صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

جمعه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۲ - 19 May 2023
بهناز ضرابی زاده نوشت: رویایی که در سر دارم این است که داستان‌هایی برای کودکان بنویسم که به اندازه کتاب‌های خاطراتم دیده شود و مخاطب داشته باشد.
کد خبر: ۹۰۰۴۹۸۳
|
۲۰ فروردين ۱۳۹۷ - ۱۰:۰۰

به گزارش خبرگزاری بسیج، بهناز ضرابی زاده از جمله نویسندگانی است که روایت‌کننده خاطرات شهداست. او در سال 1347 در همدان متولد شد. ضرابی‎زاده کارشناس مسئول آفرینش‎های ادبی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است . نویسنده کتاب‌هایی چون: «دختر شینا»، «بابای 9 سالگی»، «آن روز سه شنبه بود»، «سیب آرزو» و... بوده است.

این نویسنده در مطلبی در فضای مجازی نوشته است؛

شاید فقط دوستان نزدیکم بدانند کتاب‌هایی را که برای کودکان و نوجوانان نوشته‌ام بیشتر از کتاب‌هایی است که برای بزرگسالان نوشتم. (البته از لحاظ تیراژ کتاب‌هایی که برای بزرگسالان نوشتم بیشتر است). از این که بگذریم نوشتن برای کودکان را دوست دارم. شنیدن خاطرات خانواده شهدا سختی‌های خودش را دارد. رنج و مرارتی که در خاطره نگاری می‌کشم گاه سلامتی‌ام را به مخاطره می‌اندازد. چون مدام با غم‌ها و سختی‌های زندگی پرفراز و نشیب آنها در ارتباطم. گاهی شب‌ها در حال شنیدن و یا پیاده‌سازی خاطرات به خواب می‌روم. نتیجه‌اش کابوس‌هایی است که تا صبح ادامه دارد.

اینها را گفتم تا گفته باشم نوشتن برای کودکان حیاط خلوت مفرحی است که دوستش دارم و رویای آن در سر دارم که داستان‌هایی برای کودکان بنویسم که به اندازه کتاب‌های خاطراتم دیده شود و مخاطب داشته باشد.

 

 

ارسال نظرات