صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

جمعه ۰۵ خرداد ۱۴۰۲ - 26 May 2023
دلنوشته ای برای "شهید حاج حسین خرازی"/
آری درست است که یک دست در بدن ندارم اما با همین یک دست ، دستهای زیادی را گرفته ای ...
کد خبر: ۸۸۳۰۹۹۳
|
۰۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۹:۲۷
 به گزارش خبرگزاری بسیج از کرج،
 
گاهی یک نگاه حرام
شهادت را برای کسی که لیاقت شهادت دارد
سالها عقب می اندازد
چه برسد به کسی که
هنوز لایق شهادت بودن را نشان نداده است
 
"شهید حاج حسین خرازی"
 
 

از رازی سخن گفتی در وصیتت برای ما ...
 
نگاهت خنده ای دارد بر لب،
 
خنده ای زیبا و در عین حال پر از پیروزی ...
 
آری تو از آسمان بر ما که وابسته به زمین هستیم  میخندی حتی در قاب عکسهایت ...
 
میخواهی بگویی هِی فُلانی دنیا و اهلش زودگذر هستند و میگذرند ...
 
دلبسته نباش ...
 
رهایش کن ...
 
نکند روزی نگاهی حرام تو را سالها از ما و راهمان دور کند ...
 
نگایمان کن چه لبخند آسمانی داریم ...
 
لبخندی از جنس رهایی ...
 
رهایش کن دنیا را ...
 
دستم را بگیر ...
 
 میشنوی با تو هستم ... 
 
آری درست است که یک دست در بدن ندارم اما با همین یک دست ، دستهای زیادی را گرفته ام ...
 
 
دستت را بده و با من بیا ...
 
من و دوستانم منتظرتان هستیم ...
 
بخوانید از خنده هایمان این راز را ...
 
نویسنده : سیده ساجده قریشی
ارسال نظرات