به گزارش سرویس بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت خبرگزاری بسیج، به نقل از ساجد، پاسدار شهید «مجید شهیدی» در سال ۱۳۴۵ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ششم فروردین ۱۳۶۱ در عملیات فتح المبین منطقه رقابیه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:
«بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ
خداوندا آن‌هایی را که در راه او در صف واحد کارزار می‌کنند و چونان بنیانی استوار می‌باشند دوست دارد.
به نام آن خدایی که بودنم از اوست، رفتنم به اوست و مقصدم اوست و با درود فراوان بر فرستادگانش از محمد رسول الله (ص) تا خمینی روح الله که در تمام عمر جز ابلاغ رسالت و رساندن قافله بشری به قله کمال انسانی نداشته‌اند و در این امر همواره پیروزند.
من از وقتی خود را یافتم خدا را شناختم و پیوسته درصدد رهروان راستین راه خدا بودم که ولایت فقیه و امام را رهروان واقعی این راه یافتم البته شناخت من به حد خودم بود و از وقتی امام را شناختم او را دوست داشتم و با سر و جان در راهش گام برداشتم، زیرا راه او راه خدا بود و راه خدا جز خدمت به خلق نیست و خواستم با تمام قدرت سپری محکم برای اسلام که سعادت انسان‌ها در اوست در مقابل ظلم وستم و فساد‌ها ها و حقکشی‌ها که به وسیله ائمه کفر در زمین می‌شود باشم.
شما می‌دانید که آمریکا هر لحظه در فکر نقشه‌ای برای درهم کوبیدن این انقلاب که از اسلام ریشه گرفته است و همچنان طوفانی در هم کوبنده که کم‌کم در زمین گسترش پیدا می‌کند می‌باشد و مردم انقلابی باید اتحاد خود را در قوای اسلام حفظ کنند و به ریسمان خدا چنگ بزنند و در کار‌ها به یکدیگر کمک کنند و برخورد‌های برادرانه داشته باشند و امیدشان فقط به خداوند توانا باشد تا اینکه طرح‌های خائنانه آن‌ها خنثی شود و هیچ غلطی نتوانند بکنند.
و توصیه دیگری که به برادران و دوستانم دارم اینکه زیر پوشش ولایت و رهبری امام آگاهانه در این راه جهاد و کوشش کنند و از مسئولین و نهاد‌های انقلابی که مخلصانه خدمت می‌کنند پشتیبانی کنند و قدر این امام عزیز را بدانند و به گفته‌هایش بیشتر توجه کنند که قدردانی امام در عمل به رهنمود‌های اوست و برای او دعا کنند، برادران پاسدار بیشتر خودسازی کنند و خود را تزکیه کنند، زیرا امت به آن‌ها روی آورده است و مسئولیت بزرگی بر دوش آن هاست.
سخنی با جوانان گمراه و منحرف دارم آن اینکه اندکی دست از فساد کاری‌های خود بردارند و در جماعات و راه پیمایی‌ها و جبهه‌ها و جهاد‌ها شرکت کنند و ببینند چه کسانی دم از حزب الله می‌زنند آن همانان نیستند که برایشان شعار می‌دهد تا بلکه هدایت شوند و در خط اسلام واقعی راه خود را از سر گیرند.
آری مکتب ما مکتب شهادت است و مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد و شهادت دعوتی است به همه عصر‌ها و نسل‌ها که اگر می‌توانی بمیران و اگر نمی‌توانی بمیر و من بار‌ها از خدا خواسته‌ام که همواره زندگیم را در سعادت و مرگم را در شهادت قرار بدهد و زندگی ما جز مبارزه در راه عقیده نیست و فنا شدن در را عقیده به بقا منتهی می‌شود.
و در اینجا از پدر و مادرم که اینچنین با رنج‌ها و زحمت‌های فراوان که نشان‌های آن در چهره‌شان نمایان است بزرگ کرده‌اند تشکر می‌کنم و امیدوارم که مرا حلال کنند و از اینکه من فدای راه الله شدم خوشحال باشند و گریه و ناراحتی کنند برای حسین بن علی (ع) گریه کنند که مظلوم شهید شد و در تربیت برادران کوچکتر کوشش کنند.
و در آخر از خداوند قادر و توانا می‌خواهم که تا نهضت جهانی مهدی (عج) امام عزیز ما را سالم و سلامت نگهدارد و به او نصرت عنایت کند و جوانان گمراه ما را هرچه زودتر هدایت کند و آنانم را نصرت فرماید تا این انقلاب را به آخر برسانند و تمام شهیدان اسلام را بیامرزد و شهادت ناقابل مرا بپذیرد.
به امید هرچه زودتر فرا رسیدن مهضت جهانی مهدی (عج)
والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته»