گفت و گو با مادر کوچکترین شهید کشور در دفاع مقدس
مادر شهید 11 ساله دفاع مقدس گفت: اگر بار دیگر جنگ شود علاوه بر پسرانم ، نوه هایم را نیز برای دفاع از اسلام و کشور راهی جبهه می کنم
مولود چاه کنی مادر شهید ۱۱ ساله اهل سنت در گفت و گو با خبرنگاربسیج از سیستان و بلوچستان، با بیان اینکه سبیل تنها ۷ سال داشت که به عضویت بسیج در آمد، اظهار داشت: از همان طریق هم در سن ۱۱ سالگی راهی جبهه شد و برای دفاع از کشور شهید شد.
وی با بیان اینکه سبیل از کودکی بزرگتر از سنش رفتار می‌کرد، ادامه داد: همیشه کمک حال پدرش بود و برخی مواقع به بیابان می‌رفت و برای نیازمندان هیزم جمع می‌کرد بسیار پسر خوبی بود و همه همسایه‌ها او را دوست داشتند.
وی گفت: سبیل قبل از رفتن به مناطق جنگی روی پیراهنش نوشته بود «شهید سبیل اخلاقی» و این یادگاری است که از وی برای ما مانده است.
مادر شهید ۱۱ ساله کشور در خصوص عزیمت سبیل به جبهه تصریح کرد: یک روز سبیل نزد من آمد و گفت: می‌خواهم به جبهه بروم که گفتم مادر جان تو تنها فرزند پسر من هستی و من جز تو و سه خواهرت کسی را ندارم، اما گفت: هر طور شده باید بروم و برای دفاع از اسلام مبارزه کنم و اگر خواست خدا باشد شهید می‌شوم.
مولود بیان کرد: سبیل شبانه راهی بسیج شد و از آنجا نیامد تا اینکه نامه اش از جبهه به دستم رسید که از من طلب حلالیت کرده بود و خواسته بود در فراغش گریه نکنم و برای پیروزی اسلام دعا کنم.
وی در نامه اش نوشته بود که در فراغ من بی تابی نکنید و تنها به خدا توکل کنید و بدانید که بچه تان در راه خدا شهید شده است.
مادر شهید ۱۱ ساله کشور ادامه داد: وقتی خبر شهادت سبیل را شنیدم حامله بودم همه می‌گفتند بی تابی نکن بچه درون شکمت ضعیف می‌شود.
وی در خصوص خاطرات وی گفت: همرزمانش می‌گفتند که قرار نبوده سبیل را به خط مقدم ببرند او اصرار کرده و آن‌ها مخالفت کردند و گفتند تو بچه ای، اما خودش بدون اجازه خط مقدم رفته است.
وی در ادامه با بیان اینکه تنها آرامشم در فراغ سبیل این بود که وی در راه خدا شهید شده است، اضافه داد: هر بار دلتنگش می‌شوم نامه هایش را می‌خوانم.
در برخی رسانه‌ها به نقل از پدر شهید عنوان شده که یک روز «خان» که طالب جدایی مردم از انقلاب بود، مردم را دور خود جمع کرد و شروع کرد به امام خمینی (ره) ناسزا گفتن، او می‌گفت: «شما طرف ما هستید یا خمینی؟ طرف انقلاب نروید خمینی شما را می‌کشد» دعوای من با «خان» شروع شد، به او گفتم: «اگر امام را دوست نداری، حق نداری به او ناسزا بگویی، جان خودم را فدای یک تار موی امام می‌کنم» همین درگیری منجر شد که از من شکایت کنند و مرا به زندان بیندازند.
به گفته خان محمد اخلاقی پدر شهید ۱۱ ساله؛ همه ما در ایران با هم برادر هستیم و خون هیچ قوم و مذهبی به دیگری برتری ندارد.
آرزوی این پدر شهید دیدار با مقام معظم رهبری است که به گفته وی در صورت دیدار با ایشان چشمانم شفا خواهند یافت.
شهید سبیل اخلاقی در نهایت عشق و دلدادگی به معبود در ۱۹ بهمن ماه ۱۳۶۴ در هور العظیم با اصابت ترکشی به قلب پاک و معصومش آسمانی شد و به شهادت رسید محل پیکر مطهرش در روستای گالینک است.
وی با بیان اینکه سبیل از کودکی بزرگتر از سنش رفتار می‌کرد، ادامه داد: همیشه کمک حال پدرش بود و برخی مواقع به بیابان می‌رفت و برای نیازمندان هیزم جمع می‌کرد بسیار پسر خوبی بود و همه همسایه‌ها او را دوست داشتند.
وی گفت: سبیل قبل از رفتن به مناطق جنگی روی پیراهنش نوشته بود «شهید سبیل اخلاقی» و این یادگاری است که از وی برای ما مانده است.
مادر شهید ۱۱ ساله کشور در خصوص عزیمت سبیل به جبهه تصریح کرد: یک روز سبیل نزد من آمد و گفت: می‌خواهم به جبهه بروم که گفتم مادر جان تو تنها فرزند پسر من هستی و من جز تو و سه خواهرت کسی را ندارم، اما گفت: هر طور شده باید بروم و برای دفاع از اسلام مبارزه کنم و اگر خواست خدا باشد شهید می‌شوم.
مولود بیان کرد: سبیل شبانه راهی بسیج شد و از آنجا نیامد تا اینکه نامه اش از جبهه به دستم رسید که از من طلب حلالیت کرده بود و خواسته بود در فراغش گریه نکنم و برای پیروزی اسلام دعا کنم.
وی در نامه اش نوشته بود که در فراغ من بی تابی نکنید و تنها به خدا توکل کنید و بدانید که بچه تان در راه خدا شهید شده است.
مادر شهید ۱۱ ساله کشور ادامه داد: وقتی خبر شهادت سبیل را شنیدم حامله بودم همه می‌گفتند بی تابی نکن بچه درون شکمت ضعیف می‌شود.
وی در خصوص خاطرات وی گفت: همرزمانش می‌گفتند که قرار نبوده سبیل را به خط مقدم ببرند او اصرار کرده و آن‌ها مخالفت کردند و گفتند تو بچه ای، اما خودش بدون اجازه خط مقدم رفته است.
وی در ادامه با بیان اینکه تنها آرامشم در فراغ سبیل این بود که وی در راه خدا شهید شده است، اضافه داد: هر بار دلتنگش می‌شوم نامه هایش را می‌خوانم.
در برخی رسانه‌ها به نقل از پدر شهید عنوان شده که یک روز «خان» که طالب جدایی مردم از انقلاب بود، مردم را دور خود جمع کرد و شروع کرد به امام خمینی (ره) ناسزا گفتن، او می‌گفت: «شما طرف ما هستید یا خمینی؟ طرف انقلاب نروید خمینی شما را می‌کشد» دعوای من با «خان» شروع شد، به او گفتم: «اگر امام را دوست نداری، حق نداری به او ناسزا بگویی، جان خودم را فدای یک تار موی امام می‌کنم» همین درگیری منجر شد که از من شکایت کنند و مرا به زندان بیندازند.
به گفته خان محمد اخلاقی پدر شهید ۱۱ ساله؛ همه ما در ایران با هم برادر هستیم و خون هیچ قوم و مذهبی به دیگری برتری ندارد.
آرزوی این پدر شهید دیدار با مقام معظم رهبری است که به گفته وی در صورت دیدار با ایشان چشمانم شفا خواهند یافت.
شهید سبیل اخلاقی در نهایت عشق و دلدادگی به معبود در ۱۹ بهمن ماه ۱۳۶۴ در هور العظیم با اصابت ترکشی به قلب پاک و معصومش آسمانی شد و به شهادت رسید محل پیکر مطهرش در روستای گالینک است.
ارسال نظرات
غیرقابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: