به گزارش خبرگزاری بسیج خراسان رضوی، برخلاف انتظار و علیرغم بیاعتمادیهای حاصل شده، جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا اخیراً تصمیم خود را در خصوص برگزاری نخستین دور مذاکراتشان در روز شنبه دوازدهم آوریل به میزبانی عمان ابراز داشتهاند.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا این مذاکرات را گفتوگوی مستقیم بین طرفین اعلام کرده است؛ اگرچه طبق اظهار مقامات ایرانی این رایزنیها بهصورت غیرمستقیم انجام خواهد پذیرفت. آنچه که دراینخصوص اهمیت دارد این است که آیا این مذاکرات میتواند به یک توافق جدید بین طرفین بی انجامد یا اینکه این گفتوگوها نیز همچون دیگر ابتکارات دیپلماتیک ترامپ (مانند کره شمالی) آغازی بر دور جدید تنشهای بین دو دولت خواهد بود.
دستیابی به یک توافق جدید اگرچه غیرممکن نیست؛ اما بهدوراز انتظار است؛ چرا که مذاکرات در فضایی صورت میپذیرد که روح کامل بیاعتمادی بر آن حاکم بوده و طرفین نسبت به نیات هم کاملاً بدبیناند. دونالد ترامپ استراتژی «چماق و هویج» را پشتوانه گفتوگوی خود با جمهوری اسلامی ایران قرار داده و ضمن اعمال فشار به تهران به واسطه تحریمهای جدید و برخی تحرکات نظامی، اعلام کرده است که چنانچه نتیجهای حاصل نشود «اتفاقات بدی» برای ایران رخ خواهد داد.
متقابلاً تهران نیز تأکید کرده است که هیچگونه منطق مبتنی بر زور را در گفتوگو با آمریکا نمیپذیرد و «هرگونه تهدید را با تمام قوا پاسخ خواهد داد».
نائلشدن به یک نقطهنظر مشترک تا حدی زیادی به این مسئله بستگی خواهد داشت که دو دولت تا چه اندازه بر سر مسائل مورد مذاکره از خود انعطاف نشان دهند. دونالد ترامپ در دوره اول ریاستجمهوریاش پس از خروج از برنامه جامع اقدام مشترک، شروط 12 گانه ای را برای دستیابی به یک توافق جدید اعلام کرد و آن را منوط به پذیرش آن از سوی جمهوری اسلامی ایران دانست.
این خواستهها که بقا و امنیت جمهوری اسلامی ایران در نظام بینالملل را نشانه گرفته بود بههیچوجه مورد قبول رهبران ایران واقع نشد و در آن زمان به یک مانع اساسی بر سر راه توافق دوباره و عاملی برای تنشهای بیشتر بین تهران و واشنگتن بدل شد.
در حال حاضر نیز دولت ترامپ حداقل 3 مورد از این شروط 12 گانه را که شامل برنامه هسته ای ایران، توسعه موشکی آن و حمایت تهران از جنبش های شیعی است، روی میز مذاکره قرار داده است.
چنانچه واشنگتن موضع پیشین خود را در خصوص این مسائل تکرار کند، دستیافتن به نتیجهای قانعکننده دشوار خواهد شد. پیشتر دولت ترامپ برچیدن کامل برنامه هستهای و موشکی ایران و همچنین قطع کامل حمایت از جنبشهای شیعی را از تهران بهعنوان پیششرطی جهت رفع تحریمها و فشارها درخواست کرده بود.
حداقل 2 مورد از موضوعات یاد شده خطوط قرمز استراتژیک جمهوری اسلامی ایران محسوب می شوند و حصول توافق جدید به این بستگی خواهد داشت که دولت ترامپ تا چه حد به این اصول احترام بگذارد. اگر واشنگتن چشم انداز حداکثری خود را در ارتباط با این مسائل تغییر داده و در خصوص رفع تحریم ها و فشارها به ایران تضمین دهد، احتمال بیشتری وجود دارد که تهران که اکنون ملاحظات امنیتیاش در منطقه گسترش یافته است به سمت یک توافق جدید جلب شود. در غیر این صورت، مذاکرات ممکن است نه تنها مسیر صلح و ثبات را نپیماید بلکه برعکس زمینه ای برای تنش های بیشتر باشد.