یادداشت/میلاد ایازی
تو نه فقط محسن، که یک آرمان هستی می شود در تو روح قهرمان حسین (ع) را دید حسینی که من در ذهنم دارم ؛حسین هیهات منه الذله ،حسین نترسیدن ،حسینی که نه فقط بیعت را ، که داغ یک همکاری را ، تزلزل روحی را ،داغ یک پشیمانی ساده را به دل داعشیان زمان گذاشت
واقعیتش میخواستم تا چند مدت ننویسم؛
اما مگر میشود برای تو ننوشت
تو نه فقط محسن ، که یک #آرمان هستی.
می شود در تو روح قهرمان حسین (ع) را دید .
حسینی که من در ذهنم دارم ؛
حسین هیهات منه الذله ،حسین نترسیدن ،حسینی که نه فقط بیعت را ، که داغ یک همکاری را ، تزلزل روحی را ،داغ یک پشیمانی ساده را به دل داعشیان زمان گذاشت.
به گمانم تو هم اگر اهل بده بستان بودی ،
شاید مثل ارباب قصه ات به
سر نمیرسید .
راستی مگر بهتر از این هم می شود مرگ را به بازی گرفت؟
مرگ که هیچ ،تو دشمنی که تمام هویتش ترساندن است ،را هم به سخره گرفته بودی .
تو « ما رایت الا جمیلا » زینب کبری (س)را برایمان ملموس کردی ،
کی ؟ چه موقع ؟!
آن زمان که لنز دوربین نتوانست یک ذره پشیمانی ،یک لحظه پریشانی ، یک آن ترسیدن ، یک لحظه لرزیدن را ثبت کند .
بله درست است، #غریب گیرت آوردند ،
اما رفتارت برای کسی که کوچک آشنایی با حسینیان داشته باشد هیچ غریب نیست ،
انها غریب گیرت آوردند و ما #قریب .
میلاد ایازی
انتهای پیام/
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: