تحقیق حاضر میکوشد تا ضمن تعریف مفاهیمی همچون هنجار و ناهنجار، عوامل و زمینههای تهدیدکننده هنجارها و تقویتکننده ناهنجاریها را در فضای مجازی مورد بررسی و تبیین قرار دهد. بهطورقطع همه آنچه درباره فضای مجازی میتوان بیان کرد از جنس آسیب نیست و این فضا فرصتهای بینظیری پیش روی کاربران قرار میدهد.
این تحقیق نیز بر آن است تا به یکی از ابعاد منفی این موضوع بپردازد و از نگاه آسیبشناسی به این سوال پاسخ دهد که مکانیزم تبدیل ناهنجاری به هنجار و بالعکس (تبدیل هنجار به ناهنجاری) در فضای مجازی چیست؟
در این تحقیق از روش کیفی اسنادی-کتابخانهای استفاده شده و با اشاره به اینکه هنجارهای موجود در جامعه ایرانی قواعد هدایتگری هستند که افراد به حکم قانون، شرع و یا اخلاق خود را ملزم به رعایت آن میدانند، عناوینی بهعنوان زمینهها و عوامل کمرنگشدن هنجارها و یا بروز و شیوع ناهنجاریها تبیین شده است.
این عوامل که برخی بهتنهایی و برخی با تقویت عوامل دیگر، زمینه ساز بروز اختلال در نظام هنجاری مبتنی بر اخلاق اسلامی شدهاند عبارتاند از: «تداخل فرهنگها در اجتماعات مجازی»، «هیجانخواهی کاربران»، «تکرارپذیری پیامهای ناهنجار»، «نمودِ مبالغهآمیز دینگریزی»، «محملی برای بیان بیمنطق»، «انعطافپذیری هویتی کاربران»، «ورود به حیطههای خصوصی دیگران و دریافتهای جایگزین» و «دگرگونیهای اقتصادی».
رویکرد کلی این تحقیق، مباحث اخلاقی است و با عنایت به اینکه دو مفهوم هنجار و ناهنجاری دو کلیدواژه اساسی در مباحث اخلاقی هستند، مطالب ذیل این موضوع، از این منظر تبیین شدهاند.
بیان مسأله
هنجارهای اخلاقی در فضای مجازی متأثر از هنجارهای اخلاقی فضای حقیقی میباشند. اما گاهی در اثر کثرت تکرار و یا مسائل دیگر، جوامع مجازی نسبت به امری که ممکن است در جوامع حقیقی ناهنجاری باشد واکنش نشان نمیدهند و در نتیجه به مرور این امر در جوامع مجازی به یک هنجار تبدیل میشود.
به بیان دیگر آنچه در دنیای امروز میتواند حریم آزادی را از افراط و تفریط حفظ کند، رعایت هنجارهای منطبق بر موازین اخلاق اسلامی است. اما تبدیل ناهنجاریها به هنجار و بالعکس تهدیدی است که در برخی زمینهها رخ داده و در برخی دیگر بالقوه است.
در جوامع مجازی، کثرت دادهها و اطلاعات دریافتی هر فرد از جامعه و عدم امکان ارزیابی همه رفتارها و محتواها موجب سطحینگری و تسامح در برخورد با ناهنجاریها شده است و افراد ناهنجار با برخوردها و مجازاتهای کمتری نسبت به فضای حقیقی روبهرو میشوند؛ از این رو با تکرار رفتارهای ناهنجار بهنوعی قبحشکنی و به مرور هنجار جدیدی تولید میکنند که با پیروی از آن در معرض قضاوت و مجازات دیگران قرار نمیگیرند.
یک مثال ساده آن، انتشار عکسهای نیمهعریان یا به اصطلاح سربرهنه است که در ابتدای فراگیری فضای مجازی و جوامع مجازی، با تأسی از فضای حقیقی و هنجارهای آن، امری ناهنجار و بسیار زشت بود. اما به مرور شاهد هستیم که عدهای هنجارشکن این امر را ترویج دادند و با واکنش تقابلی از سوی اجتماع مجازی روبهرو نشدند، درصد آن ناهنجاری بسیار کاهش یافت و حتی به سمتی میرود که به یک هنجار در شبکههای اجتماعی مجازی تبدیل شود. نمونههای اینگونه ناهنجاریها که با ازبین رفتن قبح آن در حال تبدیل شدن به هنجار هستند، فراوان است، اما در ادامه تنها به چند مورد از آن اشاره میشود:
الف) نمایش اشرافیگری که بهویژه در سالهای اولیه انقلاب و تا چندی پیش یک ناهنجاری بود و فرد خود را در معرض انتقاد دیگران میدید، امروزه بهراحتی در فضای مجازی انجام میشود؛ (البته چنانچه افراد دلسوز و مقید به مواجهه با این جریان نمیپرداختند، شاهد شیوع و گسترش بیش از حد آن بودیم)؛
ب) اختلاط محرم و نامحرم که ذیل یک گروه، گاهی منجر به واکنشهای هیجانی همچون عصبانیت، بحث و جدل یا ردوبدل شدن واژههای احساسی میشود؛
ج) بالابردن صدای ضبط خودرو و فیلمگرفتن با تلفن همراه، همزمان با رانندگی و به اشتراک گذاشتن آن در فضای مجازی؛
د) تجسس در زندگی شخصی و حریم خصوصی افراد که گاهی به بهانه شفافیت و آزادی اطلاعات و یا توجیحات دیگر، باعث میشود مسائل شخصی افراد (اعم از مسئولین و غیره) سر از فضای مجازی درآورد؛ البته در ابتدا این مهم با واکنش فقها و فرهیختگان مواجه شد و ناهنجار بودن آن پررنگ بود، اما به مرور از حساسیت آن کاسته شد؛
هـ) جریانسازی و ایجاد شبهات علیه نظام و مذهب و بهطور کلی دینگریزی و بیانِ بیمنطق در مقابل مضامین دینی یکی از مواردی است که بخش قابل توجّهی از پیامهای فضای مجازی را به خود اختصاص داده است و افراد و گروههایی وجود دارند که بهصورت ساماندهیشده، پیگیر آن بوده و ایجاد ناهنجاری میکنند و... .
بنابراین از آنجا که دو کلیدواژه هنجار و ناهنجاری از جمله مفاهیم پرکاربرد و اصلی حوزه اخلاق هستند، مقاله پیش رو سعی دارد با همین رویکرد، ضمن تعریف این دو کلیدواژه، ذیل هشت عنوان کلی، عواملی را تبیین کند که به عنوان مکانیزم تبدیل ناهنجاری به هنجار و بالعکس در فضای مجازی تعریف شود.
تعریف مفاهیم
با وجود اینکه واژه هنجار در زبان و فرهنگهای گوناگون مفاهیم متفاوتی به خود میگیرد، اما در عین حال وجه اشتراک قابل تأملی بین آنها به چشم میخورد. این واژه در زبان فارسی دو معنای نزدیک به هم دارد:
الف) راه، روش، طریق، قاعده و قانون؛
ب) جاده و راه راست. این بیت از نظامی بهخوبی آن را معنا میکند: مرغی که نه اوج خویش گیرد/ هنجار هلاک پیش گیرد (دهخدا، ۱۳۷۷، ص۲۳۵۵۹).
همچنین در زبان عربی واژه هنجار معادل سیره، سنت، طریق مستقیم، تراز و قاعده بیان شده (تونجی، ۱۹۹۳، ص۶۸۴) و در زبان انگلیسی معادل واژه «norm» از ریشه یونانی «norma» و در اصل به معنای گونیا، ریسمان شاغول و یا ریسمان کار است که بناها، درودگران و باغبانان از آن برای هدایت سیر کار خود استفاده میکردند و نزدیکترین معنای کلی به آن «قاعده، مقیاس و معیار» است. (باقری، ۱۳۹۳، ص ۵۲، به نقل از زند کولر ۱، ۲۰۱۰)
این واژه در حوزههای مختلف و هر بار با مفهومی نسبتاً متفاوت بهکار گرفته میشود:
الف) در صنعت و اقتصاد، این واژه دلالت دارد بر «مقیاسی» که بر مبنای آن، یکسانسازی فرایند تولید، محصولات، فرآوردهها، قطعات و استانداردهای امنیتی انجام میشود؛
ب) در علوم طبیعی به معنای «واحدی» است که مبنای تمامی اندازهگیریها قرار میگیرد؛
ج) در جامعهشناسی و به عقیده اغلب صاحبنظران مانند دورکیم، زیمل، وبر و... هنجار در متنهای خاص، به معنای «الگویی از انتظارهای عمومی رفتار» و برخاسته از نظام ارزشهای گروه است.
در نظریههای عملی نیز هنجار به معنای «قواعد هدایت رفتار» بهکار میرود؛ بدین معنا که هر درخواست و مطالبه تلویحی یا تصریحی در قالب امر و نهی و مجوزها هنجاری میسازد که فرایند عمل براساس آن هدایت میشود. انتظارها یا قواعد هدایتگر رفتار به دو گروه رسمی (عهدنامهها و بندهای کتبی) و غیررسمی (میثاقها، آداب و نقشهای اجتماعی) تقسیم میشوند و رعایت نکردن آنها سرزنش، انتقاد، نارضایتی، اعتراض، انزوا و محکومیت را در پی خواهد داشت. (همان، ص ۵۳)
بنابراین هنجارها قواعدی هستند که افراد با قرار گرفتن در یک گروه، ملیت یا دین و مذهب، خود را ملزم به رعایت آن میدانند؛ برای مثال قواعد هدایتگر رفتار فردی که در یک جامعه ایرانی زندگی میکند، براساس همین فضا شکل گرفته و فرایند عمل او مبتنی بر مضامین دینی اسلامی شیعی و ملیت ایرانی هدایت میشود؛ چنانکه رعایت نکردن آن، به معنای انجام عمل ناهنجار است.
کارکرد هنجارها
هنجارها، روابط اجتماعی را تنظیم میکنند و از این راه نظم اجتماعی به وجود میآید. از آنجا که زندگی اجتماعی انسانها در مقایسه با زندگی بیشتر حیوانات بسیار پیچیدهتر است، لذا نظم اجتماعی یک عامل حیاتی در این پیچیدگی محسوب میشود. از طرف دیگر هنجارها فقط قاعده رفتار اجتماعی نیستند، آنجا نیز که فرد تنهاست و هیچکس او را کنترل و مجازات نمیکند، رفتارش براساس هنجارهای آموختهشده خواهدبود.
بنابراین انسان در تنهایی نیز احتیاج دارد تا فکر کند، فلان کار را چطور انجام دهد (چطور غذا بخورد، چطور عبادت کند و…)، در اینجاست که هنجارها کار او را آسان میکنند. بدینترتیب هنجارها برای انسانها چه در مورد رفتار فردی و چه در مورد رفتار اجتماعی مانند غریزه عمل میکنند. (رفیعپور، 1382، ص187)
براین اساس مشخص میشود که هنجارها برای زندگی جمعی و نظم اجتماعی الزامی هستند و در صورتی که هنجارها در شبکه وسیع روابط اجتماعی رعایت نشوند، زندگی اجتماعی مختل و جامعه عملاً فلج میشود؛ در این صورت روابط اجتماعی به جای آنکه نیازها را بهتر ارضا کند، تأثیر معکوس میگذارد و هر جا که انسان وارد شبکه روابط اجتماعی شود، باید انتظار داشته باشد، روابط مانع دستیابی او به هدفش گردد.
ضرورت وجود هنجارهای مفید و پایدار
دستهبندیهای متنوعی در موضوع هنجار و ناهنجار ارائه شده است؛ اما ما در مجموع برای یک نظام اجتماعی سالم نخست به هنجارهای مفید و دوم به هنجارهای پایدار نیاز داریم.
باید توجه داشت که هر دو شرط با هم برای سلامت جامعه لازم هستند. اگر عمر هنجارهای مفید، کوتاه و عمر هنجارهای مضر، طولانی باشد، نظام اجتماعی فاسد میشود. همچنین اگر در جامعه مردم به مُد و هنجارهای کوتاهمدت عادت کنند، به تدریج از حوصله آنها و پایداری هنجارها کاسته میشود. در چنین جامعههایی عادتدادن مردم به هنجارهای پایدار کار دشواری خواهد بود. از طرف دیگر اگر در جامعه قواعد و هنجارهای مضر مانند شیشهشکستن و سودجویی رواج پیدا کند و برای مدت طولانی پایدار بماند، فرهنگ جامعه تغییر خواهدکرد و به جامعه، سخت صدمه خواهدزد. (همان، 1380، صص224_226)
عوامل و زمینههای تأثیر هنجارها و ناهنجاریها در فضای مجازی
آنچه در پیش رو تقدیم خواهد شد در حقیقت زمینهها و عوامل تضعیف هنجارها و یا ایجاد و ترویج ناهنجاریهاست. در این تحقیق 8 مورد از این زمینهها مورد بحث و تبیین قرار میگیرد که البته برخی از آنها اختصاص به فضای مجازی ندارند، اما این فضای جدیدِ متحوّل، محملی برای تقویت آنها شده است و میتوان از آنها به مکانیزم تبدیل ناهنجاری به هنجار و بالعکس در فضای مجازی نام برد.
1. تداخل فرهنگها در اجتماعات مجازی
از جمله تفاوتهای اساسی جوامع مجازی و حقیقی، جهانیبودن ارتباطات مجازی است. در حالی که ارتباطات حقیقی، محدود و کنترلشده است؛ در جوامع حقیقی مرزها (اعم از خانواده، محله، آشنایان، شهر، استان و یا کشور) مشخص میباشد و به تناسب آن، هنجارهایی ایجاد و تقویت میگردد. اما در ارتباطات مجازی، این حدود و مرزها شکسته میشود و ممکن است در یک اجتماع مجازی، افرادی از فرهنگها، استانها، شهرها و حتی کشورهای مختلف حضور داشته باشند که قطعاً هنجارهای زندگی واقعی آنها با یکدیگر متفاوت است، اما اکنون باید در یک محیط، گروه یا کانال با یکدیگر تعامل کنند.
تجربه نشان داده که در اینگونه موارد، هنجارِ غالب به هر سمتی که باشد، دیگران نیز آن را میپذیرند و بخشی از خواستههای خود را نادیده میگیرند؛ به طور مثال اگر در این جامعه مجازی، افراد متدین حضور فعال داشته باشند، هنجارهای آن اجتماع مجازی، رنگ و بوی دینی و مذهبی به خود میگیرد و دیگران رفتارهای ناهنجار از خود نشان نمیدهند و چنانچه عکس این باشد، افراد دیندار توان بروز عقاید خود را نداشته و ممکن است از آن جمع به بیرون هدایت شوند.
بنابراین میتوان گفت درصدی از هنجارهای فضای مجازی متأثر از فضای حقیقی است؛ اما به طور کلی اجتماعات مجازی هنجارهای خاص خود را دارند. گاهی ارتکاب به یک هنجار در فضای مجازی باعث ایجاد بازخورد در فضای حقیقی زندگی فرد میشود، او را به حاشیه میراند و فرد، هنجارشکن تلقی میشود.
برای مثال نسل امروز بیشتر از فضای مجازی استفاده میکند و با اینکه رفتارهای او در فضای مجازی مورد ارزیابی و انتقادِ همراهان مجازی او قرار نمیگیرد، اما وقتی خانواده نسبت به آنها مطلع میشود، با ناهنجار دانستن رفتار با او برخورد میکنند. همچنین هنگامی که دوستانِ حقیقی آن فرد وارد صفحه شخصی او میشوند و یا در صفحات دیگر ردپای فعالیتهای مجازی او را میبینند، با اظهار تعجب، آن رفتار را هنجارشکنی تلقی میکنند. به این معنا که گاهی هنجارهای فضای مجازی متناسب با ذات این فضا شکل میگیرند و این بخش، همان تداخل فرهنگهای مختلف است.
2. هیجانخواهی کاربران
یکی از چالشهای صاحبان پیام حس هیجانخواهی مخاطبان رسانههای نوین و نوظهور است، به طوری که آنها همیشه به دنبال راهکارهایی جذاب بودهاند تا این مخاطبانِ هیجانخواه را حفظ کنند.
نمود این امر در رسانههای نوین است که با داشتن مجوز فعالیت، خود را ملزم به رعایت برخی قوانین میدانند و البته به دلیل ارزیابی از سوی مخاطبان، با تغییر دکور و نام برنامه، استفاده از رنگ و آهنگ جدید، دعوت از کارشناس جنجالی و جذاب، استفاده از مباحث روز و… دیده میشوند؛ اما گاهی رسانههای نوظهور برای تسکین حس هیجانخواهی مخاطبان خود، به هنجارشکنی روی میآورند و این امر علاوه بر آسیبهای اخلاقی که در پی دارد؛ به دلیل عملکرد منفعلانه سیستم نظارتی و عقیدتی و فراهم بودن شرایط قانونگریزی برای افراد، به صورت بالقوه میتواند در فضای مجازی به یک هنجار تبدیل شود.
رسانههای اجتماعی (اعم از نوین و نوظهور) از همه افراد دعوت میکنند تا در آن مشارکت فعال داشته باشند. این رسانهها مشروعیت خود را مرهون کثرت و مشارکت عموم کاربرانِ هیجانخواه و فعال هستند. «نورمن» رغبت عموم کاربران بهویژه جوانان و نوجوانان به رسانههای اجتماعی در دوران معاصر را 11 مورد عنوان میکند؛ از جمله: الف) کسب هویت دلخواه؛ ب) میل به احساس کنترل و تأثیرگذاری بر دیگران؛ ج) میل به نوعجویی و هیجانخواهی؛ د) میل به محبوبیت و خودشیفتگی؛ هـ) میل به حفظ ارتباط با دیگران و… (فیاض و همکاران، 1396، ص31).
فارغ از اینکه بایستی این 11 مورد را با مناسبات اخلاقی بهویژه اخلاق اسلامی سنجید، اما در خصوص مورد سوم باید گفت میل به نوعجویی و هیجانخواهی از جمله واقعیتهای فضای مجازی است که منجر به هنجارشکنی و یا ایجاد هنجارهای منافی با مضامین دینی و سنت اولیای الهی میشود.
3. تکرارپذیری پیامهای ناهنجار
شاید بتوان یکی از خصوصیتهای فضای مجازی در مقابل رسانههایی همچون رادیو و تلویزیون را تکرارپذیری پیام در این رسانه دانست. به عنوان نمونه یک شبکه ماهوارهای، سکانسی ناهنجار را یک بار برای مخاطب ایرانی به نمایش میگذارد و چنانچه مخاطب با آگاهی کامل پیام را دریافت کند، این امر یک بار اتفاق میافتد و برای مشاهده مجدد باید منتظر بماند تا این سکانس خاصِ فیلم یا سریال خاص در ساعتی دیگر از شبانهروز تکرار شود. اما این امر در فضای مجازی متفاوت است؛ زیرا در اینجا مخاطب و یا به تعبیر بهتر «کاربر» بیش از مواجهه با هر رسانه دیگری «فعال» است.
نخستین ویژگی از 5 ویژگی مخاطبِ فعال «گزینشگری» است. به این معنا که مخاطب فعال برای انتخاب پیامی که میخواهد استفاده کند به صورت گزینشی عمل میکند. این ویژگی همان بعدی است که طرفداران رویکردِ استفاده و رضامندی از آن تحت عنوان «تعهدیبودن» یاد میکنند و مراد از آن، استفاده از قبل برنامهریزیشده از رسانه است. گزینشگری نشانه ارتباط میان فعالیت (تماشاکردن، گوشکردن و خواندن) و انگیزههای رویآوردن به رسانه است. (کرباسیان، بیتا، به نقل از لیتل جان، 1384، ص742)
بنابراین کاربرِ فضای مجازی میتواند پیام ناهنجاری را که گزینش کرده است در حافظههای جانبی خود یا در فضای ابری ذخیره کرده و به کرات آن را مشاهده کند. حتی در صورت عدم ذخیره نیز میتواند به آن صفحه، گروه، کانال و یا سایت مراجعه و برای بار دیگر آن را ببیند و همین مسئله باعث میشود تا به مرور فرد نسبت به ناهنجاربودن موضوعِ مورد اشاره پیام، حساسیت کمتری نشان دهد و آن را امری عادی (هنجار) تلقی کند.
4. نمود مبالغه آمیز دین گریزی
همان طور که در تعریف هنجار گفته شد هنجارها قواعدی هستند که افراد با قرار گرفتن در یک گروه، ملیت یا دین و مذهب، خود را ملزم به رعایت آن میدانند. هنجارهای جامعه ایرانی به ویژه پس از انقلاب اسلامی، متأثر از دین مبین اسلام و مذهب تشیع، نوعی درهم تنیدگی با مضامین دینی و مذهبی را به خود گرفته است. رعایت موازین اخلاق اسلامی، حجاب، عفاف، مسئولیت پذیری، نوع دوستی، عدم تضییع حقوق دیگران، کسب روزی حلال مطابق با فقه اسلامی و… جزو هنجارهای مورد توجه جامعه ایرانی اسلامی هستند.
اما نتایج تحقیقی با عنوان «نقش رسانه های مجازی در تغییرات ارزش های اجتماعی با تأکید بر شبکه های اجتماعی تلگرام و فیس بوک» نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی رابطه معنادار و معکوسی با دین گرایی دارد. این امر نشان میدهد که متناسب با افزایش میزان استفاده از این شبکهها، شناسه ها و مؤلفه های هویت دینی دست خوش دگرگونی میشوند و احساس تعلق خاطر به شاخص های هویت دینی، ماهیتی انتخابی به خود میگیرند. (فرامرزیانی و همکاران، 1395، ص129)
این تحقیق که با جامعه آماری 512 نفری و با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و در بین دو نسل جوان و میانسال ساکن در 5 استان انجام شده است، به خوبی نشان میدهد که استفاده هرچه بیشتر از شبکه های اجتماعی و به طور کل فضای مجازی، هنجارهای موجود در جوامع حقیقی را متأثر میسازد و به میزانی که هویت دینی افراد دست خوش دگرگونی شده و افراد نسبت به شاخص های هویت دینی احساس تعلق ندارند و در مواجهه با ناهنجاری دیگران و در ارتکاب خودشان به ناهنجاری ها، با تساهل و تسامح بیشتری برخورد میکنند و حساسیت سابق را نخواهند داشت.
5. شیوع بیان بی منطق
نوع ارتباط تعاملی فضای مجازی به دلایلی منجر به ازدیاد «بیان بی منطق» از سوی کاربران شده است. در ارتباطات چهره به چهره و یا حتی در رسانه های سنتی چنانچه فرستنده پیام سخنی خارج از هنجارهای منطقی بر زبان بیاورد، مورد ارزیابی دیگران قرار میگیرد و متهم به دروغ گو بودن میشود؛ بنابراین ترس افراد از قضاوت شدن مانع بیان سخنان بی منطق و باعث خودکنترلی میشود. اما فضای مجازی و مناسبات آن اثبات کرد که حتی فرد یا گروهی با هویت مشخص میتوانند بدون ترس از قضاوت شدن و داشتن خودکنترلی، سخنان بی منطق تحویل مخاطبان خود دهند.
مثال بارز آن، کانال های مجازی است که یک روز سخن از بدل رهبر معظم انقلاب به میان میآورند و روزی دیگر با ریختن آب به آسیاب دشمنان نظام، اخبار کذب و ادعاهای بی منطق را بازنشر میدهند و اذهان مخاطبان خود را دچار نوعی اختلال و تشکیک در امور میکنند؛ با این تفاوت که اگر همین اتفاق در فضای حقیقی رخ دهد، در صورت تکرار، صاحب پیام، مخاطب خود را از دست میدهد و خود را تنها میبیند، اما در فضای مجازی مخاطبان همچنان اصرار بر همراهی و مطالعه پیام ها دارند.
«باومن ویلز» و «گیلمر» بر این باور هستند که اگر در روزنامه نگاری سنتی، مقوله سانسور و آزادی بیان عمومی مهم ترین چالش نظام های رسانهای بوده، اما با گسترش رسانههای اجتماعی جدید و به خدمت گرفتن فناوری دیجیتال آنلاین، چالش بیان بی منطق و خارج از هنجارهای اخلاقی به مشکلی جدی تبدیل شده است. در این رسانه ها رخدادی متجلی شده که آن را یارای هیچ حصاری برای حریم سازی نیست، مگر ساختارمند سازی پویا و آینده نگری رسانه و اجتماع در چهارچوب پارادایم های اخلاقی منبعث شده از هنجارهای جامعه. (فیاض و همکاران، 1396، ص41)
6. انعطاف پذیری هویتی کاربران
افراد در فضای مجازی به دلیل نبود راهنماهای چهره ای میتوانند بازنمایی های متفاوتی از خود ارائه دهند. در این زیست گاه، انتخاب اسم، تصویر پروفایل، حلقه دوستان و مهم تر از همه بازنمایی از خود بدون هیچ گونه نظارت اجتماعی و به صورت آزادانه انجام میشود. به نظر میرسد این شکل از آزادی انتخاب، نتیجه نوعی از هم گسستگی روابط در فضای مجازی باشد. به این معنی که در فضای واقعی نسبت اطرافیان با فرد کاملاً مشخص و تعریف شده است؛ ولی این ویژگی در فضای مجازی وجود ندارد و از این رو فرد به راحتی میتواند «خود آرمانی و مطلوبش» را به نمایش بگذارد.
هویت «مجموعه ای از ویژگی های شخصیتی و فردی است که هرکس در تعریف خود به کار میبرد و یا از خود بروز میدهد» (بازیابی از سایت گرداب به آدرس: www.gerdab.ir. تاریخ انتشار: 17 خرداد 1395)؛ چنان که هویت فرد در فضای مجازی میتواند متفاوت از فضای حقیقی باشد و این امر موجب از هم گسستگی روابط و عدم وجود نظارت اجتماعی بر رفتارهای افراد میشود. افراد در این حالت «احساس آزادی بیان و عملکرد» بیشتری را نسبت به فضای واقعی تجربه میکنند. به این معنا که وقتی فرد از هویت واقعی خود جدا میشود و در فضایی جدید، روابط و هویت جدیدی را میآزماید، بسیاری از محدودیت های اجتماعی، مانع از اظهار نظرها و رفتارهای هنجارشکن وی نمیشود.
البته محاسنی نیز برای آن شمرده شده است، اما یکی از معایب هویت در فضای مجازی، یکپارچه نبودن آن است. به این دلیل که اساساً فضای مجازی بخش هایی از هویت فرد را طلب میکند که نیازی نیست توسط بخش های دیگر جامعه و یا افراد دیگر مورد تأیید قرار گیرد. این امر باعث میشود فرد تنها بخش هایی از هویت خود را به نمایش بگذارد و بخش های دیگری از آن را کتمان کند. بنابراین ما نباید در فضای مجازی انتظار هویتی یکپارچه داشته باشیم. برای مثال در جامعه امروز طبقه اقتصادی یکی از مهم ترین عناصری است که در تعریف فرد از خود و دیگران از فرد مؤثر است. ولی این ویژگی در فضای مجازی به سختی قابل فهم و دریافت است. همین طور نوع نسبت خانواده فرد با مذهب به نوعی در شناخت هویت فرد مؤثر می باشد؛ در حالی که این ویژگی در اکثر موارد قابل فهم نیست. به این ترتیب میتوان ادعا کرد که هویت در فضای مجازی، هویتی یکپارچه و دربرگیرنده تمام ویژگی های فرد نیست. (همان)
7. ورود به حیطه های خصوصی دیگران و دریافت های جایگزین
در ارتباطات مجازی میتوان دیوارها را شکست و به حریم خصوصی دیگران وارد شد و حرف هایی را شنید که افراد حاضر نیستند در ارتباطات چهره به چهره به شما بگویند و همین امر محملی برای رفتارهای هنجارشکن شده است.
انعطاف پذیری هویتی و ناشناخته ماندن کاربران در فضای مجازی بستری ایجاد میکند که میتواند هم فرصت و هم تهدید باشد. درست است که سازمان های اطلاعاتی، پلیسی و هکرهای حرفهای توانایی تشخیص هویت را دارند و نیز بسیاری از کاربران با هویت مشخص در این فضا حاضر میشوند، اما مهم این است که در حالت عادی این امکان برای کاربران وجود دارد که ناشناس بمانند.
از سوی دیگر وقتی فردی ناشناخته بماند، در حقیقت فردی جدید یا هویتی متفاوت برای خود اعتبار میکند تا حریم خصوصی واقعی او مصون بماند و از سوی دیگر همین فرد میتواند تهدیدی برای دیگر کاربران اینترنتی باشد. او میتواند با همین هویت نامعلوم مرتکب تخلفاتی شود و ناهنجاری هایی انجام دهد که یکی از آن ها نقض حریم خصوصی دیگران است. در فضای مجازی افرادی با انگیزه های مختلف و بدون تعیین هویت، دست به سرقت اطلاعات خصوصی و سوء استفاده از آن ها و به بیان دیگر نقض حریم خصوصی میزنند. (محسنی، 1394، ص33)
شیوع بیش از پیش فضای مجازی و استفاده های مختلف از آن همچون سرگرمی، آرشیو اطلاعات فردی، انجام کارهای اداری و بانکی و… و وجود انبوهی از اطلاعات کاربران در آن باعث شده تا این محیط جزو حریم خصوصی افراد محسوب شود و همین امر سبب ایجاد انگیزه های مختلف برای سوء استفاده از آن میشود.
انتشار عکس های خصوصی افراد از جمله ناهنجاری هایی است که قبل از شیوع فضای مجازی نیز به نوعی دیگر وجود داشت اما فراگیر شدن شبکه های اجتماعی بیشتر به آن دامن زد؛ چنان که فرد هکر، با انگیزه انتقام از شکست عشقی و یا به دلیل ایجاد جو روانی علیه شخصیتی معروف و یا انگیزه های دیگر اقدام به این عمل ناهنجار میکند.
بزه دیدگان در بروز این ناهنجاری در فضای مجازی نقش مهمی را ایفا میکنند. معمولاً این افراد استعداد قابل توجهی برای قربانی شدن از خود بروز میدهند و به راحتی طعمه بزهکاران سایبری میشوند. ضعف شخصیتی، فقدان اطلاعات کافی در رابطه با محیط مجازی و بی دقتی در محافظت از داده ها مواردی هستند که قربانی بزه سایبری را در قربانی شدن مساعدت میکند. (فتحی و شاهمرادی، 1395، ص241)
8. دگرگونیهای اقتصادی
عوامل ناهنجاری در فضای مجازی منحصر به ماهیت، اخلاق و عقاید کاربران نمیشوند، بلکه گاهی عوامل بیرونی نظیر مسائل اقتصادی و حتی عملکرد اخلاقی و یا غیراخلاقی مسئولین نیز در مرتکبشدن و یا نشدن کاربران به ناهنجاریها مؤثر هستند. «اگر اعضای جامعه آمادگی لازم برای روبهروشدن با دگرگونیهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را نداشته باشند، این دگرگونی زمینه بروز ناهنجاری را به وجود میآورد». (صمدانیان و میریان، 1390، ص138)
«دورکهایم»13 میگوید: وقتی نیازهای انسانها گسترش یابد و انسانها بهطور ناگهانی با شرایط جدیدی از نیازها روبهرو شوند، آشفتگی اجتماعی روی میدهد که این شرایط بهویژه در زمانهای رکود اقتصادی و یا رشد سریع اقتصادی پیش میآید و منجر به افزایش انحرافات اجتماعی میشود. (رفیعپور، 1382، ص239)
در اجتماعات مجازی، انحرافات اجتماعی و یا همان ناهنجاریها همزمان با ناآرامیهای بازار افزایش مییابد. ایجاد برخی شایعات، کلاهبرداریها، تخریب شخصیتها و... در صفحات، گروهها و کانالهای مجازی با این توجیه شیوع پیدا میکند که این اعمال و کردار ما درمقابل تخلفات و گناهان کبیره سطوح بالای جامعه هیچ است و بدینترتیب بسیاری از هنجارها کمرنگ میشوند.
از سویی در تلاطمهای اقتصادی، بودجههای فرهنگی نخستین بودجههایی است که محدود میشوند و یا تخصیص نمییابند و در نتیجه کار فرهنگی در فضای مجازی نیز محدود شده و درمقابل جبهه باطل که بنا و شیوع محیطهای مجازی را حمایت میکند تا صدای خود را به گوش مخاطبانش برساند، صدای جبهه حق کمتر به گوش میرسد و به تبع آن، ناهنجاریها بیشتر تبلیغ و ترویج میشوند و هنجارها رنگوبوی خود را از دست میدهند.
بحث و نتیجهگیری
در این مجال مختصر، هنجارها بهمنزله قواعدی معرفی شد که افراد با قرارگرفتن در یک گروه، ملیت و یا دین و مذهب، خود را ملزم به رعایت آن میدانند. این قواعد هدایتگری یا برگرفته از عهدنامهها و بندهای کتبی هستند یا از میثاقها، آداب و نقشهای اجتماعی گرفته شدهاند و درنهایت رعایتنکردن آنها منجر به سرزنش، انتقاد، نارضایتی، اعتراض، انزوا و محکومیت خواهد شد.
جامعه ایرانی نیز با بهرهمندی از نظامی مستحکم و برگرفته از مضامین اسلامی - شیعی، هنجارها و ناهنجاریهایی دارد که افراد به حکم قانون، شرع و یا اخلاق، خود را ملزم به رعایت آن میدانند. اما بروز و ظهور فضای مجازی و شیوع پیشاپیش این فضای جدید متحول، علیرغم ایجاد فرصتهای بیشمار به تهدیدی جدی تبدیل شده است که موجب کمرنگشدن هنجارها و یا ایجاد و تقویت ناهنجاریها میشود.
در تحقیق حاضر با اذعان به فرصتهایی که فضای مجازی پیش روی کاربران قرار داده است، اما با نگاه آسیبشناسانه، سعی شد تا زمینهها و عواملی تبیین شود که بتوان از مجموع آنها به مکانیزم تبدیل ناهنجاری به هنجار و بالعکس در فضای مجازی تعبیر کرد؛ مواردی همچون «تداخل فرهنگها در اجتماعات مجازی» موجب بروز هنجارهای خاصی شده و افراد مختلف از فرهنگهای مختلف بهمنظور تعامل در اینگونه محیطهای مجازی، با نوعی تساهل و تسامح نسبتبه برخی ناهنجاریها عکسالعمل نشان نمیدهند.
همچنین حس «هیجانخواهی کاربران» در رسانههای نوظهور بهنوعی متفاوت از سایر رسانهها پاسخ داده میشود و بهدلیل قانونگریزبودن این فضا و عوامل دیگر، گاهی رفتارهای ناهنجاری شکل میگیرد که ریشه در این موضوع دارد. بحث «تکرارپذیری پیامهای ناهنجار» نیز با همین نگاه ارزیابی میشود و گزینشگری مخاطب یا کاربرِ فضای مجازی، او را به یک مخاطب فعال تبدیل کرده که میتواند پیامی را انتخاب و بارها تماشای آن را تکرار کند و اگر این پیام ناهنجار باشد، به مرور حساسیت فرد نسبتبه آن کمتر میشود.
«نمود مبالغهآمیز دینگریزی» که بهعنوان نتیجه یک تحقیق میدانی مورد توجه قرار گرفته است، میتواند رفتارهای ناهنجاری را درپی داشته باشد؛ زیرا این موضوع نشان داد استفاده از شبکههای اجتماعی، رابطه معنادار و معکوسی با دینگرایی دارد و با استفاده بیشتر از آن، شاخصهای هویت دینی، ماهیتی انتخابی به خود میگیرند. از سویی هم بهدلایلی نوع ارتباط تعاملی فضای مجازی منجر به ازدیاد «بیان بیمنطق» شده که بهنظر کارشناسان و صاحبنظران، خروج از هنجارهای اخلاقی ازجمله مشکلات جدی این عرصه میباشد.
آنچه فضای مجازی را نهتنها از فضای حقیقی بلکه از سایر رسانههای دیگر متمایز کرده، «انعطافپذیری هویتی کاربران» و «ورود به حیطههای خصوصی دیگران و دریافتهای جایگزین» است که گاهی بهدلیل مخفیبودن و یکپارچهنبودنِ هویتِ برخی از کاربران و همچنین در دسترسبودن حیطههای خصوصی دیگران منجر به ایجاد و شیوع برخی ناهنجاریها میشود.
در پایان نیز به یک عامل بیرونی اشاره میشود که به جهت اهمیتی که دارد، میتواند بهعنوان زمینه ایجاد بخشی از ناهنجاریهای فضای مجازی معرفی شود؛ همچنان که نظریههایی درمورد «دگرگونیهای اقتصادی» مطرح شده است، اجتماعات را (اعم از حقیقی و مجازی) دچار آشفتگی میکند و جدای از اینکه این آشفتگی، دست فعالین فرهنگی را برای تقویت هنجارها محدود میکند، بهدنبال آن به رشد و تقویت رفتارهای ناهنجار در فضای مجازی نیز کمک میکند.
نویسنده:
محمدمهدی قربانی (دانشآموخته حوزه علمیه قم و کارشناسی ارشد ارتباطات دانشگاه صداوسیمای قم)
پینوشتها:
1. Sandkuehler, Hans Joerg
2. Standard
3. Measure
4. Muster Genera Li Sierter Erwartungen
5. نظریه «مارپیچ سکوت» نیز موید این امر است. این نظریه که توسط پرفسور «الیزابت نوئل نویمان» مطرح شد، بر دو محور اصلی تکیه دارد: نقش وسایل ارتباطجمعی و ارتباطات بینفردی مخاطبان. نوئل نویمان با تکیه بر سه ویژگی تاثیرگذار وسایل ارتباطجمعی بر افکارعمومی -تراکم، همهجایی و همصداییبودن رسانهها- استدلال میکند که افکار موجود در جامعه در صورتی امکان بروز و ظهور پیدا میکنند که رسانههای غالب و همچنین ارتباطات بینفردی در جامعه از آن حمایت کنند. بهعبارتدیگر اگر در جامعهای افراد احساس کنند که اندیشه و تفکر آنان در اقلیت است، تمایل دارند درباره آن سکوت کنند و خود را همرنگ جماعت نشان دهند. سکوت مورد نظر ارتباط بسیار تنگاتنگی با فاصلهداران تفکر حداقلی نسبت به تفکر غالب دارد؛ هرچه این فاصله بیشتر باشد، سکوت بیشتر است. در این حالت رسانهها از تفکر غالب حمایت میکنند و ارتباطات بینفردی حاکم بر جامعه نیز ضمن پشتیبانی از آنچه رسانهها بیان میکنند، به تفکری که در حداقل است، اجازه رشد و نمو نمیدهد. نوئل نویمان استدلال میکند که اگر فضای عقیده حاکم بر جامعه با تفکری مخالف باشد، طرفداران آن ترجیح میدهند، سکوت کنند و ترس از انزوا، اصلیترین عامل این سکوت است (رستگار، 1397، ص113).
6. New Media: رسانههای جمعی است که تا قبل از هزاره سوم در میان جوامع بشری متداول بوده و عموماً گزاره تعامل در آن کمرنگتر است؛ مانند: ماهواره، تلویزیون، رادیو و...(فیاض و همکاران، 1396، ص31)
7. Emerging Media: رسانههای جمعی است که بعد از هزاره سوم در میان جوامع بشری متداول شده و عموماً گزاره تعامل در آن پررنگ است؛ مانند: شبکههای اجتماعیِ تحت کامپیوترهای PC مثل فیسبوک و رسانههای اجتماعیِ مجازیِ تلفن همراه همچون تلگرام، اینستاگرام، وایبر، واتساپ و... . (همان)
8. Norman
9. ر.ک: لیتل جان، 1384، ص742.
10. Intentoinality
11. Bowman e Willis
12. Gilmer
13. David Émile Durkheim
منابع:
الف) کتاب
تونجی، محمد (1993). المعجم الذهبی. دمشق: المستشاریه الثقافیه للجمهوریه الاسلامیه الایرانیه بدمشق.
دهخدا، علیاکبر (1377). لغتنامه دهخدا (جلد 15). تهران: دانشگاه تهران.
رفیعپور، فرامرز (1380). آناتومی جامعه. تهران: شرکت سهامی انتشار.
______________ (1382). آناتومی جامعه. تهران: شرکت سهامی انتشار.
لیتلجان، استیفن (1384). نظریههای ارتباطات. ترجمه: مرتضی نوربخش و دیگران. تهران: جنگل.
محسنی، فرید (1394). حریم خصوصی. تهران: امام صادق(ع).
ب) مقاله
باقری، فریبرز (1393). «مفهومشناسی و کارکردهای هنجار». نشریه علوم تربیتی از دیدگاه اسلام. ش3. صص51-70.
رستگار، ایرج (1397). «ارتباطات دیجیتالی و شکلگیری مارپیچ سکوت». نشریه جامعه، فرهنگ و رسانه. ش1. صص109-122.
صمدانیان، محسن و میریان، فردوس (1390). «علل ناهنجاری و روش کنترل آن از دیدگاه نهجالبلاغه». نشریه حدیثپژوهی. ش5. صص119-152.
فتحی، یونس و شاهمرادی، خیرالله (1395). «گستره و قلمرو حریم خصوصی در فضای مجازی». مجله حقوقی دادگستری. ش99. صص229-252.
فرامرزیانی، سعید؛ هاشمی، شهناز و فرهنگی، علیاکبر (1395). «نقش رسانههای مجازی در تغییرات ارزشهای اجتماعی با تأکید بر شبکههای اجتماعی تلگرام و فیسبوک». نشریه توسعه اجتماعی. دوره دهم. ش4. صص123-148.
فیاض، ابراهیم؛ بیچرانلو، عبدالله و عشقیپور، حمیدرضا (1396). «جایگاه اخلاق در رسانههای اجتماعی معاصر (با تأکید بر نقش اخلاق در اخبار رسانههای کشورهای توسعهیافته». نشریه علوم خبری. ش22. صص25-62.
ج) پایگاه اینترنتی
کرباسیان، قاسم (1396). «مخاطب فعال». در: پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده باقرالعلوم (ع): www.pajoohe.ir.
منبع:
مجموعه مقالات اولین همایش علمی پژوهشی اخلاق و رسانه، جلد اول: رسانه اخلاقی (بخش اول)، انتشارات دین و رسانه، چاپ اول 1398ش.