به گزارش خبرنگار خبرگزاری بسیج از کردستان، نسخهاش را با امید به داروخانه برد، اما امیدش پشتِ پیشخوان جا ماند؛ دارو یا نبود، یا قیمتش آنقدر بالا رفته بود که حقوق یکماههاش را میبلعید.
این روزها صدای گلایههای مردم از گرانی و کمبود دارو در همهجا شنیده میشود، از صف داروخانهها تا پستهای مجازی و اتاقهای انتظار بیمارستانها در این میان، سهم بیمهها از حمایت، بیش از همیشه زیر سؤال رفته؛ چرا اینهمه فاصله بین نسخه پزشک تا قفسه دارو افتاده؟ مسئولان چه میگویند و مردم چه میخواهند؟
ظهر یکی از روزهای اردیبهشت است داروخانهای بزرگ در مرکز شهر مملو از بیماران و همراهانشان است، مردی میانسال، نسخهای در دست دارد، عرقریزان از داروخانه بیرون میآید و زیر لب میگوید: این سه تا دارو شده نزدیک یک میلیون تومان! بیمه هم فقط ۱۲۰ هزار تومن کم کرده!
این تنها روایت یک نفر نیست چالش گرانی دارو و کمبود آن، به معضلی سراسری بدل شده؛ بهویژه برای خانوادههایی که بیماری مزمن یا خاص دارند، یا سالمندان و کودکان با نیازهای درمانی مداوم.
حتی داروهای ساده مانند آنتیبیوتیک، قطره چشم، یا قرص معده هم گاه نایاب شدهاند و اگر پیدا شوند، قیمتشان شوکآور است.
افزایش بیضابطه قیمتها؛ جان در گرو هزینه
طی دو سال گذشته، با آزادسازی نرخ ارز دارو و کاهش تخصیص ارز ترجیحی، قیمت داروها در ایران جهش قابلتوجهی داشته است بسیاری از داروهای تولید داخل نیز با افزایش قیمت روبهرو شدهاند؛ گاه تا دو یا سه برابرداروهایی که سال گذشته بین ۵۰ تا ۱۵۰ هزار تومان بودند، حالا به بالای ۴۰۰ یا ۵۰۰ هزار تومان رسیدهاند.
مریم نادری، مادر یک کودک با بیماری صرع، میگوید: داروی پسرم وارداتی است قبلاً ماهی ۴۰۰ هزار تومان میدادیم، حالا نزدیک ۲ میلیون شده است و در این میان بیمه هم پوشش نمیدهد فقط قرض میکنم که بچه ام بیدارو نماند.
این در حالی است که برخی از داروهای خاص و حیاتی، اصلاً در داروخانهها پیدا نمیشوند برخی بیماران مجبورند به بازار آزاد یا قاچاق پناه ببرند، جایی که قیمتها حتی پنج تا ۱۰ برابر بالاتر از نرخ رسمی است.
گلایه از بیمهها؛ حمایتهای غایب
یکی از اصلیترین محورهای گلایه مردم، سهم اندک بیمهها در پرداخت هزینه داروها است با اینکه قانون بر افزایش پوشش بیمهای تأکید دارد، اما بسیاری از داروهای پرمصرف یا بهطور کامل خارج از شمول بیمهاند، یا فقط درصد کمی از آنها پوشش داده میشود.
یوسف بهرامی، بازنشسته، میگوید: ما فقط به بیمه دلخوش بود اما وقتی میبینی ۸۰۰ هزار تومان دارو باید بخریم و بیمه فقط ۱۰۰ تومان از آن کم میکند دلخوشی ما هم از بین میرود
بررسیها نشان میدهد که با وجود وعدههای مسئولان برای ارتقاء سطح پوشش دارویی بیمهها، تاکنون بخش عمدهای از این وعدهها اجرایی نشده است.
سازمانهای بیمهگر نیز میگویند که با کمبود منابع مالی و بدهی انباشته به داروخانهها و مراکز درمانی مواجهاند.
پاسخ مسئولان؛ وعدههایی در صف عمل
در پاسخ به این انتقادات، مسئولان وزارت بهداشت و بیمهها موضعگیریهایی داشتهاند اما این وعدهها برای بسیاری از مردم، با واقعیت نسخههای پرهزینهشان همخوانی ندارداغلب داروخانهداران نیز از وضعیت موجود ناراضیاند یکی از داروسازان در گفتگو با ما گفت: مردم از ما گلهمندند، ولی ما هم در تأمین دارو دچار مشکل هستیم شرکتهای پخش گاهی هفتهها دارو نمیآورند بدهی بیمهها هم باعث شده نقدینگیمان کم شود.
بازار سیاه، بستر دلالی سلامت
کمبود دارو، بهویژه داروهای خارجی، باعث شده بازار سیاه جان بگیرد پلتفرمهای مجازی پر شده از آگهی فروش داروهایی مثل انسولین، داروی سرطان، یا حتی قرصهای معمولی، با قیمتهایی نجومی نظارت هم ضعیف است، و همین، فرصت طلایی برای دلالان سلامت ایجاد کرده.
یک پزشک عمومی در اینباره میگوید: بارها بیمارانم مجبور شده اند دارو را از بازار آزاد بخرند وقتی دارو در داروخانه نیست، چارهای ندارند اما این مسئله بسیار خطرناک است چون کیفیت و سلامت این داروها تضمینشده نیست.
سکوت تلخ در خانهها؛ داروهای نایاب، بیمارهای تنها
در گوشهای دیگر از یکی از داروخانه ها پیرزنی در سکوت نشسته است و بستهای دارو را نگاه میکند او که مبتلا به فشار خون و دیابت است، میگوید: به علت گرانی نمیتوانم دو رقم از داروهایم را بگیرم.
این روایتها، صدها بار در خانههای دیگر هم تکرار میشوند گرانی دارو فقط بحران سلامت نیست؛ بحران امید است وقتی بیمهها عقب میکشند، وقتی مسئولان فقط وعده میدهند، وقتی دارو نایاب میشود، تنهایی بیمار صد برابر میشود.
راهکار چیست؟ مردم چه میخواهند؟
در این باره مردم انتظار معجزه ندارند و تنها انتظارشان تأمین داروهای حیاتی با قیمت قابلدسترس،افزایش واقعی سهم بیمه در پرداخت دارو،نظارت جدی بر بازار سیاه و حذف واسطهها،اطلاعرسانی شفاف درباره کمبودها و نحوه تأمین دارو است.
اگر این خواستهها شنیده نشود، اگر حمایتها از حرف فراتر نرود، آنوقت بحران دارویی، نهفقط جان، که روح جامعه را خواهد فرسود.
و در پایان اینکه در روزگاری که دارو به کالایی لوکس تبدیل شده، مردم بیش از همیشه به حمایت واقعی نیاز دارند. بیمهای که پشت نسخه بایستد، نه در سایه آن. مسئولانی که میان بوروکراسی و وعده، به بحران دارو با چشم باز نگاه کنند. و نظمی که اجازه ندهد دلالان، داس بهدست، میان جان و دارو بگردند و گرنه، هر بار که بیماری به داروخانه میرود و دست خالی برمیگردد، باید ترسید از روزی که جان، پشت نسخهها جا بماند.
گزارش از گل آرا ظاهری
انتهای خبر/