نبود ذهنیت اجتماعی و فرهنگی عامل مشکلات و معضلات شهریست

به گزارش خبرگزاری بسیج از مشکین به نقل ازپایگاه خبری تحلیلی سفیرمشکین، محمد فرامرزی کارشناس ارشد مدیریت شهری و دانشجوی دکتری تخصصی شهرسازی با بیان اینکه انقلاب صنعتی نقطه عطف فرایند شهرنشینی بود گفت: انقلاب صنعتی به دلیل نیاز به نیروی کار جمعیت فراوانی را از روستاها به سوی خود فراخواند و شهرها، مراکز اصلی زندگی اجتماعی شدند.
وی افزود: شهرها همواره از پیچیده ترین موضوع مورد بررسی پژوهشگران است، چون ذهن و عین در شهر با یکدیگر تصادم می نمایند و از این برخورد نیروهای وسیع و گوناگونی شکل می گیرند.
وی ادامه داد: شهرها همواره بسترهای اساسی تمدن، فرهنگ و اقتصاد بوده اما محمل اصلی بروز و ظهور بسیاری از ناهنجاری ها و آسیبهای اجتماعی نیز بوده اند.
دانشجوی دکتری تخصصی شهرسازی در ایران و در اواخر دوره قاجار و دوران پهلوی دخالت بخشی در شهرسازی منجر به شکل گیری شهرهای جدید شد و بسیاری از شهرهای قدیمی دستخوش تغییر و تحولات اساسی شدند و برنامه ریزی و مهندسی شهری و ساختن خیابانها و معابر به سبک غربی رواج یافت اما آنچه در این برنامه ها ناپدید بود ذهنیت شهری و شهروندی بود.
وی افزود: با وجود گذشت سالیان سال هنوز نگرش و رویکرد کالبدی در پروژه ها و مطالعات شهری در ایران حاکم بوده و هنوز شهر بدون شهروندان و ساکنان در نظر گرفته میشود و شهر توده ای از آهن، بتون و سیمان و آجر در ذهن مجسم میشود اما آنچه که واقعاً یک شهر را شهر می سازد شهروندان و ساکنان آن، ذهنیت و تفکرات آنان است که به شهر رنگ و لعاب می بخشد.
فرامرزی گفت: شهر یک موجود زنده است؛ یک ارگانیسم، یک هیئت و کلیت اجتماعی که در حال نفس کشیدن است اما توده های آجر و سیمان مسیر و جریانهای حیاتی او را مسدود کرده و اجازه نفس کشیدن به او نمی دهند به طوری که شهرها در ایران اکنون به موجوداتی در حال احتضار تبدیل شده که نفس های آخر خود را می کشند و به رغم جوان بودن قامتشان خمیده شده و فرتوت گشتهاند و هرگونه درمانی به علت عدم شناسایی درست درد و مرض بیهوده است.
وی تاکید کرد: آن چه که در بسیاری از شهرهای ایران غایب است دیالکتیک بین ذهن و عین می باشد و ذهن تحت سیطره و سلطه عین قرار گرفته و به قول «هابرماس» عین در حال استثمار زیست-جهان و ذهن میباشد.
کارشناس ارشد مدیریت شهری گفت: مشکلات و معضلات شهرهای ایران به حدی است که زندگی کردن در این شهرها به مسئلهای جدی و بغرنج تبدیل شده است؛ ترافیک، آلودگی صوتی، آسیبهای اجتماعی، عدم هماهنگی بین نقاط و اجزای مختلف شهر، محرومیت ، عدم توازن و از همه مهمتر بی مدیریتی ملغمه ای از کژکارکردها و آسیب های کالبدی-اجتماعی را آفریده است اما آنچه در این شهرها غایب است نبود ذهنیت اجتماعی و فرهنگی است.
وی ادامه داد: غیاب فرهنگ، هنر و ادبیات در شهرسازی و وضعیت کالبدی شهر به شکل آشکاری مشهود است؛ نشانهها به هیچ چیز خاصی ارجاع نمیدهند و شاید عملاً صحبت کردن از نشانه محلی از اعراب نداشته باشد،حتی از لحاظ کالبدی نیز وضعیت چنان نامناسب است که امکان فراهم آوردن ذهنیت مشارکتی و جمعگرا را نمیدهد.
فرامرزی خاطر نشان کرد: فضاهای عمومی مناسب جهت گفتگو و تعامل شهروندان، اماکن تفریحی مناسب، خیابانهای ویژه جهت پرسهزنی و خرید، کاربری های مکس برای گذاران اوقات بیکاری وتخلیه سنگینی های روزمرگی و... برای شهروندان یک رویا بوده وفقط در فیلم ها نمایان است خیابانها و بلوارهای کوهان دار ، فضاهای سبز خشکیده و جانمایی نامناسب خدمات و امکانات شهری منجر به آشفتگی و نابسامانی شهری شده و گویای فریاد طبیعت بلا صاحب است و در این شرایط عملاً حق و حقوق بسیاری از اقشار و طبقات اجتماعی نادیده گرفته میشود.
وی تصریح کرد: شهروندان هیچگونه تأثیری بر روی روندها و فرایندهای زندگی خود ندارند؛ انگار شهرشان به آنان تعلق نداشته و این شهروندان مسافران و بیگانگانی هستند که چند صباحی مجبور به گذران زندگی در آن شهر هستند.
وی اظهار کرد: احساس تعلق و دلسوزی نسبت به شهرها به شدت کاسته شده و شهرها به تودهای از سیمان و آجر بدل شده که زندگی و کرد و کارهای زندگی عمومی و خصوصی را کنترل کرده و مهندسی میکند و آنچه امروزه در مدیریت و تصمیمگیرهای شهری به چشم نمی خورد رجوع به ذهنیتی اجتماعمحور و توسعهگراست که با قائل بودن دیالکتیک بین ذهنیت و عینیت در صدد آشتی دادن این دو برآید و در برنامهریزیها و طرحها به اجتماع، فرهنگ و ذهنیت شهروندان بهای بیشتری داده شود.
مهندس فرامرزی گفت: هرروز، یک روز خدا برای انتخاب مدیران شهری براساس لابی گری و برکت آن استیضاح روز دیگر و شاید انحلال است دراین میان انتخاب نیروهای کلیدی مدیریت شهری از میان رشتههایی که درک مناسب و درست از دیالکتیک بین ذهن و عین دارند به عنوان یک خط مشی امروزه برای مدیریت شهری اجتناب ناپذیر است.
وی با بیان اینکه دیگر دوران نگرش به شهر همچون توده ای از آهن و سیمان به سر رسیده است افزود: باید در مقوله مدیریت شهری به ذهنیت و توانایی و مشارکت آنان در فرایند بازآفرینی شهری پایدار توجه دو چندانی بشود.