صفحه نخست

استان ها

اقشار و معاونت‌ها

وزارتخانه ها

محور مقاوت

اقتصاد مقاومتی

ورزشکاران

فیلم و نماهنگ

عکس

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

جامعه زنان

راهیان نور

جامعه پزشکی

اجتماعی

دانشجویی

مهندسین صنعت

اصناف

مداحان

کارگری

عشایری

پیشکسوتان

دانش آموزي

مهندسین عمران

فرهنگیان

اساتيد

مهندسين کشاورزی

حقوقدانان

طلاب و روحانيون

بنیاد فرهنگی روایت

علمي، پژوهشي و فناوري

بسیج رسانه

كارمندان

مساجد و محلات

بنیاد تعاون

باشگاه خبرنگاران

باشگاه آذربایجان شرقی

باشگاه آذربایجان غربی

باشگاه اردبیل

باشگاه اصفهان

باشگاه البرز

باشگاه ایلام

باشگاه بوشهر

باشگاه تهران

باشگاه تهران بزرگ

باشگاه چهارمحال و بختیاری

باشگاه خراسان جنوبی

باشگاه خراسان رضوی

باشگاه خراسان شمالی

باشگاه خوزستان

باشگاه زنجان

باشگاه سمنان

باشگاه سیستان و بلوچستان

باشگاه فارس

باشگاه قزوین

باشگاه کردستان

باشگاه قم

باشگاه کرمان

باشگاه کرمانشاه

باشگاه کهگیلویه و بویراحمد

باشگاه گلستان

باشگاه گیلان

باشگاه لرستان

باشگاه مازندران

باشگاه مرکزی

باشگاه هرمزگان

باشگاه همدان

باشگاه یزد

رزمایش اقتدار عاشورایی

هنرمندان

سازندگی

فرهنگی و هنری

صفحات داخلی

چهارشنبه ۰۳ خرداد ۱۴۰۲ - 24 May 2023
در سخت‌ترین شرایط زمانی و مکانی مغلوب دشمن نمی‌شد، نیرو‌های ضد انقلاب با شنیدن نام او به لرزه می‌افتادند و به این امر معترف بودند.
کد خبر: ۹۱۴۵۰۰۸
|
۱۳ خرداد ۱۳۹۸ - ۱۱:۰۸
به گزارش خبرگزاری بسیج از کردستان،  بسیار ساده و بی تکبر بود، سعی می‌کرد از کمترین امکانات نهایت استفاده را بی رد هر کاری که به او محول می‌شد به نحو احسن انجام می‌داد، چیزی را که می‌گفت: عملی می‌کرد، دوست داشت هر کاری که انجام می‌دهد فوراً به نتیجه برسد.

در سخت‌ترین شرایط زمانی و مکانی مغلوب دشمن نمی‌شد، نیرو‌های ضد انقلاب با شنیدن نام او به لرزه می‌افتادند و حتی خود آن‌ها نیز به این امر معترف بودند.

در سال ۱۳۶۱ بر اثر انفجار بمب جاسازی شده در ماشین پای چپش بشدت زخمی شد و با وجود آنکه پایش عفونت شدیدی داشت و درد زیادی را تحمل می‌کرد، اما به مبارزه با ضد انقلاب ادامه داد.

** بیوگرافی شهید

محمد امین رحمانی در سال ۱۳۳۱ در روستای کلاته از توابع شهرستان سنندج متولد شد و تا پایان مقطع راهنمایی به تحصیل ادامه داد.
وی در سال ۱۳۴۵ از تحصیل کناره گیری کرد و به کار‌های کشاورزی پرداخت و در سال ۱۳۴۸ ازدواج کرد.

پس از چندی به خدمت سربازی فراخوانده شد، اما به دلیل شناختی که از ماهیت پلید رژیم پهلوی داشت، از انجام خدمت سربازی امتناع کرد و حاضر نشد به رژیم وطن فروش خدمت کند.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش گروهک‌های ضد انقلاب به مبارزه با آن‌ها پرداخت و اجازه نداد روستای کلاته مورد آزار و اذیت معاندین قرار گیرد.
در سال ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان سنندج در آمد.

شهید رحمانی چهار ماه در پاسگاه فیض آباد این شهر خدمت کرد و پس از آن به گردان ضربت حضرت رسول (ص) رفت به دلیل شایستگی و شجاعتی که از خود نشان داد به سمت فرماندهی آن گردان منصوب شد.

** نحوه شهادت:
یک روز نزدیک اذان مغرب به خانه می‌آید و، چون می‌بیند که چند دقیقه‌ای به اذان مانده است، پسر خردسال خود را در آغوش می‌گیرد و به افراد خانواده می‌گوید که چند دقیقه‌ای بیرون هستم وقت اذان می‌آیم و افطار می‌کنم.


بعد از آنکه چند دقیقه‌ای که از رفتنش سپری می‌شود ناگهان صدای شلیک گلوله به گوش می‌رسد.

با شنیدن صدای گلوله افراد خانواده بیرون می‌روند و می‌بینند که شهید رحمانی جلوی در افتاده و خون از سرش می‌ریزد.


وقتی که شهید رحمانی به بیرون خانه می‌آید سه موتور سوار کنار او می‌ایستند و نامه‌ای را به او می‌دهند؛ وقتی شروع به خواندن نامه می‌کند یکی دیگر از آن‌ها او را مورد هدف قرار می‌دهد و هر سه از محل حادثه فرار می‌کنند، به این ترتیب با شهادت وی یکی دیگر از جنایت‌های غیرانسانی ضد انقلاب رقم خورد.

مزار مطهر این شهید بزرگوار در گلزار شهدای بهشت محمدی سنندج است.

** شهیدی که به مخالفت با سرچشمه تمام فساد و نابرابری‌ها پرداخت

طعم تلخ نابرابری و تبعیض را از همان کودکی چشیده بود، به مخالفت با سرچشمه تمام فساد و نابرابری‌ها و اعمال ضد دینی یعنی رژیم منحوس پهلوی پرداخت.


شهید توفیق سلیمی فرزند طلیعه و محمد امین هفتم فروردین سال ۱۳۱۰ همزمان با رویش طبیعت زیبای بهاری در روستای کره سی حسن آباد سنندج دیده به جهان گشود.

وی دوران کودکی اش را تحت سرپرستی پدر و مادری متدین و زحمتکش سپری کرد، اما به دلیل نبود امکانات تحصیل در آن زمان از نعمت آموختن سواد محروم ماند.

این شهید بزگوار در بیست و هفت سالگی با درگذشت پدر، بار مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت.

وی سال ۱۳۴۲ از حلقه محاصره مأموران ساواک گریخت و خود را به کشور عراق رساند و با دیگر همرزمان ضد شاه به فعالیت پرداخت و سال ۱۳۴۶ به ایران بازگشت و به فعالیت‌های خود ادامه داد.

سرانجام در جریان اعتراضات مردم مسلمان ایران علیه رژیم سفاک پهلوی، در تاریخ ۲۰ دی ماه سال ۵۷ در راهپیمایی مردم سنندج به طرف شهرستان بانه و به منظور شرکت در مراسم گرامیداشت شهدای این شهر، در برف، کولاک و برودت شدید هوا در گردنه خان بانه گرفتار به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

پیکر پاک این شهید گرانقدر در میان اندوه مردم مسلمان و انقلابی سنندج در قبرستان تپه شیخ محمد باقر به خاک سپرده شد.

از این عزیز سفر کرده دو فرزند پسر و دو دختر به یادگار مانده است.
 
انتهای پیام/7727
ارسال نظرات