هم به فواید لباس ظاهری و هم به فواید لباس تقوا اشاره می فرماید، در فواید لباس ظاهری می فرماید:
 
»واما اللباسُ الظاهر فنعمة من الله تعالى لتَستُرَ بها عورات بنی آدم و هى کرامة اکرم الله بها ذریّه ادم مالم تکرم بها غیرهم و هى للمؤمنین آلة لاداء ما افترض (فرض) الله علیهم و خیرُ لباسک ما لا یشغلک عن الله عزوجل، بل یقربک من ذکره و شکره و طاعته و لا یحملک عَلَى العُجب و الریاء و التزیین و التفاخرو الخیلاء، فإنّها مِن آفاتِ الدین و مورثة القسوه فی القلب»؛
 
اما لباس ظاهری، نعمتی است که عورت های بنی آدم، به آن پوشیده می شود و آن کرامتی است که خداوند اولاد آدم را به آن گرامی داشته است و به جز آنان، موجودات دیگر مشمول این کرامت نیستند و آن برای مؤمنان وسیله ای است برای ادای فرایض و انجام تکالیف الهی.
 
بهترین لباس تو، لباسی است که تو را از یاد خدا و از انجام وظایف لازم مانع نشود؛ بلکه تو را به خودبینی و خودنمایی و زینت دادن خود و افتخار کردن و خودستایی و اندارد، زیرا این ها همه از آفات دین و سبب قساوت و تیره بودن قلب است».
 
نکته مهمی که در آغاز این کلام امام صادق - علیه السلام - است، توجه به لباس تقواست امام صادق علیه السلام ابتدا در فضایل لباس تقوا و سبب فضایل لباس ظاهری نکاتی را بیان می فرماید :ازیَنُ اللباس للمؤمن، لباس التقوى و انعمه الایمان قال الله تعالى : و لباس التقوى ذلک خیر»(28)
 
 
«بهترین لباس ها برای مؤمن از لحاظ زینت، لباس تقواست و نیکوترین لباس از جهت خوشی و راحتی لباس ایمان است، خداوند متعال فرمود: و لباس تقوا بهتر است».
 
در شرح این کلام امام صادق - علیه السلام - می فرمایند: روح و نفس انسان نیازمند به پوشاکی است که نواقص و عیوب او را بپوشاند و هم او را از گزند ناملایمات و تاریکی ها و آفات روحانی محفوظ بدارد و آن لباس تقوی است، و منظور از لباس تقوا، یعنی انسان روش و حالتی به خود بگیرد که جان خود را از آفات روحی نگهداری کند و این لباس به مراتب مهم تر و لازم تر از پوشاک بدن است.
 
 آری اگر آدمی این پوشاک را نداشت روح او در معرض هر گونه خطر و گمراهی و لغزش و عصیان قرار می گرفت و از مقام پاک و بلند روحانیت و سعادت و انسانیت حقیقی منحرف می شد. در این مورد است که خداوند متعال می فرماید «ان هم الا کالأنعام بل هم أضل سبیلا.(29)
 
نتیجه:
واژه "لباس" در قرآن، فراتر از یک پوشش ظاهری، نمادی از حفاظت، هویت، وضعیت و حتی احساسات است. از لباس بهشتی تا لباس تقوا، هر یک به جنبه‌ای از وجود انسان اشاره دارد.
 
لباس، هم پوشش فیزیکی است و هم پوشش معنوی؛ هم هویت فردی را شکل می‌دهد و هم نقش اجتماعی او را مشخص می‌کند. در واقع، لباس در قرآن، یک نماد چندلایه است که ابعاد مختلف زندگی انسان را در بر می‌گیرد.
 
پی نوشت ها:
1. آیه 26 سوره اعراف
2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 355.
3. اعراف، 26
4. قرشی، ج 3، ص384
5. حجر، 21.
6. حدید، 25.
7. زمر، 6.
8. تفسیر منهج ‌الصادقین.
9. تفسیر نور جلد 3 - صفحه 44
10. اعراف، 26-27.
11. در آیه 26 سوره اعراف
12. آیه 53 سوره دخان
13. آیه 23 سوره حج
14. مصطفوی، 1386، ج8
15. آیه 8-11 سوره نبأ
16. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص31
17. القمی، ج۲، ص۴۰۱/ البرهان/ بحارالأنوار، ج۹، ص۲۴۷/ نورالثقلین
18. بحرالعرفان، ج۱۶، ص۲۷۶
19. بحارالأنوار، ج۹، ص۳۰۴/ بحارالأنوار، ج۵۵، ص۱۵۸/علل الشرایع، ج۲، ص۴۷۰/ نورالثقلین/ البرهان
20. آیه 112 سوره نحل
21. آیه 47 سوره فرقان
22. آیه 81 سوره نحل
23. آیه 187 سوره بقره
24. جوادی آملی، 1387، ص45
25. تفسیر نور جلد 1 - صفحه 293
26. حر عاملی، 1409 ه-، ج 15، ص 174.
27. حرعاملی، 1409ه-، ج20، ص169
28. مصطفوی، 1363 ، ص 30
29. آیه 44 سوره فرقان

ارسال نظرات
آخرین اخبار