به گزارش خبرگزاری بسیج از کردستان، دانشجو، مسافر همیشگی راهی است که نه مقصدش معلوم است و نه جادهاش صاف گاه در صف سلف با قیمتهای دانشجویی میایستد و گاه در صفهای بیانتها برای پیداکردن شغلی نیمهوقت روزش با صدای زنگ بیدارباش و اضطراب امتحان آغاز میشود و شبش در اتاقی مشترک، با نور چراغمطالعه و صدای پچپچ هماتاقیها به پایان میرسد.
زندگی دانشجویی فقط درسخواندن نیست تمرین زیستن است زیستن با کمترینها، اما با بیشترین آرزوها تمرین دوستی با آدمهایی از فرهنگهای مختلف، تمرین صبوری در برابر استادان سختگیر، تمرین قناعت، تمرین ایستادگی است.
در دل این زندگی، تضادهایی عمیق نهفته است درحالیکه چشم به آیندهای روشن دارد، با واقعیتهای تلخ امروز درگیر است باید همزمان هم برای آزمون پایانترم بخواند و هم برای اجارهخانهای که هر ماه گرانتر میشود.
با اینهمه، همین روزهای سخت و شبهای بیقرار، شخصیتی میسازند که بعدها، در میانه زندگی، نقطه اتکای فرد میشوند. آدمی که از زندگی دانشجویی عبور کرده است شاید دیگر از هیچ سختیای نمیترسد.
شاید همین روزهاست که بعدها، وقتی به گذشته نگاه میکنیم، دلمان برایشان تنگ میشود نه برای رفاه، بلکه برای آن روحیهای که بهزور قناعت، امید ساخت؛ بهزور نداری، تلاش را معنا کرد؛ و با تمام زخمهای کوچک و بزرگش، ما را بزرگ کرد.
حکایت نان و اندیشه
مریم وقاری دانشجوی ترم پنجم روانشناسی در گفتوگو با خبرنگار کردتودی اظهار داشت: زندگی دانشجویی مثل راهرفتن روی طناب باریکی است که از یک سو رؤیاهایت نقش بسته و از سوی دیگر، فشارهای مالی، اضطراب آینده، و تنهایی در آن موج میزند.
وی میگوید: در خوابگاه دولتی زندگی میکنم، خانوادهام در یکی از شهرهای جنوبی کشور هستند و او ماهانه با بودجهای محدود زندگیاش را مدیریت میکند.
این دانشجو افزود: بزرگترین چالش برای من انتخاب بین نیازهای اولیه و خواستههایم است؛ مثلاً اینکه پول بلیت اتوبوس رفتوبرگشت به خانه را جمع کنم یا یک کتاب کمکدرسی بخرم.
وقاری در ادامه به مشکلاتی که میتواند سد راه یک دانشجو باشد اشاره کرد و بیان داشت: برای دانشجو زندگی در خوابگاه در شرایطی که از خانه و خانوادهات دور هستی بسیار سخت است چرا که در این مدت دانشجویی باید هم دلتنگی دوری از خانه و خانواده را تحمل کنی و هم مشکلات تنهایی و سختی درسها را به دوش بکشی.
دانشگاه، جامعهای کوچک
احمد کیانی جامعهشناس و استاد دانشگاه، زندگی دانشجویی را یکی از پیچیدهترین مراحل رشد اجتماعی انسان میداند.
وی افزود: دانشگاه، یک جامعه کوچک است که همه تنشها و تضادهای جامعه بزرگتر را در خودش بازتاب میدهد و دانشجو در همین فضا است که با مفاهیمی مثل رقابت، نابرابری، انتخاب، شکست و کنش اجتماعی آشنا میشود و این تجربهها شخصیت او را میسازند.
این جامعهشناس عنوان داشت: دانشجوی امروزی بیش از هر زمان دیگری با چالشهای چندوجهی از فشارهای اقتصادی و روانی گرفته تا بحرانهای هویتی روبهروست
کیانی گفت: نباید فراموش کنیم که امروز، بسیاری از دانشجویان با بسیاری از مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی از مطالبات صنفی گرفته تا دغدغه عدالت آموزشی درگیرند که همه اینها روحیه مطالبهگری و خودآگاهی را در آنها تقویت کرده است.
سایههای خاموش اضطراب و افسردگی
در ادامه مهناز شفیعی روانشناس بالینی، از ابعاد پنهان زندگی دانشجویی در گفتوگو با خبرنگار کردتودی گفت و بیان داشت: ما با نسلی از دانشجویان مواجهیم که زیر فشار انتظارات خانواده، جامعه و حتی خودشان، دچار اختلالات اضطرابی، خواب، و گاه افسردگیهای خفیف تا شدید میشوند.
وی افزود: بخش زیادی از این فشارها بهخاطر گسست منابع حمایتی است؛ یعنی در شرایط خاص نه خانواده توان مالی کافی دارد نه دانشگاه خدمات روانی گستردهای ارائه میدهد.
شفیعی در ادامه بیان داشت: دانشگاه باید بیش از یک فضای علمی باشد و باید زیستبومی امن برای رشد روانی و اجتماعی دانشجویان فراهم کند چرا که دانشجویی که هر شب بافکر اجارهخانه، قسط لپتاپ یا پیدانکردن کار آیندهاش میخوابد، چطور میتواند با تمرکز درس بخواند یا پژوهش کند؟
شیرینیهای کوچک در دل تلخیها
اما این روزها فقط با تلخی معنا نمیشوند این را احسان احمدی، دانشجوی ترم آخر مهندسی مکانیک، میگوید: زندگی دانشجویی یکجور خودساختگی است چرا که همین که یاد میگیری با کمترین امکانات، بیشترین بهره رو ببرید یا اینکه با چند دوست همدل، هم صحبت میشوید درس میخانید و در نهایت برای یک مدت زیر یک سقف زندگی میکنیم خود یکجور بزرگشدن است.
وی از شبهایی میگوید که با دوستانش تا صبح بیدار ماندهاند تا پروژهای را تحویل دهند، از اردوهای دانشجویی، از کتابخوانیهای جمعی در کتابخانه و از عشقهایی که گاهی آغاز شده و گاهی هم بیسرانجام ماندهاند.
این دانشجو در ادامه افزود: در دوره دانشجویی یک دانشجو خیلی چیزها را هم از دست میدهد هم به دست میآورد و از چیزهای خوبی میتوانی به دست بیاوری حس اعتمادبهنفس است چرا که یک دانشجو در این مدت میفهمد که زندگی همیشه منصف نخواهد بود.
نقش رسانه و سیاستگذاران
نکتهای که هم روانشناس و هم جامعهشناس بر آن تأکید دارند، توجه بیشتر مسئولان به نیازهای واقعی دانشجویان است چرا که زندگی دانشجویی در ایران، بیش از آنکه بازتابی از نشاط جوانی باشد، بازتابی از چالشهای ساختاری است و اگر دانشجو در این مدت امنیت روانی، اقتصادی و اجتماعی نداشته باشد، خروجی دانشگاه صرفاً مدرک خواهد بود، نه انسان توسعهیافته.
انتهای خبر/